موسسه مکنزی یکی از موسسات باسابقه و معتبر بینالمللی در زمینه ارائه مشاورههای مدیریتی و انجام تحقیقات اقتصادی و بازار است. گزارشها و تحلیلهای این موسسه به دقت توسط سیاستگذاران، مسوولان ارشد دولتی و همینطور مدیران بنگاههای بزرگ، مطالعه و مورد توجه و استفاده قرار میگیرد. این موسسه اخیرا هم مطالعهیی در رابطه با چشمانداز اقتصاد ایران انجام داده است که نکات قابلتوجه و تاملی در آنها وجود دارد.
نکته مهم و جالب توجه به عنوان یک جمعبندی کلی این است که اشارهها و طبقهبندی که مکنزی از نقاط قوت و چالشهای پیش روی اقتصاد ایران کرده است کم و بیش همانهایی هستند که در داخل توسط موسسات مطالعاتی اقتصادی و همچنین توسط اتاق بازرگانی ایران و مسوولان اتاق بارها به آنها اشاره شده و در گزارشهای گوناگون منتشر شده است. بنابراین میتوان گفت گزارش تهیه شده توسط مکنزی تاکیدی بر فرصتها و چالشهای آشکار شده و اظهار شده توسط کارشناسان و صاحبنظران داخلی است و از این بابت میتواند اهمیت داشته باشد که حتی از منظر ناظران بیرونی هم اقتصاد ما نقاط قوت و چالشهایش همانهایی هستند که توسط محققان و صاحبنظران اقتصادی و کسب و کار در داخل کشور مطرح شده است.
اما در ارتباط با چالشهایی که توسط مکنزی در گزارش آمده است، اینطور میتوان آن را تحلیل کرد که از میان تمام چالشهای مطروحه اصولا طی 10 الی 15سال گذشته و به عبارتی دولتهای قبلی شاید تنها به یک بعد از آن بیشتر توجه شده که برخی دولتها مثل دولت کنونی توفیق بیشتری داشته و برخیها هم توفیق کمتری داشتهاند چراکه مسیر سیاستگذاریشان در مسیر درستی نبوده است. آن چالش، چالش قدرت اقتصاد کلان است.
همواره در دولتهای گذشته تلاش بر کاهش نرخ تورم بوده است و هدفگذاری روی تکرقمی کردن تورم در تمام قوانین پنج ساله ما به چشم میخورد و سیاستگذار تورم یعنی بانک مرکزی هم به این موضوع توجه داشته است. اما در دورههایی متاسفانه سیاستگذاریهای اشتباه دقیقا نتیجه برعکس داشته است. این درحالی است که در دوره آقای روحانی این بخش از اقتصاد تا حد مطلوبی مورد توجه قرار گرفت و امید میرود که دستاوردهای این دولت در رابطه با اقتصاد کلان بتواند در ادامه با اتخاذ سیاستهای درست و اصولی دیگر حفظ شود.
اما در سایر ابعاد یعنی رقابتی کردن محیط کسب و کار، انعطافپذیر کردن بازار کار، تقویت و توسعه نظام تامین مالی در کشور و جذب و استقرار سرمایهگذاری داخلی و خارجی متاسفانه علیالعموم ناموفق بودهایم و بخش خصوصی قریب به 10 یا 12سال گذشته احساسش این است که در تمام این موارد بهطور کلی دستاورد قابلتوجه و چشمگیری نداشتهایم. در بعضی مقاطع یا موارد به صورت موردی و بخشی اتفاقات و اصلاحاتی به عمل آمده اما یک سیاست همگن، یکپارچه و جامع در هیچکدام از آنها با اراده و با استمرار تا به حال پیگیری نشده است.
در ابعاد ناظر به اجرای این سیاستها مثل بحث کنترل فساد اداری و افزایش شفافیت هم متاسفانه کامیابی لازم را نداشته و شاید از این منظر باید تقویت اتصال دوباره به اقتصاد جهانی را به فال نیک گرفت، چراکه الزاماتی مانند افزایش شفافیت و رقابتی کردن به نوعی به اقتصاد ایران از این طریق تحمیل میکند و ما را ناچار به این کند که به سمت شفافیت بیشتر، انطباق بیشتر عملیات پولی و مالی با چارچوبهای دنیا حرکت کنیم.
و اما درمورد رقابتی کردن محیط کسب و کار نکتهیی که بارها بر آن پا فشردهایم و آن هم ضرورت مقرراتزدایی در محیط کسب و کار کشور است باز میتوان با جرات گفت که دولتها بهطور کلی از این موضوع غافل بودهاند و هر از گاهی که در محیط کسب و کار چالشی به بحران تبدیل میشود، مشاهده میکنیم که سازمانهای ذیربط همگی بهپا میشوند، مجلس شروع به قانونگذاری میکند و دولت واکنش نشان میدهد و اینطور میتوان تعبیر کرد که رقابتی کردن محیط کسب و کار در ایران یک برنامه کنشگرایانه و توام با اراده و چشماندازی نیست بلکه یک مسیر واکنشی و بیشتر موردی و مسدود است.
چالش دیگری که درمورد بازار کار کشور وجود دارد و در گزارش مکنزی نیز آورده شد، میتوان گفت که دچار یک پارادوکس است. یعنی از سویی بهعنوان نقطه قوت و بعد آموزش علمی، میزان بالای فارغالتحصیلان دانشگاه بهویژه فارغالتحصیلان مهندسی نقطه قوت کشور محسوب میشود و از آن سو، نبود مهارتهای کافی و لازم در همین نیروی کار و نبود بستر قانونی و مقرراتی منعطف و انگیزهساز و توانمندساز برای تبدیل کردن سرمایه علمی جوانان کشور به سرمایه مهارتی و انسانی باعث این شده که نیروی انسانی ما مانند معدنی باشد که از استخراج و بهرهبرداری ذخایر آن عاجز هستیم.
نظام مالی هم همینطور که در این گزارش اشاره شده است با چالشهای اساسی و مهمی روبهرو است. به نظر میرسد که از کوچک و بزرگ، ایرانی و غیرایرانی، متخصص و غیرمتخصص هیچ کس نیست که نداند که ایران نظام مالی ناکارآمد، نامناسب، غیرشفاف و پرمخاطرهیی دارد. این در حالی است که وضعیت بانکهای کشور به هیچ عنوان در شرایط مطلوبی بهسر نمیبرند. همچنین وضعیت بازار سرمایه ایران کارآمدی لازم را طبیعتا در این شرایط ندارد و اهرم مالی لازم برای حرکت اقتصاد به رونق عملا از بین رفته است و نهایتا در بحث جذب و استقرار سرمایهگذاری اعم از داخلی و خارجی که ارتباط تنگاتنگی با چالشهای پیش گفته شده دارد از این حیث که اگر ما یک محیط کسب و کار مناسب، بازار کار انعطافپذیر، اقتصاد کلان باثبات و نظام مالی کارآمد نداشته باشیم اصولا سرمایهگذاری نیز نخواهیم داشت.
براساس این گزارش برآورد شده که ایران به 3هزار و 500میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد که بسیار هم عدد هنگفتی است. طبیعتا با فقدان و ضعف مواردی که پیشتر گفته شد اصلا نمیتوانیم امیدی به جذب در این حد و حدود سرمایهگذاری داشته باشیم. باوجود اینکه سرمایهگذاری آخرین حلقه از چالشهای اقتصاد ایران است که میتواند کشور را به سمت بهبود و شرایط مطلوب پیش برد.
از سوی دیگر در گزارش مکنزی به صورت تلویحی اشارهیی به مشکل بسیار مهمی که وجود دارد، نشده است. فراهم شدن زمینه مدیریت چالشها به امر مهم دیگری هم گره خورده و آن هم نیاز و ضرورت بهبود مستمر روابط ایران با جامعه جهانی است. باید توجه داشت که با امضای برجام و اجرایی شدن این توافق همه چالشهای خود با جامعه جهانی را پشتسر نگذاشتهایم بلکه تنها مقدمهیی فراهم آوردهایم برای اینکه در محیطی توام با اعتماد نسبی دوطرفه بتوانیم چالشها را یک به یک پشتسر بگذاریم. امروز هم تجربه داریم و هم میدانیم که نمیتوان از جوامع بینالمللی دوری کرد و در انزوا بهسر برد بنابراین باید با اراده و اجماع در میان مسوولان ارشد کشور و با برنامه چالشها و مشکلات خود را با جامعه جهانی رفع کنیم و از طریق تقویت اعتماد فی مابین این اعتماد نسبی را مرتبا افزایش دهیم و به این نکته توجه کنیم که ما رقبای بیرونی و در اطراف خود داریم که امروز به صورت آشکار از پشت پرده بیرون آمدهاند و به جای رقابت سلاح دشمنی به دست گرفتهاند.
بنابراین بهترین طریقه مدیریت این دشمنیها این است که ارتباطمان را با جامعه جهانی با نگاه همافزا و برد-برد توسعه و تقویت کنیم و از این طریق بدون نیاز به چالش با رقبای منطقهیی آنها را به حاشیه برانیم. کاری که آنها در زمان تحریمها با ما انجام دادند و از تحریم وضع شده بر علیه ایران سودهای بیحد و نصاب بردند.
امروز نوبت ماست که تلافی و از فرصت و ظرفیتی که ایجاد شده نهایت استفاده را کنیم و در ایجاد ثروت و فرصت اقتصادی برای کشورمان، رقبای اقتصادی خود را ضعیف و محدود کنیم.