انتظار صدها ساله برای مسکن
انسان مدرن برای زیست مناسب در گستره جهانی نیازهایی دارد که بدون آنها تحقق امنیت مقدور نیست. یکی از اصلیترین نیازهای انسان مدرن بهرهمندی از مسکنی مناسب و متناسب با حقیقت وجودی خود است.
انسان مدرن برای زیست مناسب در گستره جهانی نیازهایی دارد که بدون آنها تحقق امنیت مقدور نیست. یکی از اصلیترین نیازهای انسان مدرن بهرهمندی از مسکنی مناسب و متناسب با حقیقت وجودی خود است.
اهمیت مسکن به اندازهای است که برخی فلاسفه و روانشناسان معتقدند، مساکن مختلف با معماری و طراحیهای گوناگون احساسات متفاوتی را در انسان شکل میدهند. مرکز آمار ایران پس از مدتها وقفه بخشی از آمارهای اقتصادی کشور را منتشر کرد. از جمله نکات جالب توجه این آمار، نرخی است که برای هر متر آپارتمان در تهران عنوان شده است. بر اساس اعلام این نهاد آماری، متوسط قیمت هر متر آپارتمان در تهران 80میلیون تومان است. عدد و رقمی که در بطن خود دادههای اطلاعاتی فراوانی را از زیست انسان ایرانی در قرن جدید خورشیدی ارایه میکند. بیایید خودمان را جای جوانانی بگذاریم که در این کشور رشد کرده و شکوفا میشوند. یک جوان ایرانی برای خرید آپارتمان با متوسط قیمت 80میلیون تومان برای هر متر چه مسیری را باید طی کند؟ برای خرید یک خانه 70متری، حدود 6میلیارد تومان پول نیاز است.این در حالی است که میزان تسهیلات مسکن در ایران کمتر از 5درصد نرخ کلی مسکن است. اگر این اعداد و ارقام را متناسب با حداقل حقوق در ایران در نظر بگیریم، چنانچه نرخ مسکن طی یک قرن آینده در همین نقطه فعلی باقی بماند و افزایش پیدا نکند، یک حقوقبگیر ایرانی باید بیش از 100 سال کار بکند، تا بتواند 50 الی 60 متر خانه در تهران و کلانشهرها خریداری کند. به عبارت روشنتر، خرید خانه برای نسلهای جوان ایرانی به یک رویای در دوردست و دستنایافتنی بدل شده است. حال ببینیم وضعیت بهرهمندی از مسکن در کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه چگونه است؛ در بسیاری از کشورهای جهان بیش از 95درصد هزینه یک خانه در قالب وام به خریدار آن پرداخت میشود. بدون اینکه سود بالایی از فرد دریافت شود.
این در حالی است که میزان تسهیلات مسکن در ایران بین 5 تا 6درصد قیمت کلی خانه را در برمیگیرد که آن هم با سودهای بالای 20درصدی باید تسویه شود. ورود دولتهای ایرانی برای حل این مشکل هم هرگز نتایج مناسبی به دنبال نداشته است. دولت سیزدهم در ابتدای کار اعلام کرد هر سال 1میلیون مسکن را خواهد ساخت و طی 4سال 4میلیون مسکن تحویل ایرانیان میدهد. در ادامه اما مشخص شد این وعده هرگز مجالی برای عملیاتی شدن پیدا نمیکند. وزیری که این وعده را مطرح کرده بود، برکنار شد و این وعده هم ذیل وعدههای دیگر دولت قرار گرفت. باید توجه داشت بازار مسکن یکی از 5بازار اصلی کشور است که مکانیسم کلی آن تحتالشعاع نظام عرضه و تقاضا قرار دارد. هر زمان روند تقاضا در این بازار منکوب شده و دارای مشکل شود، کلیت بازار تحت تاثیر قرار میگیرد.
در کل تاریخ معاصر ایران که رویکردهای مدرن مورد توجه قرار گرفته، حدود 26میلیون مسکن در کشور ساخته شده است، بخش قابل توجهی از این حجم توسط بخش خصوصی و با مشارکت مردم ساخته شده است. اما ناگهان دولت سیزدهم اعلام میکند، طی 4سال قصد دارد، 8درصد کل این حجم که در طول بیش از یک قرن (حتی بیشتر) شکل گرفته را بسازد! مشخص است که این وعده محقق نمیشود. اما چگونه میتوان این تعادل را به بازار مسکن بازگرداند. یکی از مهمترین روشها برای این منظور، استفاده از روشهای اقتصادی است. وضعیت بازار مسکن، تابعی از شرایط کلی اقتصاد ایران است. اقتصادی که رکودزده است چالشهای عدیدهای دارد در بخش مسکن هم نمیتواند گامهای بلندی بردارد.
در وهله دوم، دولت باید از ظرفیتهایی که دارد استفاده بهینه کند. مهمترین ظرفیت دولت برای حل مشکل مسکن، زمین است. انحصار زمین در ایران در اختیار دولت است. دولت میتواند با استفاده از این ظرفیت و از طریق زمینهای 99ساله به صورت متناوب ایرانیان را صاحب مسکن کند. اما ساخت و ساز و مراحل بعدی را در اختیار مردم و بخش خصوصی قرار دهد. از سوی دیگر نظام بانکی کشور باید به سمت حمایت از بخش خصوصی استقرار پیدا کند. بخش قابل توجهی از هزینه خانههای خریداری شده باید توسط نظام بانکی پرداخت شود. البته این روش در شرایطی که کشور با تحریمها روبهروست مقدور نیست. بنابراین باز هم به همان موضوع قدیمی بازمیگردیم؛ به معادله تحریم و مشکلات برآمده از آن.