معادله گسترش فقر ميان مستاجران ايراني

۱۴۰۴/۰۸/۲۷ - ۰۱:۱۸:۳۰
کد خبر: ۳۶۶۳۰۸

چرا دولت هر چه سريع‌تر بايد راهبردهاي عملياتي براي حل معضل مسكن داشته باشد؟ اين پرسش با توجه به اعداد و ارقامي كه در خصوص رابطه متقابل فقر و فقدان مسكن وجود دارد، داراي اهميت است.

مسعود فراهاني

چرا دولت هر چه سريع‌تر بايد راهبردهاي عملياتي براي حل معضل مسكن داشته باشد؟ اين پرسش با توجه به اعداد و ارقامي كه در خصوص رابطه متقابل فقر و فقدان مسكن وجود دارد، داراي اهميت است. در سال 1404، تعداد خانوارهاي مستأجر درگير فقر به ركورد تاريخي رسيده است. بحران مسكن كشور، صرفا محدود به اين موضوع نمي‌شود كه بسياري از خانوارهاي مستاجر از بازار خريد مسكن ملكي بيرون افتاده‌اند يا توان مالي شركت در طرح‌هاي ملي تأمين مسكن را ندارند، بلكه يكي ديگر از سويه‌هاي بحران اين است كه هر سال خانوارهاي مستأجر بيشتري درگير فقر مي‌شوند. براي بازنمايي اين وضعيت شاخص مكملي براي روش متداول برآورد نرخ فقر ارايه شده است. طبق روش متداول، در سال 1402، نرخ فقر خانوارهاي مستاجر در حدود 27 درصد (33/1 ميليون خانوار (برآورد شده است، اما با استفاده از روش مكمل كه توجه ويژه‌اي به هزينه تامين مسكن دارد، 652 هزار خانوار مستاجر كه به دليل هزينه تأمين مسكن درگير فقر هستند شناسايي مي‌شوند و نرخ فقر به 40 درصد افزايش مي‌يابد. بر اين اساس، در مجموع 98/1 ميليون خانوار (6/7 ميليون نفر) از مستأجران كشور درگير فقر فزاينده بوده‌اند: 

اول) .خانوارهايي كه درآمدشان كمتر از خط فقر است و درگير فقر درآمدي هستند: 67 درصد (33/1 ميليون خانوار )

 دوم) خانوارهايي كه درآمدشان از خط فقر بيشتر، اما به دليل هزينه تأمين مسكن درگير فقر هستند: 33 درصد (652 هزار خانوار )

 داده‌ها، اما حكايت از آن دارد كه 89 درصد از كل اين خانوارها، جزو پنج دهك هزينه‌اي اول هستند. نسبت به سال 1401، تعداد خانوارهاي درگير فقر 6/3 درصد (69 هزار خانوار) افزايش يافته است. مضافا اينكه با شاخص مكمل نشان داده شده كه استطاعت‌ناپذيري مسكن، دچار دو معضل «بازنمايي سوگيرانه »و «همسان نمايي» است تا شواهد سياستي قابل‌اتكاتري پشتوانه سياست‌گذاري قرار گيرد. طبق برآورد روش متداول و مكمل خانوارهاي مستأجر درگير فقر را مي‌توان به دو گروه تقسيم كرد: 

اول) .خانوارهايي كه به دليل درآمد ناكافي درگير فقر هستند: 67 درصد (33/1 ميليون خانوار كه شامل 5/5 ميليون نفر مي‌شود) 

دوم) .خانوارهايي كه درگير فقر ناشي از هزينه‌هاي تأمين مسكن) اجاره به همراه هزينه آب، برق و گاز) هستند كه 33 درصد خانوارهاي ايراني را شامل مي‌شود. در اين سال، تعداد خانوارهاي مستأجر درگير فقر به بالاترين مقدار خود در دو دهه گذشته رسيده است: هم از نظر تعداد خانوار درگير فقر، هم از نظر تعداد افراد و هم از نظر نرخ فقر.، سهم خانوارهاي مستأجر 

درگير فقر در مناطق شهري در حدود 94 درصد (87/1 ميليون خانوار) بوده است و سهم مناطق روستايي 6 درصد (113 هزار خانوار ). 

يشترين تعداد خانوارهاي مستأجر درگير فقر، در خانوارهاي چهار نفره برآورده شده است: 649 هزار خانوار؛ 2/6 ميليون نفر. 72 درصد از خانوارهاي مستأجر درگير فقر جزو خانوارهاي سه، چهار و پنج نفره بوده‌اند: 43/1 ميليون خانوار؛ 57/4 ميليون نفر. همچنين بيشترين تعداد خانوارهاي مستأجر درگير فقر، در خانوارهايي برآورده شده كه سن سرپرست آنها بين 35 تا 44 سال، بوده است: 612 هزار خانوار؛ 55/2 ميليون نفر. مضافا اينكه اين خانواده‌ها بيشترين سهم از كل خانوارهاي درگير فقر را دارند: 31 درصد.، توزيع خانوارهاي درگير فقر نشان مي‌دهد كه 76درصد از خانوارهاي مستأجر درگير فقر، خانوارهايي هستند كه سن سرپرست خانوار زير 55 سال است: 49/1 ميليون خانوار؛ 6 ميليون نفر

 بيشترين تعداد خانوار مستأجر درگير فقر در استان تهران برآورد شده است: 620 هزار خانوار (با نرخ فقر 43 درصد) كمترين تعداد خانوار نيز در استان چهارمحال و بختياري برآورد شده است: 4 هزار خانوار (با نرخ 14 درصد) ازسوي ديگر، بيشترين نرخ فقر در استان آذربايجان غربي (62 درصد) و كمترين نرخ فقر در استان چهارمحال و بختياري (نرخ 14 درصد) برآورد شده است.

 بيشترين تعداد خانوار مستأجر درگير فقر درآمدي (390 هزار خانوار؛ سهم 63 درصد) و درگير فقر ناشي از هزينه تأمين مسكن (230 هزار خانوار؛ 37 درصد) در استان تهران برآورد شده است. در ادامه، بيشترين سهم از خانوارهاي درگير فقر درآمدي در استان كرمان برآورد شده است. در استان كرمان 89 درصد از خانوارهاي درگير فقر (53 هزار خانوار) درگير فقر درآمدي هستند. ازسوي ديگر، بيشترين سهم از خانوارهاي درگير فقر ناشي از هزينه‌هاي تأمين مسكن در استان‌هاي اردبيل و ايلام بوده است. (ادامه دارد...)