معيشت مردم ، اولویت برنامه ۲۰ گانه رییس جمهور
آقاي رييسجمهور در يك عصر سرد زمستاني در نهاد رياستجمهوري پذيراي رسانه KHAMENEI.IR بود. وقتي گفتوگو به موضوع صرفهجويي مصرف انرژي رسيد دست روي مصاديقي گذاشت تا نشان بدهد كه شخص رييسجمهور اولين عامل به توصيههايي است كه در اين زمينه به مردم ميشود.
آقاي رييسجمهور در يك عصر سرد زمستاني در نهاد رياستجمهوري پذيراي رسانه KHAMENEI.IR بود. وقتي گفتوگو به موضوع صرفهجويي مصرف انرژي رسيد دست روي مصاديقي گذاشت تا نشان بدهد كه شخص رييسجمهور اولين عامل به توصيههايي است كه در اين زمينه به مردم ميشود.
برنامههاي دولت براي رفع ناترازيها، تشريح اقدامات مهم و راهبردي دولت در يك سال گذشته، تمجيد از مردم و صبوري و نجابت آنها بهخصوص در فشارهاي اخير اقتصادي، تأكيد بر تواناييهاي داخلي و عزم دولت براي حل معضلات و مشكلات كشور و تشريح جلسات رييسجمهور با رهبر معظم انقلاب و پيگيريهاي ايشان درباره موضوعات معيشتي و اقتصادي، مهمترين محورهاي گفتوگو با رييسجمهوري اسلامي ايران، آقاي دكتر مسعود پزشكيان را تشكيل ميدهد.
جناب آقاي دكتر پزشكيان! رهبر انقلاب در يكي از سخنرانيهاي اخير خودشان به صورت ويژه از خدمات دولت تمجيد كردند و بر لزوم حمايت از دولت تأكيد كردند؛ (۱) بعد از آن هم در يك سخنراني ديگر فرمودند عليرغم مشكلات و كمبودهايي كه وجود دارد، كشور در حال پيشرفت است. (۲) ناظر به اين دو سخنراني و اين دو نكته مقام معظّم رهبري، لطفايك گزارش مختصري از مهمترين اقدامات اجرايي دولت در طي يك سال گذشته ارايه بدهيد و روند پيشرفت كشور را براي مخاطبان تشريح و توضيح بفرماييد؛ بههرحال، شما به عنوان رييسجمهور و نفر اوّل اجرايي كشور، بيش از همه در جريان روند اين پيشرفت هستيد.
بسمالله الرّحمن الرّحيم. قبل از هر چيز بايد از مقام معظّم رهبري قدرداني كنيم كه تا اينجا، چه در جلسات آشكار و چه در جلسات اختصاصي، پشتيباني كاملي از دولت داشتهاند و اگر پشتيباني و توصيههاي ايشان نبود، حتماً با مشكلات زيادي مواجه ميشديم؛ لذا اين قابل قدرداني است.
آنچه ما الان به دنبالش هستيم و داريم تلاش ميكنيم كه آن را اصلاح كنيم، موضوع ناترازيها است. اگر بخواهيم بحث بكنيم، بايد بگوييم روندي كه در كشور وجود دارد روندي است كه در بسياري از قسمتها با ناترازيهاي بزرگي مواجه است. مساله انرژي - كه همان اوّل خودش را نشان داد - مساله آب، مسائل مالي، مسائل مديريتي، مسائل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، همه اينها مسائلي است كه ما در وسعت زيادي با اين مشكل مواجهيم. ما وقتي دولت را به دست گرفتيم، ۲۰ هزار مگاوات كسري انرژي داشتيم؛ اين كسري انرژي در طول سالها ايجاد شده بود و طبيعتاً از يك طرف مصرف افزايش پيدا ميكرد، از طرف ديگر توسعهاي در رابطه با ارايه خدمات انرژي نداشتيم و اين هم سالي بود كه بارندگي ما كم بود، نزديك به چهل درصد نسبت به سالهاي قبل ميانگين بارندگي كاهش پيدا كرده بود، پشت سدها آب نبود و ما نزديك به ۱۴ هزار مگاوات انرژي برقآبي داشتيم كه با كمبودي كه در پشت سدها از نظر آب داشتيم، نتوانستيم بهطور كامل هم از آن استفاده كنيم؛ يعني كسري انرژي ما به حدود ۳۰ هزار مگاوات رسيد. خب طبيعتاجنگ بود و در جنگ هم ميبايست مسائل را حل ميكرديم.
تلاشي كه در رابطه با اين ناترازيها انجام گرفت اين بود كه از يك طرف كاهش يا كنترل هزينه و مصرف را شروع كرديم و از طرف ديگر سريعترين راهي كه ميتوانستيم به آن دسترسي پيدا كنيم و انرژي مورد نياز را تهيه كنيم، پنلهاي خورشيدي بود كه از نظر محيط زيست هم ابزار يا وسيله بسيار باارزشي است؛ به اين صورت كه در هر هزار مگاوات، از ورود نزديك به يك ميليون تُنCO۲ به جو جلوگيري ميكند. ما تا امسال توانستيم بيش از سه هزار مگاوات پنل را وارد جريان توليد انرژي بكنيم، درصورتيكه در طول سالهاي گذشته فقط هزار مگاوات در جريان بود. اين روند دارد ادامه پيدا ميكند، فردا هم دوباره نزديك به هشتصد مگاوات پنل خورشيدي را وارد جريان خواهند كرد و به سرعت دارد پيش ميرود، بهطوريكه هر هفته حدود سيصد مگاوات پنل خورشيدي دارند كار ميكنند و قراردادهايي كه بستهاند نزديك به هشتاد هزار مگاوات است؛ يعني ما اگر بتوانيم يك چنين روندي را پيش ببريم، استفاده از سوختهاي فسيلي را بهشدّت كاهش خواهيم داد. از طرف ديگر، ما نيروگاههايي درست كرده بوديم كه سيكل تركيبي بودند امّا فقط از گاز استفاده ميكردند؛ ما نزديك به هفت هزار مگاوات انرژي سيكل تركيبي داريم كه توانستيم سه هزار مگاواتش را وارد خط بكنيم، ولي هنوز چهار هزار مگاواتش باقي مانده كه دارند روي آن كار ميكنند.
روند مصرف برق، هر سال نزديك به پنج شش درصد افزايش پيدا ميكرد و پنج شش درصد يعني سه چهار هزار مگاوات نياز اضافه. با توصيههايي كه شد و برنامههايي كه انجام گرفت، ما پنج درصد هم كاهش رشد داشتيم؛ نهتنها پنج درصد افزايش نداشتيم، بلكه پنج درصد هم توانستيم كاهش بدهيم؛ يعني نزديك به سه چهار هزار مگاوات هم آنجا توانستيم كنترل كنيم. از طرف ديگر، با كنترل و جمعآوري ماينرهايي كه وجود داشت هم توانستيم نزديك به دو هزار مگاوات مصرف را كاهش بدهيم. بنابراين، اينها باعث شد كه تا حدودي مشكلات انرژي را حل كنيم. البتّه اين كارها الان هم ادامه دارد و ما تلاش خواهيم كرد كه انشاءاللّه در تابستان آينده ديگر با خاموشي به آن شكلي كه وجود داشت مواجه نشويم، مگر اينكه خداي نكرده يك اتّفاقي رخ بدهد يا خطّي خراب بشود يا كارخانهاي از كار بيفتد؛ ولي احداث پنلهاي خورشيدي با سرعتي دارد پيش ميرود كه انشاءاللّه مشكلي براي جبران انرژي به وجود نخواهد آمد.
بحث بعدي ما در رابطه با كنترل همان گازهايي بود كه داشتند ميسوختند. سود حاصل از كنترل اين گازهايي كه دارند ميسوزند، نزديك به پنج، شش ميليارد دلار است كه اگر بتوانيم اينها را كنترل بكنيم، صرفهجويي بالايي به وجود ميآيد. ما تا حالا توانستهايم نزديك به ۱۵ ميليون متر مكعب گاز را در روز كنترل كنيم، درحالي كه در كلّ دورانهاي گذشته مجموعا ۹ ميليون متر مكعب را توانسته بودند مديريت كنند. الان در بقيه مياديني كه گاز دارد ميسوزد، با پيمانكارهاي مختلفي در اين موضوع قرارداد بستهاند و دارند پيگيري ميكنند تا با آنهايي هم كه قرارداد نبستهاند، قرارداد ببندند؛ جلسه گذاشتهايم و اينها را پيگيري ميكنيم كه بتوانيم كارمان را انجام بدهيم.
در رابطه با كريدورها كه بسيار مهم است، ما كريدور آستارا ـ رشت را، شلمچه ـ بصره را و به احتمال قوي زاهدان ـ چابهار را امسال تمام ميكنيم. تا الان شايد بيش از ده، دوازده هزار ميليارد تومان پول به اين مساله تخصيص داده شده و احتمالا همين مقدار را هم باز بايد پرداخت كنيم. امروز هم راجع به همين مساله در دولت جلسه داشتيم و اگر مشكلي پيش نيايد، به حول و قوّه الهي، كار مربوط به اين كريدورها را امسال تمام ميكنيم. در خصوص كريدور شلمچه ـ بصره كارهاي اصلي را انجام دادهاند و ستونهايش بالا آمده. سختترين قسمت اين كريدور آنجايي بود كه مسير بايد از آن رودخانهاي رد ميشد كه بين ما و بصره است؛ براي ستونهايي كه آنجا زير آب زدند، نزديك به شصت ميليون دلار هزينه شده، به اضافه مينروبيهايي كه بايد انجام ميگرفت و ما انجام داديم. البتّه طرف عراقي هم بايد كارهايي انجام بدهد كه آنها هم دارند پيگيري ميكنند. كريدور آستارا ـ رشت هم پروژهاي بود كه مانده بود و ما داريم آن را پيش ميبريم. آن موقعي كه ما آمديم، حدود ۳۰ كيلومتر از ۱۶۰ كيلومترِ مسير را توانسته بودند تصاحب كنند، اما الان نزديك به ۱۱۵ كيلومتر را تصاحب كردهاند؛ يعني تعداد زمينهايي كه اينها تصاحب ميكنند، هر هفته افزايش پيدا ميكند و قول دادهاند كه انشاءاللّه تا آخر امسال، اين پروژه را تمام كنند. ما هر هفته داريم پيگيري ميكنيم كه كلّ مسير را بتوانيم تصاحب بكنيم، وام هم وجود دارد و طبق آن وام، اين پروژه شروع خواهد شد و الان هم كارشناسها آمدهاند اين كار را دارند انجام ميدهند.
ارتباط ما با همسايگان خيلي بهتر شده. روابط ما با كشورهاي همسايه در خيلي از زمينهها، چه فرهنگي، چه علمي، چه اقتصادي توسعه پيدا كرده. با آذربايجان، با ازبكستان، با تركمنستان، با افغانستان، با پاكستان، با عراق، با تركيه و در خليج فارس هم با عمان و امارات و قطر و مانند اينها روند ارتباطات خيلي بهتر شده. عليرغم همه اين مشكلاتي كه هست، مسير ارتباطات بينالملليمان دارد افزايش پيدا ميكند. با چين و روسيه و قزاقستان و قرقيزستان و تاجيكستان، ارتباطات خيلي خوبي برقرار شده. الان داريم مسيرها را اصلاح ميكنيم. كريدورها الان اولويت دولت است. منابع لازم را براي مسير شمال به جنوب و شرق به غرب ديدهايم و در سال آينده با سرعت خيلي بيشتري حركت خواهيم كرد؛ هم از نظر ساخت راه و قطار و ريل، هم از نظر واگن و ديزل و ابزاري كه بايد وجود داشته باشد. همه اين كارها را داريم پيگيري ميكنيم كه مسائل را حل كنيم.
در حوزه مسائل اجتماعي، كارهاي بزرگي در رابطه با مسجدمحوري، محلّهمحوري و مشاركت مردم انجام شده. البته اينها چون مسائل اجتماعي است، شايد به صورت عدد و رقمي نشود گفت؛ همچنين، اين مسائل زمانبر است و طبيعتا تغيير رفتار كار سادهاي نيست. در اين زمينه، مقام معظّم رهبري به برادر عزيزمان حاج آقا علياكبري دستور دادند كه هماهنگي بكنند و اينها نزديك به ده هزار مسجد را آوردند وسط. ما مراكز بهداشتي خودمان را در اين رابطه درگير كرديم، مدارس را درگير كرديم و كار بزرگي در رابطه با آموزشوپرورش صورت گرفته؛ يعني با مشاركت مردم، ما تمام مدارس كانكسي را جمع كرديم، مدارس سنگي را جمع كرديم و در جاهايي كه مدرسه نبود، مدرسه ساخته شد. همه اينها با كمك مردم و روابط بين بخشي و خيريني كه بودند انجام شد. بالاي ده ميليون متر مربع فضا ساخته شده و الان هم به سرعت دارد ساخته ميشود. علاوه بر ساخت مدارس، بحث سختافزار درون مدارس هم وجود داشت كه اين بچّههاي ما چه چيزهايي لازم دارند تا بتوانند در آن فضا آموزش كافي ببينند. و مهمتر از آن، نحوه آموزش و روش آموزش در كلاسهاي ما است. الان چيدمان كلاسهاي ما فرق كرده، نوع تدريس فرق كرده و نحوه اين آموزشها روزبهروز اصلاح خواهد شد و دارد اصلاح ميشود. البتّه بيشتر تمركز ما روي مدارس دولتي و مدارس مناطق محروم است و آن عدالت آموزشياي را كه از آن حرف ميزنيم، داريم پيگيري ميكنيم.
يكي از مسائل مهم، بحث مديريت و واگذاري اختيار است. مقام معظّم رهبري در جلسهاي كه با استاندارها داشتند، توصيهشان اين بود كه مديران اختيار داشته باشند و از زمانهاي قديم هم نگاه مقام معظّم رهبري اينطور بوده. بهخصوص در جنگ 12 روزه، اين اختيار خودش را نشان داد و بدون اينكه مشكلي پيدا بكنيم، استانها كار خودشان را ميكردند؛ اين به خاطر اختياراتي بود كه واگذار شده بود. البته مجلس محترم يك اشكالات قانونياي گرفت كه آنها را هم داريم حل ميكنيم. باور و اعتقاد ما اين است كه بايد اختيارات در استانها واگذار بشود كه اينها بتوانند كارهايشان را انجام بدهند و نيازي به اين نباشد كه براي هر كاري استاندار يا فرماندار يا رييس دانشگاه يا مديركل بيايد تهران و بخواهد اجازه بگيرد. در اين رابطه هم اقدامات بسيار مفيدي انجام گرفته و نتايج خيلي خوبي داشتهايم كه البتّه مفصّل است و من اگر بخواهم اينها را خدمت شما عرض بكنم، فقط بايد از اين روندي كه دارد اتّفاق ميافتد بگويم.
در رابطه با بهداشت و درمان، بحث پزشك خانواده را شروع كرديم و فعلاً داريم به يك زبان و نگاه مشترك ميرسيم؛ چون اينكه چه بايد بكنند، در تئوري معلوم است ولي در عمل، خيلي وقتها آنچه گفته ميشود اجرا نميشود. در جلساتي كه گذاشتيم، نزديك به ۶۳ شهر و منطقه انتخاب شد كه اين كار را انجام بدهند و در پنج تا از اين شهرها، كلّ شهرستان را انتخاب كردند. بههرحال، روش كار مشخّص است؛ اينها فقط بايد بتوانند ياد بگيرند كه چه كار بكنند. مساله خيلي روشن است. طرح پزشك خانواده ميگويد چه كسي مسوول چه مجموعهاي است، چه خدماتي بايد به آن مجموعه بدهد و نهايتا چگونه بايد به اين كسي كه دارد خدمت ميدهد، پول پرداخت بشود. ما اگر اين كار را بكنيم، يعني در كلّ كشور هيچ انساني از چشم حاكميت دور نميماند؛ براي اينكه همه آن كساني كه هستند - چه فقيرند، چه دارايند، چه در منطقه دورافتادهاند، چه نزديكند - معلوم است چه كسي چه خدمتي را با چه كيفيتي بايد به اينها ارايه بدهد، بدون اينكه ارتباط مالي داشته باشد. ما اگر بتوانيم اين كار را بكنيم، عدالت را به معناي واقعي در سيستم بهداشت و درمان پياده خواهيم كرد. البتّه اين تغيير رفتار كار سادهاي نيست و خود اينها جاي بحث است.
در بحثهاي مالي و پولي هم سازمان بهينهسازي و مديريت مصرف بنزين و گازوئيل را درست كرديم، آنها هم الان برنامههاي خاصّ خودشان را دارند. در واقع، ما آن تابو را شكانديم كه نميشود به قيمت بنزين دست زد. از خودمان هم شروع كرديم؛ يعني الان ماشينهاي دولتي ديگر كارت سوخت ندارند و بايد بروند آزاد بگيرند مصرف كنند؛ يكي هم مناطق آزاد، يكي هم آنهايي كه تازه ميآيند. فعلا در بقيه مسائل مداخلهاي انجام نداديم، ولي داريم تلاش ميكنيم كه آن مسائل قطار حومه شهري را درست بكنيم، حملونقل عمومي اصلاح بشود، بعد بتوانيم در قيمتهاي بين شهري هم مداخله كنيم. مهمترين بحثي كه اينجا ما داريم پيگيري ميكنيم معيشت مردم است؛ يعني اين دغدغهاي است كه شايد هر هفته ما با دولت و با اين عزيزان داريم دربارهاش گفتوگو ميكنيم. منابعش را بايد در نظر بگيريم كه منابعي براي اينها به وجود بيايد و طبق اين منابع بتوانيم معيشت مردم را بهبود بدهيم.
آقاي دكتر! شما ساعت ششونيم صبح بيدار ميشويد و هفت صبح سر كاريد؛ شبها چه ساعتي ميخوابيد؟
بستگي دارد؛ ما خيلي وقتها مثلا ساعت پنج بيدار ميشويم و ساعت دوازده شب برميگرديم.
اين را از اين جهت پرسيدم كه برخي از رسانههاي غربي با تحريف بعضي از مواضع و صحبتهاي شما دارند اين خطّ تبليغاتي را پيش ميبرند كه مجموعه دولت جمهوري اسلامي و رييسجمهور از جنگيدن و حلّ مشكلات ناتوان است. پاسخ آقاي دكتر مسعود پزشكيان به اين ادّعاهاي مغرضانه و عنادورزانه چيست؟
ببينيد! بر اساس تمام تحليلهايي كه اينها داشتند، باورشان اين بود كه اگر رژيم صهيونيستي به ايران حمله كند، نظام فرو خواهد پاشيد. چرا از هم نپاشيد؟ اصلا تمام محاسباتشان اين بود كه اگر اينها حمله كنند، مردم ميريزند در خيابان، مشكلات پيدا ميشود، معيشت مردم مشكل پيدا ميكند و مسائل مختلف خدماتي مختل ميشود.
البتّه در روزهاي جنگ هم خدمات دولتي به صورت منظّم برقرار بود.
بهتر از گذشته بود، چون اختيارات مال استاندارها بود؛ مثلاً در عرض آن دوازده روز، اينها توانستند بالاي ده ميليون تُن كالا را در گمركاتمان جابهجا كنند. همان رانندگاني كه اعتراض داشتند، مردانه آمدند وسط؛ مردمي كه اعتراض داشتند، جانانه از نظام و از تماميت كشور دفاع كردند؛ يعني در حقيقت، هم انسجام داخلي را در مقابل آنها نشان دادند، هم حضورشان را و همراهيشان را. اين ارزشِ خيلي بالايي است كه نشان ميدهد دولتيها و كساني كه سياستمدارند بايد اين مردم را باور كنند و با اين مردم مهربان باشند. تمام تلاش ما اين است كه هرچه از دستمان بربيايد، صادقانه و بيهيچ منّتي به اين مردم خدمت كنيم و جز خدمت به اين مردم، حدّاقل بگويم كه خود ما هيچ چيز ديگري را دنبال نميكنيم. مردم هم با همه اين فشارهايي كه وجود دارد، خيلي همراهي كردند. تمام محاسبات اينها اين بود كه اگر حمله كنند، مملكت به اغتشاش كشيده ميشود؛ امّا مردم از ايرانشان، از مملكتشان، از دينشان، از فرهنگشان و از رهبري دفاع كردند. در سال ۱۴۰۱ اتّفاقي افتاد؛ امّا در سال ۱۴۰۴ همه ريختند در خيابان و گفتند جان ما فداي رهبر. چه اتّفاقي افتاده؟ اين نگاه مردم و برگشت آن سرمايه اجتماعي بسيار اميدواركننده بود و ما هر مقدار به اين مردم خدمت كنيم، كم گذاشتهايم؛ لذا اميدوارم شرمنده اين مردم عزيزمان نشويم.
پاسخ شما به اين ادّعاهاي مغرضانهاي كه عرض كردم چيست؟ مثلا راجع به شخص خودتان اخيرا رسانههاي غربي تحليلهايي منتشر ميكنند كه آقاي پزشكيان ميگويد من نميتوانم! درحالي كه اين درست نقطه مقابل كارهايي است كه شما ميكنيد .
البتّه من بارها گفتهام نميتوانم، بلكه ما ميتوانيم. مشكلات مملكت جوري نيست كه من بهتنهايي بتوانم آنها را حل كنم - اين را بارها گفتهام - ولي ما با قدرت تمام، اين مشكلات، تحريمها و فشارهايي را كه ميآورند، پشت سر خواهيم گذاشت. امكان ندارد ما با هم باشيم و آنها بتوانند ما را زمينگير كنند. اينكه من ميگويم با هم وحدت داشته باشيم، وفاق داشته باشيم، براي اين است كه باور و اعتقادم اين است. چه در داخل كشور و چه با همسايگان خودمان اگر ماها وحدت داشته باشيم، امريكا نميتواند كشورهاي منطقه را اينجوري استثمار كند. اين ما هستيم كه ميتوانيم مشكلات را حل كنيم. البتّه مشكلاتي كه وجود دارد، به اين سادگي قابل حل نيست. آنها محاسبه كردهاند؛ اينطور نيست كه بدون محاسبه آمده باشند. هم از نظر اقتصادي، هم از نظر نظامي، هم از نظر سياسي و امنيتي و تبليغاتي، از هر لحاظ دارند كار ميكنند. كشور ما روي پاي خودش ايستاده. حالا آمدهاند برنامه نوشتهاند كه مثلاً ايران ۳۶ ماه ديگر بايد ساقط شود! تا ديروز ميگفتند در عرض دوازده روز ميتواند ساقط بشود، حالا نوشتهاند سيوششماهه. اگر ما با هم باشيم، سيوششهزارساله هم نميتوانند اين كار را بكنند. براي با هم بودن بايد به يك زبان و نگاه مشترك برسيم، بايد در پشت سياستهاي رهبري حركت بكنيم و سعي كنيم اختلافات را زمين بگذاريم، چون هر اختلافي باعث يك ناهماهنگي در جريان حاكميت ميشود. اينها راهها را بر روي ما بستند، ولي ما راه را پيدا ميكنيم و اگر راهي پيدا نكرديم، راهي ميسازيم. اگر با هم باشيم، اين امكانپذير است؛ امّا اگر با هم دعوا كنيم، اين امكانپذير نيست؛ چون يك بحث همگاني و عمومي است و بايد در اين چهارچوب حركت كنيم و هماهنگ عمل كنيم.
رهبر انقلاب اشارهاي داشتند كه عليرغم تغيير دولت، بعضي از سياستها و پروژههاي كلان نظام دارد پيش ميرود و شخص آقاي پزشكيان، به عنوان رييسجمهور جديد، بعضي از پروژههاي دولت قبلي را دارند ادامه ميدهند و تكميل ميكنند. (۳) لطفاً راجع به بعضي از اين پروژهها توضيح بدهيد و بفرماييد كه آيا به جايي رسيدهاند يا بر حسب تشخيص كارشناسي شما تغييري در مسير آنها انجام شده.
ببينيد! به نظر من مشكل ما تا حالا اين بوده كه هر كسي ميآمده، براي خودش يك برنامهاي مينوشته؛ درصورتيكه اگر بپذيريم ما يك سياست كلّي داريم، يك چشمانداز و برنامه بيستساله داريم. مقام معظّم رهبري در آن سند چشمانداز بيستساله فرموده بودند كه ما در سال ۱۴۰۴ بايد كجا باشيم؛ اگر ما به آن سياستها عمل ميكرديم، اينجا بوديم كه الان هستيم؟ چرا نيستيم؟ براي اينكه هر كس آمده، فكر كرده برنامه دارد؛ درصورتيكه حاكميت برنامه داشته، سياستش مشخّص بوده و هر كس ميآمده بايد آن برنامه و سياست را اجرا ميكرده. در دوره انتخابات هم بحثي كه با ما ميكردند سر همين بود كه ميگفتند تو برنامه نداري. نميشود مملكت سياست داشته باشد، برنامه داشته باشد، يكي بيايد يك برنامه ديگري بدهد. من نميتوانم برنامهاي را كه آنها در چهارچوب آن سياستها اجرا كردند بگذارم كنار، يك برنامه ديگري و يك راه ديگري را انتخاب كنم. عليرغم تمام مشكلاتي كه وجود دارد، ما با تمام قدرت آن راه را داريم ادامه ميدهيم.
همه آن كارهايي هم كه از گذشته وجود داشت و ما افتتاح كرديم ــ چه در رابطه با مسكن، چه در رابطه با كارهاي نيمهتمام جادّهاي، راهآهن يا آب و فاضلاب ــ آنجا هم اعلام كرديم اين كار آنها بوده، ما افتتاح كردهايم؛ حالا هشتاد درصد رفته بودند، بيست درصد هم ما ادامه داديم. اينطور نيست كه تصوّر كنيم ما يك كارهايي ميكنيم كه ديگران نكردند؛ در واقع، ما داريم ادامه ميدهيم راهي را كه آنها رفتند و الان هم داريم اولويتبندي ميكنيم. ما نزديك به هفت هزار همّت پروژه روي زمين داريم كه اين از نظر علمي و مديريتي اصلاً قابل قبول نيست. ما الان به هر استاني ميرويم، هر مصوّبهاي را كه داريم، نعلبهنعل داريم پيگيري ميكنيم و اجرا ميكنيم. شما بررسي كنيد، تعقيب كنيد ببينيد در كدام يك از اين استانها كه ما رفتيم، يك مصوّبهاي داشتيم و اجرا نكرديم. در بعضي جاها صد درصدِ آنچه گفته شده و نوشته شده دارد عمل ميشود. ما نبايد بياييم وعدههايي بدهيم كه عمل نميكنيم يا نميتوانيم عمل كنيم. در نتيجه، الان داريم تلاش ميكنيم آن مسيرهايي كه هست و پروژههايي را كه وجود دارد، بر اساس اولويت، با قدرت و قاطعيت پيگيري كنيم.
لطفاً دو سه نمونهاش را مثال بزنيد.
مثلاً طرح مسكن مهر؛ ما بيش از پنجاه هزار مسكن محرومين را به اضافه مسكنهايي كه نيمهتمام بودند، تمام كرديم. در رابطه با طرحهاي آبرساني، مسيري كه قرار بود آب طالقان به تهران برسد پروژه بزرگي بود؛ خب ما اعتبار گذاشتيم و تمامش كرديم و اين همان مسيري بود كه آنها ادامه داده بودند. مثلاً كريدور زاهدان ـ چابهار را آنها شروع كرده بودند، ما داريم تمامش ميكنيم؛ حتّي مسير آستارا ـ رشت را آنها شروع كرده بودند، ولي ما داريم با قدرت ميرويم جلو كه تمامش بكنيم. الان دارند روي پروژههاي مربوط به انرژي هستهاي كه در بوشهر وجود دارد كار ميكنند كه نزديك به دو هزار مگاوات برق توليد ميشود. ما با قدرت داريم اينها را پيگيري ميكنيم. البتّه زمانبر خواهد بود و به اين سادگي نيست. ما چيزي از خودمان درنياوردهايم؛ همه اينها مسائلي است كه از قبل بوده و ما همان مسير را داريم ادامه ميدهيم.
آقاي دكتر! رهبر انقلاب در خصوص معضل اسراف در زمينههاي مختلف از قبيل آب، نان، خوراك، بنزين و انرژي، بارها تذكر دادهاند و اين را يك معضل بزرگي دانستهاند. بهطور مشخّص، برنامه دولت شما براي كاهش اسراف در زمينههاي مختلف چيست؟
ما داريم اين كار را ميكنيم و مقام معظّم رهبري با توصيهها و پشتيبانيهايشان خيلي به ما كمك ميكنند. با توصيههايي كه صورت گرفته، مصرف آب ده درصد كاهش پيدا كرده. ميدانيد ده درصد چند ميليون متر مكعّب در سال ميشود؟ از اين طرف كه مقدار مصرف آب را كاهش دادند، مصرف انرژي برق را هم كاهش دادند. من بارها گفتهام كه ما نزديك به ۱۸۰ ميليارد دلار، يعني روزانه مثلاً نزديك به ۹ ميليون بشكه نفت و گاز توليد ميكنيم، حدود يكونيم ميليون بشكهاش را صادر ميكنيم، بقيهاش را داريم مصرف ميكنيم؛ حالا اگر ده درصد صرفهجويي كنيم ــ كه خيلي راحت امكانپذير است ــ روزانه ميشود حدود نهصد هزار بشكه نفت و گاز. همين ده درصد، تمام اين چالهچولههايي را كه وجود دارد پُر ميكند؛ يعني تمام اين مشكلاتي كه مردم الان از وجود آنها ناراضياند؛ معيشت را، راه را، جادّه را و توسعههاي بعدي را. به جاي اينكه ما مثلاً فرض بكنيد نُه ميليون بشكه نفت و گاز را بسوزانيم، ده درصدش را صرفهجويي كنيم؛ اين رقمِ خيلي بزرگي است.
ما دو سه برابر اروپا داريم برق مصرف ميكنيم؛ گازي كه مصرف ميكنيم، اصلاً قابل مقايسه با آنها نيست. ما از نظر گاز و انرژي دوّمين كشور هستيم، ولي الان داريم گاز صنايع، پتروشيميها و كارخانهها را قطع ميكنيم؛ چرا؟ براي اينكه درست مديريت نكرديم، درست تخصيص نداديم، درست مصرف نميكنيم. لزومي ندارد ما اينجوري مصرف كنيم كه الان داريم مصرف ميكنيم. ما دما را ميگذاريم روي ۲۸ يا ۳۰، تازه پيراهنمان را هم درميآوريم؛ بعضي وقتها هم پنجره را باز ميكنيم، بخاري يا شوفاژمان هم روشن است! در قرآن ميفرمايد: «كلوا و اشربوا و لا تُسرِفوا اِنّهُ لا يحِبُّ المُسرِفين»؛ خدا كسي را كه اسراف كند دوست ندارد. ما در يك اتاق نشستهايم، چهل تا چراغ روشن كردهايم! چه لزومي دارد؟ هر كسي يك مقدار كنترل كند، ما ميتوانيم خيلي از مشكلاتمان را حل كنيم. ما اصلاً نيازي به ديگران نداريم، به شرط اينكه خودمان بتوانيم آنچه داريم مديريت كنيم. مملكت ما پُر از طلا و معدن است، ولي اين رفتار ما است كه اين طلاها و معادن را ميتواند به يك جايي برساند يا نرساند.
يعني دماي اينجا از ۲۱ درجه بالاتر نميرود؟
من كه آمدم اينجا، اعتراض كردم؛ چون وقتي ما اينجا نيستيم، اينها اصلاً حق ندارند اينجا را گرم كنند.
نه، گرم نبود آقاي دكتر.
اينها ميگفتند تازه روشن كردهاند، وگرنه ما اينها را خاموش كرديم. ما در بيشتر اتاقهاي خودمان ديگر شوفاژ روشن نميكنيم؛ براي اينكه وقتي نميروم آنجا، ديگر لزومي ندارد روشن باشد. من يك ساعت ميخواهم بروم آنجا، ۲۴ ساعت آنجا گرمايش داشته باشد؟ من كارهايم را در يك جا انجام ميدهم و ديگر از اين اتاق به آن اتاق نميروم؛ چه لزومي دارد اين كار را بكنم؟ خيلي راحت ميشود صرفهجويي كرد. الان گفتهام در خانه خودمان يك ديواري يا يك پردهاي بزنند كه ما يك جاي كوچك را مثلاً در حدّ همان ۲۱ يا ۲۲ درجه گرم كنيم، بقيه را اصلاً نگذاريم گرم بشود؛ همين كافي است. وقتي من در پنج- شش متر اتاق ميتوانم بنشينم، لزومي ندارد يك اتاق بزرگ را به خاطر من گرم و سرد بكنند. توصيه مقام معظّم رهبري هم همين است، خداوند هم ميفرمايد اگر مسلمانيد اسراف نكنيد. من الان در دفترم ميخواهم كتاب بخوانم، كلّ آن ساختمان را روشن ميكنند كه من آنجا نشستهام! چرا؟ ما الان چراغ مطالعه گذاشتهايم، با چراغ مطالعه داريم كارمان را ميكنيم؛ آنجا ديگر كاري ندارم، پس بقيه چراغها را خاموش ميكنيم. چه لزومي دارد كلّ اتاق روشن بشود كه من ميخواهم دو تا امضا بزنم؟ ما اگر بتوانيم ده درصد صرفهجويي بكنيم، همين هم رقمِ خيلي زيادي است. البتّه ما خيلي بيشتر از اينها داريم كنترل ميكنيم. يك استخر اينجا درست كرده بودند، دايم گرم بود؛ ما گفتيم براي چه اينجا را گرم نگه داشتهايد. حالا قرار است يك روز من بروم آنجا شنا كنم. گفتيم جمعش كنند. اصلاً لزومي ندارد. هر وقت هم من خواستم استخر بروم، ميروم يك استخر عمومي؛ لزومي ندارد يك استخر اختصاصي بيستوچهارساعته را نگه دارند كه حالا يك روزي يك روزگاري قرار است من بروم آنجا شنا كنم.به نظر من، ما در يك جنگ تمامعيار با امريكا و اسراييل و اروپا هستيم؛ آنها نميخواهند كشور ما سر پا بِايستد. اين جنگ بدتر از جنگ عراق با ما است؛ اگر آدم خوب درك بكند، اين جنگ خيلي پيچيدهتر و سختتر از آن جنگ است. در جنگ با عراق، وضعيت معلوم بود؛ او موشك ميزد، من هم معلوم بود كجا را ميزنم. اينجا الان از هر لحاظ دارند ما را محاصره ميكنند، دارند ما را در مضيقه و تنگنا قرار ميدهند، مشكل ايجاد ميكنند - از نظر معيشتي، از نظر فرهنگي، از نظر سياسي و از نظر امنيتي - و توقّعات جامعه را بالا ميبرند؛ از آن طرف جلوي فروش ما را، تبادلات ما را، تجارت ما را ميگيرند، از اين طرف هم توقّعات در جامعه بالا رفته! در نتيجه، همه بايد با تمام توانمان كمك بكنيم و مملكت را درست كنيم.
آقاي دكتر! به نظر ميآيد كه دشمن بعد از آن عدم موفّقيت و شكستي كه در جنگ دوازدهروزه داشت، تغيير رفتار و تغيير سياست داده و روي آورده به يك نوع عمليات رواني و رسانهاي بر اين مبنا كه ايران بهطور كلّي و دولت به شكل مشخّص، ضعيف هستند و چارهاي جز تسليم شدن در برابر ما ندارند. پاسخ شما به عنوان رييسجمهور و رييس شوراي عالي امنيت ملّي به اين خطّ رسانهاي چيست؟
بگذاريد اينها در همين خيال باشند. اينها با همين خيال حمله كردند، ولي وحدت و انسجام داخلي افزايش پيدا كرد. كاري كه الان مقام معظّم رهبري انجام ميدهد كه هماهنگي قوا پشت سرش ايجاد ميشود و اگر همصدايي و همدلي به وجود بيايد، هيچ قدرتي نميتواند يك ملّت منسجم و با هم را زمينگير كند. دغدغهاي كه من دارم - مهمتر از هر قدرت نظامي - انسجام و وحدت داخلي و گذاشتن اختلافات به يك گوشهاي است و دست به دستِ هم دادن و مشكلات را حل كردن است. چرا ما گفتيم كارها را محلّهمحور كنيم، مسجدمحور كنيم و مردم را مشاركت بدهيم؟ مردم بايد در سياستگذاري دخالت و مشاركت داشته باشند. ما بايد مردم را در تصميمگيريها مداخله بدهيم. جنگ را چهجوري اداره كرديم؟ دولت پول داشت؟ آن موقع هم امريكا و كشورهاي عربي به عراق كمك ميكردند، به صدّام كمك ميكردند؛ آيا توانستند يك وجب خاك ما را بگيرند؟ تمام قدرتها به آنها كمك ميكردند. مردم بودند كه اين كار را ميكردند. ما آن مردم را و آن مديرها را با همان تفكر ميخواهيم؛ يعني مردم و مديراني را ميخواهيم كه بدانند مملكت مال خودشان است، منطقه مال خودشان است و با تمام وجود ميتوانند مشكلاتشان را حل كنند.
ما داريم مشكلات خودمان را حل ميكنيم؛ آن چيزي كه من از آن نگرانم و بارها هم گفتهام، فقط اين است كه بتوانيم اختلافات را كنار بگذاريم. اينها دارند به اختلافات دامن ميزنند؛ ما بايد مواظب باشيم كه اختلافات دامنگيرمان نشود. اگر هم اختلاف داريم، بنشينيم در اتاقهاي سربسته با همديگر دعوا كنيم؛ ولي وقتي رفتيم بيرون، يك صدا از نظام بيرون بيايد و آن صدا هم جهتگيريها و مسيرهايي است كه مقام معظّم رهبري نشان ميدهد. ممكن است در دل من يك چيز ديگري باشد ولي وقتي مسير مشخّص است، همه بايد در آن مسير حركت كنند. و اگر همه با هم باشيم، بر اين مشكلات غلبه خواهيم كرد؛ آنها هر كاري ميخواهند بكنند. اگر ما بتوانيم عدالت را و انصاف را در كشور پياده كنيم و مردم را در تصميمگيريها و در سياستها مشاركت بدهيم و مردم ببينند ما با چه مشكلاتي مواجهيم، خودشان كمك ميكنند مشكلات را حل ميكنند.
در وضعيت فعلي، فشارهاي اقتصادي سنگين است، بخش زيادي از مردم هم اين را درك ميكنند. آقاي رييسجمهور چقدر شرايط اقتصادي مردم را لمس ميكنند و در جريانش هستند؟
ما مشكلات اقتصادي مردم را با تمام وجود درك ميكنيم. ما نفت را حدود ۷۵ دلار ميفروختيم، حالا ميفروشيم ۵۰ دلار؛ يعني ۲۵ دلار كمتر داريم ميفروشيم. از يك طرف فشار آوردند و درآمد ما كمتر شده، از يك طرف جنگ بوده و يك مقدار خدمات و توليد ما كاهش پيدا كرده. عليرغم همه اينها، قرار شده كه تا عيد نزديك به دوونيم ميليارد دلار پول را تبديل كنند و كالابرگهاي مورد نياز را تا آنجايي كه امكان دارد بتوانيم به جمعيت هدف پرداخت بكنيم. همين پول بنزين، حالا پنج هزار تومان عددي نميشود، ولي قرار شده دولت هرچه از اين پول به دست ميآورد، همه را در كالابرگ يا معيشت مردم هزينه كند. ما براي سال آينده با مجلس صحبت كرديم كه به هر شكلي شده معيشت مردم را تأمين كنيم. بايد با مجلس و با نمايندهها و حتّي با مجموعه حاكميت به يك زبان و نگاه مشترك برسيم؛ آنجاهايي كه نبايد پول بدهيم ندهيم، آنجاهايي كه نبايد يارانه بدهيم ندهيم، آنجايي را كه بايد بدهيم تفاهم كنيم كه بدهيم.
در همين بحث بنزين، فكر ميكنيد به هر باك بنزين چقدر يارانه ميدهيم؟ بر اساس همين سهميهاي كه ميدهيم، در ماه نزديك به هشت ميليون تومان است، تازه اگر در سقف آن شصت ليتر و صد ليتر مصرف كند؛ اگر بيشتر مصرف كند، ديگر ميرسد به حدود بيست ميليون تومان در هر باك؛ حالا اگر دو تا باك داشته باشيم، آنوقت ببينيد چقدر ميشود. چرا ما داريم اينجوري پول خرج ميكنيم؟ چرا اين يارانه را به همه نميدهيم؟ وقتي هم مداخله ميكنيم، دادِ يك عدّه بالا ميرود كه چرا داريد گران ميكنيد. ما گران نميكنيم؛ ما ميخواهيم آنچه به دست ميآوريم به همه بدهيم. اگر قرار است من به يك باك ماشين هفت ميليون، ده ميليون يا بيست ميليون يارانه بدهم، خب اين را به همه مردم ميدهم؛ به همه به اندازه سهمي كه دارند پرداخت ميكنم. رسانه ما بايد دفاع كند و فرهنگش را ايجاد كند. ما هيچ پولي را براي چالهچولههاي دولت خودمان برنخواهيم داشت، هيچ چيزي از يارانه كم نخواهيم كرد.
، ولي ميخواهيم اين يارانه را به همه بدهيم. من كه چند تا ماشين در خانه دارم، بسته به ميزان مصرفم، براي هر باك دارم هشت ميليون، نُه ميليون يا ده ميليون يارانه ميگيرم؛ در همين حال، يك عدّه نان شب ندارند بخورند! چرا؟
بر اساس آمار هم گويا فقط پنجاه شصت درصد مردم خودروي شخصي دارند.
بله، اين هم جاي بحث است و كاملاً مشخّص است. چرا ما پول را به همه نميدهيم و فقط به آنهايي ميدهيم كه ماشين دارند؟ اين فرهنگ بايد ايجاد بشود. ما تصميم داريم براي سال آينده در اين رابطه، هم با مردم صحبت كنيم، هم با نمايندگان و هم با دولت تا به يك زبان مشترك برسيم. ما هيچ پولي را براي دولت نميخواهيم. اين پول را بايد به همه بدهيم، نهاينكه يكي كه چند تا ماشين دارد همه يارانهها را بگيرد. ما امسال نزديك به پنج ميليون دلار بنزين وارد كرديم؛ خريديم شصت هزار تومان، ميفروشيم ۱۵۰۰ يا ۳۰۰۰ تومان! چرا؟ آنوقت به معيشت مردم نميرسيم. نياز به تعامل با مردم دارد، نياز به اعتماد مردم دارد. ما امسال كلّ بودجهاي كه داديم به مجلس، دو درصد رشد دارد؛ درصورتيكه سالهاي قبل مثلاً چهل درصد يا پنجاه درصد رشد و هزينه درست ميكرديم. ما سعي كرديم هزينه خودمان را كم بكنيم؛ به مجلس هم گفتيم هر چقدر ميتوانند هزينه ما را كم كنند، نميخواهد هزينه اضافه كنند.
گفتند بودجه سال آينده را بسيار انقباضي بستهايد.
هنوز خيلي جا دارد؛ هنوز خيلي جا دارد كه ما بتوانيم خيلي از اين هزينههايمان را كم بكنيم. چرا ما داريم اضافه هزينه ميكنيم؟ بهرهوري نيروي انساني و نوع خدمات ما ميتواند خيلي بهتر از اين بشود و اين كاري است كه نياز به همكاري و همدلي و همزباني دارد. ما خيلي كارها را ميتوانيم انجام ندهيم. معيشت مردم براي ما اولويت است. من ميتوانم به موبايل پول ندهم، ولي به معيشت مردم بايد بدهم. ما تا حالا يكونيم ميليارد دادهايم موبايل وارد كردهاند، ولي الان در معيشت مردم و نهادهها و كالاهاي اساسي گرفتاريم. البتّه ارز ترجيحي به آن نداديم، ولي بالاخره ارز داديم. خب من ارز را اوّل بايد به معيشت مردم بدهم و بعد اگر اضافه آوردم، به بقيه مسائل ميدهم؛ اگر اضافه نياوردم، خب حالا صادرات كند و بر اساس صادرات خودش، خدمات خودش را هم از آن صادرات بگيرد.
اين نياز به يك تغيير فكر دارد، نياز به فرهنگسازي دارد. برق هم اينجوري است، گاز هم اينجوري است. من مثلاً چهار تا خانه دارم، چهار تا ساختمان دارم، در همه آنها يارانه گاز ميگيرم، يارانه برق ميگيرم؛ آن يكي خانه ندارد، مجبور است كلّي پول بدهد تا فقط بتواند خانهاش را كرايه كند. خب وقتي در اين مساله مداخله ميكنيد، دادِ همه درميآيد كه گران كردند! ما گران نميكنيم؛ ما ميخواهيم آن چيزي كه وجود دارد به همه برسد. اگر اين تفكر پذيرفته بشود و مردم با ما همكاري بكنند، فوقش به يك خانه من گاز يارانهاي بدهند و يك سهمي بدهند بگويند اصلاً اينقدر گاز را به تو رايگان ميدهيم؛ ولي براي بقيه خانههايي كه من دارم چرا بايد گازي به قيمت مثلاً فرض كنيد سيصد تومان بدهند؟ و اين چيزي است كه بايد صداوسيماي ما، نمايندگان عزيز ما، روحانيت عزيز ما و احزاب سياسي ما كمك كنند كه عدالت را و انصاف را در اين مملكت پياده كنيم. آنوقت، هيچ كس مشكل گرسنگي و معيشت پيدا نميكند. ما پول داريم، منتها بد مصرف ميكنيم؛ اين را بايد درست مديريت كنيم.
آقاي دكتر! آيا اين هفته يا هفته پيش با رهبر انقلاب درباره مسائل اقتصادي و معيشتي جلسهاي داشتيد؟ در آخرين جلساتي كه با ايشان داشتيد، چه تذكرات و نكات مشخصي را در زمينه معيشت مردم و مسائل اقتصادي بيان كردند؟
ما هر هفته بالاخره فرصتي پيدا ميكنيم خدمت مقام معظّم رهبري ميرسيم و درباره گزارشات و جهتگيريهايي كه وجود دارد با ايشان مشورت ميكنيم. ايشان به ما و به ساير قوا و به بقيه جاهايي كه لازم است، توصيههايي ميكنند و مسائل يك مقدار كنترل ميشود. ببينيد! دغدغه مقام معظّم رهبري، در اولويت اوّل، معيشت مردم است؛ يعني مهمترين دغدغه ايشان هم معيشت مردم است. كارهايي كه ما داريم ميكنيم و برنامههايي كه ميريزيم، نياز به اين دارد كه همه مشترك بشويم و با هم جلو برويم؛ اين اگر اتفاق بيفتد و رسانه ما، مجلس ما و بقيه ارگانها هماهنگ بشوند، حداقل براي سال آينده ما ميتوانيم كاري بكنيم كه مردم از نظر معيشت دچار مشكل نشوند و قيمتها براي نيازهاي غذاييشان ديگر افزايش پيدا نكند؛ ما ميتوانيم اين كار را بكنيم. ما اين مساله را خدمت ايشان ارايه داديم، نظرشان مثبت بود. ما يك برنامهاي شامل حدود بيست بند ارايه داديم و گروههاي مختلف اقتصادي در دولت و مجلس و بعضي نهادها با هم هماهنگ شدهاند كه اين بيست بند را عملياتي كنند. چون ايشان نگران بودند از وضعيت ارزي و كالاهاي اساسي و نهادهها و تورم و مانند اينها، هفده هجده بند بود كه ما بايد بتوانيم درباره اينها گزارش بدهيم.
ما در اين زمينه مشكل داريم و اين نياز به مداخله دارد، اين مداخله هم دردآور است. مردم بايد بدانند نيت ما اين است كه بتوانيم آن زخمها را درست كنيم و بخيه زدن اين زخمها هزينهبر است. اينكه بگويي من اين را ميدهم، اين را ميدهم، اين را ميدهم، خب همه خوششان ميآيد؛ وقتي كه ميگويي اين را نميدهم، اين را نميدهم، خب همه ناراحت ميشوند كه چرا نميدهي. ما بايد مصرفمان را كنترل كنيم. نميگويم مصرف نكنيم؛ ميگويم مصرفمان را بايد كنترل كنيم. ده درصد كاهش مصرف اصلاً كار سختي نيست. همه ميتوانند يك قدم بيايند كمك كنند به ما، كمك كنند به مملكت ما، به ايران ما و به جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم. در اين صورت، ما از همه اين مشكلات راحت بيرون ميآييم.من كه ميگويم بياييد كمك كنيد، معنياش اين نيست كه ما كار خودمان را نميكنيم؛ ما با قدرت داريم كارهايمان را انجام ميدهيم، يك سري كارها هم انجام ميدهيم كه الان نميگويم، براي اينكه شيطنت ميكنند ميروند جلويش را ميگيرند؛ ولي كارهايمان را داريم با قدرت انجام ميدهيم. اما اگر در اين رابطه هر كس هر جا ميتواند يك كمكي بكند، اوضاع اصلاً از اين رو به آن رو ميشود. ما نميخواهيم خودمان را از كمك هيچ كس محروم بكنيم؛ هر كس ميتواند، بيايد كمك كند. خب مملكت وسيع است و ما همه جا مشكل داريم؛ يك قسمت را بيا درست كن ببينم چهجوري ميخواهي درست كني. نميشود كنار گود بِايستي و مدام بگويي لنگش كن؛ خب شما بيا لنگش كن ببينم چهجوري لنگش ميكني.
اين مشكلاتي هم كه ما پيدا كردهايم، الان پيدا نشده، زمان شهيد رييسي هم پيدا نشده؛ يك روندي بوده، مشكلات دايماً داشته روي هم اضافه ميشده، حالا ما بايد جلويش بِايستيم؛ اگر هم جلويش بِايستي، بخيه ميخواهد، بعضي وقتها هم جرّاحي وسيعتر ميخواهد. خب بايد كارشناسان ما، دانشمندان ما، نخبههاي ما، سرمايهگذاران و توليدكنندگان ما همه با هم به يك تفاهمي برسند كه اگر اين مداخله را ميكنيم، به نفع جامعه ما است، نهاينكه ما ميخواهيم براي مردممان مشكل درست كنيم. ما اينجا هستيم كه خدمتگزار مردم باشيم؛ حدّاقل خود من هيچ نيت ديگري در دلم نيست، مگر اينكه بتوانيم مشكلات مردممان را حل كنيم.
آقاي دكتر! بر اثر تبليغات دشمن، بخشهايي از مردم ما نگرانند كه شايد دشمن امريكايي و اسراييلي دوباره بخواهد شيطنت كند. پاسخ آقاي رييسجمهور به اين نگرانيها چيست؟ البته ما در طول جنگ دوازدهروزه ديديم كه حتّي خدمات عادي دولتي هم مختل نشد و با يك هماهنگي و همكاري و برنامهريزي ازپيشتعيينشده، جامعه به صورت روال عادي خودش اداره شد.
ببينيد! نيروهاي نظامي عزيز ما با قدرت دارند كارهايشان را ميكنند و الان از نظر تجهيزات و از نظر نيرو، عليرغم همه مشكلاتي كه داريم، قويتر از آن زماني هستند كه اينها حمله كردند. لذا آنها اگر بخواهند برخورد كنند، طبيعتاً با پاسخ قاطعتري روبه رو خواهند شد. اما من باز برميگردم به اينكه اگر ما مردم با هم باشيم و وحدت داشته باشيم، آنها اصلاً مأيوس ميشوند از اينكه بخواهند بيايند به كشور ما حمله كنند. اميد اينها اين است ــ در گفتارشان هم گفتند ديگر ــ كه بايد از داخل يك اتّفاقي بيفتد تا اينها بتوانند بيايند مداخله را شروع كنند. علّت اينكه من مدام دارم ميگويم كه اگر هم بحثي هست، بهتر است در اتاقها با هم بنشينيم دعوا كنيم ولي در بيرون يكصدا بشويم، اين است كه اگر وحدت و انسجام داشته باشيم، مردم ميفهمند كه ما واقعاً دلمان ميخواهد خدمت كنيم و هيچ فرقي بين هيچ جنسيتي، هيچ قوميتي، هيچ عقيده و باوري نميگذاريم. بنده به عنوان مسوول مملكت موظفم به همه بر اساس عدالت خدمت بدهم. اگر ما شيعهايم، اگر ميگوييم ما پيرو حضرت علي هستيم، حضرت علي به برادرش عقيل كه از بيتالمال اضافه ميخواست چيزي نداد. خداوكيلي اگر ما اين كار را ميكرديم، مردم از ما ناراضي ميشدند؟ بعضي جاها هم نكرديم، مردم از ما ناراضياند.
خب بايد الان ثابت بشود. با تئوري و با گفتن هم نميشود. به من ميگويند بيا حرف بزن؛ خب ما يك عمر است داريم حرف ميزنيم. بنده بايد ثابت بكنم كه فرقي قائل نخواهم شد بين جنسيتي، قوميتي، نژادي و زباني. همه اينها دستورات خدا و پيغمبر و امام است؛ خب ما بايد عمل كنيم. ما اگر به اسلام و به دستور رسول خدا و به دستور امام عمل كنيم، وحدت و انسجام و وفاقي در جامعه ما ايجاد ميشود كه ديگران حسرت خواهند خورد كه كاش ما هم اينجوري بوديم. نبايد به همديگر حرفهايي بزنيم كه شايسته نيست. شيطان دشمن انسان است و ميخواهد ما با هم خشن حرف بزنيم، ناجور حرف بزنيم تا با هم دعوا كنيم.
متشكريم از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد. براي شما و دولت محترم آرزوي موفقيت ميكنيم.
ما همه يكي هستيم؛ در نتيجه، ما و دولت داريم تلاش ميكنيم. ميگويد:
اين ما و مني جمله ز عقل است و عقال است
در خلوت مستان نه مني هست و نه مايي (۴)
همه او است. حالا خدا كند كه ما بتوانيم مسير خدايي را ادامه بدهيم و آن الگويي را كه مقام معظّم رهبري از مسلماني و از زندگي اسلامي ميخواهد نشان بدهد، ما در رفتار بايد نشان بدهيم نه در گفتار؛ به اندازه كافي حرف زدهايم. موفّق باشيد. خداقوّت.
1) سخنراني تلويزيوني خطاب به ملت ايران (6/9/1404)
2) بيانات در مراسم جشن ميلاد حضرت زهرا (20/9/1404)
3) سخنراني تلويزيوني خطاب به ملّت ايران (6/9/1404)
۴) از اشعار حضرت امام خميني رحمهالله
