نسل آلفا؛ كودكانِ آينده يا آينده كودكي؟
در سپيدهدم قرن بيستويكم، بشر شاهد تولد نسلي است كه در بطن فناوري، بحران و جهانيشدن رشد ميكند؛ نسلي كه به تعبير بسياري از انديشمندان، «آينده در اكنون» است.
در سپيدهدم قرن بيستويكم، بشر شاهد تولد نسلي است كه در بطن فناوري، بحران و جهانيشدن رشد ميكند؛ نسلي كه به تعبير بسياري از انديشمندان، «آينده در اكنون» است. «نسل آلفا» كودكاني هستند كه نهتنها آينده را شكل ميدهند، بلكه مفهوم كودكي را بازتعريف كردهاند. اين نسل با ويژگيهاي منحصربهفرد و نيازهاي حقوقي جديد، جامعه را به بازانديشي در نظامهاي آموزشي، فرهنگي و حقوقي فرا ميخواند. در همين خصوص، دكتر محمدمهدي سيدناصري، حقوقدان و پژوهشگر حقوق بينالملل كودكان، به خبرآنلاين ميگويد: نسل آلفا، نسلي است كه نخستين گريههاي خود را در كنار صفحهنمايشها سر دادهاند، نخستين گامهايشان را در خانههايي برداشتهاند كه اينترنت و هوش مصنوعي بخشي از زيست روزمره آن است. آنان ديگر كودكان جهانِ پسافناوري نيستند، بلكه كودكان جهان در حال بازآفرينياند.
ويژگيهاي متمايز نسل آلفا كودكان ديجيتال
نسل آلفا (متولدين پس از ۲۰۱۰) در جهاني متولد شدهاند كه فناوري بخشي از زيست روزمره است. برخلاف نسل زد (متولدين حدود سالهاي ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰) كه با فناوري آشنا شد، نسل آلفا با هوش مصنوعي گفتوگو ميكند و هويتش تركيبي از واقعيت و مجاز است.
به گفته سيدناصري، به تعبير روانشناسان، نسل آلفا ذهني بصري، سريع و دادهمحور دارد، اما از نظر عاطفي نيازمند الگوهاي تربيتي جديد است. از نظر اجتماعي، نسل آلفا در بستري شكل گرفته است كه مرز ميان واقعيت و مجاز كمرنگ شده است. هويت آنان تركيبي از تجربههاي عاطفي در جهان واقعي و تعاملهاي مجازي است. اين نسل در محيطي چندفرهنگي و چندزبانه رشد ميكند و از كودكي با ارزشها و سبكهاي زندگي متنوع آشنا ميشود. اين تنوع، ذهني باز و چندبعدي برايشان ميسازد، اما خطر سردرگمي هويتي و كاهش انسجام فرهنگي را نيز به همراه دارد. از نظر رواني، نسل آلفا با چالشهايي چون اضطراب، كمتوجهي و وابستگي به فناوري روبروست، اما قدرت تحليل، چندوظيفگي و درك تصويري بالاتري نسبت به نسلهاي پيشين دارد.
تفاوتهاي حقوقي و تربيتي با نسل زد
نسل زد در عصر گسترش اينترنت با چالشهايي مانند: حفظ حريم خصوصي و مقابله با خشونت سايبري مواجه بود، اما نسل آلفا در جهاني زندگي ميكند كه دادهها، الگوريتمها و هوش مصنوعي تصميمسازند. اين حقوقدان در ادامه توضيح ميدهد: نسل آلفا به حقوقي مانند حق بر داده، هويت ديجيتال، محافظت از ردپاي آنلاين و فراموش شدن در فضاي مجازي نياز دارد. در حوزه تربيتي، نسل آلفا با آموزش سنتي ارتباط برقرار نميكند. اين كودكان، يادگيرندگاني فعال و بصرياند كه به جاي انتقال صرف اطلاعات، به پرورش تفكر انتقادي، سواد ديجيتال، اخلاق فناوري و خودآگاهي فرهنگي نياز دارند. نظام آموزشي بايد از انتقال دانش به پرورش خلاقيت و مهارتهاي زندگي تغيير جهت بدهد.
آيا حقوق بينالملل پاسخگوي نيازهاي نسل آلفا است؟
كنوانسيون حقوق كودك (۱۹۸۹) چارچوبي براي حمايت از كودكان ارايه كرده، اما در زمان تصويب، فناوريهاي امروزي مانند هوش مصنوعي و متاورس وجود نداشتند. به گفته سيدناصري «تفسير شماره ۲۵ كميته حقوق كودك (۲۰۲۱) گام مهمي براي بهروزرساني حقوق كودكان در فضاي ديجيتال است، اما هنوز موضوعاتي مانند تعامل ايمن با هوش مصنوعي يا مالكيت فكري توليدات ديجيتال كودكان در خلأ قانوني قرار دارند. اين فاصله ميان اسناد حقوقي و واقعيتهاي ديجيتال نشاندهنده نياز به بازنگري در چارچوبهاي بينالمللي است.»
آمادهسازي جامعه براي پذيرش نسل آلفا
جامعه امروز بايد بپذيرد كه نسل آلفا با معيارهاي نسلهاي پيشين قابل قضاوت نيست. سيدناصري تأكيد ميكند: «نظام آموزشي ايران هنوز درگير چالشهاي قرن بيستم، مانند حافظهمحوري و رقابت نمرهمحور است، در حالي كه نسل آلفا به آموزش مبتني بر پروژه، تجربه و خلاقيت نياز دارد. جامعه بايد با تقويت نهادهاي فرهنگي و مشاورهاي، به والدين آموزش بدهد كه چگونه با كودكاني كه در فضاي ديجيتال نفس ميكشند، رابطهاي انساني و آگاهانه برقرار كنند. مدارس نيز بايد از فضايي براي انباشت دانش به محيطي براي پرورش انسانهاي آينده تبديل شوند.
نقش آموزش رسمي و غيررسمي در هويتسازي
هويت نسل آلفا تركيبي از تجربههاي واقعي و ديجيتال است. آموزش رسمي، مانند برنامههاي درسي، تنها بخشي از اين هويت را شكل ميدهد. بخش بزرگتر در آموزش غيررسمي، از جمله فضاي مجازي، بازيهاي آنلاين و رسانهها، ساخته ميشود. سيدناصري هشدار ميدهد: اگر آموزش رسمي نتواند جهت و معنا به اين هويت بدهد، آموزش غيررسمي ممكن است كودكان را دچار سردرگمي فرهنگي كند. هماهنگي بين نظام آموزشي و رسانهاي براي حفظ هويت ملي و اخلاقي كودكان ايراني ضروري است.
تقويت مشاركت اجتماعي نسل آلفا
ماده ۱۲ كنوانسيون حقوق كودك بر حق كودكان براي ابراز نظر و مشاركت در امور مرتبط با خود تأكيد دارد. نسل آلفا، با توانايي حضور در شبكههاي ديجيتال، ميتواند در تصميمسازيهاي اجتماعي نقش موثري ايفا كند. سيدناصري در اين زمينه عنوان ميكند: اين مشاركت بايد قانونمند، آگاهانه و حمايتشده باشد. ايجاد پارلمانهاي دانشآموزي ديجيتال، پلتفرمهاي گفتوگوي كودكان، آموزش سواد حقوقي به زبان ساده و طراحي اپليكيشنهاي مشاركتي ويژه كودكان از جمله ابزارهايي است كه ميتواند زمينهساز تحقق اين حق شود. اين نسل، آينه تمامنماي تحولات فرهنگي، فناورانه و اخلاقي عصر ماست. هر جامعهاي كه درك عميقتري از نيازها و ويژگيهاي آنان داشته باشد، آيندهاي پايدارتر، انسانيتر و اخلاقيتر براي خود رقم خواهد زد. اگر نظام حقوقي، تربيتي و اجتماعي ما نتواند با اين نسل همگام شود، فاصله ميان كودك و جامعه به شكافي نسلي بدل خواهد شد كه نه قانون و نه آموزش قادر به پر كردنش نخواهد بود. اكنون زمان آن است كه حقوق كودك از كتابهاي قانون به دنياي ديجيتال مهاجرت كند؛ جايي كه نسل آلفا زندگي ميكند، ميانديشد و آينده را ميسازد.
