آیا شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد مقاومتی نقش دارند؟
سیدعلی تهرانی تولید کالاهای باکیفیت و قیمت مناسب، جلوگیری از خروج ارز و رسیدن به بالاترین سطح خودکفایی از دستاوردهای مهم شرکتهای دانشبنیان است که منجر به پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی میشود. اقتصاد مقاومتی سیاستی است که اگر بهدرستی انجام شود به بهترین نحو میتواند اقتصاد را از شرایط فعلی خارج کند و به توسعه و پیشرفت اقتصادی پایدار منجر شود؛ اقتصاد مقاومتی در بیان مختصر، اقتصادی است درونزا، بروننگر، عدالتپایه، مردممحور و دانشبنیان که نسبت به تهدیدها، تغییرات و مخاطرات مقاوم بوده و نهتنها از جریانهای ناخواسته و منفی کمترین اثر را میپذیرد بلکه میتواند بر جریانسازی مثبت و مطابق با منافع ملی اثر بگذارد. اگر اثرگذاری و اثرناپذیری اقتصادی را یکی از شاخصههای حیات و قدرت یک کشور در عرصه بینالمللی در نظر بگیریم؛ سیاست و چارچوبهای اقتصاد مقاومتی را میتوان تا حد زیادی همراستا با این شاخص و تکمیلکننده گسترش برد اثرگذاری همهجانبه ایران در آسیای جنوب غرب دانست؛ دستیابی به این هدف فقط با پیادهسازی اقتصاد مقاومتی در چارچوب علمی و با نگرش تکنیکی محقق خواهد شد. واقعیت آن است که اقتصاد ایران امروز متاثر از
مولفههای فراوانی است که برای عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی باید در آن تجدیدنظر شود و تنها با استفاده از اقتصاد دانشبنیان و با تزریق دانش به لایههای ضخیم اقتصاد بیمار ایران است که میتوان تحقق اقتصاد مقاومتی را انتظار داشت. با روشن شدن مفهوم اقتصادمقاومتی و مولفههای آن، حال برای تبیین نقش شرکتهای دانشبنیان جهت تحقق این اهداف، ابتدا باید مفهوم اقتصاد دانشبنیان مورد بررسی قرار گیرد و با روشن شدن ویژگیهای اقتصاد دانشبنیان، جایگاه و کارکرد شرکتهای دانشبنیان، به عنوان بنگاههای سیستم اقتصادی دانشبنیان جهت تحقق اقتصاد مقاومتی روشن شود. در عصر حاضر اصطلاح اقتصاد دانشبنیان ــ که توسط OECD (سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه) مورد تاکید خاص در استراتژی توسعه ملل قرار گرفته ــ گویای تاکید بر نقش دانش و فناوری در جریان توسعه اقتصادی است. از این رو میتوان گفت در اقتصاد دانشبنیان به دانش از نظر کیفی و کمّی، بااهمیتتر از گذشته نگریسته میشود. طبق تعریف این سازمان، اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که مستقیماً بر مبنای تولید، توزیع و مصرف دانش و اطلاعات قرار گرفته باشد. بسیاری از اقتصاددانان نیز بر این باورند که
امروزه دیگر حجم سرمایه و اندازه بازار در توسعه اقتصادی ملل نقش اساسی ایفا نمیکند؛ بلکه این نقش را دانش و فناوری برعهده دارد. نکتهیی که باید همواره در نظر داشت این است که برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان، فقط تولید و توزیع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش کافی نیست، بلکه نکته مهم بهکارگیری آنها در استفاده از منابع اقتصادی بهصورت مستمر و پایدار است. به عبارت دیگر، کاربردی کردن دانش و استفاده موثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجه بهرهبرداری از منابع است که تحقق یک اقتصاد دانشبنیان را ممکن میکند؛ نقش شرکتهای دانشبنیان در این چارچوب قابل تعریف است. اقتصاد واقعی ایران متشکل از بنگاههای کوچک و متوسطی است که برای رسیدن به خوداتکایی و فرهنگ مقاومتی نیازمند تقویت هستند و باید با ابزارها و چاشنیهایی تقویت شوند که بدون تحمیل هزینه برای صاحبان بنگاهها، ارزش افزوده و ثروتآفرینی داشته باشند؛ اقتصاد دانشبنیان و شرکتهای دانشبنیان بهمنظور همافزایی علم و ثروت و توسعه اقتصاد دانشمحور، تجاریسازی و با استفاده از حوزههای فناوری برتر به کمک اقتصاد ایران میآید و میتواند با افزایش بهرهوری،
کشور را برای رسیدن به خوداتکایی آماده کند. در ساختار اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان به عنوان نقش محوری میتوانند زمینه پویایی و انعطاف بالای اقتصادی را فراهم کنند. اگر شرکتهای دانشبنیان جدی گرفته شوند و از توسعه کمی و کیفی آنها حمایت شود، بهواسطه ثروت آفرینی از طریق علم، اقتصاد کشور به شکوفایی حقیقی خواهد رسید. در این فرآیند منابع اقتصادی برای رشد و توسعه جامعه در اختیار فعالیتهای دانشبنیان قرار میگیرد. محقق شدن این امر نیز از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی مورد انتظار است. تولید کالاهای باکیفیت و قیمت مناسب، جلوگیری از خروج ارز و رسیدن به بالاترین سطح خودکفایی از دستاوردهای مهم شرکتهای دانشبنیان است که منجر به پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی میشود.
