فاجعه‌ای که در غزه انتظار اسرائیل را می‌کشد

۱۴۰۲/۰۷/۲۶ - ۰۹:۰۰:۲۱
کد خبر: ۲۱۷۷۰۶
فاجعه‌ای که در غزه انتظار اسرائیل را می‌کشد

اسرائیل در حال جمع آوری نیروها در نزدیکی نوار غزه است و بمباران این منطقه را آغاز کرده است.

اسرائیل در آستانه آغاز یک حمله بزرگ است. اسرائیل در حال جمع آوری نیروها در نزدیکی نوار غزه است و بمباران این منطقه را آغاز کرده است. در اوایل صبح 13 اکتبر، اسرائیل از سازمان ملل خواست که 1.1 میلیون نفر را از شمال غزه تخلیه کند و در اواخر همان روز، اعلامیه‌هایی را در این منطقه انداخت که به مردم می‌گفت به سمت جنوب حرکت کنند. به نظر می‌رسد سؤال این نیست که آیا اسرائیل نیروهای خود را به غزه خواهد فرستاد یا نه، بلکه سؤال این است که نیروهای اسرائیلی تا چه اندازه به داخل غزه خواهند رفت و چه مدت در آنجا خواهند ماند.

به گزارش اکوایران، از یک منظر، حمله اسرائیل به غزه بی‌سابقه نیست. اسرائیل و حماس از زمانی که این گروه قدرت را در آنجا در سال 2007 به دست گرفت، بارها در این نوار با هم درگیر شده‌اند. اما این نبردها نسبتاً محدود بود. اسرائیل با حملات هوایی به پرسنل و زیرساخت‌های کلیدی غزه به حماس ضربه سختی زد، اما فقط حملات پراکنده را روی زمین انجام داد. دلیل این خویشتن داری روشن بود؛ حملات زمینی اسرائیل در غزه بسیار خونین و دشوار است. در جریان آخرین رویداد بزرگ در سال 2014، تقریباً 66 سرباز اسرائیلی، شش غیرنظامی اسرائیلی و بیش از 2000 فلسطینی جان باختند، در حالی که ارتش تنها چند مایل به عمق منطقه نفوذ کرد.

بیشتر کشته‌شدگان فلسطینی غیرنظامیان بودند، یک چهارم آن‌ها بچه بودند. بنابراین، برای اسرائیلی‌ها هرگز ارزش تلاش برای بازپس‌گیری این سرزمین را نداشته است، به‌ویژه به این دلیل که اسرائیل معتقد بود که می‌تواند حماس را بدون دستور حملات بزرگ کنترل کند.

اما امروزه محاسبات بسیار متفاوت است. عملیات 2014 که در آن زمان گسترده به نظر می‌رسید، در پاسخ به حملات موشکی حماس بود. این حملات تهدیدی برای اسرائیل بود، اما تا حد زیادی توسط سیستم موشکی گنبد آهنین این رژیم رهگیری شد و خسارات کمی را به همراه داشت.

در مقابل، حمله اخیر حماس به اسرائیل بسیار مرگبارتر بود. این تلفات - بیش از 1300 اسرائیلی در یک روز کشته شدند - ممکن است نشان‌دهنده بدترین تلفات انسانی در تاریخ این رژیم باشد. اسرائیلی‌ها به دنبال خون هستند و هیچ رهبر معتبر اسرائیلی نمی‌تواند خواهان بازگشت به وضعیت قبلی یا دستاوردهای حاشیه‌ای علیه حماس باشد. بازگشت به وضعیت پیشین غزه را به طور کامل در کنترل حماس در خواهد آورد و دوباره قادر به تقویت قدرت خود خواهد بود.

در نتیجه، هدف نظامی فوری اسرائیل اکنون نابودی حماس یا حداقل فلج کردن شدید آن است. اسرائیل به دنبال ترور، دستگیری، یا راندن زیرزمینی رهبری سیاسی و نظامی حماس خواهد بود و سعی خواهد کرد زیرساخت‌ها و انبارهای تسلیحات حماس را تخریب کند. این اهداف، به نوبه خود، احتمالاً حداقل مستلزم اشغال موقت تمام یا بخشی از غزه خواهد بود. حماس به سادگی در بسیاری از نقاط آنقدر مستقر است که نمی‌توان آن را تنها با بمب‌ها و حملات ریشه‌کن کرد.

اما تصرف غزه برای اسرائیل بسیار پرهزینه خواهد بود. نیروهای اسرائیلی باید در نبردهای شهری خانه به خانه علیه دشمنی شرکت کنند که به خوبی آماده است و متعهد است که متجاوزان را برای هر اینچ مجبور به پرداخت هزینه کند. پیشرفت کند خواهد بود و جنگ وحشیانه خواهد بود. اسرائیل برای دستیابی به دستاوردهای جدی و دستیابی به اهداف خود نیاز به استفاده از قدرت آتش بسیار دارد. در این فرآیند، ممکن است تعداد زیادی از غیرنظامیان را بکشد.

و زمانی که اسرائیل این سرزمین را دوباره اشغال کرد، نبرد پایان نخواهد یافت. هیچ نهاد فلسطینی وجود ندارد که اسرائیل به جای حماس برای کنترل غزه به آن اعتماد کند. در نتیجه، یک پیروزی نظامی می‌تواند به این معنی باشد که اسرائیل باید این سرزمین را برای آینده نزدیک اداره کند.

به عبارت دیگر، مقامات اسرائیلی باید بر مردم فقیری حکومت کنند که آنها را دشمن خود می‌دانند و ممکن است جنگ چریکی به راه بیندازند. چشم انداز چنین مقاومتی، اشغال جدید غزه را برای برنامه‌ریزان اسرائیلی ناخوشایند می‌کند. بهترین سناریو برای اسرائیل ممکن است ضربه سختی به حماس و تقویت چشمگیر مرز اسرائیل با غزه باشد، اما خیلی طولانی نماند.

خانه به خانه

برای تصرف غزه، اسرائیل باید در زمین‌های بسیار نامناسب بجنگد. این منطقه دارای بیش از بیست هزار نفر در هر مایل مربع است که یکی از بالاترین تراکم جمعیت در جهان است و این ساکنان هیچ دوستی با نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) ندارند. قسمت اعظم این نوار با کوچه‌های باریک، انبارها و ساختمان‌های بتنی با ارتفاعات مختلف ساخته شده است، منظره‌ای که حماس و دیگر گروه‌های غزه از نزدیک می‌شناسند. آنها از این جغرافیا و دانش برای به دام انداختن و کاهش سرعت نیروهای اسرائیلی استفاده خواهند کرد.

نسبت به اکثر نظامیان دنیا، ارتش اسرائیل به واسطه سالها عملیات در کرانه باختری، در نبردهای شهری بسیار توانمند است. اما جنگ شهری حتی برای بهترین نظامیان نیز دشوار است. مدافعان تقریباً همیشه از مزیت تاکتیکی در شهرها برخوردارند، حداقل در ابتدا، و سربازان ارتش اسرائیل با تهدیدات تک تیراندازها، بمب‌های دست ساز، بمب گذاران انتحاری، موشک‌های ضد تانک، نارنجک‌های راکتی و پهپادها مواجه خواهند شد.

عملیات علنی در خیابان‌های غزه، سربازان را در معرض آتش مستقیم و غیرمستقیم قرار می‌دهد، بنابراین آنها با ایجاد «سوراخ‌های موش» - فرآیندی دشوار که در آن سربازان برای پیشروی، دیوارها را سوراخ می‌کنند، خانه به خانه حرکت می‌کنند.

مبارزات شهری اسراییل با مهارت حماس در جنگ تونلی ترکیب خواهد شد. این گروه سال‌ها با موفقیت از تونل‌ها برای قاچاق کالا و جنگنده به داخل، خارج و اطراف غزه استفاده کرده است. ارتش اسرائیل برخی از زیرساخت‌های تونل حماس را ویران کرده است، اما هرگز تمام آن‌ها را نابود نکرده است و معمولاً بر تخریب تونل‌های نزدیک اسرائیل تمرکز کرده است. این بار، اسرائیل باید بیشتر نگران شبکه‌های وسیع تونل‌ها در داخل غزه باشد. اگر گذشته پیش درآمدی باشد، جنگجویان حماس از این تونل‌ها برای مخفی کردن رهبران و ظاهر شدن ناگهانی در پشت نیروهای ارتش اسرائیل استفاده می‌کنند و احتمالاً به حماس اجازه می‌دهند تا به کمین، ربودن و کشتن نیروهای اسرائیلی بپردازد.

هنگام انجام عملیات در مناطق صعب العبور، نیروهای اسرائیلی معمولاً برای به دست آوردن مزیت بر غافلگیری تاکتیکی تکیه می‌کنند، از جهات غیرمنتظره حمله می‌کنند، سعی می‌کنند دشمنان را فریب دهند و در غیر این صورت به دنبال غافلگیری دشمنان خود هستند. حماس اما ابتکار عمل در این جنگ را دارد. اسرائیل را با حمله خود غافلگیر کرد و مطمئناً منتظر پاسخ ویرانگر است. نیروهای آن بسیج شده و تقریباً مطمئناً به خوبی آماده شده‌اند. حماس همچنین با جنگجویان گروه‌های دیگر، مانند جهاد اسلامی فلسطین و غیرنظامیانی که به این مبارزه می‌پیوندند، تکمیل خواهد شد.

تاکتیک‌های معمول اسرائیل با تعداد زیادی از اسرایی که حماس گرفته است، پیچیده‌تر خواهد شد. اسرائیل نسبت به دستگیری سربازان و غیرنظامیان خود بسیار حساس است. برای مثال، در سال 2011، بیش از 1000 اسیر را در ازای یک سرباز اسرائیلی که توسط حماس اسیر شده بود، مبادله کرد. این کشور همچنین یک فلسطینی و چهار نفر دیگر را در ازای آزادی اجساد دو سرباز اسرائیلی آزاد کرد. اما این مبادلات برای امروز قالب‌های غیرممکنی هستند. حماس در آخرین عملیات خود حدود 150 گروگان از جمله شهروندان آمریکایی و تایلندی را اسیر کرد. نجات آنها برای مقامات اسرائیلی بسیار دشوار خواهد بود.

از نظر تاکتیکی، اسرائیل نگران خواهد بود که نیروهایش ممکن است به طور تصادفی اسرا را هنگام شلیک یا بمباران اهداف مشکوک حماس بکشند (چیزی که حماس ادعا می‌کند قبلاً اتفاق افتاده است). با این حال، از نظر استراتژیک، اسرائیل نگران است که حماس این اسیران را بدون توجه به هر اتفاقی بکشد. این گروه هشدار داده است که اسرا را در پاسخ به عملیات نظامی اسرائیل اعدام خواهد کرد. هیچ کس فکر نمی‌کند حماس شوخی می کند، و هر چه اسرائیل در حمله خود موفق‌تر باشد، احتمال اعدام آن‌ها توسط حماس بیشتر می‌شود.

اسرا تنها افرادی نیستند که در خطر مرگ در حمله اسرائیل قرار دارند. این جنگ احتمالاً هزاران غیرنظامی فلسطینی را خواهد کشت.  محیط شهری متراکم غزه ضربه زدن انحصاری به نظامیان را بسیار سخت می‌کند. این محیط همچنین تشخیص نیروهای حماس و شبکه حمایتی آنها از غیرنظامیان را دشوار می‌کند. سربازان ارتش اسرائیل که از حماس آتش می‌گیرند، تحت استرس فوق‌العاده ای قرار می‌گیرند و باید با اطلاعات ناقص درباره محل حمله تصمیمات سریع بگیرند.

اسرائیل دارای توانایی‌های انسانی، سیگنال‌ها و سایر قابلیت‌های اطلاعاتی عالی به همراه توانایی انتقال سریع اطلاعات جمع‌آوری شده از حسگرها و جاسوسان به اپراتورها است و از این ابزارها برای هدف‌گیری استفاده خواهد کرد. اما ناکامی اسرائیل در پیش‌بینی حمله 7 اکتبر نشان می‌دهد که توانایی‌های اطلاعاتی آن در نوار غزه ممکن است آنطور که به نظر می‌رسید قوی نباشد و احتمال خطاهای مرگبار را افزایش دهد.

اسرائیل دیگر به سادگی در تلاش برای تنزل دادن توانایی‌های حماس نیست. اسرائیل به دنبال بازدارندگی است و با توجه به خساراتی که متحمل شده است، این روند مستلزم تحمیل هزینه بسیار بالایی است. چنین هزینه‌ای به ناچار منجر به تخریب گسترده از جمله زیرساخت‌های غیرنظامی خواهد شد. حملات و نبردهای زمینی احتمالاً در دراز مدت به مراقبت‌های بهداشتی، توزیع غذا و سایر سیستم‌های اساسی آسیب می‌زند. غزه در بحرانی است که به مراتب بدتر خواهد شد.

گام به گام

پس اسرائیل چگونه برای تصرف غزه تلاش خواهد کرد؟ همانطور که همین حالا هم این کار را انجام داده است، با پوشاندن نوار غزه با دارایی‌های اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی، از جمله هواپیماهای بدون سرنشین و هواپیماهای نظارتی با قابلیت‌های حسگر پیشرفته.

اسرائیل امیدوار است که این دارایی‌ها بتواند نگاهی از داخل به خانه‌ها و طبقاتی که سربازان هنگام پیشروی باید از آن‌ها عبور کنند، در اختیار ارتش اسرائیل قرار دهد. ارتش اسرائیل این اطلاعات را با اطلاعات به دست آمده از دارایی‌های انسانی، ماهواره ها و سایر منابع تکمیل خواهد کرد و به ارتش در هنگام ورود به زمین و کمک به شناسایی مواضع حماس و اجتناب از کمین کمک می‌کند.

نیروهای اسرائیلی در حال حاضر با توپخانه و هواپیماهای بال ثابت مانند F-15 و F-16 به حماس حمله می‌کنند و حملات مشابهی را با پهپادهای نظامی مانند هرمس 450 و هرون 900 انجام خواهد داد. اسرائیل برخی از نیروهای عملیات ویژه را به اعماق غزه فرستاده است، جایی که آنها احتمالاً حملاتی را برای کشتن رهبران حماس و نجات زندانیان انجام می دهند. عملیات ویژه اسرائیل بسیار ماهرانه است، اما حماس احتمالاً برای چنین حملاتی آماده شده است، بنابراین این حملات خطرناک است.

در نهایت، پس از تضعیف دارایی‌های نظامی حماس، نیروهای اسرائیلی به آرامی با استفاده از پیاده نظام حمل شده توسط نفربرهای زرهی و پشتیبانی تانک‌ها و بولدوزرهای اصلی جنگ مرکاوا به سمت غزه حرکت خواهند کرد. نیروهای ارتش اسرائیل با احتیاط سفر خواهند کرد تا از تلفات جانبی خود جلوگیری کنند. آنها تلاش خواهند کرد که بی رویه شلیک نکنند، اما هدف اصلی آنها تضعیف حماس خواهد بود، هدفی که به قدرت آتش قابل توجهی نیاز دارد. و در نهایت، هدف ارتش اسرائیل به حداقل رساندن تلفات خود خواهد بود و نیروهای آن در هنگام مشاهده تهدید، در شلیک اول تردید نخواهند کرد.

پیش‌بینی این حمله، عدم اطمینان در مورد توانایی‌های حماس است. ارزیابی‌های قبلی حماس حاکی از آن بود که این گروه تنها قدرت و مهارت محدودی دارد. اما حمله برنامه‌ریزی شده به اسرائیل که شامل پنهان کاری، فریب عملیاتی و نوآوری تاکتیکی بود، نشان می‌دهد که این سازمان بسیار با استعدادتر از آن چیزی است که اغلب تصور می‌شود. و حتی در شرایطی که نیروهای اسرائیلی در غزه با حماس روبرو می‌شوند، ممکن است در خارج از قلمرو غافلگیری بیشتری داشته باشند.

به عنوان مثال، حماس در طول شعله‌ور شدن درگیری‌ها در سال 2021، تلاش کرد تا درگیری‌های داخلی را در داخل اسرائیل و کرانه باختری دامن بزند. می‌تواند دوباره این کار را انجام دهد، به ویژه در شهرهایی که بسیاری از اسرائیلی‌های عرب در آن زندگی می‌کنند و در شهرهای با ساکنان یهودی-عربی.

اما حتی در صورت اشغال غزه، اسرائیل باید با این چالش که چه کسی قانون و نظم را در غزه برقرار خواهد کرد، مبارزه کند. اسرائیل نمی‌خواهد کنترل را به حماس یا دیگر گروه‌های اسلامگرا مانند جهاد اسلامی فلسطین بازگرداند، اما هیچ جایگزین آسانی وجود ندارد.

تشکیلات خودگردان فلسطین که در سال 2007 از غزه اخراج شد، مشروعیت چندانی در آنجا ندارد و به عنوان یک سازمان حاکم در کرانه باختری صلاحیت کمی از خود نشان داده است. تنها راه حل اسرائیل ممکن است اشغال غزه برای آینده قابل پیش‌بینی با ایجاد پست‌های بازرسی برای نظارت بر جابجایی جمعیت، انجام حملات گاه به گاه، و ایجاد مرزی قوی تر و مین‌گذاری شده بین غزه و اسرائیل باشد.

با این حال، اشغال نظامی طولانی مدت غزه توسط اسرائیل برای اسرائیل یا مردم غزه ایده آل نیست. به همان اندازه که کارزار نظامی برای اسرائیل دشوار خواهد بود، یافتن راه حل سیاسی و حکومتی موقت برای غزه نیز چالش برانگیزترین بخش درگیری خواهد بود. در نتیجه، اسرائیل ممکن است ناگزیر شود که بهترین گزینه خود را این ببیند که به حماس ضربه بزند، اما در نهایت برای جلوگیری از اشغال نامحدود و سخت، عقب‌نشینی کند.

ارسال نظر