«تعادل» گزارش مي‌دهد

سرمايه‌هاي بي‌قرار؛ صف‌كشيده پشت درِ پتروشيمي‌ها

۱۴۰۴/۰۸/۱۹ - ۲۳:۵۰:۴۰
کد خبر: ۳۶۵۲۷۴
سرمايه‌هاي بي‌قرار؛ صف‌كشيده پشت درِ پتروشيمي‌ها

سال‌هاست كه اقتصاد ايران با پديده «سرمايه‌هاي سرگردان» روبروست؛ پول‌هايي كه هر از گاهي از بازاري به بازار ديگر مهاجرت مي‌كنند؛ يك روز در مسكن، روزي در ارز و طلا، زماني در بازار سرمايه، و گاهي در فعاليت‌هاي غيرمولد.

سال‌هاست كه اقتصاد ايران با پديده «سرمايه‌هاي سرگردان» روبروست؛ پول‌هايي كه هر از گاهي از بازاري به بازار ديگر مهاجرت مي‌كنند؛ يك روز در مسكن، روزي در ارز و طلا، زماني در بازار سرمايه، و گاهي در فعاليت‌هاي غيرمولد.

اين منابع مالي پراكنده اگرچه رقم دقيق و رسمي ندارند، اما تخمين‌ها نشان مي‌دهد حجم قابل‌توجهي از نقدينگي كشور شايد بيش از نيمي از آن در قالب سرمايه‌هاي كوچك و متوسط مردمي در گردش است و به دليل نبود مسيرهاي شفاف و مطمئن مولد، در اغلب موارد به سمت فعاليت‌هاي سوداگرانه مي‌رود.

در اين ميان، به‌نظر مي‌رسد صنعت پتروشيمي يكي از اصلي‌ترين ستون‌هاي اقتصاد انرژي ايران خود را براي ميزباني از اين جريان مالي آماده مي‌كند؛ صنعتي كه اگر بتواند مسير امن و قابل‌اعتمادي براي ورود سرمايه‌هاي مردمي ترسيم كند، نه‌تنها به رونق توليد داخلي كمك مي‌كند، بلكه مي‌تواند خروج سرمايه از بازارهاي غيرمولد را نيز كاهش دهد. تحولات اخير نشان مي‌دهد اين مسير در حال شكل‌گيري است.

اقتصاد ايران سال‌هاست با موج‌هاي پرفشار نقدينگي مواجه است. مردم براي حفظ ارزش دارايي خود، ناچار از حركت مداوم ميان بازارهاي مختلف‌اند. اين گردش بي‌قاعده پول نه‌تنها ثبات اقتصادي را تهديد مي‌كند، بلكه فرصت‌هاي واقعي توليد را نيز از بين مي‌برد.

در چنين شرايطي، نبود ابزارهاي مطمئن سرمايه‌گذاري باعث شده بخش قابل‌توجهي از نقدينگي به بازارهايي چون زمين و ارز وارد شود؛ جايي كه هيچ ارزش افزوده توليد نمي‌شود و تنها نتايج آن افزايش تورم، گسترش سوداگري و كندي رشد اقتصادي است.

بنابراين، يكي از مهم‌ترين راهكارهاي ثبات‌بخشي به اقتصاد، هدايت سرمايه‌هاي سرگردان به مقصدهاي مولد است؛ مقصدهايي مانند نفت، گاز و به‌ويژه پتروشيمي.

تمام اين ويژگي‌ها، پتروشيمي را به يكي از امن‌ترين و پربازده‌ترين حوزه‌هاي سرمايه‌گذاري تبديل مي‌كند.

با اين‌حال، ورود سرمايه‌هاي خرد به اين صنعت هميشه دشوار بوده؛ زيرا پروژه‌هاي پتروشيمي معمولاً سرمايه‌بر، بلندمدت و پيچيده‌اند. اين يعني مردم عادي، با سرمايه‌هاي كوچك، عملاً امكان مشاركت مستقيم در پروژه‌ها را ندارند. اين شيوه به كشورهاي صنعتي نيز كمك كرده تا سرمايه‌هاي خرد را به سمت پروژه‌هاي بزرگ هدايت كنند. غيرشفاف جدا كرده و به سمت توليد هدايت كند. پروژه‌ها سريع‌تر ساخته مي‌شوند و مردم هم در سود توليد شريك خواهند شد. بخش مهمي از منابع مالي داخلي، به‌دليل محدوديت بودجه و كسري دولت، در دسترس پروژه‌ها نيست. به همين دليل، نگاه‌ها به سمت سرمايه‌گذاري خارجي و جذب سرمايه‌هاي خرد داخلي چرخيده است.

در نگاه اول، تصور عمومي اين است كه تحريم‌ها عملاً امكان سرمايه‌گذاري خارجي در صنعت پتروشيمي را از ميان برده‌اند. اما واقعيت پيچيده‌تر است. با وجود تحريم‌ها، برخي موسسات خارجي همچنان به دليل جذابيت بالاي سودآوري، به پروژه‌هاي پتروشيمي ايران توجه نشان مي‌دهند. يكي از مهم‌ترين مبادي تأمين سرمايه براي پروژه‌هاي پتروشيمي، چين است. خطوط اعتباري چين طي سال‌هاي اخير به عنوان يكي از منابع پايدار تأمين مالي نقش‌آفريني كرده است. اين همكاري اگر گسترش يابد، مي‌تواند بخش مهمي از نيازهاي سرمايه‌گذاري صنعت را پوشش دهد. اقتصادهاي پيشرفته نشان داده‌اند كه تكيه بر سرمايه داخلي، اگر اصولي و تشويق‌شده باشد، بهترين مسير براي توسعه پايدار است. پتروشيمي، با ارزش افزوده بالا و تقاضاي صادراتي، مي‌تواند جاي چنين پناهگاهي را پر كند.اقتصاد ايران در وضعيتي قرار دارد كه هر سياست نادرست مي‌تواند موج نقدينگي را به‌سمت بازارهاي نامطلوب هدايت كند. جذب سرمايه‌هاي مردمي در پروژه‌هاي پتروشيمي، فرصتي طلايي است فرصتي كه مي‌تواند پول‌هاي بي‌قرار را به موتور توليد متصل كند. اگر صندوق‌هاي پروژه و ساختارهاي مالي به‌درستي شكل بگيرد، اين صنعت مي‌تواند ميزبان بزرگ‌ترين جريان سرمايه‌هاي مردمي در سال‌هاي آينده باشد.