خوددرمانی ایرانی‌ها به خاطر دسترسی آسان به دارو

۱۳۹۴/۰۶/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۷۹۱۰

بودجه سالانه دولت برای درمان اعتیاد، 30میلیارد تومان است

گروه غذا و دارو پریسا هاشمی- علی اسدی

اعتیاد و وابستگی دارویی، یکی از معضلاتی است که نظام سلامت کشور را تهدید می‌کند. اما این تهدید وقتی توامان می‌شود که با معضلی دیگر، هم‌افزایی داشته باشد. یک پنجم ایرانی‌ها دچار افسردگی هستند و بسیاری از آنها به خوددرمانی روی می‌آورند. این خوددرمانی، باعث می‌شود که مصرف‌کنندگان داروهای ضدافسردگی، به این داروها وابستگی پیدا کنند و البته این تمام ماجرا نیست؛ وابستگی و اعتیاد دارویی، خود عاملی است که سبب ایجاد افسردگی می‌شود. این یعنی اعتیاد و افسردگی، دور باطلی را ایجاد کرده‌اند که سلامت ایرانی‌ها را به خطر انداخته است.

به سراغ دکتر پرویز افشار، معاون مقابله با عرضه و امور بین‌الملل ستاد مبارزه با مواد مخدر می‌رویم تا از او بپرسیم که چه عواملی این دور باطل را ایجاد کرده است. دفترش در طبقه نهم ستاد است و رنگ و بوی سادگی دارد. آرام و شمرده شمرده حرف می‌زند و با حوصله توضیح می‌دهد. نگران است، چراکه اعتقاد دارد دسترسی آسان به داروهای ضدافسردگی، به خوددرمانی دامن زده است و این مساله، به سادگی حل نخواهد شد.

***

مصرف سالانه داروهای اعتیادآور در ایران چقدر است؟ باتوجه به اینکه اعلام می‌شود، یک‌پنجم ایرانی‌ها مبتلا به افسردگی هستند، تجویز این داروها افزایش یافته است. چگونه می‌توان این تجویز را کاهش داد؟

قبل از آنکه به بحث دارو بپردازم، باید بگویم اکثر موادی که در کشور سوءمصرف می‌شوند، قبل از اینکه به‌عنوان موادمخدر یا محرک شناخته شوند، جنبه دارویی داشتند. کلمه «نارکوتیک»، گرفته شده از کلمه «نارکان» است که در زبان یونان باستان به معنای سم- داروست. یعنی دارویی که برای تسکین آلام، بیهوشی، بی‌حسی و اثرات ضددردی استفاده می‌شده، چون مورد سوءمصرف قرار گرفته و بدن نسبت به آن تحمل پیدا کرده، درنهایت معضلات و بیماری‌هایی را ایجاد کرده و تبدیل به یک سم شده است. درمورد سایر مواد دارویی هم که اکنون مورد سوءمصرف قرار می‌گیرند، همین مساله ساری و جاری است.

میزان اختلالات روانی در مملکت ما باتوجه به وضعیت موجود، متوسط رو به بالاست. طرح پیمایش ملی بررسی اختلالات روانی در کشور نشان می‌دهد که افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانی شیوع دارند. بخشی از ساماندهی و درمان اختلالات روانی، درمان دارویی آنهاست و باید این درمان دارویی وجود داشته باشد. کما اینکه در کنار درمان دارویی، مداخلات روانشناسی، روان‌ درمانگری، مشاوره خانواده، شناخت درمانی و بعضی امکانات دیگر باید برای درمان اختلالات روانی، به اندازه کفایت موجود باشد. در پیشگیری از اختلالات روانی هم سر و ته قضیه تنها مربوط به مشاوره و روان درمانی نیست. خیلی اتفاقات باید بیفتد، در سبک زندگی افراد، در محیط خانواده که انسان به سمت اختلالات روانی نرود. فشارهای اجتماعی، بیکاری، دوران گذار، دورانی که بعد از یک بحران اجتماعی اتفاق می‌افتد، جزو عوامل مستعد‌کننده این اختلالات است. در دوران جنگ و بحران هم برخی اختلالات روانی، مثل PTSD که ما به آنها موج گرفتگی می‌گوییم، اتفاق می‌افتند. یکسری حملات پانیک هست که بعد از یک اتفاق ناگوار یا ناگهانی برای فرد اتفاق می‌افتد و حملات شدید اضطرابی به فرد وارد می‌کند. عوامل محیطی در ابتلای فرد به اختلالات روانی بسیار موثر هستند.

بعد از آنکه اختلالات روانی به‌وجود آمد، درمان دارویی را باید به‌عنوان یک برگ برنده در درمان آن همراه خود داشته باشیم. درمان دارویی یکی از عوامل موثری است که انحصارا توسط روانپزشکان باید تجویز شوند.

چند اتفاق افتاده که باعث شده این داروها که مصرف درمانی دارند، تبدیل به یک تیغ دو لبه شده و بلای جان افراد شوند. یکی خودسری و خوددرمانی کسانی است که اختلالات روانی دارند. کسی که دچار افسردگی یا اضطراب است یا مبتلا نیست اما علائم آن را دارد، با الگو‌گیری از فرد دیگری که وضعیتش، نسبتا با فرد مشابه است، اما ممکن است اختلال روانی دیگری داشته باشد، اقدام به خوددرمانی می‌کنند. درحالی که علائم بسیاری از اختلالات روانی شبیه هم هست و برای تشخیص آن حتما باید به پزشک مراجعه شود.

بحث دیگر، دخالت‌های غیرمجاز پاره‌یی از افراد در درمان است. یعنی تعدادی از غیرمتخصصان یا پزشکان حیطه‌های دیگر علاوه بر درمان بیماری‌های جسمی افراد، تا علائم کم‌خوابی، افسردگی یا اضطراب را در افراد می‌بینند، شروع می‌کنند به درمان اختلالات روانپزشکی که معمولا با دوز و میزان نامناسب دارو شروع می‌شود، چون دوز پایین است و نتیجه ‌حاصل نمی‌شود، بیمار به‌صورت خودسرانه دوز دارو را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که وابستگی ایجاد شود.

آمارهایی که در کشور وجود دارد، حاکی از آن است که میزان مصرف خودسرانه دارو در کشور خیلی بالا نیست. اما شیوع اعتیاد در کشور متوسط رو به بالاست. چیزی حدود یک‌میلیون و 350هزار معتاد داریم. اینها اکثرا مواد سنتی مثل هروئین و تریاک مصرف می‌کنند. نزدیک به 26درصد آنها شیشه مصرف کرده و رقمی حدود 10درصد حشیش مصرف می‌کنند. البته مصرف چند ماده‌یی هم وجود دارد، یعنی کسی ممکن است هم شیشه و هم هروئین مصرف کند. آن چیزی که مهم است، این است که یک همبودی یا همراهی قابل‌توجهی میان اختلالات روانی و سوءمصرف مواد وجود دارد. یعنی شیوع اختلالات روانی در معتادان بالاست همچنین احتمال آنکه کسانی که اختلالات روانی دارند، دچار سوءمصرف مواد شوند، بالاتر است. این موضوعی کاملا اثبات شده است و برای ما علامتی هشدار‌دهنده محسوب می‌شود. در کشوری که شیوع اعتیاد در آن متوسط رو به بالاست، به‌خوبی باید به درمان اختلالات روانی بپردازیم، چون کسانی که مبتلا به این اختلالات هستند اگر درمان نشوند، مشتریان آینده موادمخدر خواهند بود و به معتادان اضافه می‌شوند. آنگاه دو مشکل عمده وجود خواهد داشت؛ سوءمصرف مواد و شیوع اختلالات روانی که هر دو به درمان نیاز دارند. انسجام و همبودی بین اختلالات روانی و سوءمصرف مواد به قدری بالاست که کارشناسان می‌گویند، هروقت معتادی را دیدید، حتما به‌دنبال اختلالات روانی در او باشید و بالعکس، هروقت کسی با اختلالات روانی دیدید، حتما کنکاش کنید که او سوءمصرف مواد به‌صورت وابستگی یا تفننی دارد یا ندارد.

چه مقدار دارو در حال حاضر استفاده می‌شود که اعتیادآور است؟

داروهایی که در کشور وجود دارند و شامل سوءمصرف می‌شوند، در چند طبقه مهم قرار می‌گیرند. از داروهای نارکوتیک که ریشه مرفینی و تریاک دارند، ترامادول، دیفنوکسیلات و استامینوفن کدئین بیشترین سوءمصرف را دارند. متادون نیز از داروهای پرمصرف است که در درمان اعتیاد به هروئین استفاده می‌شود، اما خود نیز ممکن است سوءمصرف شود.

آیا متادون برای اختلالات روانی هم تجویز می‌شود؟

خیر. در درمان اختلالات روانی مصرفی ندارد و تنها برای کسانی که هروئین یا تریاک را در درازمدت مصرف می‌کنند، تجویز می‌شود. اینها را با دوز معادل متادون درمان می‌کنند. متادون دارویی «لانگ اکتینگ» است. یعنی اگر مواد را باید هر دو ساعت یک‌بار مصرف کنند، اما مصرف متادون هر 24ساعت یک‌بار است. این کار باعث می‌شود که بتوانند کارهای روزمره خود را انجام دهند.

ترامادول یک داروی ناکوتیک است، با اثر متوسط. بیشتر در تسکین دردهای ارتوپدی و عضلانی و اسکلتی استفاده می‌شود. یافته‌های ما حاکی از آن است که حداکثر 5درصد از ترامادول مصرفی در کشور، توسط پزشکان تجویز می‌شود. باقی مصرف، به‌صورت خودسرانه برای تسکین درد توسط افراد مصرف می‌شود. این کار عوارض جدی دارد. باعث مسمومیت‌ها و سمیت‌های کبدی می‌شود. باعث تشنج‌های مقاوم به درمان می‌شود. در زنان باردار باعث ناهنجاری‌های جنینی کاملا بارز و واضح می‌شود. تلاش ما این است که مصرف آن را در کشور به حداقل برسانیم و این کار در حال انجام است.

پس چرا در داروخانه‌ها به‌راحتی به فروش می‌رسد؟

قاعده امر این است که داروخانه‌ها به‌راحتی دراختیار نگذارند. این دارو باید با نسخه تحویل بیمار شود. اما اکنون به‌راحتی دراختیار قرار می‌گیرد. پیشنهاد ما این بوده که این دارو یا حذف شود یا به‌عنوان یک خدمت بیمارستانی با نظارت پزشک تجویز‌کننده آن هم به مدت محدود 5 تا 7روزه دراختیار بیماران قرار بگیرد.

یعنی مصرف بیشتر به اعتیاد منجر می‌شود؟

توصیه نمی‌شود که بیشتر از دوره کوتاه‌مدت مصرف شود. هرچه مدت مصرف بیشتر شود، احتمال اعتیاد و وابستگی بالاتر می‌رود. مصرف بیشتر این دارو باعث ایجاد تحمل در بدن می‌شود و بیمار دوز را تا جایی بالا می‌برد که اعتیاد ایجاد شده و بازگیری بسیار سخت می‌شود.

دیفنوکسیلات دارویی است که بیشتر برای افرادی که دچار اسهال بودند استفاده می‌شد. الان این موضوع درمان‌های علمی جایگزین دارد.

استامینوفن کدئین هم یک داروی ضددرد است. البته خطرش از ترامادول کمتر است. اگر افراد به‌خاطر استفاده از کدئین، استامینوفن کدئین مصرف کنند، بیشترین صدمه را از استامینوفن خواهند دید چون باعث ایجاد مسمومیت شدید کبدی می‌شود.

یکی از مهم‌ترین داروهایی که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، ریتالین است. ریتالین از دسته داروهای محرک است. کاربرد علمی و تخصصی آن درمان کودکانی است که بیش‌فعالند یا کاهش تمرکز و توجه دارند. اما متاسفانه این دارو که یک داروی کاملا داروخانه‌یی و تحت کنترل است و باید حتما با نسخه توزیع شود، به‌راحتی در دسترس است و افراد از آن سوءاستفاده می‌کنند. دو گروه از این دارو استفاده می‌کنند؛ یکی دانشجویان که به‌عنوان قرص شب امتحان برای افزایش تمرکز، ایجاد کم‌خوابی و مطالعه بیشتر آن را مصرف می‌کنند.

گروه دیگر خانم‌ها هستند. در کلوب‌های ورزشی و در آرایشگاه‌های زنانه این‌گونه تبلیغ می‌شود که این دارو موجب افزایش تمرکز شده، باعث می‌شود در کانون توجه قرار بگیرید، اشتها کم می‌شود، لاغر می‌شوید و باعث تناسب اندام می‌شود. به همین علت خانم‌ها به سمت مصرف ریتالین یا آمفتامین‌ها می‌روند.

گروه بعدی که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند داروهای روانپزشکی‌اند. خود اینها به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته ضدافسردگی‌ها و دسته بنزودیازپین‌ها. دسته دوم مثل دیازپام، کلورازفام است. ضدافسردگی‌ها هم شامل آمیتریتلین، نورتلیپتلین و غیره است.

گرچه شیوع سوءمصرف مواد دارویی با مصرف دوگانه در مقایسه با شیوع اعتیاد درکشور بالا نیست، اما وجود آن حکایت از یک واقعیت مهم دارد و آن اینکه افراد مبتلا به اختلالات روانی به خوبی دچار غربال‌گری و پوشش قرار نمی‌گیرند و در نتیجه، برای پوشاندن علائم روانی خود به مصرف خودسرانه این داروها پناه می‌برند. لذا توصیه جدی ما این است که براساس پیمایش ملی بهداشت روان کشور توجهی جدی به بحث اختلالات روانی شود. بحث‌های پیشگیرانه را به خوبی رعایت کنیم و هم بیماریابی را.

اتفاقی که در وزارت بهداشت درحال وقوع است، ادغام برنامه‌های بهداشت روان در برنامه‌های شبکه یا پزشک خانواده یا طرح تحول سلامت است. اگر این کار به خوبی انجام شود و افراد در نقاط مختلف کشور دسترسی به خدمات بهداشت روان، اعم از درمان‌های دارویی و غیردارویی داشته باشند، سوء‌مصرف این مواد به حداقل خواهد رسید.

هزینه تولید داروهای اعتیادآور، در سال چقدر است؟

هزینه تولید داروهای روانپزشکی، درکشور ما خیلی زیاد نیست. چون دانش آن بومی است. بخشی از داروها مثل بنزودیازپین‌ها درکشور تولید می‌شوند و به همین علت قیمت آنها بسیار پایین است. اما پاره‌یی از آنها مانند ریتالین، عمدتا وارداتی‌ هستند یا مواد اولیه آنها وارد می‌شود. هزینه اینها بالاتر است. هزینه تولید این مواد خیلی مهم نیست. هزینه درمان سرسام‌آور خواهد شد. یعنی اگر فرد وابستگی پیدا کند به این دارو‌ها محرک و ریتالین هزینه درمان بسیار بالایی را متحمل خواهد شد. چراکه این داروها، برخلاف داروهای ناروتیک، درمان جسمی ندارند. نمی‌شود با متادون یا... سم‌زدایی کرد.

درمان داروهای محرک طولانی است و بین 6 تا یک‌سال طول می‌کشد. این درمان مبتنی بر روان‌درمانی، خانواده درمانی، شناخت‌درمانی و مداخلاتی مانند پاداش مشروط است. چون این مداخلات بسیار زمان‌بر هستند و توسط متخصصین انجام می‌شوند، هزینه بالایی دارند.

به‌طور تقریبی، یک فرد باید چه مبلغی را برای درمان در یک ماه هزینه کند؟

در زمینه درمان‌های مرتبط بر شیشه، حداقل ماهی یک تا یک‌ونیم میلیون تومان باید هزینه مشاوره بشود. این درمان سم‌زدایی ندارد چون شیشه وابستگی جسمی ندارد. جز در مواردی از اختلالات روانی خاص مانند سایکوز و پارانویا که در آن فرد باید یک تا دو روز دارو مصرف کند، در 95درصد موارد درمان اینها مبتنی بر اعمال روانشناختی است. این را مقایسه کنید با موادی چون ترامادول، دیفلوکسینات، یا مواد مخدر سنتی که هزینه درمانشان ماهیانه چیزی درحدود 100هزارتومان است. یعنی درمان شیشه، هزینه‌یی درحدود 10برابر درمان سایر مواد روانگردان و اعتیادآور دارد. مواد دیگر مثل بنزودیازپین‌ها مراکز درمانی مخصوص ندارند. وابستگان به دارو معمولا به روانشناسان محترم رجوع می‌کنند و روانشناسان نیز با روان‌درمانی و کم‌کردن دوز دارو و جایگزین کردنش با داروهای دیگر، این اعتیاد را درمان می‌کنند. وابستگی به این دسته داروها درکشور زیاد نیست.

این درمان چقدر در ماه هزینه دارد؟

هزینه درمان وابستگی به بنزو دیازپین‌ها، چیزی فی‌مابین مواد سنتی و صنعتی است. یعنی رقمی در حدود 200هزارتومان در ماه باید برای این درمان هزینه شود. دوره آن‌ هم طولانی نیست. اگر افراد همکاری خوبی با پزشک معالج داشته باشند، ظرف حدود 2ماه می‌توانند دوز مصرفی دارو را کم کنند و به حد قابل قبولی برسانند.

پس می‌توان گفت به این علت که داروهای اعتیادآور ارزان هستند، مردم بیشتر به سمت خوددرمانی با این داروها می‌روند.

قیمت فاکتور خیلی مهمی نیست. داروهای دیگری هم هستند که قیمت پایین دارند اما مورد سوءاستفاده قرار نمی‌گیرند. چند عامل باعث سوءاستفاده از یک دارو با مصرف شایع می‌شود: اول اینکه احتمالا فرد به این مواد نیازمند است اما نیاز او کشف نشده است. یعنی فرد اختلالات روانی دارد و برای درمان آن به این مواد پناه می‌برد. عامل دیگر این است که فرد به ماده‌یی اعتیاد دارد و برای جبران عوارض آن ماده دیگری را مصرف می‌کند. به عنوان مثال برای جبران کم‌خوابی، به سراغ مصرف بنزودیازپام می‌رود. لذا درشیوع سوءمصرف مواد، فاکتورهای مختلفی دخیل است و تنها یکی از آنها قیمت است.

اما مهم‌ترین علت آن، در دسترس بودن و امکان تهیه بدون نسخه پزشک است.

بله، مهم‌ترین علت آن این است که دسترسی افراد به موادی که می‌خواهند مصرف کنند، چه دارویی و چه غیردارویی آسان است. سخت‌گیری‌ها کم است و به همین علت سوءمصرف رواج دارد. در برخی از کشورها، اگر فرد بخواهد بنزودیازپین مصرف کند، حتما باید به پزشک مراجعه کند، پزشک این دارو را تجویز کند و اسمش در سامانه‌یی مخصوص ثبت شود. اگر در این کشورها کسی داروهای اعتیادآور همراه داشته باشد، حتما باید نسخه ارائه کند یا اسمش در سامانه مورد نظر موجود باشد. در کشور ما این مساله خیلی کمرنگ است.

آیا بیمه‌ها هزینه درمان اعتیاد به این داروها را تقبل می‌کنند؟ گویا هزینه خدمات روان‌درمانی و مشاوره تحت پوشش بیمه‌ها نیست.

مساله پوشش بیمه‌یی خدمات درمان اعتیاد، نزدیک به یک دهه توسط فعالان درمان اعتیاد دنبال می‌شد. در سال92 برای نخستین‌بار موفق شدند در اعتبارات سازمان بیمه سلامت، مبلغ 225میلیارد ریال یعنی 22.5میلیارد تومان با مصوبه هیات دولت، بودجه به درمان اعتیاد اختصاص بدهند. این مبلغ قرار بود از طریق ایجاد پوشش بیمه‌یی خرج درمان اعتیاد معتادین شود. متاسفانه در سال92، آیین‌نامه مرتبط با این موضوع تدوین نشد. سال93 مجددا 30میلیارد تومان به این امر اختصاص پیدا کرد. اما آیین‌نامه‌یی که در این سال نوشته شده بود، درمان اعتیاد را به گروه‌‌های پرخطری مانند زنان و کودکان و صرفا از طریق ارائه خدمت توسط مراکز دولتی محدود کرده بود. این درحالی است که مراکز دولتی، تنها 3درصد از مراکز ترک اعتیاد کشور را به خود اختصاص می‌دهند. 97درصد درمان روی دوش بخش خصوصی است. لذا در سال93، کمتر از 5درصد این مبلغ 30میلیارد تومان جذب شد.

در سال94 نخستین اقدامی که من انجام دادم، امضای تفاهمنامه‌یی با سازمان بیمه سلامت بود که بودجه سال94 که دقیقا 30میلیارد تومان است، به بحث درمان معتادین، بدون محدودیت سنی اختصاص داده شود و تسری پیدا کند به تمام مراکز ترک اعتیاد دولتی و خصوصی که از وزارت بهداشت یا سازمان بهزیستی کشور مجوز دارند. دستورالعمل اجرایی این امر تدوین شده، با حضور سازمان‌های عضو به بحث گذاشته شده، توافق حاصل شده و به زودی ابلاغ خواهد شد.

خدمات بیمه‌یی که به بیماران ارائه می‌شود، شامل خدمات بیمه پایه، یعنی سرپایی و خدمات بستری است. خدمات بستری آن دسته از خدماتی است که بیشتر توسط بخش روانشناسی دانشگاه‌ها ارائه می‌شود. خدمات سرپایی هم همان خدماتی را شامل می‌شود که معتادین در این 5700 مرکز ترک اعتیاد کشور برای درمان اعتیاد به مواد سنتی و محرک دریافت می‌کنند.

خدمات‌درمانی اعتیاد اقامتی مثل کمپ‌ها متاسفانه تحت پوشش بیمه قرار نگرفته‌اند. چراکه مصوبه دولت در مورد بیمه پایه و خدمات بستری صراحت دارد. اما ما درحال فعالیت هستیم تا بتوانیم برای سنوات آتی، بحث خدمات اقامتی را هم در این مصوبه بگنجانیم.

تعرفه مورد پذیرش بیمه، براساس تعرفه‌های بخش دولتی است. یعنی مراکز خصوصی اگر بیمار را می‌پذیرند، باید براساس تعرفه دولتی او را درمان کنند. سامانه‌یی ملی نیز ایجاد شده که در آن مراکز مجاز درمان اعتیاد ثبت شده‌اند و این مراکز می‌توانند خدمات ترک اعتیاد را تحت پوشش بیمه به مراجعین ارائه کنند.

اتفاقا حسن بیمه این است که خدمات مشاوره‌یی شامل مشاوره و روان‌درمانی، چه برای معتادین به مواد سنتی و چه مصرف‌کنندگان شیشه و مواد محرک صنعتی را پوشش می‌دهد و این در آیین‌نامه امسال آمده است.

این دستورالعمل چه وقت اجرایی خواهد شد؟

مراحل تدوین این دستورالعمل تمام شده، در بین سازمان‌های ذی‌ربط شامل بیمه‌های درمانی، ستاد مبارزه با مواد مخدر، سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت و وزارت تعاون و کار به بحث گذاشته شده و نهایی شده است. منتظر هستیم که شورای عالی بیمه و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آن را ابلاغ کند. آیین‌نامه به محض ابلاغ لازم‌الاجراست. یعنی در طول سال94 این بودجه جذب خواهد شد.

مساله دیگری هم وجود دارد و آن این است که نگهداری یک کمپ 50 نفره، پرسنل زیادی نیاز دارد و هرچند که هزینه‌ها به دلیل تعداد بیشتر معتادان سرشکن می‌شود اما با پرسنل بیشتر در واقع کل هزینه هم بالا می‌رود.

کاملا درست می‌فرمایید. نگاه ما باید علمی باشد و پرسنل درمانی به تعداد کافی باید وجود داشته باشد، اما عمده مراکز درمانی-اقامتی ما، از درمان‌های پرهیزمدار یا به اصطلاح

abstinence-oriented است. درمان دارویی آنچنان ندارند و هزینه‌های دارویی‌شان کم است. علاوه بر این از افراد داوطلب استفاده می‌کنند و همین طور از درمان‌های غیر دارویی 12 قدمی و امثال آن استفاده می‌کنند و عمده افرادی که آنجا کار می‌کنند، خودشان قبلا مصرف‌کننده موادمخدر بوده‌اند که الان درمان شده‌اند.

به این دلیل در این کمپ‌ها هزینه دارو و درمان‌های دارویی خیلی بالا نیست. بیشترین هزینه‌یی که در آنجا هست، هزینه خوراک و نگهداری روزانه است و در کنار آن هزینه فضا و مکان و هزینه‌های بهداشتی. مثالی می‌زنم. غذایی که برای 300 نفر تهیه می‌شود هزینه‌اش 3برابر غذایی که برای 100 نفر تهیه می‌شود نیست، بلکه مثلا حدود 2برابر است، چون هزینه آشپز و مواد اولیه کم می‌شود اما باز هم من کاملا معترف هستم که این یارانه‌ها پایین است اما بضاعت ما بیشتر از این نیست و اگر بخواهیم پوشش بیشتری ایجاد کنیم، معتقدم با این بودجه‌های پایین به جایی نمی‌رسیم. فکر می‌کنم باید به همان بحث ابتدایی‌مان اشاره کنم که ما باید در سنوات آتی درمان‌های اقامتی در داخل کمپ‌ها را هم ببریم زیر پوشش بیمه‌ها. چون اعتبارات بیمه‌یی که به ما داده می‌شود، رقم قابل توجهی است. مثلا برای معتادان کم بضاعت، حدود 30میلیارد تومان در بیمه اعتبار در نظر گرفته شده است. کل اعتبارات ستاد در سال حدود 120 تا 130میلیارد تومان است که البته در مبادی مختلفی هزینه می‌شود. بخش امنیتی، بخش انتظامی، بخش پیگیری اطلاعاتی، بخش درمان، کاهش آسیب، اشتغال، حرفه‌آموزی. هزینه‌های گزاف پیشگیری را هم داریم که مخاطبش یک جمعیت چند 10میلیونی آموزش‌وپروش و دانشگاه‌هاست.

مشاهده صفحات روزنامه