اگرچه هدف دیپلماسی تجاری در درجه نخست گسترش مناسبات تجاری-اقتصادی کشورها و مناطق مختلف با یکدیگر است ولی هدف راهبردی این اقدام تسهیل برای رفع مشکلات سیاسی و دیپلماتیک و کمک به بهبود مناسبات دوجانبه یا چندجانبه و تاثیرگذاری بر مذاکرات، مناقشات و چانهزنیهای مسوولان رسمی دولتی با یکدیگر است.
گسترش فرصتهای اقتصادی، ورود رقبای جدید، جدی و تازه نفس و پیچیدهتر شدن مناسبات اقتصادی در جهان امروز، سرنوشت و پرونده اقتصاد و تجارت را بیش از پیش به سیاست و دیپلماسی و روابط بینالمللی گره زده است. در این راستا مجیدرضا حریری، نایبرییس اتاق مشترک ایران و چین میگوید این موضوع بارها از سوی سیاستگذاران اقتصادی کشور بیان شده اما در حرف است. گویی هنوز مسائل اقتصادی کشور برای سیاسیون در اولویت قرار ندارد. مصداق این مطلب را در صحبت با مسوولان وزارت خارجه میتوانید مشاهده کنید. موضوع دیپلماسی اقتصادی از مهمترین اولویتهای سفرا باید باشد در حالی که ساختار دیپلماسی ما براساس سیاست تعریف شده است. وی ادامه داد: امکان دارد، عملکرد سیاسی ما در خارج از کشور کمکی به اقتصاد کند اما این امر نشاندهنده آن است که اولویت مسوولان دیپلماسی اقتصادی نیست. اگر نگاه کنید عمده ارتباطات سیاسی کشور ما با کشورهایی است که بحث اقتصادی در آن اصلا مطرح نیست و نمیتواند باشد.
وی افزود: به بیان دیگر جایگاه و اولویتهایی که ایران به کشورهای عربی یا امریکایلاتین میدهد بدین مفهوم است که اقتصاد و تجارت جایی ندارد و ارتباطات فوق عمدتا روی مسائل سیاسی متمرکز است. هر چند که نمیتوان اقتصاد و سیاست را دو مقوله جدا از هم در نظر گرفت ولی مشکل این است که سیاست جایگاه برتری نسبته به اقتصاد دارد.
نایبرییس اتاق مشترک ایران و چین نقش عمده بنگاههای بزرگ در تجارت اقتصادی کشور را مهم عنوان کرد و اظهار کرد: وجود بنگاههای بزرگ موجب شده است تا ما دیپلماسی تجاری را حس نکنیم؛ بهدلیل آنکه این بنگاهها عمدتا دولتی یا خصولتی هستند و اگر تسهیلات سیاسی و دیپلماسی در اختیار تجارت قرار گیرد صرفا به این بنگاههای بزرگ واگذار میشود. به گفته حریری شاکله صادرات و حدود 70درصد صادرات غیرنفتی ما از طریق همین بنگاههای بزرگ صورت میگیرد.
وی با اشاره به اینکه بخش خصوصی در دیپلماسی تجاری ایران حضور کمرنگ و گاهی نادیده گرفته میشود، افزود: برای توضیح این مطلب تجربه شخصی خودم را عرض میکنم، در سفرهایی که به همراه مقامات بلندپایه ایرانی حضور داشتم شاهد حضور کمرنگ بخش خصوصی و حتی نادیده گرفتن آن نیز بودهام. از سوی دیگر مذاکرات این سفرها در ساعات پایانی حضور ما در تشکیل میشود و تنها با صحبتهای اولیه طرفین و در نهایت مبادله کارت ویزیت ختم میشود.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر ماهیت این سفرها به گونهیی نیست که در بدو ورود نشستها و مذاکرات برگزار شود تا ما بتوانیم در روزهای آینده مباحث مطرح شده را پیگیری کنیم.
به گفته حریری سفرهای برونمرزی عمدتا به مواضع سیاسی مربوط میشود و در این راستا ضروری است دیپلماسی تجاری مورد تجدیدنظر قرار گیرد و در این مسیر اتاق بازرگانی به عنوان نهاد متولی بخش خصوصی کشور در تجارت فرامرزی باید برنامههای دیپلماسی تجاری خود را طراحی کند و از مقامات سیاسی نیز انتظار همکاری داشته باشد، به بیان دیگر اتاق بازرگانی باید برای پررنگتر شدن دیپلماسی اقتصادی فعالتر شود. نایبرییس اتاق مشترک ایران و چین با اشاره به اینکه ما در حوزههای مختلف تجاری با ضعفهای متعددی روبهرو هستیم، گفت: مشکل اصلی دیپلماسی تجاری ما این است که سیاستهای اقتصادی بر مبنای نگاه به بیرون پایهریزی نشده است. به بیان دیگر تولیدات قابل رقابت ما در بازارهای جهانی بسیار اندک است. ما عمدتا آنچه صادر میکنیم و میفروشیم مواد خام است.