امروزه در مدیریت نوین حمل و نقل هوایی، برنامهریزی استراتژیک و همگرایی سازمانی، ضمانتی برای تبلور کسب و کار صنعت هواپیمایی است. در این راستا حلقههایی از زنجیره خدمات، منجر به ارائه محصول میشود که مشتریان بهرهبردار آن هستند. یکی از مهمترین زنجیرههای حمل و نقل هوایی موضوع حمل و نقل هوایی منطقهیی
(Regional Airline) است. در دهه ۱۹۴۰ میلادی، نهاد Civil Aeronautics Board) CAB) که سازمانی تحت مدیریت دولت ایالات متحده و پیش از شکلگیری سازمان جهانی هواپیمایی کشوری یا ایکائو بود، نخستین بار مقررات مربوط به ارائه پروازهای برنامهیی کوتاه برد را تدوین کرد و پس از ادغام و شکلگیری اداره هوانوردی فدرال (FAA) این وظیفه در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی با تعریف شبکه پروازی حداکثر تا ۱۰۰ مایل فاصله با هواپیماهای ملخدار، ادامه یافت که منجر به تاسیس شرکتهای بیشمار هواپیمایی منطقهیی با رویکرد ارائه پروازهای رفت و برگشت روزانه (Commuter) و فرودگاههای محلی و منطقهیی شد.
اصولا ساختار این شرکتها در قیاس با شرکتهای هواپیمایی تجاری برنامهیی و بزرگ به نسبت سادهتر و از مقررات حاکمیتی تسهیل یافتهتر بهره میگیرند که خود در هزینه تمام شده خدمات تاثیرگذار است. در ایران و از سال ۱۳۳۸ با شکلگیری شرکت هواپیمایی ایرتاکسی و سپس در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۷ با دیگر شرکتهای هواپیمایی نظیر ایرسرویس و پارس ایر رسالت پوشش پروازهای کوتاه برد منطقهیی غیر برنامهیی و دربستی با هواپیماهای زیر ۱۱۸۸۰ کیلوگرم اجرایی میشود که منتهی به ایجاد ۳ هاب منطقهیی در جنوب و شمال شرق کشور و پایتخت میشود و با اصلاح ماده ۵ قانون تاسیس هواپیمایی ملی ایران در سال ۱۳۵۳ و ارتقای سطح وزنی دیگر شرکتهای هواپیمایی بهرهبردار تا حداکثر ۳۰ هزار کیلوگرم، مقدمات بهرهبرداری از هواپیماهای کوتاه برد منطقهیی برنامهیی زیر ۱۰۰ صندلی فراهم میشود که خود در مدیریت هوانوردی وقت، به عنوان مکمل زنجیره خدمات هواپیمایی ملی ایران «هما» مطرح و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، این رسالت دارای اهمیت در ایجاد شبکه پروازی کوتاه، با ادغام شرکتهای یاد شده و تاسیس شرکت خدمات هوایی کشور «آسمان» در سال ۱۳۵۹ با تاکید بر ارائه پرواز به
مناطق محروم ادامه مییابد. مقدمه فوق بررسی گذرا در تاریخ پروازهای منطقهیی بود که امروزه به عنوان یک راهبرد در گسترش چتر بازاریابی شرکتهای هواپیمایی بزرگ هدفگذاری شده است. در واقع شرکتهای هواپیمایی منطقهیی با بهرهبرداری از ناوگان زیر ۱۰۰ صندلی پرواز در شعاع عملیاتی ۱۰۰ مایل الی ۳۷۵ مایل یا زیر ۴۵ دقیقه پرواز ارائه خدمات میدهند که این شعاع عملیاتی با افزایش ظرفیت از ۱۰۰تا ۱۲۰صندلی، تا ۱.۵ ساعت پرواز افزایش مییابد. این رده از خدمات در نوع هواپیمای مورد بهرهبرداری، کوتاه برد (Short Haul) نامیده میشود که خود مکملی برای ارائه راهبرد پروازهای برد متوسط (Medium Haul) تا سقف ۶ ساعت پرواز است. به عبارتی دیگر شرکتهای هواپیمایی منطقهیی در مناطق دارای تراکم فرودگاهی که به اصطلاح فرودگاههای محلی نام میگیرد، با ارائه پرواز به فرودگاههای اصلی یا هاب منطقهیی، مقدمات سفر و دسترسی به دیگر شهرهای اصلی و محلی را برای مشتری فراهم میآورد که این نوع راهبرد، پیادهسازی سیستم حمل و نقل
(Hub & Spoke) نام دارد و ظرفیتی برای بهرهبرداری تجاری و ارتقای فرصتهای کسب و کار برای شرکتهای هواپیمایی بزرگ است و در توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مناطق، تاثیرگذاری چشمگیر دارد. بهعنوان مثال، برای دسترسی هوایی ۱۰ مقصد فرضی به یکدیگر، لازم است ۴۵ شبکه پرواز ما بین مجموع مقاصد برقرار شود که با روش اجرای سیستم یاد شده و بهرهگیری از هواپیماهای منطقهیی، این دسترسی با برقراری ۹ شبکه فرعی از طریق یک هاب اصلی فراهم میشود که سابق بر این به دلیل افزایش هزینه پرواز و کاهش ضریب اشغال صندلی و اجبار در برقراری شبکه نقطه به نقطه، برای شرکتهای هواپیمایی بزرگ توجیه پذیر نبود. بنابراین روشن است، توجه ویژه به ناوگان هوایی منطقهیی یا کوتاه برد، در دو حوزه داخلی و فرا منطقهیی میتواند شبکهیی عنکبوتی در برقراری دسترسی ارتباطی ایجاد کند و خود ضامن رشد اقتصادی مناطق و تاثیرگذار در اهداف فرهنگی و اجتماعی، مشخصا توسعه صنعت گردشگری است. علاوه بر آن با افزایش ناوگان کوتاه برد کم ظرفیت، زمینه ایجاد فرصتهای مستقیم و غیر مستقیم در کسب و کار و اشتغال فراهم میشود. امروزه در حمل و نقل هوایی بینالمللی، این شرکتها در تعهد قراردادهایی بابت ارائه خدمات به شرکتهای هواپیمایی بزرگ و تجمیع مسافران به یک هاب و انتقال آنان به دیگر شهرها و مقاصد اصلی توسط شرکتهای هواپیمایی بزرگتر است. گاهی شرکتهای هواپیمایی کلاسیک یا بزرگ، با ایجاد یک شرکت هواپیمایی منطقهیی با ساختار حقوقی مستقل اما زیر مجموعه خود در افزایش ظرفیتهای بازارسازی و بازاریابی تلاش میکنند. جمهوری اسلامی ایران با پراکندگی بیش از ۷۰ فرودگاه رسمی تعریف شده در سازمان جهانی هواپیمایی کشوری و بیش از ۳۸۰ باند فرود موقتی (استریپ پروازی) شناسایی شده، ظرفیت چشمگیری در بهرهبرداری از ناوگان هوایی کوتاه برد منطقهیی ۵۰ تا ۱۲۰ صندلی و هواپیماهای سبک زیر ۱۹ صندلی دارد که در ایالات متحده امریکا و طی پروژه مطالعاتی مشترک اداره هوانوردی فدرال و ناسا پیرامون بهرهبرداری جدی از حمل و نقل هواپیماهای کوچک در غالب طرح (SATS)، اقدامات جدی انجام پذیرفته است که توجه ویژه به این بخش را ضامن ارتقای امنیت پرواز و کاهش هزینههای فروش خدمات و گسترش فعالیتها به عموم مشتریان به صورت ارزان تشخیص دادهاند و آن را پشتوانه شرکتهای هواپیمایی یا ایرلاینهای کلاسیک در آینده قلمداد کردند که بخش عمده این پروژه، شکوفایی در هوانوردی عمومی به عنوان یکی از زیر بخشهای صنعت هوانوردی است. بنابراین با توجه به تراکم فرودگاهی و متوسط شبکه پرواز ۸۷ دقیقهیی در کشور، توجه به ناوگان هوایی کوتاه برد منطقهیی جت و ملخدار، نسبت به راهبردی مشخص در نوع خدمات و مقررات زدایی در بینش حاکمیتی، از الزامات توسعه و قدمی جدی در تحقق اهداف تبیین شده افق ۱۴۰۴ مدنظر مقام معظم رهبری است.