گزارش «تعادل» : انرژي‌هاي نو نمي‌توانند جايگزين منابع فسيلي شوند

نفت و گاز هنوز نفس مي‌كشند؟!

۱۴۰۴/۰۶/۲۴ - ۰۱:۰۶:۲۱
کد خبر: ۳۵۷۲۹۱
نفت و گاز هنوز نفس مي‌كشند؟!

سال‌هاست كه جهان درباره گذار از انرژي‌هاي فسيلي به سمت انرژي‌هاي تجديدپذير سخن مي‌گويد. سياستمداران از «كربن صفر» تا سال ۲۰۵۰ مي‌گويند، فعالان محيط‌زيست هشدار مي‌دهند، و شركت‌هاي بزرگ نفتي در ظاهر مسير سبز را در پيش گرفته‌اند. اما آيا اين گذار در عمل به معناي خداحافظي با نفت و گاز است؟ پاسخ بسياري از كارشناسان منفي است.

سال‌هاست كه جهان درباره گذار از انرژي‌هاي فسيلي به سمت انرژي‌هاي تجديدپذير سخن مي‌گويد. سياستمداران از «كربن صفر» تا سال ۲۰۵۰ مي‌گويند، فعالان محيط‌زيست هشدار مي‌دهند، و شركت‌هاي بزرگ نفتي در ظاهر مسير سبز را در پيش گرفته‌اند. اما آيا اين گذار در عمل به معناي خداحافظي با نفت و گاز است؟ پاسخ بسياري از كارشناسان منفي است.

با وجود همه سرمايه‌گذاري‌هايي كه در دنيا صورت گرفته هنوز جايگزيني براي انرژي‌هاي فسيلي وجود ندارد. اين گزاره ساده اما پرمعناست؛ چرا كه برخلاف تبليغات گسترده، نفت و گاز همچنان ستون اصلي تأمين انرژي جهان هستند.

انرژي‌هاي بادي، خورشيدي، زمين‌گرمايي و ساير منابع تجديدپذير طي دو دهه گذشته رشد قابل‌توجهي داشته‌اند. سرمايه‌گذاري صدها ميليارد دلاري در اين حوزه باعث شده بسياري از كشورها درصدي از سبد انرژي خود را به منابع پاك اختصاص دهند. با اين حال، محدوديت‌هاي زيرساختي و تكنولوژيك مانع بزرگ جايگزيني كامل آنها با نفت و گاز است.

براي مثال، انرژي خورشيدي وابسته به شرايط جغرافيايي و آب‌وهوايي است، در حالي كه نفت و گاز قابليت ذخيره‌سازي و انتقال بالايي دارند. همين تفاوت ساده موجب مي‌شود كه در لحظات اوج مصرف، نيروگاه‌هاي فسيلي همچنان تنها گزينه مطمئن باشند.

ايران در اين معادله جهاني جايگاه خاصي دارد. كشوري با يكي از بزرگ‌ترين ذخاير نفت و گاز جهان كه به‌دليل شرايط تحريمي از بخش بزرگي از اين ظرفيت استفاده كامل نكرده است.

با توجه به اينكه كشور ما در اين حوزه مزيت دارد بايد انرژي‌هاي فسيلي نفت و گاز همچنان در اولويت كشور قرار گيرند. بايد بهره‌برداري از همين ميادين موجود را آغاز كنيم و تا وقتي كه اين فرصت بسته نشده نهايت بهره‌برداري را داشته باشيم.

يكي از كليدي‌ترين چالش‌هاي صنعت انرژي ايران، ميادين مشترك با كشورهاي همسايه است. قطر، عراق و تركمنستان در شرايطي كه محدوديت تحريم ندارند، با سرعت بيشتري منابع مشترك را برداشت مي‌كنند. اين در حالي است كه سهم ايران به‌دليل تأخير در سرمايه‌گذاري كاهش مي‌يابد.

كارشناسان انرژي مي‌گويندميادين داخلي هر زمان بخواهيم در اختيارمان است. اما در ميادين مشترك اگر ما برداشت نكنيم، همسايه اين كار را خواهد كرد. به همين علت ابتدا بايد ميادين مشترك و سپس ميادين داخلي توسعه يابند. اين اولويت‌گذاري در واقع به معناي يك هشدار است؛ فرصت‌هايي كه اگر از دست بروند، ديگر قابل جبران نيستند.

موضوع همكاري با چين در قالب قرارداد ۲۵ ساله يكي از بحث‌هاي داغ اين روزهاست. بخشي از اين قرارداد به حوزه نفت و گاز مربوط مي‌شود. اما تجربه گذشته حضور شركت‌هاي چيني در ايران چندان موفق نبوده است. كهن هوش‌نژاد در اين باره معتقد است: «عملكرد شركت‌هاي داخلي به مراتب بهتر بوده است. بايد ديد آيا چين در ادامه همكاري جدي‌تري نشان مي‌دهد يا همان رويكرد محتاطانه گذشته را دنبال مي‌كند.»

از نگاه كارشناسان، ايران در توسعه ميادين نفت و گاز بايد بر توان داخلي تكيه كند و در عين حال از ظرفيت‌هاي بين‌المللي براي سرعت‌بخشيدن به پروژه‌ها بهره ببرد.

يكي از نكات كليدي كه در بحث انرژي‌هاي نو كمتر به آن پرداخته مي‌شود، منبع تأمين سرمايه است. توسعه نيروگاه‌هاي خورشيدي و بادي نيازمند ميلياردها دلار سرمايه‌گذاري است.

 در شرايطي كه اقتصاد ايران تحت فشار تحريم‌هاست، تنها منبع جدي تأمين اين سرمايه، فروش نفت و گاز است.

نبايد نفت و گاز خود را فراموش كنيم. بايد نهايت استفاده را از اين منابع ببريم و با منابعي كه به دست مي‌آوريم به سمت انرژي‌هاي نو حركت كنيم. به بيان ديگر، نفت و گاز نه رقيب انرژي‌هاي نو، بلكه پيش‌نياز توسعه آنها هستند. نگاهي به تجربه جهاني نشان مي‌دهد حتي كشورهايي كه پيشگام انرژي‌هاي تجديدپذير هستند، هنوز نمي‌توانند از نفت و گاز بي‌نياز شوند. آلمان به‌رغم سرمايه‌گذاري گسترده در انرژي‌هاي پاك، در زمستان‌هاي سرد همچنان به واردات گاز وابسته است. چين و هند نيز در كنار توسعه خورشيدي و بادي، بزرگ‌ترين مصرف‌كنندگان زغال‌سنگ در جهان باقي مانده‌اند. اين تناقض نشان مي‌دهد كه جهان در دوره‌اي از «گذار انرژي» قرار دارد؛ دوره‌اي كه در آن نفت و گاز همچنان محور اصلي هستند و انرژي‌هاي نو نقش تكميلي دارند، نه جايگزين كامل.

برآوردهاي آژانس بين‌المللي انرژي نشان مي‌دهد كه تا سال ۲۰۴۰ سهم انرژي‌هاي تجديدپذير در سبد جهاني افزايش چشمگيري خواهد داشت، اما نفت و گاز همچنان بيش از نيمي از نياز انرژي جهان را تأمين خواهند كرد. براي ايران، اين چشم‌انداز به معناي ضرورت سرمايه‌گذاري دوگانه است: بهره‌برداري حداكثري از ميادين نفت و گاز و همزمان آماده‌سازي زيرساخت‌هاي انرژي‌هاي نو.

در پايان گفتني است گذار انرژي، مسيري يك‌شبه نيست. انرژي‌هاي نو ارزشمندند، اما هنوز توان رقابت كامل با منابع فسيلي را ندارند. براي ايران كه از بزرگ‌ترين ذخاير نفت و گاز جهان برخوردار است، عقلاني‌ترين رويكرد آن است كه از اين منابع خدادادي بيشترين بهره را ببرد، سرمايه لازم براي توسعه انرژي‌هاي نو را تأمين كند و در عين حال جايگاه خود را در بازار جهاني انرژي حفظ نمايد.