در جستوجوی راه مقابله با پوپولیسم اروپایی
پرتغال، ایرلند و مالت آخرین کشورهای اروپاییای هستند که هنوز هجوم ملی گراهایی افراطی را به پارلمان شاهد نبودهاند. این مساله میتواند درسهایی برای دیگران داشته باشد، اما چیزهایی هم هست که نمیتوان تغییری در آنها ایجاد کرد.
پال هاکنوس، تحلیلگر مستقر در برلین در مقالهای در فارن پالسی آورد: شاید به نظر برسد که ایرلند، پرتغال و مالت نقاط مشترک زیادی با یکدیگر ندارند، اما همه آنها عضو گروهی هستند که هنوز با هجوم احزاب راست افراطی به پارلمانهای خود مواجه نشدهاند. اما درک ثبات سیاسی این کشورها به بررسی هر یک از آنها به صورت جداگانه نیاز دارد. تنها در این صورت است که شرایط خاص و تاریخی که سبب موفقیت آنها شده، آشکار میشوند و البته تا اندازهای معلوم میشود که تکرار آنها در دیگر کشورها چندان ساده نیست.
مالت: این جزیره مدیترانهای حدود 460 هزار نفر جمعیت دارد و در پی مواردی همچون رد مهاجرت، بهشت مالیاتی و فروش روادیدهای اتحادیه اروپا شهرت خوبی در میان دیگر اعضای بلوک ندارد. اما تاکنون هیچ حزب راست افراطیای پا به پارلمان مالت نگذاشته است. در مالت دو رقیب برای به دست آوردن را پوپولیستی رقابت میکنند. یکی از آنها جنبش پاتریوجوتی مالتین یک اسلام هراس و محافظهکار فرهنگی است و پیش قراول آن هم کسی است که آدلف هیتلر را مورد تمجید قرار میدهد. بهترین نتیجهای که این حزب تاکنون در انتخابات گرفته در انتخابات پارلمان اروپا در سال 2014 بوده که تنها 6، 761 رای به دست آورده است. دلیلش این است که جمعیت مالت از حالت طبیعی یک نظام سیاسی خیلی کمتر است. قوانین رایدهی در مالت بهشدت تابع حفظ ماهیت دو حزبی کنونی آن است. آندره پی. دباتیستا دانشمند علوم سیاسی مالتی در توضیح این مساله میگوید: «انتخابات یک مبارزه بر سر تفکر نیست و بیشتر مساله منابع مطرح است. ثروت فردی اشخاص با ثروت سیاستمداران و احزاب در هم تنیده است. وفاداری همهچیز است.» دو حزب اصلی سیاسی یعنی حزب کارگر چپ میانه و حزب ملیگرای راست میانه این ماهیت دو حزبی را از طریق امپراتوریهای گسترده رسانهای خود تبلیغ میکنند. چالشها از سوی یک حزب سوم به ندرت میتواند به تغییر شرایط منجر شود که البته همین مساله میتواند به دلیلی برای رایدهندگان وحشتزده تبدیل شود تا برای اعتراض به نظام موجود به راستهای افراطی رای دهند.
ایرلند: با توجه به شرایطی که به ظهور و محبوبیت راستهای افراطی در دیگر نقاط اروپا منجر شده از جمله افزایش مهاجرت، افزایش اختلاف درآمد، شکافهای فرهنگی و ایجاد یک سیستم انتخاباتی برای تازهواردان کوچک، ایرلند هم باید شاهد ظهور چنین جنبشی میبود؛ اما نیست. نه تنها شاهد رویکرد راست افراطی به این شکل نیست، بلکه همه احزاب جریان اصلی آشکارا از مهاجرت استقبال میکنند. ایین اومالی دانشمند علوم سیاسی دانشگاه دوبلین معتقد است که سابقه طولانی مهاجرت و مخالفت با رویکرد استعماری عامل اصلی این نوع ملی گرایی و حمایت از مهاجرت در ایرلند شده است. این کشور سابقهای طولانی از درگیری علیه تبعیض نژادی ایرلندیها در داخل و در برابر بریتانیای کبیر دارد. (ایرلندیها هنوز هم نشانههای روی درهای میخانهها در بریتانیا و در ایرلند شمالی را به یاد دارند که روی آنها نوشته شده بود: «ورود سگها، سیاه پوستان و ایرلندیها ممنوع!» اومالی در ادامه گفت: «داستانی که ایرلندیها درباره ملیگرایی خود میگویند، حکایت ملیگرایی مردی کوچک در زمانی است که بهشدت تحت فشار بوده. هیچ تاریخچهای برای تاسف خوردن درباره آن و تلاش برای بازگشت به آن وجود ندارد.
حتی قدرتمندترین حزب ملیگرای ایرلند هم که حزب سین فیین است و گرایشات اقتدارگرایانه و پوپولیستی دارد، نوعی چپگرایی هم در ذات خود دارد. اومالی در این باره میگوید سین فین از طریق اظهارات علیه سیستم، فعالیتگرایی اجتماعی و ادعاهایش درباره انتقامگیری میتواند حمایت پوپولیستها را به دست آورد، اما از طریق تعصب خیر. با این وجود این بیگناهی ایرلند ممکن است خیلی سریع به پایان برسد. پیتر کیسی که یک تاجر است در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته تنها دو درصد حمایت کسب کرد و این حمایت تنها زمانی افزایش یافت که او شروع به مطرح کردن مسائلی درباره مسافران ایرلندی که در دیگر جاها رومی یا کولی خوانده میشوند، کرد. این نامزد ریاستجمهوری اکنون با حمایتی 23 درصدی در رتبه دوم محبوبیت پس از مایکل دی. هیگینز رییسجمهوری فعلی ایرلند قرار گرفته است. حضور کیسی در انتخابات بعدی به عنوان یک نامزد مستقل که تا اندازهای به اروپا شک و تردید دارد و میگوید دولت باید شمار مهاجرانی که وارد ایرلند میشوند را محدود کند، در انتخاب کنونی پارلمان اروپایی در مناطق شمالی و غربی میانی یک فرصت برای به دست آوردن کرسی دارد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
