خاورميانه بخشي از فرصت‌هاي خود را به دليل نابرابري دسترسي از دست مي‌دهد

ايران در تلاش براي جبران عقب‌ماندگي ديجيتال

۱۴۰۴/۰۷/۱۲ - ۰۲:۰۹:۲۱
کد خبر: ۳۶۰۰۰۴
ايران در تلاش براي جبران عقب‌ماندگي ديجيتال

تحولات ديجيتال در خاورميانه چهره جوامع را دگرگون كرده، اما دسترسي برابر به اين تحولات هنوز در همه كشورها محقق نشده است. از ايران با چالش كيفيت اينترنت ثابت تا مصر با شكاف آشكار ميان شهر و روستا، و از عربستان و امارات به عنوان پيشگامان منطقه در ديجيتال‌سازي، تصوير متنوعي از فرصت‌ها و تهديدها ترسيم مي‌شود.

تحولات ديجيتال در خاورميانه چهره جوامع را دگرگون كرده، اما دسترسي برابر به اين تحولات هنوز در همه كشورها محقق نشده است. از ايران با چالش كيفيت اينترنت ثابت تا مصر با شكاف آشكار ميان شهر و روستا، و از عربستان و امارات به عنوان پيشگامان منطقه در ديجيتال‌سازي، تصوير متنوعي از فرصت‌ها و تهديدها ترسيم مي‌شود. اين گزارش با بررسي داده‌هاي واقعي و نمونه‌هاي آماري نشان مي‌دهد كه چگونه فاصله ديجيتال بر آموزش، اشتغال و عدالت اجتماعي تأثير مي‌گذارد و چرا شمول ديجيتال به ضرورتي اجتناب‌ناپذير براي آينده پايدار منطقه تبديل شده است. در عصر كنوني، فناوري ديجيتال ديگر يك انتخاب لوكس يا ابزاري جانبي نيست، بلكه به ضرورتي اجتناب‌ناپذير براي زندگي روزمره، اقتصاد و حتي هويت اجتماعي جوامع تبديل شده است. دولت‌ها و نهادهاي بين‌المللي پيوسته در حال سرمايه‌گذاري براي توسعه زيرساخت‌هاي ديجيتال و ارايه خدمات نوين هستند. با اين حال، واقعيت آن است كه نه همه كشورها و نه همه گروه‌هاي اجتماعي به يك ميزان از اين تحولات بهره‌مند نمي‌شوند. نابرابري در دسترسي به اينترنت، تجهيزات هوشمند و مهارت‌هاي لازم براي استفاده از آنها، «شكاف ديجيتال» را شكل داده است؛ شكافي كه هرچند نامرئي به نظر مي‌رسد، اما آثار آن بر آموزش، اشتغال، بهداشت و عدالت اجتماعي به‌وضوح محسوس است. اين گزارش با تمركز بر ايران و چند كشور كليدي خاورميانه، به بررسي ابعاد فاصله ديجيتال، داده‌هاي آماري واقعي و فرصت‌هاي از دست‌رفته در اين زمينه مي‌پردازد و نشان مي‌دهد كه چگونه شمول ديجيتال مي‌تواند زمينه‌ساز برابري اجتماعي و توسعه پايدار در منطقه باشد .جهان امروز بيش از هر زمان ديگري به فناوري‌هاي ديجيتال وابسته است. خدمات بانكي، آموزشي، بهداشتي، تجاري و حتي اجتماعي در بستر ديجيتال ارايه مي‌شوند و زندگي روزمره انسان‌ها به شكلي عميق با اينترنت و ابزارهاي ارتباطي گره خورده است. با اين حال، آنچه فرصت برابر در استفاده از اين امكانات را محدود كرده، پديده‌اي است كه «فاصله ديجيتال» ناميده مي‌شود. فاصله ديجيتال به معناي نابرابري در دسترسي، استفاده و بهره‌برداري از فناوري‌هاي ديجيتال است و پيامدهاي گسترده‌اي براي عدالت اجتماعي، رشد اقتصادي و رفاه عمومي به همراه دارد. بررسي وضعيت ايران و چند كشور عربي نشان مي‌دهد كه در كنار پيشرفت‌هاي قابل‌توجه، همچنان فرصت‌هاي زيادي در سايه اين شكاف از دست مي‌رود.

ابعاد و دلايل شكاف ديجيتال

فاصله ديجيتال صرفاً به معناي نبود اينترنت يا دستگاه‌هاي هوشمند نيست، بلكه نابرابري در مهارت‌هاي استفاده، هزينه‌هاي دسترسي و كيفيت خدمات را نيز دربرمي‌گيرد. در ايران، با وجود گسترش وسيع شبكه ارتباطي، هنوز تفاوت ميان مناطق شهري و روستايي، ميان خانواده‌هاي پر درآمد و كم‌درآمد و ميان نسل‌هاي مختلف مشهود است. در مصر، دسترسي به اينترنت در شهرها بالاتر از ۸۰ درصد است اما در روستاها به حدود ۶۳ درصد كاهش مي‌يابد. چنين نابرابري‌هايي در بسياري از كشورهاي خاورميانه نيز ديده مي‌شود و نشان مي‌دهد كه زيرساخت به تنهايي كافي نيست و بايد آموزش، حمايت اقتصادي و محتواي بومي نيز فراهم شود.

 وضعيت ايران؛ گسترش دسترسي  و محدوديت‌ها

ايران طي سال‌هاي اخير گام‌هاي بزرگي در زمينه گسترش اينترنت برداشته است. تا اوايل سال ۲۰۲۵، تعداد كاربران اينترنت در كشور حدود ۷۳،۲ ميليون نفر بوده و نرخ نفوذ اينترنت به ۷۹،۶ درصد جمعيت رسيده است. اين يعني بيش از سه‌چهارم مردم ايران به اينترنت متصل‌اند، اما همچنان نزديك به ۱۸،۸ ميليون نفر خارج از اين دايره قرار دارند. نكته قابل توجه اينكه بيش از ۹۸ درصد روستاهايي كه بيش از ۲۰ خانوار دارند به اينترنت پرسرعت دسترسي يافته‌اند؛ با اين حال كيفيت و سرعت اينترنت در اين مناطق همچنان پايين‌تر از شهرهاست. در كنار اين دستاوردها، يك مشكل مهم همچنان پابرجاست: اينترنت ثابت پهن‌باند تنها حدود ۱۴ درصد پذيرش دارد و اين مساله، استفاده پايدار و حرفه‌اي از اينترنت را محدود مي‌كند. از سوي ديگر، اتكاي بيش از اندازه به اينترنت موبايل (كه نفوذ آن بيش از ۱۰۹ درصد جمعيت است) نشان‌دهنده عدم توازن در ساختار زيرساختي كشور است.

 مصر؛ تفاوت ميان شهر و روستا

در مصر نيز تحولات مشابهي ديده مي‌شود. در آغاز سال ۲۰۲۵، بيش از ۹۶ ميليون نفر در اين كشور از اينترنت استفاده مي‌كردند و نرخ نفوذ به ۸۱،۹ درصد رسيد. اين آمار در ظاهر چشمگير است اما وقتي به تفاوت ميان مناطق شهري و روستايي نگاه كنيم، تصوير متفاوت مي‌شود. در شهرها، دسترسي به اينترنت بالاي ۸۴ درصد است اما در روستاها به ۶۳ درصد محدود مي‌شود. به عبارت ديگر، بخش بزرگي از جمعيت روستايي مصر همچنان از دسترسي كامل به خدمات ديجيتال محروم‌اند. اين مساله به معناي عقب‌ماندگي آموزشي براي كودكان، دشواري در يافتن فرصت‌هاي شغلي آنلاين و محدوديت در بهره‌گيري از خدمات بهداشتي ديجيتال است. هرچند كه مصر در زمينه تعداد خطوط تلفن همراه فعال ركورد بالايي دارد-بيش از ۱۱۶ ميليون اشتراك موبايل-اما اين گسترش كمكي به رفع فاصله‌هاي منطقه‌اي نكرده و همچنان يك چالش اساسي باقي مانده است.

عربستان سعودي تجربه‌اي نزديك به شمول ديجيتال

در ميان كشورهاي منطقه، عربستان سعودي نمونه‌اي متفاوت است. اين كشور با سرمايه‌گذاري‌هاي كلان در زيرساخت‌هاي ارتباطي توانسته است تقريباً همه شهروندان خود را به شبكه جهاني متصل كند. در ابتداي ۲۰۲۵، حدود ۹۹ درصد جمعيت عربستان از اينترنت استفاده مي‌كردند و تعداد اتصالات موبايلي نيز به بيش از ۴۸ ميليون رسيد كه معادل ۱۴۰ درصد جمعيت كشور است. اين آمار نشان مي‌دهد كه بسياري از افراد چندين خط تلفن همراه و دسترسي موازي به اينترنت دارند. علاوه بر اين، استفاده از تجارت الكترونيك نيز در اين كشور به سرعت در حال رشد است؛ در سال ۲۰۲۳ بيش از ۶۳ درصد كاربران اينترنت خريد آنلاين داشته‌اند. اين وضعيت عربستان را به يكي از كشورهاي پيشرو منطقه در زمينه شمول ديجيتال تبديل كرده است، هرچند هنوز چالش‌هايي مانند وابستگي بالا به اينترنت موبايلي و ضرورت توسعه محتواي بومي وجود دارد.

 امارات متحده عربي  الگويي منطقه‌اي در ديجيتال‌سازي

امارات متحده عربي يكي از كشورهايي است كه توانسته با سرمايه‌گذاري‌هاي هدفمند و سياست‌گذاري‌هاي هوشمند، فاصله ديجيتال را به حداقل برساند و در مسير ايجاد يك جامعه ديجيتال پيشرو حركت كند. تا آغاز سال ۲۰۲۵، بيش از ۱۰،۷ ميليون نفر از جمعيت اين كشور به اينترنت متصل بودند كه معادل حدود ۹۹ درصد جمعيت است. اين آمار نشان مي‌دهد كه دسترسي به اينترنت در امارات تقريباً فراگير شده است. علاوه بر اين، ضريب نفوذ تلفن همراه در اين كشور به بيش از ۲۲۱ درصد مي‌رسد، به اين معنا كه هر فرد به‌طور ميانگين بيش از دو خط موبايل فعال دارد. چنين سطحي از اتصال، زمينه را براي گسترش تجارت الكترونيك، خدمات مالي ديجيتال، آموزش آنلاين و سلامت هوشمند فراهم كرده است. امارات همچنين در حوزه دولت الكترونيك و شهرهاي هوشمند پيشگام منطقه به شمار مي‌رود. شهر دبي با طرح‌هاي كلاني مانند «استراتژي دبي هوشمند» و پروژه‌هاي مبتني بر هوش مصنوعي و بلاكچين، نمونه‌اي از آينده‌نگري در بهره‌گيري از فناوري براي مديريت شهري و خدمات عمومي است. با اين حال، حتي در امارات نيز چالش‌هايي وجود دارد؛ از جمله لزوم ارتقاي امنيت سايبري، تقويت محتواي بومي و توجه به آموزش سواد ديجيتال براي همه گروه‌هاي اجتماعي، به‌ويژه سالمندان و مهاجران.

 فرصت‌هاي از دست‌رفته در خاورميانه

 مقايسه ايران، مصر و عربستان نشان مي‌دهد كه اگرچه منطقه خاورميانه در مجموع پيشرفت‌هاي مهمي در زمينه ديجيتال‌سازي داشته، اما فرصت‌هاي زيادي همچنان از دست رفته است. ضعف اينترنت ثابت در ايران و مصر مانع از توسعه آموزش آنلاين و كار از راه دور شده است. تفاوت شديد ميان شهر و روستا در مصر موجب تداوم نابرابري‌هاي اجتماعي شده و در ايران نيز كيفيت پايين خدمات در مناطق دورافتاده باعث كاهش كارآمدي استفاده از اينترنت مي‌شود. در عين حال، كشورهايي مانند عربستان با حركت سريع به سمت خدمات ديجيتال پيشرفته، در حال فاصله گرفتن از همسايگان خود هستند. اين شكاف ميان كشورهاي منطقه در آينده مي‌تواند به تفاوت‌هاي جدي در رشد اقتصادي، نوآوري و كيفيت زندگي منجر شود.

شمول ديجيتال؛ مسير برابري و توسعه

براي كاهش فاصله ديجيتال، راهكاري كه در سطح جهاني با عنوان «شمول ديجيتال» مطرح شده، اهميت فراوان دارد. شمول ديجيتال يعني فراهم‌كردن دسترسي عادلانه به اينترنت ارزان و پايدار، تجهيزات هوشمند، آموزش مهارت‌هاي ديجيتال، پشتيباني فني و محتواي بومي. ايران، مصر و ديگر كشورهاي منطقه اگر بخواهند از قافله جهاني عقب نمانند، بايد به اين پنج محور به‌طور هم‌زمان توجه كنند. در ايران، توسعه فيبر نوري خانگي (FTTH) مي‌تواند كيفيت اينترنت ثابت را بهبود بخشد. در مصر، تمركز بر كاهش هزينه‌ها و افزايش دسترسي در روستاها ضروري است. در عربستان نيز بايد بر توسعه محتواي بومي و ارتقاي سواد ديجيتال گروه‌هاي خاص مانند سالمندان تمركز شود. آنچه از بررسي وضعيت ايران، مصر و عربستان روشن مي‌شود اين است كه دسترسي به اينترنت در منطقه خاورميانه به‌طور كلي افزايش يافته و كشورهاي مختلف در مسير ديجيتال‌سازي گام‌هاي بزرگي برداشته‌اند. با اين حال، فاصله ديجيتال همچنان مانع بزرگي بر سر راه تحقق عدالت اجتماعي و توسعه پايدار است. در ايران و مصر، كيفيت خدمات، تفاوت‌هاي جغرافيايي و محدوديت‌هاي اقتصادي همچنان مشكل‌ساز است و در عربستان نيز با وجود پيشرفت‌هاي چشمگير، نياز به توجه به ابعاد فرهنگي و اجتماعي احساس مي‌شود. آينده ديجيتال منطقه به تصميماتي بستگي دارد كه امروز گرفته مي‌شود. اگر كشورها بتوانند با سياست‌گذاري هوشمند، سرمايه‌گذاري هدفمند و آموزش گسترده به سمت شمول ديجيتال حركت كنند، نه تنها شكاف‌ها كاهش مي‌يابد بلكه فرصت‌هاي از دست‌رفته نيز بازيابي خواهد شد و منطقه مي‌تواند در اقتصاد جهاني جايگاهي رقابتي و پايدار به دست آورد.