من بارها تذکر دادهام این است که حالا که تحریمها برداشته شد، آیا مشکل اقتصاد کشور و معیشت مردم و سفرههای مردم با برداشتن تحریمها حل خواهد شد؟ نه، مدیریت لازم است، برنامه لازم است. من، هم در زمان این دولت، هم در زمان دولت قبل که بخشی از تحریمهای مهم تازه شروع شده بود و بخشی هم در انتظار زمان بود که شروع بشود، گفتم که مشکلات اقتصادی کشور ممکن است 20درصد، 30درصد،40درصد مربوط باشد به تحریمها [اما] بقیه مربوط به مدیریت ماست؛ ما باید مدیریت کنیم، ما باید درست عمل کنیم و راه عمل هم اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی را همه تایید کردند، همه تصدیق کردند، برایش برنامهریزی کردند -خوشبختانه دستگاههای دولتی، دوستان ما در دولت برنامههایی دارند برای پیگیری- بجد باید آن را پیگیری کنند و کشور را باید از لحاظ اقتصاد مقاوم کنند؛ والا اگر چشم ما به تصمیم بیگانه باشد به دست بیگانه باشد به جایی نمیرسیم. نفت ما را امروز تقریبا به یکپنجم قیمت رساندهاند. نفت را که سرمایه اصلی اقتصاد ماست متاسّفانه، تقریبا به یکپنجم قیمت رساندهاند. تازه همان ۱۰۰دلار یا ۱۱۰یا ۱۲۰دلار هم قیمت واقعی نفت نبود؛ قیمت واقعی نفت از آن هم بیشتر
است -این را هم من قبلها گفتهام- امّا همان [قیمتی] هم که بود، آن را تقریبا به یکچهارم یا به یکپنجم تقلیل دادهاند. اگر چشم انسان به دست دشمن باشد، این اتفاقات زیاد میافتد. اینها تکانههای اجتنابناپذیری است که انسان در مقابلش اختیاری ندارد؛ ما باید اقتصاد را جوری بکنیم که در مقابل این تکانهها بتواند محکم بایستد و تحت تاثیر قرار نگیرد. الان هم که هیات میآیند و میروند، مسوولان دولتی هوشیار باشند؛ اینجور نباشد که قرارداد بستن با هیاتهای تجاری و صنعتی و اقتصادی بیگانهیی که میآیند و میروند، به صنعت داخل به کار داخل، به کشاورزی داخل لطمه بزند. ما البته به مسوولان محترم هم این را در جلسات خصوصی گفتهایم که مراقبت باید بکنند. یعنی باید کشور روی پای خودش بِایستد. ما یک ملّت قوی و با تعداد زیادیم -ما نزدیک به 80 میلیون جمعیتیم؛ این جمعیت کمی نیست- دهها میلیون جوان تحصیلکرده در کشور ما هست؛ ما در همه بخشها و در همه قسمتها آدمهای توانا و دانا داریم؛ این هم که منابع زیرزمینی ماست، این هم تنوع عجیب و غریب فصلی و اقلیمی کشور ما است؛ همه اینها امکانات است، همه اینها فرصت است. ما باید روی پای خودمان
بایستیم به دیگران نباید اتکا بکنیم.
30/10/1394
مقاومسازی کشور در قلمرو اقتصاد، در مجموعه کار اقتصادی که دشمن نتواند از طریق اقتصاد بر کشور فشار وارد کند و خواسته خودش و اراده خودش را تحمیل کند. ما اگر وابسته به نفت نباشیم، ما اگر تولید داخلیمان را تقویت بکنیم، آن روزی که نفت از 100دلار میآید به بیستوچند دلار دیگر تنمان نمیلرزد. ما اگر بتوانیم تولید داخلی را رونق بدهیم، رکود را از بین ببریم، آن وقتی که دشمن واردات فلان کالا را محدود میکند، ممنوع میکند، ما خم به ابرو نمیآوریم. اقتصاد درونی را باید تقویت کرد. کشور، کشور بزرگی است؛ ما یک کشور بزرگ و چهار فصل داریم، کشوری داریم با امکانات فراوان و مهمترین امکانات ما هم نیروی انسانی ماست؛ نیروی انسانی با استعداد، کارآمد، جوان، پرانگیزه. یکی از بیشترین رقم تحصیلکردهها را در کشورهای دنیا ما داریم؛ یکی از بیشترین رقم مهندسان دنیا را ما داریم؛ در بسیاری از رشتههای علمی جزو چهار پنج کشور اول دنیا هستیم. این نیروی انسانی چیز کمی نیست؛ این بالاترین منبع پیشرفت برای یک کشور است؛ آن وقت این سرزمین وسیع، این فصول مختلف، اقلیمهای مختلف در جاهای مختلف کشور، این منابع عظیمی که در این کشور وجود دارد، اینها
همه امکاناتی است که به ما این قدرت را میبخشد که اقتصاد خودمان را اقتصاد مقاوم کنیم. وقتی شما اقتصاد خودتان را در درون مقاوم کردید، دیگران به جای اینکه شما را تحریم کنند، میآیند منت شما را میکشند؛ وقتی دیدند شما از فشار اقتصادی از تحریم اقتصادی خم به ابرو نمیآورید، عقبنشینی نمیکنید، مجبور به قبول شکست نمیشوید، آنوقت دیگر غلط میکنند تحریم کنند؛ میفهمند که کار بیفایدهیی است. این اساس کار است.
اینکه بنده میگویم «اقتصاد مقاومتی» و تکرار میکنم به خاطر این است. بنده از ده سال، دوازده سال پیش دارم این حرف را با صدای بلند میزنم که اگر اقتصاد کشور را در درون مقاومسازی بکنیم، عمده مشکلات ناشی از دشمن از بین خواهد رفت و برای اشتغالمان، برای جوانهایمان برای رفع خیلی از آسیبهای اجتماعی که ناشی از بیکاری و رکود است، آن وقت دیگر راهحلهای روشنی پیدا خواهد شد. توصیه من به مسوولان محترم کشور این است که این جنجالهای روزنامهیی مربوط به انتخابات، سر اینها را گرم نکند، مشغول نکند؛ به فکر اقتصاد باشید. منابع را به سمت آنجایی هدایت کنید که باید هدایت کرد؛ یعنی به سمت تولید؛ چه تولید کشاورزی، چه تولید صنعتی. کشورِ با این عظمت، با این بزرگی، با اینهمه محصولات متنوّع، آدم خجالت میکشد وقتی میبیند -حالا بنده در روزنامه میبینم، شماها در خیابان میبینید- انواع و اقسام میوه خارجی را در خیابان! پرتقال ما، سیب ما روی درخت میماند، آنوقت برویم میوه خارجی وارد کنیم؟ اینها را باید فکر کرد، اینها را باید کار کرد. ببرند منابع کشور را به سمت تولید، نه به سمت وابستگی بیشتر، نه به سمت واردات. آنوقت مسالهیی مثل
مساله انتخابات وقتی پیش میآید، همه حواسها را پرت کند، همه [به آن] بپردازند؛ خب نه، این مساله مساله گذراست؛ کسانی که باید فکر کنند دارند فکر میکنند، کسانی که باید عمل کنند دارند عمل میکنند؛ مسوولان کشور ذهنشان را به این چیزها مشغول نکنند. این چیزی است که من، هم به مردم عزیزمان عرض میکنم، هم به مسوولان محترم عرض میکنم: همه سیاستهای ما، همه رفتارهای ما باید با توجّه به وجود یک جبهه دشمن وسیع باشد؛ باید همه توجه ما به این باشد. هیچ انسانی را، هیچ مجموعهیی را مردم ستایش نمیکنند وقتی که از وجود دشمن غفلت کند؛ تعریف نمیکنند که دل اینها با همه خوش است. خب بله، او لبخند میزند، شما هم لبخند میزنی اما مواظب باش که پشت این لبخند چیست! دشمنیها را نباید فراموش کرد، دشمنها را نباید از یاد برد. یک جبهه دشمن در مقابل ما وجود دارد. ما امروز در مساله امنیتمان، در مساله اقتصادمان، در معیشتمان، در فرهنگمان، در مساله جوانها، در مساله آسیبهای اجتماعی باید توجّه کنیم که نقش این دشمن چیست و در همه مسائل براساس این سیاستگذاری کنیم، براساس این قانونگذاری کنیم، براساس این اقدام کنیم، براساس این حرف بزنیم. غفلت از
دشمن افتخار ندارد؛ بدانیم دشمن هست. بعضیها اعتراض میکنند که آقا، شما چرا دایما میگویید دشمن دشمن؛ خب [اگر] نگوییم، یادمان میرود که دشمن داریم و آنوقت دشمن در غفلت ما میآید هر کار دلش خواست میکند.
19/11/1394