گروه سیاسی| در چند سال اخیر حرفهایش به کام بسیاری خوش نیامده است. همان جریانی که با شعار حفاظت از انقلاب برای حذف رقیب سیاسی خود دست به دامن هر روشی شد، از وارد کردن اتهامات بدون ارایه سند و مدرک تا تخریب و روشهای دیگر. او اما در دل این جریان سر بلند کرد و از میان اصولگرایان برخاست اما اکنون رساترین صدای اصلاحطلبان در بهارستان است. علی مطهری بیشک یک اصولگراست اما حرفهایش عجیب بر دل اصلاحطلبان مینشیند. برای بسیاری به ویژه در میان گروهی که اظهاراتش را نمیپسندند او در زمره اصلاحطلبان قرار دارد اما حقیقت این است که علی مطهری همچنان روی برخی مواضع فرهنگی خود پایدار ایستاده است؛ مواضعی که در برخی موارد حتی میتواند انتقاد اصلاحطلبان را نیز برانگیزد. دلیل این رفتار مطهری را باید در جای دیگری جستوجو کرد. هر بار که او حرفهایی را بر زبان آورد که واکنش برانگیز شد یک دلیل و دغدغه را مطرح کرد و آن ضربهای بود که به انقلاب وارد میشد. فرزند یکی از اصلیترین چهرههای انقلاب امروز بیش از هر چیز نگران آینده انقلاب و نظام است و از همین رو تعارف را کنار گذاشته و با صراحت کلام همهچیز را بر زبان میآورد. او برخلاف
بسیاری مصلحت را در سکوت نمیداند. اکنون دیگر علی مطهری وقتی از تندروی سخن میگوید حتی به گذشتههای دور هم اشاره دارد، به روزهایی که خودش هم درقبال برخی تندرویها سکوت کرد، آنجا که طولانی شدن تسخیر سفارت امریکا را تندروی میداند یا آنجا که قتلهای زنجیرهای و بستن فلهای روزنامهها را برای تندرویها مثال میآورد. فرزند شهید مطهری امروز همفکران خود در جریان اصولگرایی را مقصر اصلی تندرویها در فضای سیاسی کشور میداند و معتقد است چهرههایی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی هم متوجه شدهاند در وضعیتی که امروز بر کشور حاکم شده حق با اصلاحطلبان است و از همین رو از جناح سیاسی خود فاصله گرفتهاند. علی مطهری میخواهد فرزند خلفی برای پدرش باشد و از همین رو اینبار هم مانند همیشه به عقاید و تفکرات پدرش چنگ میزند و در پاسخ به این سوال که آیا تندروی را میشود بخشی از انقلابیگری دانست، میگوید: اعتدال و میانهروی از توصیههای اسلام و قرآن است. آنچه برای ما اصالت دارد اسلام است نه انقلابیگری؛ لذا قبل از انقلاب هم ما صرفا دنبال انقلاب نبودیم بلکه دنبال انقلاب اسلامی بودیم. یکی از نقاط اختلاف برخی انقلابیون با شهید مطهری
در زمان رژیم گذشته همین بود که آنها میگفتند هدف ما انقلاب و سرنگونی شاه است حتی با اتحاد با کمونیستها و مجاهدین خلق، ولی ایشان میگفت مهمتر از سرنگونی شاه نظامی است که میخواهد بعد از شاه روی کار بیاید، هدف ما انقلاب مطلق نیست بلکه انقلاب اسلامی است و نمیتوانیم با کمونیستها و مجاهدین خلق متحد شویم چون هدف ما یکی نیست.
این پدیده که همه شخصیتها باید کوبیده شوند بیماری انقلاب ما است
مطهری در گفتوگو با عصر ایران به مساله تندروی و ضربههایی که میتواند به انقلاب بزند پرداخته است. او در جایی حتی تخریب شخصیتهای کشور را بیماری انقلاب ایران میداند و معتقد است حتی اگر رهبر انقلاب هم در جایگاه رهبری نبود امروز مورد هجمه قرار میگرفت. مطهری میگوید: تندروی همیشه بد است. از اول انقلاب تا امروز هم هرجا تندروی کردهایم به انقلاب ضربه زدهایم. از طولانی کردن تسخیر سفارت امریکا بگیرید تا قتلهای زنجیرهای و توقیف همزمان چندین روزنامه و ممانعت از اظهارنظر منتقدان و احکام سنگین قضایی برای منتقدان سیاسی و تحریک دشمن برای وضع تحریمهای اقتصادی و ایجاد بهانههای حقوق بشری برای دشمن و هر معترضی را فتنهگر خواندن، همه اینها به انقلاب ما ضربه زده است. نایبرییس مجلس در پاسخ به این سوال که بسیاری از نسل اولیهای انقلاب این روزها مورد هجمه قرار میگیرند یا مورد تکریم هستند و به نظر شما اگر افرادی مانند مطهری، بهشتی، رجایی و باهنر در فضای امروز حضور داشتند، مورد تکریم بودند یا مورد هجمه قرار میگرفتند، گفت: این پدیده که همه شخصیتها باید کوبیده شوند مگر ولیفقیه، در واقع بیماری انقلاب ما است. حتی اگر رهبر
انقلاب هم در مقام رهبری نبودند مورد هجوم واقع میشدند. قطعا شهدای بزرگ انقلاب هم اگر شهید نمیشدند مورد هجوم واقع میشدند. چون برخی معتقدند برای رسیدن به قدرت از هر وسیلهای میشود استفاده کرد. در واقع آفتی که امروز انقلاب ما دچار آن شده است آفت بیتقوایی و هواپرستی و کمشدن خلوص نیتهاست.
اصولگرایان مقصرند
مطهری در ادامه این گفتوگو اصولگرایان را مقصر تندرویهای این چند سال اخیر و ریشه آن را در برداشت غلط آنها از ولایت فقیه میداند و در پاسخ به این سوال که چه کسانی در تندرویهای این سالها مقصر هستند؟ اصلاحطلبان؟ اصولگرایان؟ احمدینژادیها، میگوید: بیشتر، اصولگراها مقصرند و یک ریشه آن برداشت غلط آنها از اصل ولایتفقیه و مقوله حفظ نظام و حساس نبودن نسبت به آزادی بیان و آزادی منتقد و مخالف و حقوق شهروندی است. ریشه دیگر آن قدرتپرستی است که برای آنکه رقیب سیاسی را از میدان به در کنند محدودیتها و محکومیتهایی برای او ایجاد میکنند که هرگز برای افراد گروه خود ایجاد نمیکنند و به اصطلاح رفتار دوگانه با گروه خود و گروه رقیب دارند. او در ادامه درباره دلیل نزدیکی چهرههایی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی به اصلاحطلبان میگوید: دلیل نزدیک شدن این افراد به اصلاحطلبان عاقل بودن و زنده بودن وجدان آنهاست، چون هیچ آدم عاقل و باوجدانی نمیتواند درباره تندرویهای سالهای اخیر قانع شود. اینها فهمیدهاند که در خیلی از موارد اختلافی، حق با اصلاحطلبان است و در سالهای گذشته هم به آنها ظلم شده است و اینکه اصلاحطلب را مساوی ضد انقلاب و فتنهگر بدانیم یک خطای بزرگ است. در واقع بسیاری از اصولگرایان در سالهای اخیر به انحرافات فکری و تندرویهای جریان سیاسی خودشان وقوف پیدا کردند. نایبرییس مجلس در پایان درباره آینده ایران و اینکه اعتدالگرایان یا تندروها دست بالا را خواهند داشت، گفت: بستگی به عملکرد و رفتار ما دارد. اگر نسبت به آسیبهایی که انقلاب ما دچار آن شده است بیتفاوت باشیم ممکن است انقلاب به دست تندروها بیفتد اما اگر هوشیار باشیم و مردم هم به موقع وارد صحنه شوند و بیتفاوت نباشند انقلاب در دست افراد عاقل و انقلابیون اصیل خواهد بود. قرآن میگوید: «انالله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.»