اصلاحات شرط پايداري رشد بورس

بازار سرمايه ايران بار ديگر نشان داد كه در شرايط فعلي، نقدينگي ورودي مهمترين محرك روندهاست؛ جرياني كه با عبور از مقاومتهاي فني و بياثر كردن اخبار منفي، شاخص كل را رشد داده است.
بازار سرمايه ايران بار ديگر نشان داد كه در شرايط فعلي، نقدينگي ورودي مهمترين محرك روندهاست؛ جرياني كه با عبور از مقاومتهاي فني و بياثر كردن اخبار منفي، شاخص كل را رشد داده است.بار ديگر بازار سرمايه ايران نشان داد كه در شرايط فعلي، نقدينگي ورودي مهمترين عامل تعيينكننده روندهاست. ورود گسترده پول به بورس توانسته است مقاومتهاي فني و حتي اخبار منفي را بياثر كند. در چنين فضايي، تحليلهاي كلاسيك جاي خود را به رصد جريان نقدينگي دادهاند؛ زيرا تا زماني كه پول در بازار جاري است، قدرت آن بر هر تحليل بنيادي يا تكنيكال غلبه دارد. اين وضعيت، نه حاصل بهبود بنيادهاي اقتصادي، بلكه نتيجه تزريق سرمايهاي است كه از سوي بازيگران مختلف چه حقيقيهاي بازگشته، چه حقوقيهاي فعال و چه سرمايهگذاران تازهوارد به بازار روانه شده است.
حسن كاظمزاده تحليلگر بازار سرمايه در گفتوگو با خبرنگار بازار گفت: مطابق الگوهاي تاريخي، رشد نرخ دلار در بازار آزاد تا محدوده ۱۱۰ هزار تومان، منجر به افزايش نرخ تسعير شركتها شده و اين موضوع به عنوان سيگنال خريد سهام عمل كرد. بسياري از سهمها اكنون در قيمتهايي معامله ميشوند كه در شرايط عادي اقتصادي، هرگز قابل تصور نبودند. افزايش انتظارات تورمي، موجب شده است كه ترديدها براي ورود به بازار كنار گذاشته شود و تقاضاي سنگيني از سوي طيفهاي مختلف سرمايهگذار وارد بازار شود. در مقابل، سمت عرضه با كمبود مواجه شده و همين عامل به رشد شتابان شاخص كل كمك كرده است.
به گفته حسن كاظمزاده بازار سرمايه همواره تحت تأثير انتظارات و روان سرمايهگذاران قرار دارد. اگر خوشبيني نسبت به آينده افزايش يابد مثلا احتمال توافق سياسي بالا برود، يا نرخ بهره كاهش يابد، يا دلار بالاتر از برآورد فعلي قيمتگذاري شود شاخص كل ميتواند تا محدوده ۳.۳ ميليون واحد نيز رشد كند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه بورس تا كجا ميتواند رشد كند، افزود: اين مساله به سناريوهاي پيشروي اقتصاد كشور بستگي دارد. چهار حالت قابل تصور است؛ صلح و توافق با غرب، تداوم وضعيت فعلي تحت تحريمهاي چندجانبه، تشديد محدوديتهاي تجاري و مالي بينالمللي، و افزايش تنشهاي نظامي و تحريمهاي شديدتر. در حال حاضر، بازار بيشتر بر سناريوي دوم يعني تداوم وضعيت فعلي متمركز شده و فرض ميكند كه صادرات نفتي و غيرنفتي با افت شديد مواجه نخواهد شد. در اين چارچوب، دلار آزاد در محدوده ۱۱۰ هزار تومان تثبيت ميشود و نرخ رسمي براي شركتها در حدود ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان برآورد ميشود. با ميانگين نرخ تسعير ۹۵ هزار تومان، سطح تعادلي شاخص كل در محدوده ۳ تا ۳.۱ ميليون واحد منطقي به نظر ميرسد.
كاظمزاده تاكيد كرد: با اين حال، بازار سرمايه همواره تحت تأثير انتظارات و روان سرمايهگذاران قرار دارد. اگر خوشبيني نسبت به آينده افزايش يابد مثلا احتمال توافق سياسي بالا برود، يا نرخ بهره كاهش يابد، يا دلار بالاتر از برآورد فعلي قيمتگذاري شود، شاخص كل ميتواند تا محدوده ۳.۳ ميليون واحد نيز رشد كند. بازار در حال حاضر، آمادگي پذيرش تارگتهاي بالاتر از تعادل را دارد. اين رشد، البته شكننده است و وابسته به تداوم جريان نقدينگي، ثبات نرخ ارز، و عدم بروز شوكهاي سياسي يا اقتصادي جديد است.
وي تاكيد كرد: بنابراين بازار سرمايه ايران در شرايط فعلي، بيش از آنكه به دادههاي بنيادي تكيه كند، تحت فرمان نقدينگي و انتظارات رواني حركت ميكند. رشد شاخص، حاصل تركيب افزايش نرخ ارز، كمبود عرضه و بازگشت اعتماد نسبي به بازار است. اما پايداري اين روند، نيازمند مراقبت از عوامل كليدي مانند نرخ بهره، سياستهاي ارزي و مديريت انتظارات است در غير اينصورت، همانطور كه نقدينگي ميتواند بازار را بالا ببرد، با همان قدرت ميتواند آن را به پايين بكشد.
گردش پول در بازار سرمايه
در فضاي فعلي بازار، گردش پول همچنان در اولويت سهمهاي كوچك قرار دارد؛ نمادهايي كه نقدشوندگي بالا و امكان ورود و خروج سريع براي سرمايهگذاران دارند نوسان خود را دادهاند و حالا نوبت ساير نمادهاست. درواقع بخشي از اين جريان پول پس از كسب سود در سهمهاي بزرگ، بهتدريج به سمت نمادهاي كوچكتر با اصلاح قيمتي و وضعيت بنيادي مناسب حركت ميكند. اين جابهجايي، نه به عنوان تغيير پارادايم، بلكه به عنوان يك فاز مكمل در رفتار سرمايهگذاران قابل تحليل است.
سعيد جهاني معتقد است شركتهايي كه هم اصلاح قيمتي مناسبي داشتهاند و هم گزارشهاي مياندورهاي قابلقبولي ارايه كردهاند، ميتوانند مقصد بعدي جريان نقدينگي باشند. شناسايي اين گروه، با بررسي گزارشهاي ماهانه و عملكرد مالي، كار دشواري نيست و صندوقها، حقوقيها و حقيقيها ميتوانند بخشي از سرمايه خود را به اين نمادها اختصاص دهند. سعيد جهاني كارشناس بورس به بازار گفت: تقسيمبندي بازار به سه دسته سهمهاي بزرگ و شاخصساز، سهمهاي كوچك با ظرفيت رشد و نمادهاي راكد نشان ميدهد كه دسته دوم اكنون در كانون توجه قرار گرفتهاند. شركتهايي كه هم اصلاح قيمتي مناسبي داشتهاند و هم گزارشهاي مياندورهاي قابلقبولي ارايه كردهاند، ميتوانند مقصد بعدي جريان نقدينگي باشند. شناسايي اين گروه، با بررسي گزارشهاي ماهانه و عملكرد مالي، كار دشواري نيست و صندوقها، حقوقيها و حقيقيها ميتوانند بخشي از سرمايه خود را به اين نمادها اختصاص دهند. وي افزود: با اين حال، بايد توجه داشت كه اين بازي، كوتاهمدت است. بهمحض رسيدن به تارگتهاي قيمتي، خروج از اين سهمها ضروري است. در مجموع، جريان اصلي پول همچنان در سهمهاي بزرگ ميچرخد، اما نمادهاي كوچكتر نيز در مقطع فعلي ميتوانند رشد قابلتوجهي را تجربه كنند. جهاني با اشاره به تأثير اصلاحات اقتصادي و ريسكهاي سياسي بر بازار تاكيد كرد: فروكش كردن سايه جنگ، هرچند دشوار، اما در صورت تحقق، ميتواند فضاي رواني بازار را بهطور چشمگيري بهبود بخشد. با اين حال، محور اصلي بحث، اصلاحات اقتصادي است در حال حاضر، ساختار ارزي كشور منجر به توزيع رانتي عظيم شده است. سالانه حدود ۹۰۰ همت بهصورت مستقيم و ۱۵۰۰ همت بهصورت غيرمستقيم از جيب دولت، صادركنندگان و سهامداران به واردكنندگان منتقل ميشود؛ سازوكاري كه نه به نفع مردم، بلكه به سود گروهي محدود تمام ميشود.
وي تاكيد كرد: افزايش نرخ بهره نيز، بهويژه در محدوده ۴۰ درصد، فشار سنگيني بر بازار وارد كرده و مانعي جدي براي رشد شاخصهاست. اگر دولت بتواند با اصلاح نرخ ارز و بنزين، كسري بودجه را كاهش دهد، فشار بر نرخ بهره نيز كاهش خواهد يافت و اين كاهش، سيگنالي مثبت براي آغاز رالي بازار خواهد بود.
براساس اين گزارش بازار سرمايه در آستانه يك نقطه عطف قرار دارد. اگر سه ريسك بزرگ نرخ ارز، نرخ بهره و ريسكهاي سياسي در مسير اصلاح قرار گيرند، ميتوان انتظار داشت كه بازار وارد فاز جديدي از رشد شود. در غير اينصورت، با نرخ بهره ۴۰ درصدي (و احتمالا بالاتر)، بازار بار ديگر با چالشهاي جدي مواجه خواهد شد.
