فرزند آوری با تبلیغ و شعار ممکن نیست

گلی ماندگار|
هیچکس نمیداند هزینه بیلبوردهایی که با مضامین مختلف به یکباره سر از خیابانهای شهر در میآورند چقدر است. از نقل قولهای ویکتورهوگو و تولستوی گرفته تا «زندگی باید شاد باشه بچه باید زیاد باشه» همه و همه برای فرهنگسازی استفاده میشوند اما آیا این بیلبوردها به تنهایی میتوانند بار مسوولیت بر طرف کردن چالشهای اجتماعی را به دوش بکشند، این همه هزینه برای چاپ و نسب این بیلبوردها آیا واقعا نمیتواند در جایی درست و برای فراهم آوردن زیرساختهای مورد نیاز مورد استفاده قرار گیرد. در واقع این بیلبوردها هم نمادی از زندگی دستوری هستند که مسوولان توقع دارند جامعه به آن عمل کند، زندگی دستوری که به تو میگوید باید ازدواج کنی، باید بچهدار شوی، باید... اما همین مسوولان به تو نمیگویند برای ازدواج کردن و بچهدار شدن تو چه کارهایی را انجام میدهند، همین مسوولان هیچ دورنمایی از آینده برای جوان ایرانی فراهم نمیآورند. بیلبوردهای رنگی و شاد نمیتوانند آینده زندگی کسی را پی بریزند.
وقتی در جامعه تورم بیداد میکند، وقتی امنیت شغلی وجود ندارد، وقتی یک جوان برای تشکیل زندگی با حداقلها باید دهها میلیون پول داشته باشد تا شاید بتواند یک خانه 40 متری اجاره کند و زندگی در حد بخور و نمیر برای خود و همسرش فراهم کند، چطور میتوان توقع داشت دیدن چند بیلبورد شهری او را به هیجان بیاورد تا نه تنها به فکر ازدواج بیفتد که به فکر آوردن فرزندان زیاد هم باشد. اگر قرار بود شعارها تجلی بخش زندگی افراد باشند که الان باید همه در رفاه کامل و بدون دغدغه زندگی میکردیم. این روزها بیلبوردهای تبلیغاتی شهرداری برای تشویق مردم به فرزند آوری در سطح شهر تهران نظرات مخالف زیادی را به خود جلب کرده است. بسیاری از مردم در فضای مجازی نسبت به این مساله واکنش نشان دادهاند و معتقدند کاش هزینه این بیلبوردها برای استفاده بهتری در نظر گرفته میشد.
فرهنگسازی با شعار دادن امکان ندارد
پیروز فرهادپور، جامعهشناس درباره تاثیر بیلبوردها در فرهنگسازی جامعه برای ازدواج و افزایش موالید به «تعادل» میگوید: تا زمانی که فکر کنیم فرهنگسازی تنها با نشانههای بصری در سطح شهر و استان صورت میگیرد راه به جایی نخواهیم برد. شما وقتی میتوانی شعارهای قشنگ را با بیلبوردهای قشنگ باور پذیر کنی که شرایط جامعه هم برای این باورپذیری فراهم باشد. مساله اینجاست که مسوولان فراموش کردهاند، اکثر خانوادههای ایرانی فرهنگ فرزند آوری را همیشه داشته و دارند. هنوز هم وقتی زوجی با هم ازدواج میکنند بعد از گذشت یکی دو سال خانوادههای هر دو طرف توقع دیدن نوه شان را دارند. این فرهنگ در ما وجود دارد، نیاز نیست میلیونها تومان خرج کنیم و برای جا انداختن این فرهنگ بین مردم سرتا سر شهر بیلبورد بزنیم.
او میافزاید: اما اینکه چرا جوانان از زیر بار ازدواج و فرزندآوری شانه خالی میکنند، مسائلی است که سطح کلان جامعه باید آن را مورد بررسی قرار داد. مگر میشود مسائل اقتصادی را در زمینه افزایش موالید نادیده گرفت. مگر میشود بحث آموزش و درمان را نادیده گرفت. سوال اینجاست که مسوولان برای فراهم آوردن شرایط اقتصادی مناسب، آموزش و درمان مناسب و دیگر زیرساختهای مناسب مورد نیاز فرزند آوری چه کاری کردهاند.
بیلبوردها مردم را نه؛ مسوولان را مخاطب قرار دهند
این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنانش میگوید: بهتر است بیلبوردهایی که در این زمینه منتشر میشوند، مخاطبشان مسوولان باشند و نه مردم. چرا که مردم به خوبی میدانند داشتن فرزند چقدر میتواند فضای خانه را گرم و دلنشین کند. بسیاری از جوانان در آرزوی ازدواج با شخص دلخواه خود هستند اما امکانات مورد نیاز را ندارند، چقدر خانوادهها هستند که دلشان میخواهد نوهشان را در آغوش بگیرند اما وقتی شرایط اقتصادی و شغلی فرزندانشان را میبینند این آرزو را در خود خفه میکنند. پس به جای اینکه مردم را در بیلبوردهای تبلیغاتی مخاطب قراردهیم بهتر است از مسوولان بپرسیم برای رسیدن به جمعیت نرمال چه کاری کردهاند. برای بهبود شرایط مردم چه کارهایی باید انجام دهند.
کهنسالی جمعیت برای کشور خطرناک است اما...
امانالله قرایی جامعهشناس نیز درباره افزایش سن جمعیت و تاثیرات منفی به «تعادل» میگوید: هیچ کس منکر این مساله نیست که پیری جمعیت تا چه اندازه میتواند برای کشور خطرناک باشد. در واقع شرایط از این هم که هست بدتر میشود، اما مساله اینجاست که آیا با «حلوا حلوا کردن دهان شیرین میشود». اینکه شهرداری میلیونها تومان صرف تبلیغات میدانی کند به این امید که دیدن این تبلیغات یک نفر را سر ذوق بیاورد و به فکر ازدواج و فرزند آوری بیفتند قطعا بیراه است. مردم دیگر با شعارها هیجان زده نمیشوند.
او میافزاید: مگر میشود برای سرنوشت یک انسان از روی هیجان تصمیم گرفت. مساله اینجاست که بارها و بارها از سوی جامعه شناسان، جمعیت شناسان و دیگر متخصصان این حوزه به مسوولان گفته شده تا زمانی که زیرساختهای مناسب برای افزایش جمعیت فراهم نشود با هیچ شعار و وعدهای نمیتوان قانون جوانی جمعیت را اجرایی کرد. اینکه بگوییم شما بچهدار شوید خدا بزرگ است یک نوع فرافکنی از وظایفی است که در قبال مردم داریم.
سرمایهها هرز میروند
اردلان معتمد، جمعیتشناس نیز درباره تاثیر تبلیغات محیطی بر افزایش فرزندآوری به «تعادل» میگوید: به جای اینکه هزینههای بسیاری صرف اینگونه تبلیغات شود، بهتر است هر نهاد و ارگانی که در بحث جوانی جمعیت وظیفهای به عهده دارد، در بحث ایجاد شغل و امنیت شغلی جوانان فعالیت کند، در واقع این سرمایههایی که صرف تبلیغات محیطی میشود میتواند صرف ایجاد شغل شود. صرف ایجاد شرایط بهینه آموزشی و درمانی شود. میتواند باعث شود تا تعداد بیشتری از جوانان امنیت شغلی داشته باشند و به واسطه آن آمار ازدواج و در نهایت
فرزند آوری افزایش پیدا کند.
او میافزاید: متاسفانه مسوولان سرمایههایی را که در دست دارند در راه درست استفاده نمیکنند، این سرمایهها در بسیاری از مواقع هرز میرود و بعد در شرایطی که باید کاری صورت بگیرد از نبود بودجه و اعتبار و ... گلایه میکنند. ایران کشور فقیری نیست، درست استفاده کردن از امکانات و داراییهاست که میتواند کشور را از وضعیتی که الان در آن گرفتار شده نجات دهد. مساله فقط ازدیاد جمعیت نیست، این جمعیت اگر امکانات لازم را نداشته باشد خود به چالشی تازه تبدیل خواهد شد و گرفتاریهای بعدی میتواند شدیدتر باشد. ما وقتی هنوز نمیتوانیم در بحث آب مشکلات را حل کنیم چطور میخواهیم مشکلات آبی که ظرف چند سال آینده به وجود خواهد آمد را برای جمعیت بیشتر حل و فصل کنیم.
جز با تصویر، شعار و کارهای توصیهای کار دیگری هم مگر میتوان کرد؟
در وضعیت اقتصادی فعلی چقدر تبلیغات شهری میتواند در حوزه فرزندآوری موثر باشد؟ علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران درباره تبلیغات شهری طرح جوانی جمعیت به خبرآنلاین گفت: «وقتی میخواهیم از یک خانواده پرجمعیت صحبت کنیم، چه کار باید کنیم؟ جز با تصویر و شعار و کارهای توصیهای کار دیگری هم مگر میتوان کرد؟ فقط میتوانیم با تبلیغات و استفاده از فضاهای محیطی برای فعالیتهای فرهنگی ترویج انجام دهیم و فکر میکنم نقد ما به این خاطر است. همواره مقاومتی در ذهنها وجود دارد که با شرایط اقتصادی این صحبتها تاثیرگذار نیست.» او ادامه داد: «اما اگر دچار کهنسالی جمعیتی شویم که اکنون دچارش شدهایم وضع بدتر میشود بنابراین اصل حرکت درست است و هر چه هنرمندانهتر اتفاق بیافتد بهتر است.»
او در پاسخ به این پرسش که وقتی مردم با چالشهای اقتصادی عمیقی مواجه هستند تصویر خانوادهای با ۵ فرزند با این شعار که «زندگی شادش خوبه بچه زیادش خوبه» آیا دلیل تمسخر مردم زمانی که با این بیلبوردها مواجه میشوند، نیست، گفت: «نه. زیرا باید این سد ذهنی را شکست و من خانوادههایی را میشناسم که وضعیت اقتصادی خوبی ندارند اما ۴ بچه دارند اتفاقا این خانوادهها بیشتر فرزندآوری میکنند و خانوادههای متمول یا ازدواج هم نمیکنند یا اگر ازدواج کردند بچهدار نمیشوند و اگر فرزند اول را به دنیا آوردند برای فرزند دوم اقدام نمیکنند، در حوزه فرزندآوری مشکل فرهنگی است اما موافق این هستم که هر چه این تبلیغات محیطی هنرمندانهتر باشد تاثیرگذاری بیشتری دارد.»
انتقادها درست است اما...
احمد علوی، عضو دیگر کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران هم درباره انتقادهایی که این روزها در فضای مجازی از سوی شهروندان نسبت به بیلبوردهای تبلیات خانواده پرجمعیت میشود به خبرآنلاین گفت: «این انتقاد درست است اگر ما فکر کنیم موضوع جمعیت با یک بعد اطلاعرسانی حل میشود اشکال دارد، موضوع جمعیت متغیرهای زیادی دارد که یکی از آن اقتصادی است، دیگری عوامل اجتماعی است و به لحاظ روانی خانوادهها یک تعداد از جمعیت را پذیرفتهاند و یکی از عوامل هم میتواند تبلیغات محیطی باشد.» او ادامه داد: «در شهرداری هم از شروع ستاد جمعیت یکسری فعالیتها را تعریف کردند و ما هم در شورا در راستای کمک به ستاد جمعیت در شهرداری مصوباتی داشتیم، اما مانند خیلی از موضوعات دیگر اطلاعرسانی درستی درخصوص آن نشده است.»
