شهرام آزادی
عضو هیات علمی دانشگاه خواجه نصیر
صنعت خودروسازی ایران با بیش از نیم قرن تجربه هنوز نتوانسته به جایگاه مناسبی در عرصه بازارهای جهانی دست یابد و با اینکه همزمان با کره و ژاپن به تولید خودرو پرداخته به مانند آنان در این صنعت پیشرفت نکرده و نتوانسته دراین راه به تولید خودروهای رقابتی دست یابد. در این میان متخصصان کشور توانستهاند تا با تمرکز روی صنایع نظامی به ویژه موشک و خودروهای قدرتمند نظامی به موفقیت دست یابند و نام ایران را جزو لیست دارندگان ادوات پیشرفته نظامی دنیا قرار دهند.
سوال اساسی در اینجا این است که چرا اصولا ما توانستهایم در صنعت پیچیدهیی همچون موشک به موفقیت دست یابیم اما در صنعت خودرو که علی الظاهر سادهتر به نظر میرسد و محرمانه و امنیتی نیست، نتوانستهایم موفقیتی چشمگیر داشته باشیم. پاسخ را میتوان در دو مورد بررسی کرد. نخست آنکه در صنعت خودرو خلاف صنایع نظامی سرمایهگذاری لازم صورت نگرفته و دوم هم مراکز تحقیق و توسعه در این صنعت به مانند صنایع نظامی جدی شمرده نشده است. میتوان گفت نقش واحدهای تحقیق و توسعه در صنایع خودروسازی ایران تقریبا صفر است و خودروسازان ما به مبانی تحقیق و توسعه اعتقاد ندارند و آن را هزینه به شمار میآورند. این در حالی است که متخصصان صنایع نظامی کشور با مطالعات فراوانی که در این واحدها به انجام میرسانند تصمیم میگیرند که ادوات مورد نیاز کشور را در اشلهای گوناگون به تولید برسانند.
در صنایع نظامی عموما تیراژ مفهومی ندارد اما با توجه به اینکه رقابت جدی است و صنعتی استراتژیک به شمار میرود، سیاستگذاران آن سعی دارند همواره بهترین ادوات را به تولید برسانند و برای کشور از این لحاظ پرستیژی ایجاد کنند. در صنایع خودروسازی با توجه به اینکه گاه منافع سیاسی و دخالت سیاسیون بر مصالح اقتصادی میچربد، عمده مدیران خودروساز با اختیارات کم باید وارد مذاکرات شوند و به چندین مرجع مختلف نتیجه این مذاکرات را گزارش دهند.
دست و بال مدیران در صنعت خودرو بسته است چراکه هر مقام مسوولی که میخواهد برای خود شهرتی کسب کند به این صنعت میتازد تا از این طریق بتواند نزد افکار عمومی به جایگاهی برسد حال اینکه چنین صنعتی اصولا بهتر است از حرکات پوپولیستی و عوامفریبی بر حذر باشد.
صنعت خودرو با روابط بینالملل رابطه مستقیمی دارد و اگر این روابط به هر دلیلی مخدوش شود این صنعت نیز کارایی خود را از دست خواهد داد چرا که امروزه صنعت خودرو در دنیا به چرخهیی واحد تبدیل شده و خودروسازان سعی بر آن دارند که قطعات مورد نظر خود را از قطعهسازان یا مجموعه سازندگان قطعه در کل دنیا تامین کنند نه اینکه از صفر تا صد یک خودرو را خود طراحی و تهیه کرده و نام خودرو ملی را بر آن نهند.
مشکل صنعت خودرو ایران درجا زدن در بخشهای بزرگی از این صنعت است. قراردادهایی که تاکنون منعقد شده، خودروسازان ما را در مسیری قرار داده که تا چند دهه مشغول تولید یک خودرو باشند و از یک پلتفرم منسوخ استفاده کنند. نزدیک به سه دهه خودروهایی نظیر پژو 405 و پراید در کشور ما به تولید میرسد و به نظر میرسد که تولید خودروهایی نظیر ال90 و 206 هم به همین سمت و سو خواهد رفت. انگار قرار نیست برای خودروهای تولید شده در ایران تاریخ انقضایی تعریف شود و خودروسازان همواره سعی دارند تا با انتخاب دستهیی محدود از محصولات چند شرکت خاص، برای دهها سال به تولید یک خودرو مشغول باشند. این نوع خودروسازی در دنیا منسوخ شده و در شان صنعت باسابقه خودرو ایران نیست. از رو این بهتر است تا خودروسازان ما در قراردادهای جدید خود به گونهیی مذاکرات را به پیش ببرند که همواره هر محصول بهروزی که شریک تجار ی آنان به تولید رساند، تحت لیسانس آنها در ایران نیز به تولید برسد.
در خصوص خودروهای ملی هم میتوان گفت که الزاما قرار نیست تمام قطعات یک خودرو را از داخل تامین کرد بلکه سیاستگذاران کشور بهتر است با ایجاد ثبات در فضای سیاسی و اقتصادی، کشور را به سمتی ببرند که قادر باشد در زنجیره تولید قطعات قرار گیرد و بتواند هر نوع قطعه مورد نیاز خود را از این زنجیره تامین کرده و روی خودروهای تولیدی خود سوار کنند. امروز چین چنین مسیری را طی میکند و با توجه به قراردادهایی که با بزرگان صنعت خودرو دنیا بسته است خودرویی را به تولید میرساند که تامین موتور آن مثلا از شرکت ب.ام. و، گیربکس آن از شرکت فیات، طراحی آن از یک شرکت ژاپنی و ساخت آن از سوی یک برند چینی صورت میگیرد. طبیعی است مشتری وقتی که متوجه میشوند خودرو چینی مورد نظر از بهترینهای دنیا کمک گرفته تا خودرویی با کیفیت و با قیمت ارزان به تولید برساند، به سمت استفاده از این محصولات خواهد رفت و بازار بزرگی برای خودروهای چینی به وجود خواهد آمد.
صنعت خودرو ما به مانند صنایع موشکسازی امروز تشنه سرمایهگذاری در واحدهای تحقیق و توسعه است تا متفکران و نخبگان در آنجا هم برای این صنعت سیاستگذاری کنند و اطلاعات دقیق را در اختیار مدیران این صنعت قرار دهند تا هم در انتخاب شرکای تجاری خود موفق عمل کنند و هم بدانند بازار خودرو ایران چه خودرویی را نیاز دارد و این صنعت در مذاکرات خود با طرفهای خارجی چه مواردی را بهتر است در نظر گیرد.
وقت آن رسیده که برخی تفکرات در این صنعت نو شود و مدیران به این نکته واقف باشند که مهمتر از داخلیسازی قطعات وصل شدن قطعهسازان ایرانی به زنجیره تولید انواع قطعات است که در این صورت، هم میتوانند قطعات خودروهای ایرانی را تامین کنند و هم با توجه به رعایت استانداردهای جهانی محصولاتی را به تولید برسانند که قابل صدور به بازارهای جهانی باشد.