دلایل تلاطم در بازارهای ایران
یکی از اتفاقات مثبت در هر اقتصادی اقبال عمومی به بازار بورس است. اقتصادهای مختلف از طریق بازارهایی چون بازار سهام تلاش میکنند تا روند روبه رشدی برای بهبود شاخصهای تولید پیدا کنند.
اما در اقتصاد ایران هر بار که مردم به سمت بورس میل میکنند، رکودی تازه سرمایههای آنها را به باد میدهد. اما باید دید دلایل تلاطم در بازارهای مختلف ایران چیست؟ چرا بازارهای 5گانه با نوسان و تلاطم مواجه میشوند؟ در حال حاضر با وجود رشد نقدینگی بالا (بیش از 6هزار هزار تومان) و بسیار فراتر از رشد تولید، سیاستگذار درصدد کنترل قیمت در بازارهای مختلف است.
منظور از بازارهای سرکش بازارهایی هستند که برخلاف نظر سیاستگذار رشدهای قیمتی عجیب و غریبی (از نظر او) دارند. باید گفت جریان نقدینگی مانند جریان آبی است که از بالا وارد یک فضای مشترک از چند ظرف همسطح میشود و قرار است از روزنه بالای هر ظرف وارد ظروف همسطح شود. حال اگر ما بتوانیم یک روزنه را تنگتر کنیم یا موقت ببندیم آب کمتر وارد شده یا موقت وارد آن نمیشود. آب بهطور همسطحی وارد ظروف با روزنه میشود و فشار بیشتری بر آن بازارها وارد میکند. ولی به تدریج فشار آب بر روزنه تنگ یا بسته موجب باز شدن آن میشود و در نهایت آن ظرف هم همسطح بقیه میشود.
بازارهای مختلف در ایران و به ویژه بازارهای موازی چنین حالتی را دارد و ورود نقدینگی (با فرض ثبات در تکنولوژی تولید و...) به بازارها موجب رشد قیمتها بهطور یکسانی در بازارهای مختلف میشود. اگر بهصورت تصنعی (نه حقیقی) سیاستگذار به تثبیت قیمت یک یا چند کالا متوسل شود، در نهایت فنر جمع شده آن روزنه را باز خواهد کرد و تسری قیمتها (به دلیل افزایش هزینه تولید، کمبود عرضه در قیمت کف تعیین شده، رانت ایجاد شده در بازار و...) در بازار بهخصوص اتفاق میافتد. اتفاقی که برای نرخ ارز، خودرو، مسکن، طلا و سکه، و اخیرا بورس و... طی دو سه سال اخیر تجربه شد.
به هرحال سیطره سنگین تحریمها، کمکاری مسوولان، رشد نقدینگی بیپشتوانه، نوشدارو بعد از مرگ، دستوری بودن بازارها، کسری بودجه و... از جمله مهمترین این دلایل هستند. چاره آن هم چارهسازی اساسی برای هر کدام یا همه این مشکلات است. اما جدای از مبحث فوق که دلیل اصلی موضوع است برای هر بازاری میتوان ویژگیهای خاص خود را قائل شد که در اینصورت سریعتر یا کندتر به ظروف مرتبطه اتصال مییابد:
سهام یک شرکت: متاثر از شرایط اقتصادی کشور هست + متاثر از شرایط اقتصادی صنعت خاص هست + متاثر از کیفیت مدیریت شرکت هست + متاثر از تورم هست + متاثر از کیفیت سیاستگذاری اقتصادی دولت هست + هم سیاست بودجهای، هم سیاست پولی، هم بانکی، و هم ارزی + سیاست خارجی + نقدپذیری بالا دارد + ریسک دارد.
بازارطلا: به نرخ دلار واکنش دارد+ به قیمت جهانی طلا واکنش دارد + استهلاک ندارد + نقدپذیری نسبتا بالا دارد + هزینه خرید و فروش ندارد.
سکه: به نرخ دلار واکنش دارد + به قیمت جهانی طلا واکنش دارد + استهلاک ندارد + نقدپذیری بالا دارد + هزینه خرید و فروش ندارد.
ارز: تحت تاثیر کنترلهای دولت قرار دارد + در بلندمدت بیشتر از نرخ تورم رشد دارد + نقدپذیری بالا دارد + ریسک پایین دارد + خرید و فروش آن هزینه ندارد.
خودرو: تحت تاثیر کنترلهای دولت قرار دارد + خرید و فروش آن هزینه دارد + دارای نقدپذیری متوسط هست + بازدهی آن بیشتر از تورم هست.
مسکن: سرمایه زیادی لازم دارد + رشد قیمتش در بلندمدت بیشتر از تورم هست + خرید و فروش آن هزینه دارد + ریسک آن کم هست + نقد شوندگی آن متوسط هست.
سپرده مدتدار بانکی: سود ثابت از پیش تعیین شده که به جهشهای تورمی و ارزی واکنشی نشان نمیدهد + نسبت به تورم آسیبپذیرتر هست + ریسک عدم دریافت اصل و سود خیلی کم هست.
بنابراین با عنایت به اینکه رشد نقدینگی در سالهای اخیر بر رشد تولید پیشی دارد و لذا انتظار افزایش قیمت در بازارهای مختلف و بازارهای موازی میرود، سیاستهای تثبیت قیمت آثاری کوتاهمدت و بعضا مخرب بر بازارها دارد. بهجای آن باید مشکلات ریشهای اقتصاد را پیجویی کرد و راههای اساسی برای آنها توصیه و اجرا کرد.