مانکور اولسون و نظریه کنش جمعی

۱۳۹۵/۰۱/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۱۷۴۴

مانکور اولسون از اقتصاددانان دانش‌آموخته در آکسفورد و هاروارد است که در دانشگاه‌های پرینستون و مریلند تدریس کرده است. از اثرگذارترین کارهای وی می‌توان به بحث‌های تشکل‌های اقتصادی و مالکیت خصوصی اشاره کرد. یکی از مهم‌ترین نظریات وی نظریه کنش جمعی است که در بحث تشکل‌ها و همچنین کالاهای عمومی در مباحث اقتصاد بخش عمومی اثرگذاری زیادی داشت. قبل از ورود به بحث کنش جمعی علت شکل‌گیری این نظریه در بحث تشکلی از اهمیتی خاص برخوردار است.

در تشکل‌های نسل اول، بحث محوریت شغل اعضا از اهمیت خاصی برخوردار بود. برای مثال اتاق‌های بازرگانی بیشتر نقش اتحادیه تجار را ایفا می‌کردند اما به مرور این نقش به مشاوره دولت بدل شد. در حقیقت تشکل‌ها از جایگاه یک کلوپ اعضای یک صنف به نهادی اثرگذار در سیاست‌گذاری بدل شد. این تحول به این دلیل رخ داده بود که یک تناقض در بحث تشکل وجود داشت. همیشه دولتمردان زمانی که تحت فشار برای اجرای نظرات تشکل‌ها قرار می‌گرفتند، مدعی می‌شدند که نظرات تشکل‌ها ملی نیست. در حقیقت این تناقض مطرح بود که اگر منافع اعضای تشکل در مقابل منافع جامعه قرار گیرد آن وقت تشکل وظیفه دارد از منافع اعضا دفاع کند یا از منافع جامعه. برای پاسخ به این پرسش کم کم بحث تشکل‌های ملی مطرح شد که نقشی بینابینی به عنوان نماینده بخش اقتصادی و دولت را ایفا می‌کردند.

اما اولسون یک بحث جدید در اقتصاد تشکلی را مطرح کرد. بر اساس نظریه وی تشکل‌های ملی که متشکل از صاحبان کسب و کار در رشته‌های متعدد است و هیچ منفعت خاصی را نمایندگی نمی‌کند نمی‌تواند به‌طور واقعی موثر باشد. در بعد تجربی اتاق‌هایی که از جمع شدن تمام اقشار اقتصادی شکل گرفتند اثرگذاری کمتری نسبت به تشکل‌های صنفی مانند اتحادیه خودروسازان یا نساجی دارند. اولسون معتقد بود انجمن‌های صنفی یاد شده چون منافع صنف و گروه خاصی را نمایندگی می‌کنند اثربخش‌تر در مجامع تصمیم‌گیری ظاهر می‌شود تا انجمن‌های فراگیر. تعریفی که اولسون از تشکل فراگیر ارائه می‌دهد در حقیقت همخوانی زیادی با اتاق بازرگانی در ایران دارد.

به گفته اولسون در اقتصاد همه‌چیز بر اساس منافع فردی شکل گرفته است و تشکل نیز از این قاعده مستثنی نیست پس طبیعتا تشکل‌هایی که یک گروه را دنبال می‌کنند و پیگیر رانت ویژه برای اعضای خود هستند چه در قالب صنف یا در قالب گروه هستند فشار چندانی به حاکمیت و مراکز تصمیم ساز وارد نمی‌کنند.

با وجود این اولسون وجود تشکل‌های اقتصادی فراگیر حتی منفعل را برای اقتصاد بسیار ضروری می‌داند. وی معتقد است، گروه‌ها و تشکل‌های خاص فشار توزیعی بر حکومت وارد می‌کنند و دنبال بهره‌وری نیستند و حتی می‌توانند در مقاطعی نقش تخریبی در اقتصاد داشته باشند اما تشکل‌های فراگیر این‌گونه عمل نمی‌کنند. با این وجود در نظریه اولسون شاهد کارایی بیشتر تشکل‌های صنفی نسبت به تشکل‌های فراگیر هستیم.

نظریه کنش جمعی اولسون در حقیقت فصل جدیدی از مباحث کالای عمومی در اقتصاد بخش عمومی بود. کالای عمومی کالایی است که غیر رقابتی و غیر قابل استثناست. غیر رقابتی بودن به این معنی است که مصرف آن کالا توسط یک نفر، دسترسی کالا برای مصرف توسط دیگران را کاهش نمی‌دهد و غیر قابل استثنا بودن که هیچ‌کس نمی‌تواند مستثنی از استفاده از آن کالا باشد. در جهان واقعی ممکن است هیچ چیزی به عنوان کالای غیر رقابتی و غیر قابل استثنا به‌طور مطلق نباشد اما با این وجود کالاهایی از این دست وجود دارند و مشکل اصلی این کالاها این است که یک فرد می‌تواند بدون پرداخت هزینه از کالای عمومی که فرد دیگری ایجاد کرده استفاده کند که اصطلاحا به آن سواری مجانی می‌گویند.

در مباحث اولیه کالای عمومی ارائه این کالا به دولت سپرده شد. اولسون با نظریه خود موفق شد دیدگاه‌های جدیدی درباره وضعیت سواری مجانی در کالای عمومی مطرح کند. تا قبل از اولسون روی آوردن افراد به ارائه کالای عمومی غیرعقلایی محسوب می‌شد. اولسون برخلاف نظریه مرسوم که تلاش گروه‌ها را برای تحقق اهداف خویش امری بدیهی می‌داند، معتقد بود گروه‌ها متشکل از افرادی است که هر یک به تنهایی تصمیم می‌گیرند. بنابراین کافی نیست که بگوییم اگر از همه یا بیشتر اعضای یک گروه توقع انجام عملی باشد، آن کار به نفع همه گروه خواهد بود، بلکه باید نشان دهیم که همه یا بیشتر اعضای آن گروه، در انجام آن عمل نفع عقلایی دارند.

اولسون می‌گوید: در بیشتر موارد اعضای گروه‌ها به دنبال نفع شخصی هستند و در همه آنها انگیزه‌های سربار شدن وجود دارد. یعنی افراد ترجیح می‌دهند که عمل جمعی که برای فرد نفع شخصی نیز دارد توسط دیگر اعضای گروه انجام شود ولی آن فرد دچار هزینه‌یی نشود. اولسون در کتاب منطق کنش جمعی توضیح می‌دهد وقتی گروه اجتماعی، بزرگ می‌شود، عمل‌کردن در راستای نفع گروه، نفع فردی بسیار کمی دارد، به‌طوری‌که انگیزه‌یی برای فرد باقی نمی‌ماند تا در راستای منافع گروه بزرگ عمل کند، بنابراین پارادوکس کنش جمعی بروز می‌کند. در این میان بحث منافع تشکل‌های صنفی و تشکل‌های فراگیر اهمیت خاصی پیدا می‌کند.

نظریه وی با وجود اقتصادی بودن علاوه بر مساله تشکل‌های اقتصادی آثار زیادی بر موضوع نحوه کسب منفعت جنبش‌های اجتماعی داشت.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر