گروه جهان|
اگرچه در جوامع لیبرال عمدتا درمورد عملکرد سرویسهای مخفی اطلاعاتی شک و تردیدهایی وجود دارد، اما با ظهور داعش و فعالیتهای دیگر گروههای افراطی و حملات جسته و گریخته آنها، دیدگاه عمومی به عملکرد آژانسهای اطلاعاتی جهان تغییر کرده است. نگرانی و ترس عمومی از حملات تروریستی با حمایت و وابستگی به سرویسهای مخفی اطلاعاتی همراه بوده است و اکنون بهویژه در کشورهای غربی با تخصیص منابع و قدرت به این موسسات اطلاعاتی از آنها در سطح بالایی حمایت میشود.
رویترز نوشته، چنین حمایت یکپارچهیی از نیروهای امنیتی هیچگاه متداول نبوده و در جوامع لیبرال
به کلی با فعالیت سرویسهای مخفی اطلاعاتی مخالفت میشده، چراکه درباره شیوه و انگیزه عملکرد آنها تردیدهایی وجود داشته است. لیبرالها و گروههای چپ همانطور که نوام چامسکی نظریهپرداز نامدار امریکایی، درباره سازمان سیا میگوید، معتقدند این آژانسها برای انجام «اقدامات زشت و کثیف» بهوجود آمدهاند. در حقیقت، بدبینی به اقدامات سرویسهای مخفی تاریخچهیی دیرینه دارد و عمدتا به نگرانی از نابودی کنترل دموکراتیک ناشی میشود. دین آکستون وزیر خارجه پیشین امریکا (53-1949) به هری ترومن رییسجمهوری وقت، هشدار میدهد که سازمان سیا که در همان دوره تشکیل شد، ممکن است آنقدر قدرتمند شود که آگاهی از اقدامات و کنترل آن برای ترومن، شورای امنیت ملی یا هر شخص دیگری غیرممکن شود. این نگرانی بیجا نبود. خلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، امریکا تا پیش از جنگ جهانی دوم آژانس جاسوسی سازمانیافتهیی نداشت و نگرانی خودکامگی مشابه سازمانهای «اساس» آلمان نازی و «کگب» اتحاد جماهیر شوروی از دلایل این هشدار آکستون بودند. درنهایت سرویس اطلاعاتی امریکا فعالیت خود را بهطور آزمایشی آغاز کرد. آنچه به تردیدها درباره آژانسهای اطلاعاتی مهر تایید زد، افشاگریهای ادوارد اسنودن پیمانکار پیشین آژانس امنیت ملی امریکا، در سال 2014 بود. درباره اینکه آژانس امنیت ملی سابقه تلفن میلیونها امریکایی را جمعآوری و در سرورهای شرکتهای بینالمللی همچون فیسبوک، گوگل، مایکروسافت و یاهو جاسوسی میکرده است. اما همه تظاهراتهای برگزار شده علیه این نظارتها به دست فراموشی سپرده شدند. در یک تغییر عمده در احساسات عمومی، سرویسهای اطلاعاتی امریکا اکنون در دوران رییسجمهوری (دونالد ترامپ) که بین تقدیر یا زخمزبان زدن به این آژانسها مانده، به مدافعان قانون اساسی و دموکراسی تبدیل شدهاند. نقش این آژانسها و نیروهای پلیس در خنثی کردن حملات تروریستی نیز به این محبوبیت میافزاید و نتیجه، توافقی ضمنی میان چپها و راستها در این زمینه بوده که سرویسهای امنیتی مدافعان قدرتمند کشور هستند. در اروپای غربی نیز وضعیت همینگونه است. روسای آژانسهای اطلاعاتی بریتانیا در گذشته زنان و مردانی بودند که در گمنامی زندگی میکردند، اما اکنون گاهی سخنرانی میکنند تا درباره «تهدید تروریستی افراطیها» هشدار دهند؛ بهعنوان نمونه میتوان به اظهارات اندرو پارکر رییس امآی5 بریتانیا، در ماه اکتبر اشاره کرد. پارکر گفت: «این تهدید چندجانبه و به سرعت در حال تحول است و آنها با سرعت و در سطحی عمل میکنند که پیشتر هیچگاه شاهد نبودهایم.» این هشدارها عمدتا یا اتفاقی، وابستگی مردم را به آژانسهای اطلاعاتی افزایش میدهند و این درحالی است که این آژانسها در چند سال گذشته افزایش چشمگیر نیروها و منابع را شاهد بودهاند.
دیگر آژانسهای اروپایی نیز چرخه مشابهی را طی کردهاند: جاسوسان فرانسوی که زمانی بهدلیل جاسوسی از خبرنگاران و رقبای سیاسی به دستور نیکلای سارکوزی رییسجمهوری پیشین، منفور بودند اکنون مدعی هستند که مستقل از مداخلههای دستگاه اجرایی عمل میکنند و بهعنوان یکی از بهترین ماموران جهان شناخته میشوند. آژانسهای اطلاعاتی فرانسه با سرعت و جدیت کارشناسان ارتباطاتی و زبانشناسان را به کار میگیرند تا از کمک آنها در جلوگیری از حملات تروریستی مشابه سالهای 2015 و 2016 بهره بگیرند.
دولت آلمان به میزان قابلتوجهی بودجه آژانسهای فعال در داخل و در خارج از کشور را افزایش داده و منابع مالی بیشتری را به نظارت ارتباطات اختصاص داده است؛ اقدامی که با جنجالهای زیادی همراه بود و نگرانی از قدرت سرویسهای اطلاعاتی را در پی داشت، اما درنهایت از حمایت عمومی گسترده برخوردار شد.
در ایتالیا سال 2007 میلادی قانونی تصویب شد که به اختلافنظرهای شدید و گاهی کینهتوزانه سرویسهای اطلاعاتی این کشور پایان داد و آنها را تحت کنترل وزارت امنیت اطلاعات که زیرنظر نخستوزیر است، درآورد. سرویسهای اطلاعاتی ایتالیا حالا میگویند که خاطرات ناکارآمدی مربوط به گذشتههای خیلی دور بوده و حالا شرایط تغییر کرده است. سرویسهای امنیتی که زمانی موضوع داغ فیلمهای تخیلی خوب و بد بودند، در یک سال گذشته ژست دموکراتیک به خود گرفتهاند. این آژانسها اکنون در امریکا در موقعیتی متناقض هستند و بهنظر میرسد بیشتر از ترامپ، با قانون اساسی هماهنگ هستند. در دیگر کشورهای دموکراتیک، ماموران اطلاعاتی دستکم در حال حاضر وجهه تاریک خود را کنار گذاشتهاند و مردم برای محافظت در برابر تروریسم که شیوه زندگی و موفقیت جوامع چند قومیتی را تهدید میکند، به آنها پناه میبرند.
البته این بدان معنی نیست که میتوان نگرانی از «سرکشی» این آژانسهای اطلاعاتی را به کلی رها کرد. در حقیقت، یکی از دلایلی که به افزایش حمایت مردمی از سرویسهای مخفی اطلاعاتی منجر شده این است که در بیشتر کشورها همچون امریکا و بریتانیا، نظارتها بر این سرویسهای اطلاعاتی تشدید شده است. اما بهطور قطع بزرگترین عامل تغییر در نگرش مردم از نگرانی و ترس از حملات شبهنظامیان افراطی یا جناح راست و چپ افراطی ناشی میشود. مساله دیگری که نمیتوان نادیده گرفت رشد فکری و احساسی درباره این است که نظارت مناسب سرویسهای مخفی میتواند دموکراسی را تضمین کند. در این زمینه باید قدردان آنها بود، اما در عین حال نمیتوان احتیاط عمل در قبال آنها را کنار گذاشت.