سايه جنگ روي بورس
حدود 13 روز از آغاز تنش نظامي ايران و اسراييل مي گذرد و در اين مدت شاهد نوسان سنگين در بازارهاي مالي دنيا بوديم؛ اما بازارهاي مالي در ايران به علت تعطيلي موقت نوسان چنداني را تجربه نكردند. بورسهاي جهاني طي روزهاي اخير نوسان منفي را تجربه كردند ولي بورس تهران تعطيل بود و كارشناسان عقيده دارند پس از بازگشايي شرايط نسبتا قابل قبولي خواهد داشت.

حدود 13 روز از آغاز تنش نظامي ايران و اسراييل مي گذرد و در اين مدت شاهد نوسان سنگين در بازارهاي مالي دنيا بوديم؛ اما بازارهاي مالي در ايران به علت تعطيلي موقت نوسان چنداني را تجربه نكردند. بورسهاي جهاني طي روزهاي اخير نوسان منفي را تجربه كردند ولي بورس تهران تعطيل بود و كارشناسان عقيده دارند پس از بازگشايي شرايط نسبتا قابل قبولي خواهد داشت.
شوكهاي ژئوپليتيك تاثير مستقيم و عميقي بر بازار سرمايه ايران دارد و هر شوك ميتواند شرايطي جديد براي بازارها پديد سازد. طي روزهاي اخير و به واسطه حمله نظامي اسراييل به ايران و پاسخ و ديده شدن ابعاد وسيع و پيچيده از آن شاهد يك شرايط جديد بوديم. در اين شرايط نه تنها رفتار شاخص كل بورس تهران تغيير ميكند بلكه صنايع مختلف بسته به جايگاه، زنجيره ارزش، ميزان صادرات و آسيبپذيري در برابر تحريم يا شوك ارزي، سرنوشت متفاوتي پيدا ميكنند؛ البته بورس تهران به واسطه جنگ، تعطيلي حدود دو هفتهاي را تجربه كرده و احتمالا از شنبه شاهد بازگشايي موقت و آرام آرام بازار باشيم.
بورس تهران هميشه نسبت به تحولات ژئوپليتيك حساس بوده اما در شرايط جنگي، اين حساسيت به بالاترين درجه خود ميرسد. ريسكهاي غيرقابلپيشبيني ناشي از حملات موشكي، تعرض به زيرساختها، ناامني حمل و نقل، بستن تنگههاي حياتي، تهديد حملات سايبري، سرمايهگذاران را به سمت رفتارهاي تدافعي سوق ميدهد. در اين شرايط معمولا شاهد خروج نقدينگي يا عقبنشيني سنگين حقيقيها و حتي حقوقيها در بازار خواهيم بود كه افزايش فروش را در پي خواهد داشت. در معناي سادهترين اولين قرباني بحران ژئوپليتيك، اعتماد عمومي به بازار و گريز سرمايهگذاران از بورس خواهيم بود.
تهديد يا فرصت صنايع
برخي از صنايع از حمله پتروشيمي، فلزات اساسي و معدنيها كه عمدتا داراي صادرات به كشورهاي منطقه يا شرق آسيا هستند در زمان جنگ و بحرانهاي جنگي با دو مسير كاملا متفاوت روبه رو هستند. از يكسو افزايش نرخ ارز ناشي از شوك ارزي و خروج سرمايه ميتواند سودسازي ريالي شركتهاي صادرات محور را تقويت كرده و ارزش دارايي دلاري آنها را تقويت سازد، همين عامل در كوتاهمدت و به صورت موقت نمادهاي فولاد، فملي، فارس و شستا را افزايش دهد.
در سوي ديگر ماجرا، جنگ و ناامني در مسيرهاي حمل و نقل و بسته شدن بنادر و تنگههايي ميتواند نقض قراردادهاي بيمه و حمل، احتمال قطع خطوط اعتباري بانكي و تشديد تحريمها ميتواند در برخي از موارد صادرات را عملا غيرممكن سازد يا در صورت ادامه صادرات هزينههاي بسيار سنگيني خواهد داشت و درنتيجه صادرات به جاي سودسازي با زيانسازي همراه ميشود. در اصل در اين شرايط صادرات مزيت صادراتي خود را از دست ميدهد و معناي چنداني در پي نخواهد داشت.
كارشناسان عقيده دارند كه اگر بحراني كه داريم تجربه ميكنيم از جنس محدوديتهاي لجستيكي باشد، جايي براي ارزآوري صناعي مثل پتروشيمي و فلزات نخواهد ماند. اما اگر فقط بازار متلاطم باشد و مشتريان خارجي هنوز سفارش بدهند، سود ريالي بالا ميرود اما فقط تا زماني كه صادرات ادامه داشته باشد.
واكنش صنايع
قيمت نوسان در چند روز گذشته نوسان بسيار زيادي داشت و حتي در برههاي شاهد كاهش 7 درصدي قيمت نفت بوديم كه اين موضوع ميتواند بر روي صنايع و شركتهاي پالايشي تاثير بگذارد.
دادههاي سالهاي اخير خصوصا بعد از تحريمهاي نفتي امريكا عليه ايران و پس از تشديد تنش در تنگه هرمز كه نشان اين موضوع است و گروه پالايشي همواره در چنين مقاطع، برگ برنده بورس تهران بوده است. پالايشيها بهواسطه اختلاف نرخ خوراك و فروش فرآورده، معمولا سود غيربرنامهريزي شده شناسايي ميكنند. همچنين نيروگاهها و شركتهاي وابسته به گاز ميتوانند در صورت افزايش نرخ ارز و تعرفههاي جديد راه سودسازي جديدي داشته باشند؛ اما نكته اساسي اينجاست كه با تشديد قطعي گاز يا اختلال و سهميهبندي براي نيروگاههاي وابسته خوراك طبيعي گاز كاهش توليد با توقف مواجه خواهد شد.
صنايع ريسك پذير در يك نگاه
به واسطه شرايط جنگي صنايعي چون خودرويي، بانك و ساختمان در ليست صنايع سودساز اما ريسك پذير قرار ميگيرند. گروه خودرويي از منظر ساختار مالي و شرايط قرارگيري همواره جزو نخستين قربانيان بحرانهاي ژئوپليتيك بوده است. اين گروه به واسطه دستكاري و دخالت، همچنين واردات قطعات، تامين ارزي و امثال اين موارد به خارج از كشور وابسته است و هرگونه قطع همكاري فني، مسدود شدن بانكي و شرايط اينچنيني ميتواند توقف خطوط مونتاژ را در پي داشته باشد. البته صنايع خودرويي در كشور تحريم هستند اما نبايد از تاثير جنگ روي آن غافل شد. با شروع تحريمها در اولين مرحله نظام بانكي كشور در ليست تحريمها و محدوديت دسترسي به نقل و انتقالات بينالمللي قرار گرفت و در شرايط جنگي تهديد مضاعف نيز اضافه ميشود. افزايش بدهي دولتي، موج تسهيلات تكيلفي، كاهش ارزش دارايي ارزي، بلوكه شدن ارزهاي صادراتي و حتي جلوگيري بانكهاي خارجي از گشايش اسنادي باعث ميشود كه صنعت بانكي مجددا يك قدم رو به عقب بردارد. ساخت و ساز و معاملات ملكي در دوران ابهام سياسي اغلب دچار ركود ميشود. دليل آن روشن است ابهام نسبت به آينده نرخ ارز، سياستهاي دولت و نوسان قيمت مصالح موجب ترديد سرمايهگذاران و توقف پروژههاي بزرگ ميشود. شركتهاي ساختماني بورسي نيز عموما در رتبه ريسكپذيرها قرار ميگيرند.
نااطميناني در صنايع
صنايع دارويي، غذايي و كالاهاي مصرفي و حتي محصولات بهداشتي جزو صنايعي هستند كه در فضاي نااطميناني به عنوان پناهگاه سرمايهگذاران عمل ميكنند؛ چراكه تقاضاي اين محصولات در شرايط جنگي همواره تقاضاي بالايي دارند . در شرايط جنگي دولت همواره به حمايت از تامين ارز و واردات مواد اوليه ميپردازد و به نوعي ميتوان گفت تامين مواد اوليه و دارو جزو اولويتهاست. گرچه ريسك تأمين مواد اوليه (خصوصا مواد موثره وارداتي از هند و چين) وجود دارد، اما تقاضا براي دارو كاهش نمييابد و حتي افزايش مييابد. درحالي در 12 روز اخير برخي صنايع توليدي توقف فعاليت داده بودند كه صنايع غذايي و نوشيدني با ظرفيت بيشتري به توليد خود ميپردازند. شركتهاي بورسي صنايع غذايي به ويژه توليدكنندگان محصولات اساسي همانند آرد، چايي، لبنيات، روغن و قند معمولات در شرايط جنگي افت فروش چنداني را تجربه نميكننداما ممكن است در ميان مدت به علت افزايش قيمت مواد اوليه وارداتي ناشي از تغيير نرخ ارز حاشيه سود آنها نيز تغيير كند. در ادامه نيز محصولات شوينده و سلولزي نيز در گروه صنايع كم ريسك قرار دارند، هر چند بازار رقابتي بوده و حساسيت به قيمتگذاري آنها بسيار بالاست اما بهطور كلي اين صنايع ريسك كمتري را تجربه ميكنند. شركتهاي دانش بنيان واي تي نيز تركيبي از تهديد و فرصت هستند. در جنگهاي نوين، تهديد حملات سايبري به زيرساختهاي مللي و بانكي جدي است، از سوي ديگر شركتهاي فعال در حوزه فناوري و اطلاعات و آِ تي براي ارايه راهكارهاي دفاعي ارتباطي و رمز نگاري به صورت قابل توجه مورد توجه است. هرچند وضعيت جنگي معمولا با شدت نوسان همراه است، اما تجربه گذشته نشان داده كه حتي پس از دورههاي بحران، بازسازي تدريجي اعتماد و بازگشت سرمايه به بازار امري محتمل است. تفاوت صنايع در تابآوري و قدرت مديريت بحران، آينده بورس تهران را تعيين خواهد كرد.در فضاي غبارآلود ژئوپليتيك، شناخت دقيق ساختار مالي شركتها، بررسي زنجيره تأمين و تحليل سناريوهاي صادرات و فروش داخلي، بيش از هميشه براي فعالان بورسي اهميت دارد و در چنين شرايطي شناخت و تحليل دقيق بازار ميتواند مسير سودآوري را به صورت قابل توجهي هموار سازد.