رشد جهشی درآفریقا غیرممکن است؟
آنچه آینده اقتصادی آفریقا را تاریک کرده، بیش از ضعف طبقه متوسط، فقدان گروه اجتماعی است که او طبقه خلاق (آفریننده) مینامد. منظور آتالی از این عبارت همه کسانی هستند که در عرصه اقتصاد و بازرگانی، صنعت و ابداعات فنی، هنر و فرهنگ و زیبایی، نیروی محرکه برای نوآوری و تحول جامعه را میسازند
حملات گروه تروریستی الشباب در سومالی، کشتارهای بوکوحرام در نیجریه، جنگهای داخلی و پیشروی هراسناک بیماری واگیردار ابولا در لیبریا، جمهوری دموکراتیک کنگو و دیگر کشورهای آفریقایی تنها گوشهیی از درد و رنج بیپایان ساکنان بدشانسترین قاره جهان است. تازهترین مطالعات درباره ابولا نشان داده که این بیماری میتواند به 15کشور در سراسر قاره آفریقا گسترش یابد و 22میلیون نفر را در معرض خطر عفونت قرار دهد.
رشد اقتصادی چشمگیر آفریقا در چند سال اخیر، بدبینیهای رایج را در مورد آینده این قاره تغییر داده است. پروژههای متعدد همکاریهای منطقهیی از شرق آفریقا گرفته تا مغرب، چشماندازهای مثبتی برای توسعه آفریقا ساخته. با اینحال، عوامل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در این قاره پهناور، واقعیت سنگین فقر و بیماری و خشونت را سخت ریشهدار و سمج کرده است.
اکونومیست مینویسد، وقتی در سال ۱۸۸۵ میلادی به پل کروگر، رهبر جمهوری کوچک بوئر در ترنسووال در آفریقای جنوبی اطلاع دادند که در مرزهای شرقی طلا کشف شده است، گفت: «از طلا با من صحبت نکنید. چرا که چیزی جز نفاق، بدبختی و بلایای غیرمنتظره به دنبال نخواهد داشت.» و درست یک سال بعد بود که کشف طلا مهاجرت گسترده و در نتیجه تضعیف وضعیت بومیان آفریقایی را در پی داشت که نتیجهاش شورش محلیها و آغاز جنگهای بوئر بود. در یک دهه استقلال این منطقه تحتالشعاع کشف طلا و الماس قرار گرفت و بریتانیا را برآن داشت تا کنترل بزرگترین معادن طلای جهان را به دست بگیرد. این داستان سالهای سال در تاریخ جدید آفریقا از کشوری به کشور دیگر توسط مارتین مردیت، مورخ، با جزییات کامل و نیروهایی که در این روند دخیل بودند، رصد شده است. منابع و ثروت سرشار طبیعی آفریقا از طلا گرفته تا اجزای بدن حیوانات مانند عاج نهتنها در خدمت منافع ساکنان این قاره نبوده بلکه فقر و بردگی را برای آنان به ارمغان آورد. مارتین مردیت با اشاره به زمان فراعنه در مصر میگوید، همواره کسانی بودهاند که چشم طمع به ثروت آفریقا داشتهاند، افرادی که لزوما از ساکنان این منطقه
هم نبودهاند. بسیاری آفریقا را قاره سیاه و ثروتمندی میدانند که به دلیل توانایی اندک در بهرهگیری از ثروتهای خود هماکنون در فقر بهسر میبرد. گفته شده، حدود ۶۰درصد از کارگران قاره آفریقا در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. این در حالی است که سهپنجم از مجموع کشاورزان قاره آفریقا کشاورزانی هستند که تنها میتوانند غذای اولیه خود را تامین کنند و از انجام این کار هیچ سودی به دست نمیآورند. به عبارت دقیقتر در این نوع کشاورزی تنها غذای خانوار کشاورز و درآمد اندکی برای گذران زندگی برای آنها ایجاد میشود و کشاورزی که تمام ساعات روز خود را به این کار مشغول است نه میتواند درآمدی به دست آورد که برای توسعه سرمایهگذاری صرف کند و نه میتواند درآمدی کسب کند که آن را برای آینده پسانداز کند.
غیرصنعتیترین قاره جهان
درآمدزاترین صادرات قاره آفریقا مواد معدنی و نفت است. کشورهای جنوبی قاره آفریقا دارای ذخایر کلان طلا، مس و الماس هستند و هر ساله از صادرات این منابع درآمد کلانی به دست میآورند. با وجود اینکه منابع معدنی ایجادکننده بیشترین سهم از درآمد قاره آفریقا است ولی تنها دومیلیون نفر از مردم این قاره سیاه در بخشهای اکتشافی و استخراجی معادن فعال هستند. سود کلانی که از معادن این کشور به دست میآید نصیب شرکتهای بزرگ مالک ذخایر یا دولت میشود و آنها سود کلان حاصل از تولید و صادرات منابع معدنی را در توسعه پروژههای بزرگی که اغلب سودچندانی در کوتاهمدت ندارند صرف میکنند.
قاره آفریقا غیرصنعتیترین قاره جهان است. در میان تمامی کشورهای این قاره سه کشور آفریقای جنوبی، آفریقای شمالی و مصر در زمره کشورهای صنعتی محسوب میشوند و توان تولید دارند. ناتوانی این کشورها در توسعه صنعتی سبب شده تا منابع معدنی آفریقا برای فرآوری و ایجاد محصول نهایی به کشورهای دیگر صادر شود. این در حالی است که نیروی کار در آفریقا بسیار ارزان قیمت است و در صورتی که فعالیتهای ابتدایی صنعتی روی محصولات معدنی در این کشورها انجام شود میتواند سود بیشتری برای آفریقا داشته باشد. به گزارش اتحادیه آفریقا تنها ۱۵درصد از مجموع نیروهای کار آفریقایی در بخش صنعت مشغول به کار هستند.
ضعف طبقه متوسط
ژاک آتالی، اقتصاددان، نویسنده و مشاور سیاسی فرانسوی نیز در سال ٢٠٠٦ در کتابی با عنوان «تاریخ مختصر آینده» پیشبینی میکند که در سال ٢٠٢٥، جمعیت آفریقا یک و نیم میلیارد نفر خواهد بود. او مینویسد با اینکه خاک آفریقا بیش از ٨٠ درصد پلاتین، ٤٠درصد الماس و یکپنجم طلا و کبالت دنیا را در بر دارد، با اینکه غولهایی مثل هند و چین مواد خام لازم را از این قاره میخرند، اما باز هم تا سال ٢٠٢٥، آفریقا در سطح جهانی به عامل اقتصادی درجه اول تبدیل نخواهد شد. ژاک آتالی مینویسد که البته شاخص رشد اقتصادی آفریقا بالاست اما نه در مقایسه با نرخ رشد جمعیت. به همین دلیل تا 10سال دیگر، طبقه متوسط آفریقایی همچنان محدود، و تقریبا نیمی از جمعیت زیر خط فقر باقی خواهند ماند. به گزارش رادیو فرانسه، آتالی برخی از دلایل گوناگون عقبماندگی سمج آفریقا را چنین بر میشمرد، ضربه تاریخی صدور برده از این قاره، ضعف بهداشت و تکرار اپیدمیهای متعدد (در حال حاضر بیماری ابولا)، تغییرات نامساعد آب و هوا و خشکسالیهای مکرر...
اما از نظر آتالی، آنچه آینده اقتصادی آفریقا را تاریک کرده، بیش از ضعف طبقه متوسط، فقدان گروه اجتماعی است که او طبقه خلاق (آفریننده) مینامد. منظور او از این عبارت همه کسانی هستند که در عرصه اقتصاد و بازرگانی، صنعت و ابداعات فنی، هنر و فرهنگ و زیبایی، نیروی محرکه برای نوآوری و تحول جامعه را میسازند.
