ارزندگي واقعي در بورس

۱۴۰۴/۰۸/۰۶ - ۰۰:۰۵:۱۰
کد خبر: ۳۶۳۳۳۸

از پايان شهريور امسال، بازار سرمايه ايران بعد از ماه‌ها افت و بي‌اعتمادي، بالاخره نشانه‌هايي از بازگشت اميد را بروز داد. كف قيمتي شاخص كه از زمان وقوع جنگ شكل گرفته بود، با اشباع عوامل بنيادي و تكنيكال همراه شد و فضا را براي چرخش مثبت فراهم كرد.

محمد خبري‌زاد

از پايان شهريور امسال، بازار سرمايه ايران بعد از ماه‌ها افت و بي‌اعتمادي، بالاخره نشانه‌هايي از بازگشت اميد را بروز داد. كف قيمتي شاخص كه از زمان وقوع جنگ شكل گرفته بود، با اشباع عوامل بنيادي و تكنيكال همراه شد و فضا را براي چرخش مثبت فراهم كرد. انتشار گزارش‌هاي ماهانه شهريور دقيقا همان جرقه‌اي بود كه مسير رشد را روشن كرد؛ گزارش‌هايي كه نشان مي‌داد شركت‌ها به سودآوري قابل‌توجه رسيده‌اند و ظرفيت‌هاي مغفول در حال بروز هستند.  با آغاز مهر ماه، روندي تازه در بازار شكل گرفت؛ ورود نقدينگي، آن‌هم نه از سوي معامله‌گران حرفه‌اي، بلكه از سمت سرمايه‌هاي بيرون بورس. پول‌هايي كه به‌اصطلاح غريبه بودند، اما جسورانه وارد بازار شدند و در چرخش قيمت‌ها نقش تعيين‌كننده داشتند. شاخص كل و اغلب سهم‌ها تا اواخر مهر سقف‌هاي سال ۱۴۰۴ را فتح كردند؛ بازدهي حدود ۳۰درصدي در سهام و تا ۵۰درصد در صندوق‌هاي اهرمي ثبت شد. طبيعي بود پس از چنين جهشي، بخشي از فعالان بازار به سودشناسايي روي آورند. با اين حال، آنچه توجه را جلب كرد، عدم خروج جدي پول در روزهاي اصلاح بود؛ نشانه‌اي از اميد پايدار به ادامه روند صعودي. نيمه دوم مهر و روزهاي منتهي به پايان آن، با انتشار گزارش‌هاي فصلي شش‌ ماهه همراه بود؛ گزارشي كه براي نخستين‌بار بعد از مدت‌ها، تصوير واقعي رشد سودآوري را نشان داد. مقايسه تابستان امسال با تابستان پارسال، از افزايش سود حدود ۳۰ تا ۴۰درصدي در اغلب صنايع حكايت داشت. رشد در هر دو بازه سه ‌ماهه و شش‌ ماهه كاملا ملموس بود و جز دو صنعت بزرگ يعني فولاد و پتروشيمي، بيشتر گروه‌ها عملكرد مثبتي را ثبت كردند. بازار از منظر بنيادي اكنون در نقطه‌اي ايستاده كه ارزندگي واقعي قابل مشاهده است. آنچه لازم دارد نه معجزه كه ثبات نسبي و محركي مشهود است تا بتواند سقف‌هاي پيش روي سال ۱۴۰۴ را در هم شكند. افزايش نرخ دلار توافقي همچنان مهم‌ترين عامل بالقوه براي چنين جهشي محسوب مي‌شود. دولت در موقعيتي قرار گرفته كه فاصله ميان دلار توافقي و آزاد به سطح رانتي خطرناك رسيده و براي كنترل آن چاره‌اي جز پذيرش افزايش نرخ ندارد. 

كاهش اين فاصله، حذف رانت و بازتعريف نرخ واقعي ارز مي‌تواند موتور محرك تازه‌اي براي بورس شود. بازار سرمايه نه از هيجان كور بلكه از دل داده‌هاي واقعي و گزارش‌هاي سودآور حركت كرده است. اكنون با سازوكارهايي كه در دست دارد، مي‌تواند به سمت يك رشد منطقي تا پايان سال پيش برود؛ رشدي كه نه آغشته به موج‌هاي كوتاه‌مدت، بلكه بر پايه عملكرد واقعي شركت‌ها بنا شده است. اگر ثبات نسبي در تصميم‌گيري‌هاي اقتصادي شكل گيرد و نرخ دلار توافقي به سطح واقعي خود نزديك شود، بورس تهران مي‌تواند تا پايان سال يكي از موفق‌ترين فصل‌هاي خود را در سال‌هاي اخير رقم بزند.