توریستهای اروپایی در راه ایران
پس از لندن، پاریس هم ایران را از لیست هشدار خارج کرد
گروه ایران محمدرضا ستاری
گشایش روابط دیپلماتیک و رفع تحریم در کنار سفرهای هدفمند مقامات سیاسی و اقتصادی اروپایی به تهران را میتوان امواج مثبت اول و دوم ناشی از توافق نامید و شاید در فاصلهیی کوتاه از این واقعه مهم دیپلماتیک بتوان بُعد دیگری هم از پیامدهای توافق را مورد شناسایی قرار داد که همانا این موج سوم در عرصه اجتماعی رسانهیی است. موج سوم با توجه به دو روند همزمان میتواند به گشایش و گسترش ورود توریستهای بینالمللی بهخصوص اروپایی در ایران بینجامد. روند اول را دولتهای اروپایی نظیر انگلستان و فرانسه آغاز کردهاند و آن هم عادیسازی چهره ایران برای شهروندانشان و خارج کردن تهران از لیست قرمز یا لیست هشدار برای سفر است و روند همزمان دوم هم علاقه قابل توجه رسانههای بینالمللی برای سفر به ایران است. رسانههایی که به نظر میرسد فرصت یافتهاند پس از چندی با سیاستهای جدید دولت بهطور ویژه در ماه پیش رو از ایران بازدید کنند و حضور یابند و همچنین چهره متفاوت و مثبتتری از ایران را در رسانههایشان نشان میدهند.
موج اول؛ گشایش روابط سیاسی و دیپلماتیک
همانطور که اغلب کارشناسان پیشبینی کرده بودند، توافق هستهیی میان ایران و گروه 1+5، دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گستردهیی برای ایران بوده است. پس از سالهای انزوای دیپلماتیک ایران، که به واسطه پرونده هستهیی دامنگیر کشور شده بود، توافق صورت گرفته در وین، دستگاه دیپلماسی را عملا از محاق پرونده هستهیی آزاد کرده و تحول بزرگی را در روند تعامل دیپلماتیک ایران با جامعه بینالملل موجب شد. به زعم کارشناسان سیاسی نخستین موج پس از توافق هستهیی برای ایران گشایش روابط دیپلماتیک و خارج شدن ایران از انزوای تعامل با کشورهای غربی بهخصوص اروپایی است.
بلافاصله پس از توافق هستهیی، مقامات بلندپایه اروپایی برای از سرگیری روابط دوجانبه و همکاریهای فراگیر پیش قدم شده و راهی ایران شدند. از اهم این سفرها را میتوان عزیمت هیات بلندپایه آلمانی به ریاست زیگمار گابریل وزیر اقتصاد و قائممقام صدراعظم این کشور به ایران یاد کرد. متعاقب این سفر، لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه و فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز راهی تهران شدند تا در مورد افقهای روشن همگرایی و همکاریهای گسترده سیاسی و دیپلماتیک با مقامات کشور به رایزنی و گفتوگو بپردازند. در حالی که در طول تاریخ معاصر کشور مسبوق به سابقه نبوده است که قدرتهای غربی به صورت یکجا با ایران به پای میز مذاکره بنشینند، امروز شاهد هستیم که از نظر توانمندی و قدرت دیپلماسی به نقطهیی رسیدهایم که منحصربهفردترین مذاکرات دیپلماتیک قرن را با سرافرازی پشتسر گذاشتهایم. لازم به یادآوری است که ایران نخستین کشوری بود که ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد، بیآنکه خطر حمله نظامی تهدیدش کند خارج شد و همین که شورای امنیت سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع توافق هستهیی را مورد تصویب قرار داد و اتحادیه اروپا نیز
بلافاصله پس از این اقدام مبادرت به تصویب توافق به دست آمده ایران و 1+5 در وین کرد، حاکی از پتانسیلهای بالای دستگاه دیپلماسی ایران در نظام بینالملل است.
علاوه بر دستاوردهای مهم سیاسی در داخل کشور، این توافق میتواند در سطح منطقهیی و بینالملل نیز حائز اهمیتهای زیادی باشد. حضور فعال و همکاری ایران با کشورهای منطقه و ایفای نقش موثر در روند حل بحرانهای عدیدهیی که دامنگیر خاورمیانه شده است، از مواردی است که غالب تحلیلگران سیاسی به آن اشاره و تاکید داشتهاند. همچنین موفقیت ایران در مذاکرات طولانی و نفسگیر هستهیی به نوعی پارادایم نظام بینالملل را تحت تاثیر خود قرار داده و باعث شده که برخی از متحدین بالقوه بینالمللی بر سر تعامل با ایران دچار واگرایی منافع و همچنین بالعکس، همگرایی کشورهایی شود که تا قبل از این جریان دچار تضاد منافع با یکدیگر بودهاند، شود.
موج دوم؛ جذب سرمایهگذاریهای خارجی
موج دوم پیامدهای توافق هستهیی برای ایران، گشایش در روابط اقتصادی کشور با جامعه بینالمللی است. پس از اثرات مخربی که تحریمهای ظالمانه اقتصادی در روند کسب و کار داخلی و مراودات تجاری بینالمللی ایران داشت، حصول توافق هستهیی و لغو تحریمهای اقتصادی به نوعی نوید بخش بازگشت دوباره و فعالتر ایران به اقتصاد جهانی است. اجرایی شدن توافق هستهیی و قابلیتهای گسترده اقتصادی ایران، باعث میشود تا رشد نسبی سرمایهگذاری خارجی، رشد اقتصادی و کاهش تورم در کشور تسهیل شده و متعاقب این مساله اقتصاد کشور از سردرگمی رها شده و فضای کسب و کار داخلی نیز بهبود قابل توجهی داشته باشد. به عقیده کارشناسان اقتصادی فرصت طلایی ایجاد شده پس از توافق هستهیی برای اقتصاد ایران، اگر با سیاستهای اقتصادی صحیحی همراه و هم گام باشد، موجب افزایش تولید ملی شده و همین امر سبب ساز برداشته شدن موانع بر سر راه سرعت پیشرفت و توسعه ایران خواهد بود. سفرهای پیدرپی گروههای اقتصادی از کشورهای مختلف اروپا که در معیت هیاتهای بلندپایه سیاسی این کشورها صورت گرفته است، نشان میدهد که اروپاییها تا چه میزان مشتاق سرمایهگذاری و حضور مجدد در بازار ایران
هستند. بازگشایی همین تعاملات تجاری و اقتصادی میان ایران و غرب میتواند اینبار با اتخاذ سیاست جدید همکاریهای متقابل به رشد کیفیت تولید ملی و نزدیکی کشور به بازار رقابتی جهانی کمک شایانی کرده و صادرات محصولات ایرانی را بهطور قابل توجهی افزایش دهد. یکی از مهمترین فضایهای ایجاد شده پس از توافق هستهیی برای کشور، که به نوعی از نظر کارشناسان مغفول واقع شده است بازسازی چهره اجتماعی و فرهنگی ایران در جامعه جهانی است. پس از سالها سیاستهای اتخاذ شده غرب برای افزایش ایرانهراسی و قرار دادن پرونده هستهیی ایران به عنوان ابزاری برای تشدید این امر، اکنون توافق حاصل شده میان ایران و گروه 1+5 آغاز فصل جدیدی از تعاملات فرهنگی و اجتماعی میان ایران و نظام بینالملل، نتایج قابل توجهی برای بازگشت کشور به مدار عادی تعامل با دنیا را در پی خواهد داشت. مگر نه اینکه یکی از اصول ثابت توسعه که ما سالها است پس از انقلاب مشروطه به دنبال آن هستیم و همه ساله برنامههای وسیعی در قالبهای کلان برای تحقق آن در نظر میگیریم، ارتباطات گسترده بینالمللی است؟ با نگاهی گذرا بر روند توسعه کشورهای اروپایی، آسیایی و حتی امریکای لاتین،
مشاهده میکنیم که این کشورهای علاوه بر ساختن نهادهای داخلی، در پی افزایش مراودات بینالمللی بودهاند و همین عامل مهم در سرعت گرفتن آنها در جاده توسعه یافتگی تاثیری بس شگفت داشته است. اکنون که چشمانداز توافق هستهیی نشان از آغاز تعامل سازنده و متقابل ایران و جامعه بینالملل دارد، همین فاکتور مهم میتواند هم از منظر سیاسی و اقتصادی و هم از بعد فرهنگی، تکنولوژی و اجتماعی فرصتهای بیبدیلی را برای پتانسیل گسترده و خفته ایران به همراه داشته باشد.
بازسازی چهره ایران در رسانههای بینالمللی
در راستای بازسازی چهره اجتماعی و فرهنگی ایران پس از سالها ایران هراسی، میتوان به گزارشهای روزانهیی که از کشور در رسانههای بینالمللی منتشر میشود اشاره کرد. با مقایسه اخبار این روزها و اخبار قبلی میتوان به نکتههای مهم و تاثیرگذاری در این راستا پی برد. مارچلو دآنجلیس روزنامهنگار و سناتور سابق ایتالیایی در این خصوص نوشته است: برای من کاملا واضح بود که مواضع روزنامههای کثیرالانتشار در خصوص ایران بعد از توافق ژنو به یکباره عوض شده است. درست روز بعد از امضای تفاهمنامه ژنو میتوانستید در روزنامهها بخوانید که برخلاف آنچه رسانهها در خصوص وضع زنان در ایران منتشر کردهاند، ۶۰ درصد فارغالتحصیلان ایران را زنان تشکیل میدهند. با وجود اتهاماتی که برای حمایت ایران از تروریسم مطرح است، مقابله با جریان داعش در ایران کاملا حس میشود. همه جا صحبت از سردار سلیمانی به عنوان روح مبارزه با داعش است؛ کسی که کردها را متقاعد کرد که با داعش وارد جنگ شوند و حزبالله را وارد جنگ با داعش کرد.
ژنرال سلیمانی به مثابه سیمون بولیوار یا گاریبالدی است که بدون توقع و چشمداشت در صف اول مبارزه با داعش میجنگد. همچنین باید اشاره کرد که تعاملات رسانهیی هم در فضای پس از توافق هستهیی افق جدیدی را پیش روی خود باز کرده و ایران پس از سالها مجوز فعالیت یک ماه بیبی سی را برای فعالیت در تهران صادر کرد، که این خود میتواند نوید بخش آغاز همکاریهای آتی باشد.
موج سوم؛ گشایش تعاملات اجتماعی
سفر اخیر وزیر خارجه فرانسه به ایران نیز باعث شده هشدارهای قبلی دولت این کشور به اتباع خود برای پرهیز از سفر به ایران، اصلاح شود. وزارت خارجه فرانسه که قبلا در بیانیهیی که در وبسایت خود منتشر کرده بود، سفر به ایران را توصیه نمیکرد، اکنون با اصلاح متن قبلی و واژه «déconseillé»، نوشته است؛ گردشگری و فعالیت حرفهیی سفر در بخشهایی از ایران، از جمله اردبیل، شیراز، پرسپولیس، اصفهان، یزد، کاشان، همدان، تبریز، رشت، گرگان، تهران، کرج و مشهد و همچنین در جزایر گردشگری کیش و قشم و سایت باستانشناسی شوش در استان خوزستان ممکن است. لازم به یادآوری است که لوران فابیوس وزیر خارجه این کشور ایران را دارای قابلیتهای منحصر به فرد گردشگری دانسته و تاکید کرد: جایگاه ایران در این جدول ارتقا خواهد یافت و خوشحال خواهیم شد که میزبان جهانگردان ایرانی باشیم. در همین خصوص وزارت خارجه بریتانیا نیز در بیانیهیی درست یک هفته پس از توافق هستهیی تنها مناطق هم مرز با افغانستان و عراق را برای مسافرت شهروندان این کشور به ایران توصیه نکرده و سایر مناطق ایران را از لیست ممنوعیت مسافرت خارج کرد. گفتنی است که فیلیپ هاموند علت این تغییر رویه
را کاهش خصومت با بریتانیا در دولت یازدهم دانسته است.
در آخر باید اشاره کرد که میزان درآمدهای گردشگری در جهان بالغ بر 5/6 تریلون دلار است و اقتصاد گردشگری و تعاملات فرهنگی یکی از موارد مهم و مورد تاکید تمام کشورهای توسعه یافته در سطح بینالمللی است. بر اساس آمارها ورود هر گردشگر دو تا شش شغل مستقیم ایجاد میکند و اگر کشور ما بتواند با توجه به امکانات بالقوهیی که در صنعت گردشگری دارا است، یک درصد از این سهم عظیم را از آن خود کند، میتواند سالانه مبلغ قابل توجه 65 میلیارد دلار به چرخه اقتصاد کشور وارد کند.
