سایه سیاه اقتصاد سیاسی بر آینده صلح

۱۳۹۵/۱۲/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۶۲۰۹۰

گروه اقتصاد اجتماعی

نشست صلح و نظم نوین نئولیبرالیسم و آینده صلح و تهدید جنگ با حضور سید جواد میری؛ عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و الکساندر آزادگان؛ استاد کالج سدل بک کالیفرنیا در گروه علمی ـ تخصصی صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران در دانشگاه تهران برگزار شد.

نسشت با صحبت‌های دبیر گروه صلح دانشکده علوم اجتماعی آغاز شد. حسن امیدوار با اشاره به این نکته که تاریخ جهان متاسفانه شعری زیبا نیست، گفت: شرایط پر آشوب منطقه و جهان، با وجود امیدواری آقای گوترش، رییس سازمان ملل که گفته بود سال 2017 سال صلح باشد ولی چالش‌های موجود، شرایط و چشم‌انداز مطلوبی را برای صلح نوید نمی‌دهند.


فضای ‌مه‌آلود ‌جهانی ‌ما را احاطه ‌کرده است

او با استناد به این جمله اریک هابز باوم که «فضای مه‌آلود جهانی ما را احاطه کرده است»، گفت: مهاجرت و مبادلات جمعیتی همیشه همراه با پیامدهای مثبت و منفی خود مورد توجه جامعه‌شناسی بوده است. نکته تاریخی آن مسیر مهاجرت‌هاست که در طول تاریخ معمولا از شرق به غرب صورت گرفته است. به نظر می‌رسد یکی از پیامد‌های جنگ‌ها و آشوب‌های خاورمیانه و شمال آفریقا حجم انبوه آوارگان و پناهندگانی است که به سمت غرب مهاجرت کرده است.

او ادامه داد: امروزه علاوه بر مشکلات و مسائل طبیعی آوارگان و پناهندگان، مساله داعش و مباحث تروریسم، افراطی‌گری و اسلام‌هراسی تبدیل به ابزاری شده است تا بر مصیبت‌ها و رنج‌های آوارگان بیفزاید. نکته‌یی که باعث نگرانی بیشتر اصحاب صلح و انسان دوستی می‌گردد و از منظر جامعه‌شناسی قابل تبیین و نگرانی است، مباحثی است که توسط ریاست‌جمهوری امریکا به شکل قوانین ارائه شده است. بدیهی است این اقدامات منجر به نهادی شدن انزجار نژادی، مذهبی و غیره می‌شود که در ادامه عدم تحمل و دفع مهاجران را مشروع و قانونی می‌کند و به دیگرستیزی ختم می‌شود. مساله‌یی که چالش خطرناک برای دوستی ملت‌ها به‌شمار خواهد رفت. برخوردهای نامناسب و افزایش حملات به آوارگان و همچنین اردوگاه‌های پناهندگان، صحت نگرانی‌های فوق را تایید می‌کند.


حقیقت نخستین قربانی

در ادامه نشست الکساندر آزادگان به موضوع نظم نوین نئولیبرالیسم پرداخت. او سه دهه از زندگی‌اش را در امریکا زیسته است. آزادگان با بیان اینکه در درباره جوی که در امریکا وجود دارد، تحلیل‌های نادرستی در ایران ارائه می‌شود، گفت: چند روز پیش ترامپ گفته است که بعضی رسانه‌ها نمی‌توانند وارد کاخ سفید شوند و ورود آنها را ممنوع اعلام کرد. در مورد قانون مهاجرت هم همین‌طور است. این عقاید خطرناک و فاشیستی است و نباید این آدم‌ها را شوخی گرفت. او با این رفتارها نظم جهانی را به‌هم‌زده است و آشوبی در عرصه بین‌الملل به پا کرده است. رفتارهایی که ناآرامی جهانی را بیش ‌از پیش کرده است.

این استاد کالج سدل بک کالیفرنیا گفت: وقتی این اظهارات ترامپ را با رییس‌جمهوران پیشین مقایسه می‌کنید، می‌بینید که موسولینی هم این حرف‌ را-حتی لغت به لغت- استفاده کرده است. این آدم گرایش‌های هیتلری دارد. از ترامپ هیچ چیز بعید نیست. در هفته‌های اخیر در یک نشست 45 دقیقه‌یی که با منابع امنیتی داشته است، سه بار از نحوه استفاده از بمب اتمی سوال کرده است. ما با چنین آدمی طرف هستیم و نباید او را دست کم گرفت. این آدم شخصیتی دیکتاتورمآب دارد. اینکه بگوییم«ببینیم چه می‌شود» اصلا روش مدبرانه‌یی نیست.

او به پدیده«دیگرهراسی»اشاره کرد و افزود: نه تنها در امریکا در که همه غرب مخصوصا در کشورهای اروپایی دیگرستیزی دارد، رایج می‌شود. یادمان باشد فاشیسم نه در آلمان نازی، بلکه در قرن 19 در فرانسه به وجودآمد. در کشورهایی که خیلی چندفرهنگی یا چندنژادی باشند. اصولا سفیدپوستان غرب حالت دیگرهراسی دارند و آقای ترامپ بخشی از این پازل است. خطر اینجاست که در امریکا وحدتی بین این دسته از آدم‌ها با تندروها و دست‌راستی‌های اروپا به وجود بیاید. این نگرانی ماست. در واقع ترامپ سوار موجی شده است که نه جزو آن موج است و نه موج‌سوار. او یک فرصت‌طلب و یک شخصیت رسانه‌یی است که به فکر سرقفلی بعد از دوران ریاست‌جمهوری‌اش است که برند او چقدر در جهان شناخته ‌شود.

آزادگان با بیان اینکه همه دیوارها غیر از دیوار اسراییل در قرن 21 دارد فرو می‌ریزد، گفت: ترامپ می‌خواهد بین مکزیک و امریکا دیوار بکشد. او متوجه نیست که 14میلیون مکزیکی اگر از خاک امریکا بروند، اقتصاد امریکا سقوط خواهد کرد. اول از همه اقتصاد ایالت کالیفرنیا نابود خواهد شد. میلیون‌ها نفر آدم مهاجرت می‌کنند. تمام کارهای سطح پایین را در امریکا، مردم مکزیک دارند انجام می‌دهند.

او مطرح کرد: در تزهای اقتصاد نئولیبرالی مشکلات اساسی وجود دارد. یکی از مصداق‌های آن صادرشدن کارها از امریکا به چین است. سرمایه‌داران امریکایی چین را چین کردند. این البته معضل تمام دنیا جز قاره آفریقاست. حتی در خود ایران هم این مساله اتفاق افتاده است. او صبحت‌های خود را با اشاره به کتاب«1984» اثر جرج اورول و این جمله از او خاتمه داد: «در زمان کشاکش و جنگ و ناسازگاری، حقیقت نخستین قربانی است.»


آینده از آن کیست؟

ادامه نشست به موضوع «آینده صلح و تهدید جنگ» اختصاص داشت که سید جواد میری؛ عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به ارائه بحث در این باره پرداخت.

او صحبت‌هایش را در مورد وضعیت و تغییر و تحولات امریکا و تاثیر سیاست‌گذاری‌های آنها بر جامعه ما و جهان مسائل ادامه داد و گفت: اساسا در جهان امروز که ما زندگی می‌کنیم، با نزدیک شدن اقتصادهای جهانی، نزدیک شدن سیاست‌های جهانی و درهم تنیدگی جوامع بشری که از آن به عنوان جهانی شدن یاد می‌شود، حوادثی باعث مهاجرت‌های گسترده در سطح جهانی شده است.

میری با بیان اینکه این جابه‌جایی‌های اجباری‌ جمعیت‌های مختلف در کشورهای آسیایی، آفریقایی، اروپایی و امریکایی، فضایی را در جهان ایجاد کرده است، گفت: به نظر می‌رسد دو رویکرد یا پرسش اساسی در این باره وجود دارد. هم در سطح فردی هم در سطح سیاست‌گذاری‌های کلان. اساسا رویکرد ما نسبت به«دیگری»چیست؟ و چگونه است؟ آیا ما یک رویکرد باز داریم؟ یعنی اینکه دیگری را با گشودگی می‌پذیریم؟ آیا رویکرد ما اساسا باز است یا بسته؟ یا با استراتژی‌های متفاوت یا با اخلاق متفاوت در سطح فردی یا در سطح کلان سعی می‌کنیم دیگری را دور کنیم، ضعیف کنیم یا به حاشیه برانیم. یا او را در حالت استضعاف قرار دهیم. دیگری‌ای که می‌تواند همسایه من باشد، می‌تواند نیروی کار باشد، می‌تواند مهاجر باشد، می‌تواند شهروند مهاجر افغانستانی باشد یا ممکن است یک شهروند ایرانی باشد که در یک کشور اروپایی زندگی می‌کند. این دیگری فی‌نفسه ضعیف نیست. بی‌قابلیت نیست. تهی از شایستگی نیست. ظرفیت و پتانسیل‌های خاص خود را دارد. یا سیاست‌گذاری را به صورتی تنظیم کنیم که او نتواند به شایستگی‌های خود برسد و قابلیت‌هایش را به منصه ظهور برساند. و بعد آرام آرام این رویکرد در جامعه تبدیل به سیاست‌گذاری‌های مختلف بشود.

او با اشاره به ظهور دولت ترامپ ادامه داد: در این دوره باید شاهد ظهور یک جغرافیای سیاسی جدید در اروپای غربی هم باشیم و آن برآمدن راست افراطی در قاره سبز خواهد بود. فردی مثل آنجلا مرکل شاید هفته‌های آخری باشد که در آلمان پست صدراعظمی را داشته باشد. در فرانسه هم اولاند گفته است که شرکت نمی‌کند. مخصوصا با سیاست‌های حمایتی که امریکا با آمدن ترامپ از این نوع رویکردها دارد، این پرسش را ایجاد می‌کند که ماحصل و خروجی راست افراطی چه تاثیری برنظم نوین جهانی خواهد گذاشت؟ جهانی که در آینده پیش‌رو خواهیم داشت، جهانی بسته خواهد بود. نسبت به دیگری و نسبت به تمایز خیلی تنگ‌نظرانه و محدود نگاه خواهد کرد و شاهد تشدید نقاط افتراق در جهان خواهیم بود. یعنی به جای رویکرد چند فرهنگی، به سمت یک نوع نژادپرستی پیش خواهیم رفت و شاهد ظهور طیف نژادپرست در آینده جهان خواهیم بود.

میری با طرح این پرسش که چرا جهان دارد به عقب برمی‌گردد و به این سمت می‌رود؟ گفت: آیا مساله صرفا روانشناختی است. جناب آزادگان به یکی از مولفه‌های آن اشاره کردند که همان بحث دموگرافیک است. ولی پشت این مساله عوامل متعددی هستند که به دو مورد از آن اشاره می‌کنم. دهه 70 میلادی بسیاری از تحلیلگران برجسته امریکایی-در حوزه جامعه‌شناسی که ایمانوئل والرشتاین یکی از آنها بود، می‌گویند: نطقه افول امریکا در سال‌های 1970 به بعد اتفاق افتاده است و آرام آرام این حرکت قهقرایی از آن سال‌ها شروع شده است و تا 2040 و 2050 این روند تشدید خواهد شد. اینجا باید یک اما به آن اضافه کنیم. آیا افول و فروپاشی امریکا همانند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به این گستردگی خواهد بود؟ که این جای پیش‌بینی و تحلیل دارد. ولی یک واقعیتی ممکن است اتفاق بیفتد که در مقام یک آلترناتیو است. فروپاشی امریکا به معنی فروپاشی سیستم ایالات متحده نخواهد بود.

او با بیان اینکه ما چرا ما شاهد رشد سیاست‌های بسته در امریکا و اروپا هستیم، گفت: آیا این فقط ریشه در مسائل روانی دارد یا یک واقعیت‌هایی هم دارد تغییر می‌کنند که باعث شده این سیاست‌ها به نرمی اعمال بشود. آن واقعیت چه چیزی می‌تواند باشد؟ من فکر می‌کنم در تحلیل‌هایمان نباید از اقتصاد سیاسی هم غافل باشیم. بخش زیادی از مساله به ساختارهای اقتصاد سیاسی جهان برمی‌گردد. اقتصاد در قالب حساب‌وکتاب در عمیق‌ترین لایه‌های زندگی نفوذ کرده است. اقتصادی که دین دنیای لیبرالیسم شده است. این است باید گفت عوامل متعددی که در این تغییر و تحولات نظام جهانی سهیم هستند که هر یک به نوبه خود بر وضعیت صلح و آینده جهان تاثیرات خاص خود را خواهند گذاشت.

او با اشاره به صحبت‌های استیگلیتز؛ برنده اسکار 2004 گفت: استیگلیتز در یکی از سخنرانی‌هایش گفت که از نظر اقتصادی چین در پایان سال 2014 از امریکا سبقت خواهد گرفت. این یعنی چه؟ از این سو 50 سال پیش اگر شما به چین یا ژاپن می‌رفتید، شاید درآمد ماهانه یک خانواده چینی به بیش از 20 دلار نمی‌رسید. چینی‌ها در انقلاب‌هایی که داشتند، توسعه را برای خود این‌گونه تعریف کردند. هر چینی بتواند از منظر کیفی سطح زندگی‌اش را به وضعیت قاره اروپا یا امریکا برساند. این درحالی است که خود این قاره‌ها دورانی از استعمار را پشت سر گذاشته‌اند. یعنی همه منابع عظیم طبیعی و انسانی را در اختیار داشتند تا به این سطح از تمدن و توسعه کیفی و کمی رسیدند. حالا اگر چین بخواهد با این جمعیت که در سال 2040 به 2 میلیارد خواهد رسید به آنجا برسد، منابع جهان باید 50 برابر شود تا مردم چین به این سطح از توسعه‌یافتگی برسند. در کنارش هم شما هند را اضافه کنید و بقیه دنیا را در نظر نگیرید. این سیاست‌های بسته می‌توانند از این دیدگاه قابل توجیه باشند که منابع جهان محدود شده‌اند.

این عضو هیات علمی با اشاره به اینکه ترامپ نه یک فرد که ظهور یک جریان است، گفت: این وضعیت می‌تواند سیاست‌هایی را ایجاد کند که جهان ما به جای اینکه به سمت صلح برود و دیگری را بپذیرد، خود یک رقابت ستیزه‌جویانه را در جهان ایجاد کند. من فکر می‌کنم به جای فهم آمدن ترامپ و فهم ترامپ به مثابه یک جریان او را به یک فرد تقلیل بدهد و در سطح فردی به او نگاه کند و او را هم به مسائل جامعه‌شناختی تقلیل بدهد. که یعنی ما با یک دیوانه روبه‌رو هستیم. دیوانه‌ای که نمی‌داند چطور باید با دیگری حرف بزند. در واقع مساله ترامپ اصلا مساله فردی نیست. یک رویکرد و یک وضعیتی است.

میری در پایان صحبت‌هایش، مساله آینده‌نگری را عنوان کرد و گفت: ما اساسا هیچ برنامه‌یی برای آینده نداریم. برعکس کشورهای توسعه‌یافته که تا 500 سال آینده را پیش‌بینی کرده‌اند. مثلا نروژی‌ها از حدود 15 سال پیش، پروژه‌یی را آغاز کرده‌اند مبنی براینکه 500 سال دیگر امکان دارد با این تغییر و تحولات اقیلمی که صورت می‌گیرد، بعضی از گونه‌های گیاهی که منابع غذایی ما را تشکیل می‌دهند، نابود شوند و از بین بروند. به همین دلیل آنها در قطب شمال یک سردآبه‌یی را تعبیه کردند و از تمام کشورهای دنیا گونه‌هایی خاص را در آن برای بشریت نگه‌ می‌دارند. شک نکنید که آینده از آن آنها است. با این آینده‌نگری‌ و پیش‌بینی‌ها، آنها زمان را کلونی و مستعمره خود می‌کنند.

مشاهده صفحات روزنامه