نقد اجتماعی و اقتصادی افزایش یارانه
راغفر: 20 تا 30درصد اسامی یارانهبگیر کشور، اصلا وجود خارجی ندارند
اقتصاد کلان|هادی سلگی|
کارشناسان اقتصادی وعدههای پولپاشی یا افزایش یارانه را به نقد کشیدند.
حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا و علیرضا قلی، جامعهشناس در گفتوگو با «تعادل» به چند و چون برخی از این وعدههای نامزدهای انتخابات پرداختند. راغفر معتقد است که وعده چند برابر کردن اشتغال در بستر کنونی اقتصاد ایران به هیچ عنوان معقول نیست و وعده افزایش یارانهها سرمایهگذاری روی بدبختیهای مردم است، بدبختیهایی که به گفته او به دلیل سیاستهای غلط سالهای گذشته به وقوع پیوسته و اکنون برای برخی ابزار فریب مردم شده است. راغفر میگوید جدا از این در اعطای مستقیم یارانه چپاول بزرگی صورت گرفته است که ادامه آن به این شیوه باعث فساد گستردهتر خواهد شد. به گفته او حدود 20 تا 30 درصد اسامی یارانهبگیر کشور، اصلا وجود خارجی ندارند. از طرفی علی رضاقلی جامعهشناس و مولف کتاب جامعهشناسی نخبه کشی نیز به «تعادل» میگوید که شعار افزایش یارانه کاملا پوپولیست و در صورت اجرا هم دردی از کسی دوا نمیکند.
مطالبه مردمی تغییر سیاست
علی رضا قلی، با بیان اینکه نظام سیاسی تاثیر مستقیمی بر اقتصاد دارد، گفت: چون تصمیمات اصلی در ساحت سیاسی گرفته میشود، هر قدر در این فضا تصمیماتی گرفته شود که هزینههای مبادله را کم و شفافیت را در نظام اقتصادی بیشتر کند، اقتصاد هم از این رهگذر ارتقا مییابد. به گفته این پژوهشگر جامعهشناسی و استاد دانشگاه کلید نواقص بازار اقتصادی در بازار سیاسی است و هر قدر این نواقص از بالا باشد حوزه اقتصاد هم به تبع آن ناکارآمد خواهد بود.
رضا قلی در خصوص وعده برخی نامزدهای ریاستجمهوری اظهار کرد: وعده افزایش 4برابری یارانهها نه برای مردم بلکه برای خودش هم شفاف نیست چون مشخص نیست از چه منبعی قرار است این وعده را جامه عمل بپوشاند. بنابراین معلوم میشود که این یک شعار پوپولیستی برای تخریب دولت موجود و جمعآوری رای مردم است و از هماکنون مشخص است بعد از اینکه این افراد به قدرت رسیدند میخواهند با گران کردن بنزین و برق مبلغی به یارانهها اضافه کنند که همه آن هزینه این گرانیها میشود و درواقع هیچ دردی را دوا نمیکند. در حالی که این منابع باید به سمت زیرساختهای اقتصادی برود تا از این طریق تولید تسهیل و اشتغال افزایش یابد.
مولف کتاب جامعهشناسی نخبهکشی در ادامه بیان کرد که از میان برنامههای این
6 نامزد معقولترین برنامه مختص به روحانی است. «تاکنون هم مشاهده کردهایم که این دولت تا جایی که مقدور و دستش باز بوده است برای توسعه کشور تلاش کرده است. » در خصوص تغییرات سیاسی این کاندیدای ریاستجمهوری هم گفت: هم میدانیم که تلاش او به این سمت است و از طرفی هم میبینیم مطالبه بخش اعظمی از مردم برداشته شدن همین محدودیتهای عرصه سیاست است و این مطالبهگری نه تنها در حال حاضر به خوبی قابل مشاهده است بلکه تجربه 100 سال گذشته ایران هم این را به خوبی نشان میدهد.
ریسکهای فعالیت مولد
حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا نیز در این گفتوگو با «تعادل به چند و چون برخی وعدههای نامزدها پرداخت. راغفر معتقد است که وعده چند برابر کردن اشتغال در بستر کنونی اقتصاد ایران به هیچ عنوان معقول نیست. به همین جهت وی ابتدا به دو مشکل اصلی اقتصاد ایران پرداخت. به گفته حسین راغفر یکی از مشکلات اقتصاد ایران این است که عمدتا سطح تکنولوژی آن پایین است، لذا آن صنایعی که عمدتا فعال نیستند به این دلیل است که اصلا این صنایع اقتصادی نیستند. مشکل دوم به گرههای ساختاری اقتصاد ایران برمیگردد؛ اقتصادی که به فعالیتهای نامولد مانند خرید و فروش زمین پاداش میدهد و شکلگیری یک الیگارشی که برخی مدعیان کنونی و فرزندان آنها محصول آن هستند، نمیتواند تولیدمحور باشد. لذا وقتی در یک اقتصاد فعالیتهای نامولد از سودهای کلان برخوردار میشوند، کسی سرمایه خود را به سمت فعالیتهای تولیدی که سود اندکی دارد، نمیبرد.
راغفر در خصوص دلایل هزینه بر بودن فعالیتهای مولد گفت: وقتی کسی یک کار تولیدی میخواهد انجام دهد با چندین ریسک مواجه است: ریسک سیاستی: سیاستهایی که اجرای آنها به تولیدکننده آسیب میرساند. بهطور مثال پایین آوردن تعرفههای وارداتی که ممکن است در فاصله یک شب تولیدکنندههای یک محصول را ورشکست کند.
دوم ریسک ارزی است. بدین معنی که ممکن است با یک سیاست آزادسازی ارزی قیمت نهادههای وارداتی را بالا ببرد و رقابتپذیری آن را به دلیل بالا رفتن هزینه تمام شده محصول تولیدی پایین میبرد.
سوم ریسک مالیات: در نظام مالیاتی ما عمدتا از تولیدکنندگان مالیات اخذ و فعالیتهای نامولد نادیده گرفته میشوند. وزیر اقتصاد اخیرا میگفت به میزان 800 میلیارد تومان مودی شناسایی نشده در کشور وجود دارد. این دقیقا به معنای فساد است که به همراه اقسام دیگر فسادها مانند رشوهگیری ماموران مالیاتی و... نشان میدهد نظام مالیاتی ما نه تنها نتوانسته هیچ سامانی به وضعیت اقتصاد دهد بلکه خود بخشی از مساله شده است.
به گفته این اقتصاددان این در حالی است که نظام مالیاتی سالم میتواند خیلی از ناکاراییها را اصلاح کند. سیستم مالیاتگیری میتواند با اخذ مالیات از فعالیتهای نامولد آنها را پرهزینه کند و در ادامه با تخصیص این منابع (مالیاتهای اخذ شده از نامولدها) به عنوان یارانه به مولدها، به تولید کمک کند. حال متاسفانه میبینیم که یکی از وزیران میگوید که سیستم اقتصادی کشور ما سوسیالیستی است. وی گفت: این در حالی است که در آلمان در سال 2013 به میزان 27 میلیارد یورو یارانه تنها به بخش تولیدات صنعتی داده بودند. این یارانه برای این است که تولیدکنندههای این کشور بتوانند در بازار جهانی رقابت کنند و این اتفاق در همه جای جهان صورت میگیرد. این در حالی است که در ایران یارانه دادن به تولید رفاقتی است. بهطور مثال در صنعت پتروشیمی سالهاست، یارانه میگیرد.
راغفر دیگر ریسکها در اقتصاد ایران را ریسک مصادره، ریسک قوانین کار دانست و گفت: به این دلایل بخش خدمات و واردات اقتصاد کشور در طول این سالها به شکل جهشی فربه شده است، همانطور که مشاهده میشود پدران و فرزندان بدنه بروکرات دولت عمدتا به این سو حرکت کردهاند. از طرفی بانکها هم به این بخشها تسهیلات میدهند چون برای آنها هم سود بالا و ریسک پایین را به ارمغان میآورد. بانکها به واردکنندگان میتوانند در سال دو مرتبه وام دهند و از این رهگذر سودهای کلانی عاید میشود در حالی که اگر بخواهند به تولیدکنندهها تسهیلات بدهند باید حداقل سالها صبر کنند که آن پول برگردد. آن هم ممکن است با توجه به ریسکهای گفته شده، تبدیل به مطالبات غیر جاری شود.
به اعتقاد راغفر شعارهای پوپولیستی مانند چندبرابر کردن یارانهها و اشتغال، سرمایهگذاری روی مصیبتهای مردم است و این یک نوع بیاخلاقی است. اینها با آگاهی از اینکه در این مملکت بهطور گستردهیی بدبخت به دلیل سیاستهای غلط سالهای گذشته تولید شده است، لذا تلاش کردهاند که روی آرزوهای این بدبختها سرمایهگذاری کنند و این یک فاجعه است. اینها میدانند در همه خانوادهها چند نفر بیکار وجود دارد و این باعث یک اضطراب دایمی در آنها شده است، لذا شعارهایی داده میشود که این اضطرابها تبدیل به رای شود. در حالی که این شعارها در بستر فاسد کنونی اقتصاد ایران به هیچوجه امکانپذیر نیست. حتی اگر هم برخی از آنها مانند چندبرابر کردن یارانهها عملی باشد: اول اینکه سیاستهای اقتصادی مبتنی بر پرداخت یارانه مستقیم در همه جای دنیا شکست خورده است و اینگونه یارانهها تنها به از کارافتادگان باید پرداخت شود و بخش مهمی هم از آن باید به سمت تولید و اشتغال باشد.
راغفر در ادامه بیان کرد: نمونه بارز این شکست خود ایران است. علاوه بر بسیاری از معضلاتی که بارها اقتصاددانان درباره پرداخت یارانه گفتهاند، بنده معتقدم که در این خصوص چپاول بزرگی صورت گرفته است. در حدود 20 تا 30 درصد اسامی یارانه بگیر کشور، اصلا وجود خارجی ندارند. ظرف 10 روز ثبتنام یارانهها از روز 20 فروردین تا 30 این ماه، روز اول که اینترنت قطع بود اما ظرف 9 روز دیگر حدود 70 میلیون نفر ثبتنام کردند که این موضوع با توجه به بستر ارتباطاتی کشوری ما امکانناپذیر است. مناطق مرزی ما اصلا دسترسی به اینترنت ندارند که درخواست خود را عرضه کنند. بنابراین شیوه کنونی یارانه به مصیبت تبدیل شده است چه اینکه بخواهد چند برابر هم شود.
