بررسیها نشان داده است که صنایع کوچک و متوسط از طریق 4کانال کارآفرینی، نوآوری و تغییر فناوری، پویایی صنعت و در نهایت ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد بر اقتصاد جهانی تاثیرگذارند. از آنجایی که اقتصاد مقاومتی نیز به دنبال کاهش بیکاری، افزایش تولید و اقتصادی پویاست؛ از این رو تقویت این صنایع کوچک میتواند نقش بسزایی در تحقق اقتصاد مقاومتی داشته باشد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جهادی، بر اساس آمارهای منتشر شده بیش از 90درصد از بنگاههای تولیدی کشور را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند از این رو هرگونه برنامهریزی برای مقاومسازی اقتصاد کشور در بخشهایی مانند اشتغالزایی، توسعه صادرات غیرنفتی و نوآوری، بدون حمایت و پشتیبانی از صنایع کوچک و متوسط میسر نخواهد شد. بسیاری از کشورها با آگاهی از نقش و تاثیر این نوع صنایع و اتخاذ سیاستهای حمایتی و برنامهریزی مناسب به گسترش و رونق صنایع کوچک و متوسط کمک کرده و تحولات مثبتی را در صنعت خود به وجود آوردند. امروزه در اکثر کشورهای جهان صنایع کوچک و متوسط (SME)ها از جنبههای مختلف اجتماعی، تولید صنعتی، و ارائه خدمات در حال نقشآفرینی هستند. در بسیاری از کشورها این صنایع تامینکنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوریهای جدید هستند. این صنایع با صادرات قابل توجه خود نقش محوری در توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکنند.
رونق و گسترش صنایع کوچک و متوسط در استان یزد میتواند به توسعه صنعتی، توزیع عادلانه درآمد، اشتغالزایی و افزایش ارزشافزوده استان کمک کند. توسعه صنایع کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی دهه آینده است. از اینرو چنان چه دولتها به دنبال ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد در جامعه باشند باید با سیاستهای حمایتی خود بر تعداد صنایع کوچک و متوسط بیفزایند.
از ویژگیهای بسیار با اهمیت بنگاههای کوچک در استان نقش مکمل بودن آنها با هم است، به این معنی که به جای سرمایهگذاری هنگفت در یک واحد تولیدی، مجموعهیی از بنگاههای کوچک میتوانند یک زنجیره تولید را تشکیل داده و هر کدام بخشی از تولید را بر عهده بگیرند و همین امر خود باعث افزایش رونق صنعتی خواهد شد. از سویی دیگر بنگاههای کوچک و متوسط میتوانند در کنار واحدهای بزرگ استان راهاندازی شوند و بخشی از تولید را انجام دهند که در این مساله با تخصصگرایی که صورت میگیرد باعث کاهش هزینهها و افزایش تولید میشود. با توجه به اینکه شناسایی و استفاده از ظرفیتهای داخلی از اولویتهایاقتصادمقاومتی است؛ باید با شناسایی ظرفیتهای هر منطقه، واحدهای تولیدی کوچک و متوسط متناسب با ظرفیتهای هر منطقه ایجاد شود تا از پتانسیلها موجود حداکثر بهرهبرداری به عملآید. در جامعه نزدیک به 80میلیونی ایران بسیاری از کالاها و اقلام مورد نیاز از خارج کشور تامین میشود، این درحالی است که سرمایههای بسیاری در کشور سرگردان است که میتواند به سمت تولید این کالاها سوق داده شود و علاوه بر پاسخ به تقاضای فزاینده برای محصولات متنوع، بیکاری در
کشور را ریشهکن کنند. نقدینگی در جامعه بهشدت افزایش یافته است این نقدینگی میتواند به چرخه تولید برگردد و زمینه اشتغال بسیاری از بیکاران را فراهم کند. این صنایع به سرمایه هنگفتی نیاز ندارند و با جمع شدن سرمایه چند نفر یک کارگاه و واحد تولیدی راهاندازی شود با این کار از یکسو مردمی کردن اقتصاد رخ میدهد و از سوی دیگر مساله اشتغال و تولید در کشور نیز حل خواهد شد. مهمترین موضوع برای رونق صنایع خرد و به عبارتی سوق سرمایههای موجود در جامعه به بخش تولید جذاب شدن فرصت سرمایهگذاری در تولید است. با توجه به اهمیت تولید و به ویژه صنایع کوچک و متوسط لازم است در سیاستها و اهداف کلان صنعتی نگاه ویژهیی به این بخش داشته باشند و اقدامات لازم را انجام دهند.
گفتنی است که تا زمانی که نرخ بهره بانکها و بازدهی در سایر زمینههای جذب سرمایه بیشتر از بازدهی تولید باشد؛ توفیق چندانی در جذب سرمایه به بخش تولید به دست نخواهد آمد.
با وجود تمام ظرفیتها و ویژگیهایی صنایع کوچک اما تاکنون در ایران آنگونه که باید از این ظرفیت استفاده نشده و حمایتهای لازم از این صنایع صورت نگرفته است این درحالی است که تمرکز حمایتهای ویژه به سمت صنایع بزرگی است که سالیان دراز از آن بهره مند بودهاند و نتیجه مثبتی در برنداشته است. صنایع بزرگی کشور چون خودروسازی در ایران از حمایتهای چند دههیی برخوردار بودهاند اما متاسفانه این صنعت نتوانسته پیشرفت مورد نظر را داشته باشد و بعد از 50دهه هنوز با کوچکترین تغییرات بازار دچار بحران شکننده میشود. با توجه به عملکرد منفی صنایع بزرگ و تواناییهای صنایع کوچک و نقش آنها در ایجاد اشتغال و افزایش تولید لازم است در سیاستگذاریها و برنامهریزیها توجه ویژهیی به صنایع کوچک شود و زمینه را برای تحقق اقتصاد مقاومتی فراهم کنند.