دیپلماسی دولبه ایران و ترکیه
سفر آقای روحانی به ترکیه برای شرکت در نشست «سازمان همکاری اسلامی» همچنین دیدار با مقامات سیاسی ترکیه را باید در فضای سیاسی حاکم بر جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان دوره پسابرجام تحلیل کرد که ایران در حال حاضر در چارچوب آن میخواهد بازی میکند، بازیگران منطقهیی و بینالمللی نیز رفتار جمهوری اسلامی ایران را باتوجه به آن ارزیابی میکنند.
دولت یازدهم درراستای حل مساله هستهیی و بحث برجام تلاش داشت با دستیابی به گشایش سیاسی در سطح بینالملل و کنار گذاشتن تحریمها بتواند به گشایش اقتصادی هم دست پیدا کند، بنابراین بعد از اجرایی شدن برجام، شاهد افزایش و گسترش دید و بازدیدهای بینالمللی مخصوصا ازسوی مقامات اروپایی به ایران بودهایم. این دید و بازدیدهای سیاسی که بعد از سالها قوت گرفته، از یک سو باعث باز شدن درهای بینالمللی و نرمتر شدن فضای سیاسی در جهت برقراری بهتر ارتباطات دو جانبه شده و از سوی دیگر زمینه را برای ارتباط اقتصادی و تبادلات تجاری ایران با سایر کشورها خصوصا اروپاییها فراهم کرده است. در این راستا، دولت به دنبال اجرایی شدن برجام در سطح بینالمللی، تلاش کرد با بهرهگیری از رویکرد دیپلماسی محور برجام، در سطح منطقهیی هم روابط سیاسی خود را با سایر کشورهای منطقه در شرایط فعلی منطقهیی تقویت کند.
در همین چارچوب میتوان گفت که سفر آقای روحانی به ترکیه بیانگر دو جنبه دیپلماسی از طرف ایران است؛ یکی درواقع دیپلماسی دوجانبه که میتوان آن را در دیدار آقای روحانی با مقامات سیاسی ترکیه دید که ایران باوجود اختلافات منطقهیی درباره بحران سوریه، نظام سیاسی عراق و... رویکرد دیپلماتیک و گفتوگو محور را با این همسایه خود حفظ کرده است، بهگونهیی که ایران با دیپلماسی فعالی که در پیش گرفته، توانسته از یک طرف از سرایت شرایط ناامنی منطقه به روابط دوجانبه و امنیتی شدن آن جلوگیری کند، از طرف دیگر باوجود اختلافنظر سیاسی پیرامون مسائل منطقه تقویت روابط اقتصادی دوجانبه در اولویت برنامههای دولت قرار گیرد. وضعیتی که از طرف ترکیه نیز باتوجه به اصل نیاز متقابل مورد استقبال واقع شده است و انتظار میرود دوطرف در این دیدار بر یافتن زمینه مشترک حلوفصل اختلافات منطقهیی هم تاکید داشته باشند. اما جنبه دیگر دیپلماسی که در این سفر رییسجمهوری به چشم میخورد، دیپلماسی چند جانبه است که دولت سعی کرده با حضور در نهادها و سازمانهای منطقهیی و بینالمللی آن را دنبال کند تا بتواند در این فضا نقش خود به عنوان بازیگری فعال در حوزه
سازمانهای تاثیرگذار منطقهیی و بینالمللی را تقویت کند. بعد از برجام، رییسجمهوری با نخستین حضور خود در سازمان همکاری اسلامی تلاش کرد با تاکید بر رویکرد مسالمتآمیز و دیپلماسی چندجانبه نشان دهد که مشکل فعلی منطقه نه مشکل کشورهای اسلامی با یکدیگر، بلکه رشد افراطگرایی و تروریسم و مداخله خارجی در منطقه است که مقابله با آن نیازمند همکاری همین کشورها با یکدیگر است.
اما رفتار عربستان در این دوره از نشست سازمان همکاری اسلامی درراستای گنجاندن چند بند ضدایرانی در بیانیه پایانی نشان میدهد این کشور همچنان از فضای پسابرجام که آن را به عنوان افزایش قدرت منطقهیی ایران تفسیر کرده ناخشنود است و تلاش میکند با استفاده ابزاری از این نهاد اسلامی هم که شده فضای مانور جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان اسلام برای ایفای نقش فعالتر را محدود کند، لذا ریاض برخلاف تهران در این دوره به جای دیپلماسی چندجانبه گفتوگو محور بین اعضای این سازمان برای یافتن راهحلهای مشترک مسائل منطقهیی، دیپلماسی یکجانبه خود مبتنی بر منزوی کردن ایران را در پیش گرفت؛ رویکردی که در تعارض با کارکرد اصلی سازمان همکاری اسلامی یعنی تقویت وحدت جهان اسلام قرار دارد خصوصا زمانی که ضرورت این وحدت بیشتر از هر زمان دیگر برای مقابله با افراطگرایی و تروریسم در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام خود را نشان میدهد.
