مشارکت مردمی را جایگزین مشارکت بخش خصوصی کنیم
گروه اقتصاد اجتماعی|
گذشته از اینکه تالابها به عنوان جاذبههای طبیعی و گردشگری قلمداد میشوند، در سراسر جهان معیشت حدود یک میلیارد نفر به همین تالابها وابسته است. بنابراین حفظ تالابها نه صرفا موضوعی محیطزیستی بلکه دارای ارزش و توجیهی اقتصادی است که میتواند در کنترل و مهار گسترش فقر در جهان موثر باشد. کشور ما با وجود داشتن 251 تالاب، از پتانسیل بالایی برای بهرهبرداری از این مواهب طبیعی برخوردار است؛ مواهبی که در نتیجه رشد جمعیت، تغییرات اقلیمی و برداشت بیش از حد بیش از هر زمانی در خطر نابودی قرار دارند. در همین رابطه و برای بررسی وضعیت تالابهای کشور با اسماعیل کهرم به گفتوگو نشستیم. اسماعیل کهرم، فعال محیطزیست که در سال 1987 دکترای بومشناسی خود را از دانشگاه ولز دریافت کرد، در حال حاضر به عنوان مشاور رییس سازمان محیطزیست مشغول به فعالیت است.
این احساس وجود دارد که بحث دریاچه ارومیه باعث کمرنگ شدن دیگر تالابهای کشور شده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
برنامههای تالابهای سازمان محیطزیست تمام تالابهای کشور را دربرمیگیرد. با این حال دریاچه ارومیه از آنجا که با پنج هزار کیلومتر مربع بزرگترین تالاب منطقه خاورمیانه محسوب میشود، از اهمیت و جایگاه ویژهیی برخوردار است و شاید با توجه به شرایطی که داشت، توجه بیشتری را طلب میکرد. با این حال، این به معنای بیتوجهی به دیگر تالابهای کشور نیست. به عنوان مثال، در مورد تالابی مانند تالاب هامون از آنجا که حوزه آبریز این دریاچه خارج از کشور قرار داشته و از طریق رودخانه هلمند در افغانستان تامین میشود، با تنگناها و محدودیتهایی مواجه هستیم و دست ما تا حدودی بسته است. در واقع در مسیر این رودخانه دو سد احداث شده است که کاهش میزان آب ورودی به این دریاچه را بهدنبال داشته و این مساله بیشتر از طریق دیپلماسی با کشورهای همسایه قابل پیگیری و حل و فصل است. این در حالی است که در خصوص دریاچه ارومیه بهاصطلاح ریش و قیچی در اختیار خود ماست. ما میتوانیم دریاچه ارومیه را با کاهش مصرف آب کشاورزی از طریق بهکارگیری سیستمهای بهینه آبیاری احیا بکنیم ولی در مورد دریاچه هامون این امکان وجود ندارد. به همین نحو، حیات تالاب گاو خونی
که از اهمیت بسزایی نیز برخوردار است، به زایندهرود بستگی دارد. اگر زایندهرود آب داشته باشد، این تالاب نیز متعاقبا احیاء خواهد شد. هر کدام از 251 تالابی که در کشور وجود دارد، به مانند اثر انگشت منحصر بفرد هستند و این طور نیست که مساله دریاچه ارومیه دیگر تالابها را تحتالشعاع قرار داده باشد. سازمان حفاظت از محیطزیست با قدرت مساله تالابهارا دنبال میکند اما این مساله زمانبر است و نمیتوان یک شبه ره سدساله را طی کرد. در همین رابطه باید به ارائه طرح تالابها به مجلس شورای اسلامی اشاره کنم که گونههای مختلف تالابهای کشور اعم از دایمی، فصلی، شور و شیرین در آن لحاظ شده و همگی تحت نظارت قرار میگیرند. اما اگر نقصانهایی وجود دارد، علت را باید در کمبود بودجه جستوجو کرد. ما مملکت وسیعی داریم با شمار زیادی تالاب که بسیاری از آنها برای مردم ناشناخته بوده و با مخاطرات و تهدیدهای بسیاری از جمله اضافه برداشت مواجهند.
یکی از مسائلی در خصوص تالابها مطرح میشود، مشارکت بخش خصوصی است. بهنظر شما چطور میشود این مشارکت را جلب کرد؟
من شخصا به مشارکت بخش خصوصی اعتقاد ندارم و بهنظر من بیشتر باید بر مشارکت مردمی تاکید کرد. به عبارت دقیقتر، مردم محلی و بهرهوران از این تالابها را در این مساله موثر میدانم. در واقع افرادی که از مواهب تالاب از جمله نی، ماهی، پرنده و خاک آن بهرهبرداری میکند، باید در فرایند حفظ تالابها دخالت داده شوند.
بهنظر شما آیا توسعه گردشگری که ایجاد مشاغلی جایگزین برای مردم و جامعه محلی را بهدنبال دارد، میتواند به کاهش برداشت از منابع تالابها منجر شود؟
جامعه محلی در صورتی از اضافه برداشت و تعرض به مواهب طبیعی دست خواهند کشید که به نحوی از این توسعه استفاده و بهره مالی بگیرند. به عنوان مثال، افرادی که در قالب توریست و گردشگر به این مناطق برده میشوند، باید به خرید تولیدات محلی از جمله محصولات خوراکی یا صنایع دستی اقدام کنند. در واقع، باید از طریق کوتاه کردن دست واسطهها، رابطهیی مالی را میان جامعه محلی و گردشگران ایجاد کرد که درآن افراد بومی از حضور گردشگران منتفع شده و نهایت علاوه بر کاهش برداشت خود از مواهب و منابع طبیعی، نفع خود را در حفاظت این منابع ببینند. این در حالی است که واسطهها اجازه ایجاد چنین شرایطی را نمیدهند زیرا نمیخواهند که کسی در سود با آنها شریک شود. در واقع سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باید در این زمینه پیشقدم شود و برای حذف واسطهها تورگردانی این گردشگران را برعهده گیرد. در کشور پاکستان این مساله عملی شد به این صورت که دولت از جوامع محلی در منطقه کوچالی خواست تا از شکار بیرویه پرندگان دست بردارند و در ازاء آن دولت به ساخت یک حمام اقدام کرد. بنابراینچنین اقداماتی باید از طرف سازمانهای دولتی صورت گیرد وگرنه بخش خصوصی و
تورگردانها فقط منافع خود را دنبال میکنند.
به تصویب طرح تالابها در مجلس شورای اسلامی اشاره کردید، رویکرد مجلس نهم نسبت به محیط زیست و هم-چنین نحوه تعامل آن با سازمان محیطزیست را چگونه ارزیابی میکنید؟
به سختی میتوان از واژه تعامل در خصوص نحوه مواجهه مجلس با سازمان محیطزیست استفاده کرد. گویا از دید مجلس نهم مسالهیی به نام محیط زیست در کشور وجود ندارد. در واقع مجلس شورای اسلامی به جای مساله محیطزیست، تمام توجه خود را به سازمان حفاظت محیطزیست معطوف کرده بود. به جای تقویت سازمان محیط زیست، تمام مدت با اتهامات واهی انرژی زیادی را از سازمان محیطزیست میگرفتند. در واقع مجلسی که قرار بود به حمایت از سازمان محیطزیست بپردازد، تمام توان خود را به کوبیدن این سازمان اختصاص داده بود. امید ما به مجلس دهم است که با توجه به اهمیت و اولویتی که در شعارهای نمایندگان لیست امید به مقوله محیطزیست دیده میشد، شاهد توجه بهتر و بیشتر به مقوله محیطزیست و همچنین همراهی بیشتر میان مجلس و سازمان محیطزیست باشیم.
بزرگترین چالش محیطزیست در سال 95 را چه میدانید؟
فقدان امکانات، کمبود بودجه و نیروی انسانی از جمله چالشهایی است که سازمان محیطزیست در سال 95 برای انجام رسالت خود با آن مواجه است. با این حال، سه مساله را میتوان چالشهای اصلی سازمان محیطزیست در سال جاری دانست. مساله آب هرچند به وزارت نیرو مربوط میشود ولی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و از اولویتهای سازمان محیطزیست در سال 95 محسوب میشود. بعد از آن باید به مساله خاک توجه ویژهیی داشته باشیم زیرا که کشور ما در حال حاضر در بین سه کشور اول دنیا از لحاظ نرخ فرسایش خاک قرار دارد. همچنین از مساله نابودی جنگلها نیز نباید غافل شد که یکی از عوامل فرسایش خاک محسوب میشود.
از نظر شما، بزرگترین دستاورد سازمان محیطزیست را در سال 94 چه بوده است؟
بهتر شدن وضع دریاچه ارومیه به نظر من بزرگترین دستاورد سازمان محیطزیست در سال 94 محسوب میشود. همانطور که مستحضر هستید، تمام پهنههای دریاچه ارومیه را آب گرفت که با بازگشت فلامینگوها نیز همراه شد. امری که کسی آن را باور نمیکرد تا وقتی که عکاسی در تیرماه 94 عکسی را ثبت کرد که اجتماعی از حدود 3 یا 4هزار فلامینگوها را نشان میداد که دستاورد بسیار بزرگی بود.