در جنگ 20ساله امریکا با القاعده، هر دو بازنده‌اند

۱۳۹۵/۰۶/۰۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۰۲۳۷

دقیقا دو دهه پیش 23 اوت 1996میلادی بود که اسامه بن‌لادن علیه ایالات متحده اعلام جنگ کرد. در آن زمان افراد کمی به این اعلان جنگ توجه کردند. اما این کار در واقع آغاز جنگی 20ساله میان ایالات متحده ـ القاعده بود که درنهایت دو طرف در آن شکست خوردند.

آتلانتیک می‌نویسد، بن‌لادن در طول دهه 1980 در کنار مجاهدین در افغانستان علیه اتحاد جماهیر شوروی جنگید. پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان او به زادگاهش، عربستان سعودی بازگشت. بن‌لادن پس از آن به سودان رفت و پیش از اخراج از این کشور در سال1996 به افغانستان بازگشت و تحت حمایت طالبان قرار گرفت. چند ماه پس از بازگشت به افغانستان فتوایی 30صفحه‌یی منتشر کرد و در آن جنگ علیه متجاوزان امریکایی را اعلام کرد. فتوای بن‌لادن در روزنامه القدس العربی در لندن منتشر شد و به تمامی حامیانش در اقصی نقاط جهان ارسال شد. این نخستین فراخوان بن‌لادن برای جهاد جهانی علیه امریکا بود. مهم‌ترین شکایت بن‌لادن حضور نیروهای ایالات متحده در عربستان سعودی بود. در پی حمله عراق به کویت در سال1990، بن‌لادن پیشنهاد دفاع از عربستان سعودی با استفاده از لژیون عرب را مطرح کرد. اما خاندان سعودی تصمیم گرفت که از ارتش ایالات متحده برای این کار استفاده کند. 6سال بعد، سربازان امریکایی در تلاش برای مهار صدام هنوز در عربستان بودند. بن‌لادن ایالات متحده را قدرت پشت پرده تاج و تخت در عربستان می‌دید. بن‌لادن با اعلام اینکه مسلمانان باید درگیری‌های کوچک خود را رها کرده، با یکدیگر متحده شده و امریکا را از عربستان سعودی بیرون کنند، نوشت: «نابود کنید، بجنگید و بکشید تا زمانی که دشمن به خواست خداوند کاملا شکست بخورد.» و چنین بود که جنگ 20ساله میان القاعده و ایالات متحده آغاز شد، جنگی که به 5دوره مجزا تقسیم می‌شود.

بخش اول از 1996 تا 2001 که بیشتر ادای جنگ با خصومت‌های گاه و بیگاه میان دو طرف بود. تقریبا 2سال طول کشید تا القاعده نخستین حمله خود را علیه ایالات‌متحده تدارک ببیند: اوت 1998 بمبگذاری در سفارت ایالات متحده در کنیا و تانزانیا. پاسخ امریکا جنگ غیررسمی علیه القاعده و هدف قرار دادن اعضای این سازمان در افغانستان و سودان بود. القاعده در سال2001 جنگ علیه امریکا را با حملات 11سپتامبر به داخل خاک این کشور برد که نزدیک به 3هزار کشته برجای گذاشت.

بخش دوم جنگ 20ساله از 2001 تا 2003 و حمله ایالات متحده به افغانستان بود. در این دوره بود که جورج بوش شمشیر خود را از نیام برکشید و علیه تروریسم اعلام جنگ کرد. در این دوره دولت طالبان در افغانستان سرنگون و اردوگاه‌های آموزشی القاعده در افغانستان تعطیل شد.

بخش سوم این جنگ از سال 2003 تا 2006 میلادی است که امیدهای امریکا در گرمای بین‌النهرین تبخیر شد. بوش در آن زمان ادعا کرده بود که تنها جنگ می‌تواند به اتحاد صدام و القاعده پایان دهد و مردم این کشور را آزاد کند. اما با سرنگونی صدام هرج و مرج کشور را فرا گرفت و عراق به پناهگاه شاخه‌یی از القاعده (القاعده شاخه عراق) تبدیل شد. با تمرکز امریکا بر عراق و محدود شدن نیروهای نظامی ایالات متحده در افغانستان، طالبان دوباره در جنوب این کشور و پناهگاه‌های امن آن در پاکستان احیا شدند.

بخش چهارم این جنگ 20ساله از سال 2007 تا 2011میلادی و دوره پیشرفت‌های شکننده بود. استقرار نیروهای تقویتی ایالات متحده در عراق به همراه آغاز جنبش بیداری که همکاری قبایل سنی با واشنگتن برای شکست القاعده شاخه عراق (که امروزه نام خود را به داعش تغییر داده است) کمک کرد که عراق بار دیگر به نقطه صفر فاجعه بازگردد.

به گزارش دیپلماسی ایرانی، در افغانستان باراک اوباما دستور افزایش نیروهای امریکایی در این کشور را صادر کرد. تفنگداران دریایی امریکایی در 2011 اسامه بن‌لادن را در پاکستان کشتند و در پایان همان سال نیروهای امریکایی عراق را ترک کردند. بخش پنجم این جنگ 20ساله از 2011 تا 2016 بود، عصر تحول است، دوره‌یی که بار دیگر امیدهای ایالات متحده در مبارزه با تروریسم نقش برآب شد. القاعده شاخه عراق رسما به داعش امروز تبدیل شد. سوءمدیریت و حکمرانی فرقه‌گرایانه در عراق برخی از سنی‌های عراق را به داعش متمایل کرد و به این گروه تروریستی جان دوباره‌یی داد.

پس از فرو غلتیدن سوریه به جنگ داخلی در سال 2011میلادی، داعش از مرزهای عراق گذشت و وارد سوریه شد و در سال2013 نام خود را به «دولت اسلامی شام و عراق» (داعش) تغییر داد. یک سال پس از آن بود که داعش القاعده، متحد سابق خود را انکار کرد. اما داعش با تقویت حضور خود در مناطق شمالی عراق اعلام خلافت کرد. در همین حال، با فراموش شدن جنگ در افغانستان، نیروهای امریکایی از این کشور خارج شدند و طالبان به تدریج دوباره قدرت گرفت.

بنابراین نه تنها هیچ یک از طرفین در این جنگ 20ساله پیروز نشدند؛ پیروزی به معنی رسیدن به اهداف اصلی با هزینه قابل قبول، بلکه شاید بتوان گفت القاعده به برخی از اهدافش رسیده باشد، مثلا خروج نیروهای امریکایی از عربستان سعودی یا اجرای عملیات 11سپتامبر؛ اما در تجزیه و تحلیل گسترده‌تر اسامه بن‌لادن شکست خورده است. بله، نیروهای امریکایی عربستان را ترک کردند اما این کار را داوطلبانه انجام دادند آن هم پس از سقوط صدام حسین. پس از حملات 11سپتامبر نیز اکثریت مسلمانان ایدئولوژی بن‌لادن را رد کردند.

اما شکست‌های القاعده در این جنگ 20ساله به معنی پیروزی ایالات متحده نیست. جنگ، مسابقه ورزشی نیست که یک تیم در آن پیروز و دیگری در آن بازنده شود. مثلا در اینجا هم ایالات متحده می‌تواند بگوید که در طول این جنگ 20ساله دیگر هیچگاه حادثه تروریستی 11سپتامبر تکرار نشده است یا اینکه امریکایی‌ها موفق شده‌اند با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین بسیاری از رهبران تروریستی را شکار کرده و از میان ببرند اما یک ارزیابی هوشمندانه نشان می‌دهد که امریکا هم در این جنگ بازنده بوده است. بله ایالات متحده اشغال نشده اما امریکایی‌ها هزینه‌های انسانی، اقتصادی و اخلاقی گزافی برای این جنگ پرداخته‌اند. در دو جنگ عراق و افغانستان 7000 امریکایی کشته شده است و دها هزار سرباز به‌شدت مجروح شده‌اند. امریکایی‌ها هزاران میلیارد دلار هزینه کرده‌اند و 100هزار شهروند عراقی در عراق کشته شده‌اند.

برای القاعده باورهای بنیادگرایانه، فقدان منابع و قابلیت‌ها به معنی آسیب‌پذیری بوده است. برای ایالات متحده به عنوان قدرت برتر، اما خطر اولیه «خودزنی» بوده است. اینکه القاعده هرگز نمی‌تواند ایالات متحده را شکست دهد، اما تنها این امریکاست که می‌تواند خودش را با سیاست‌های غلط شکست دهد.

مشاهده صفحات روزنامه