کریمی میگوید با وجود هزینه 5/43 میلیارد تومانی دولت در سال گذشته برای احیای تالابها این امر به تنهایی از عهده دولت خارج است
گروه اقتصاد اجتماعی مهدی کریمیان
امروزه کمتر کسی را پیدا میکنی که نسبت به مسائل زیست محیطی حساس نشده باشد. تقریبا غالب شهروندان از هر قشر و گروهی واکنشهای نسبت به مخاطرات زیست محیطی و آینده طبیعت از خود نشان میدهند. برخی به دشت و دمن رفته و رفتگر طبیعت میشوند، برخی به کیسههای پلاستیکی نه میگویند و برخی هم با انتشار تصاویر حیوانات نسبت به گونههای نادر هشدار میدهند. کمپینها هم به مدد آمدهاند و به این قبیل فعالیتها رنگ و بوی جمعی میدهند. روز جهانی محیطزیست مصادف با 5 ژوئن بهانهیی شد تا به یکی از اصلیترین دغدغههای محیطزیستی نه تنها مردم ایران بلکه جهان بپردازیم. تالابهایی که این روزها حال و روزشان از دیگر انواع مشکلات زیستمحیطی خرابتر است و جامعه جهانی نسبت به حفظ و احیای آنها هشدار میدهد. تالابها در ایران نیز وضعیت مناسبی ندارند. دیدن تصاویر دریاچه ارومیه، هامون و... در سالهای گذشته گفتار بالا را تایید میکند. برای نگارش این گزارش ابتدا لازم دیدیم، تعریفی موجز از تالاب و تفاوت آن با دیگر گونههای طبیعی ارائه کنیم و سپس سراغ واکاوی وضعیت فعلی آنها برویم.
تالاب به مناطق مردابی، آب مانند، نمزارهای سیاه و باتلاقی، برکههای مصنوعی یا طبیعی که بهطور دایم یا موقت دارای آب ساکن یا روان، شیرین، شور یا نیمه شور هستند یا به مناطقی از سواحل دریا گفته میشود که در هنگام جذر، ارتفاع آب در آنها بیش از 6 متر نباشد. تنوع اقلیم، پستی و بلندیهای فراوان، وجود دو دریای وسیع در شمال و جنوب کشور و گسترش وسیع تشکیلات زمینشناسی دوران سوم زمینشناسی که اغلب شور هستند، باعث شده که انواع مختلفی از تالابها، از جنگلهای مانگرو و صخرههای مرجانی گرفته تا دریاچههای کوهستانی و دشتهای شور کویری در ایران شکل بگیرند. از طرفی کشور ما در مسیر دو کریدور اصلی مهاجرت پرندگان کره زمین قرار گرفته بنابراین اهمیت تالابهای ایران در پشتیبانی نظام طبیعی مهاجرت پرندگان بسیار زیاد است.
تالابهای ایران در جنوب غربی آسیا و جنوب نیمکره شمالی محل زیست بیش از 140 گونه پرنده مهاجر و بومی است که 30 درصد از پرندگان ایران را تشکیل میدهد. این امر به دلیل دارا بودن مواد غذایی فراوان، امنیت، پناهگاه و شرایط آب و هوایی مناسب است که سبب شده 63 گونه پرنده در تالابهای ایران جوجهآوری کنند و 77 گونه فصل زمستان و پاییز را در آنها سپری کنند. در حال حاضر حدود یک تا 2میلیون پرنده آبزی و کنار آبزی در تالابهای ایران زمستانگذرانی میکنند. همچنین 20 گونه پرنده در خطر انقراض در ایران زندگی میکنند که از این تعداد 6 گونه آبزی بوده و در تالابهای ایران به سر میبرند.
تنها یگ گونه از تالابهای جهانی در ایران وجود ندارد
مسعود باقرزادهکریمی معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با «تعادل» از تعداد و انواع تالابهای کشور میگوید: «42 نوع تالاب در دنیا شناخته شده است که در سه دسته جای میگیرند. نخستین نوع تالابهای داخل خشکی است که 20نوع هستند. مثل دریاچههای آب شور و شیرین، تالابهای حاشیه رودخانهیی، دریاچههای کویری. دسته دیگر تالابهای ساحلی دریایی هستند که با آبهای دریا ارتباط دارند. این نوع تالابها 12نوع هستند مانند جنگلهای حرا، صخرههای مرجانی، پهنههای گلی، مصبها، لاگونها و خلیجها. دسته سوم تالابهای مصنوعی که 10نوع هستند مثل شالیزارها، سدها و آببندها. بهطور کلی هر پهنه آبی مرطوب اعم از شور یا شیرین، دایمی یا فصلی، ساکن یا جاری تالاب به حساب میآید. همچنین طبق کنوانسیون سواحل دریا نیز تا عمق 6متری رامسر جزو تالابها محسوب میشوند. در کشور جز تالابهای تندرا که در سیبری وجود دارند 41 نوع دیگر تالابها وجود دارند که تنوع بینظیری است. به دلیل تنوع زیاد و بیش از سه هزار کیلومتر ساحل دریا نمیتوان براورد دقیقی از تعداد تالابها در کشور ارائه کرد. ما تاکنون 250 تالاب را شناسایی
مقدماتی انجام دادیم. مطالعات کامل را در 84 تالاب انجام دادهایم و 35 تالاب را در قالب24 عنوان در کنوانسیون رامسر به ثبت رساندهایم. در برخی عنوانها چند تالاب را به عنوان یک سایت معرفی کردهایم مانند تالاب آجی گل، آلما گل، آلا گل یا سه تالاب یادگارلو، درگه سنگی و حسنلو. مساحت این 35 تالاب مجموعا مساحت 1.5میلیون هکتار مساحت دارند. از مهمترین تالابهای ثبت شده در کنوانسیون رامسر میتوان به دریاچه ارومیه، مجموعه تالابهای بختگان، تالابهای هامون سیستان و بلوچستان، تالاب پریشان، تالاب چغاخور، تالاب انزلی، میانکاله و حرا قشم و حرا میناب اشاره کرد.»
کنوانسیون رامسر و لیست مونترو
کنوانسیون رامسر معاهدهیی بینالمللی است که در ۱۹۷۱ برای حفظ و نگهداری تالابها و حفظ پرندگان تالابی امضا شده است. در این کنوانسیون فهرستی از تالابهای مهم جهان نیز تهیه شده که به «فهرست رامسر» شهرت دارد. در این فهرست بریتانیا با ۱۶۴ تالاب از لحاظ تعداد و کانادا با ۱۳۰هزار کیلومتر مربع تالاب، از لحاظ وسعت رکورددار است. مقر دایمی کنوانسیون در گلند، سوییس است. تاکنون 169کشور جهان عضویت خود را در کنوانسیون رامسر ثبت کردهاند و حدود 2022 تالاب در جهان در این کنوانسیون به ثبت رسیده است که در مجموع مساحتی بیش از 210میلیون هکتار دارند.
از تالابهای بینالمللی ایران 7 تالاب در کرانه دریای خزر، 5تالاب در کرانه خلیجفارس، یک تالاب درکرانه دریای عمان و 9 تالاب در استانهای داخلی و یک تالاب مرزی هستند. از بین 22 تالاب ثبت شده بینالمللی در کشور 6تالاب در لیست تالابهای در خطر شدید (لیست مونترو) قرار دارند که به همراه کشور یونان بیشترین تعداد تالابهای در خطر را دارد. تعداد تالابهای لیست مونترو 48 تالاب است و 32تالاب نیز از این لیست خارج شده و به حالت عادی بازگشتهاند که متاسفانه هنوز نامی از تالابهای ایران در این لیست به چشم نمیخورد. خشکسالی، سدسازی، تغییر کاربری اراضی، جادهسازی، شکار و صید غیرقانونی، خشکاندن و پسابهای شهری و صنعتی از عمدهترین مشکلاتی است که اکثر تالابها در کشور با آنها دست به گریبان هستند.
سهم عمده عوامل انسانی در بحران تالابها
از باقرزادهکریمی در رابطه با وضعیت فعلی تالابهای کشور و عمدهترین مشکلات آنها پرسیدیم که در پاسخ گفت: «از آنجا که کشور ایران در منطقه خشک و نیمهخشک قرار گرفته است اصلیترین مشکل تالابهایی که از نوع داخل خشکی هستند، کمبود آب است. در سالهای گذشته هم با کمبود بارش مواجه بودهایم هم با افزایش برداشت از بالا دست. در تالابهای ساحلی دریایی مشکل اصلی انواع آلودگیهاست مانند آلودگیهای نفتی، شیمیایی و فاضلابی. در مورد مشکلات تالابهای داخل خشکی سهم عوامل انسانی بسیار بیشتر از عوامل طبیعی است. در مورد عوامل طبیعی نمیتوانیم، بگوییم که طبیعت اشتباه میکند و در واقع این رفتار طبیعت است که تالاب گاهی کم آب و گاهی پرآب باشد. ما هستیم که باید مدیریت سازگار با شرایط اقلیمی را اجرا میکردیم که نکردیم. ما همیشه بر اساس حداکثر داشتهها برنامهریزی کردیم نه نداشتههایمان. به عنوان مثال از مجموع ذخایر سدهایی که در کشور داریم، کمتر از نصف آن پر شده است یعنی عملا نصف سدهایی که ساختهایم، اضافی هستند. این سدسازیها مانع جریان آبهای طبیعی به سمت تالابها شده است. 6 تالاب ما در لیست تالابهای در خطر (مونترو) قرار گرفتهاند
که عبارتند از تالاب انزلی، تالابهای یادگارلو، درگه سنگی، شورگل، تالابهای هامون (پوزک، صابری و هلمند)، تالاب بختگان، تالاب شاهی و تالاب شادگان.»
معیشت بیش از یک میلیارد نفر در گرو تالابها
از میان ارزشهای اقتصادی متعدد تالابها، میتوان به حفظ ذخایر ژنی گیاهی و جانوری، تامین آب (کیفی و کمی)، آبزیپروری (بیش از دوسوم از برداشت محصول ماهی جهان به سلامت مناطق تالابی بستگی دارد)، تولید محصولات کشاورزی (از طریق تامین آب و عناصر غذایی)، تولید چوب، تامین انرژی، تولید مواد لجنی و گیاهی، حمل و نقل و کاربردهای تفریحی و گردشگری (توریستی) اشاره کرد. علاوه بر این تالابها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی بشر اهمیت ویژهیی دارند. با باورهای جهانشناسی و مذهبی رابطه داشته، منشا تعالی زیبایی شناختی میشوند، پناهگاههایی برای حیات وحش ایجاد کرده و شالوده سنن مهم بومی را شکل میدهند. در بودجه سال 1394مبلغ 600 میلیارد ریال برای پیشگیری و مقابله با روند فزآینده پدیدههایی نظیر گرد و غبار و خشکسالی، حفاظت از تالابها و دریاچههای کشور، احیا و پایش آن به سازمان حفاظت محیطزیست تخصیص یافت. اقتصاددانان و دانشمندان بهطور روزافزون در زمینه ارزیابی و مطالعه ارزشها و خدمات اکوسیستمی محیطهای طبیعی از جمله تالابها مشغول به کار هستند. این وظیفه دشوار با تقریبها و تردیدهای فراوانی همراه است. برخی مطالعات اخیر نشان
میدهد که اکوسیستمها سالانه حداقل 33 تریلیون دلار ارزش خدماتی به وجود میآورند که 9/4 تریلیون دلار آن از طریق تالابها تامین میشود. تالابها حوضههای ارزشمندی هستند که معیشت بیش از یک میلیارد نفر در دنیا به آنها وابسته است و مقصد گردشگری بیش از نیمی از توریستهای دنیا را تشکیل میدهند.
این در حالی است که از سال 1900 میلادی به این سو، نزدیک به 60 درصد از تالابهای جهان از دست رفته است و سالانه نزدیک به یک درصد از تالابها به واسطه هجوم پروژههای توسعهیی نابود میشوند که آمار بسیار تکاندهندهیی است. بیش از 60 درصد تالابهای بینالمللی در کل منطقه در کشور ما قرار دارند.
دولت توان مالی احیای تالابها را ندارد
باقرزاده با اشاره به کمرنگ بودن سهم بخش غیردولتی در مساله حل بحران تالابها افزود: «ردیف اعتباری ویژه برای احیای تالابها در سازمان حفاظت محیطزیست داریم. یک ردیف اعتباری برای 20 استانی که تحت تاثیر خشکسالی هستند، وجود دارد. افزون بر آن ردیفهای اعتباری ویژه هم برای تالابهای خاص داریم که از جمله آنها میتوان به تالاب انزلی به میزان 6 میلیارد تومان، تالابهای فارس به میزان 2.5 میلیارد، تالاب هامون به میزان 5 میلیارد تومان، دریاچه ارومیه نیز سهم بودجه محیط زیست آن 30 میلیارد است. این یعنی دولت در سال گذشته 5/43 میلیارد تومان برای احیای تالابها هزینه کرده است. البته تمام اعداد و ارقام ارائه شده مربوط به سال 94 هستند.» وی در ادامه گفت: «سرمایه بسیار زیادی برای رفع مشکلات تالابها احتیاج داریم اما به این معنا نیست که همه سرمایه را دولت بدهد. ما باید مدیریتی را پیاده کنیم که هزینهها را بخشهای مختلف بدهند یعنی هزینههای تالاب را از منافعش تامین کنیم. فقط در سال 94 مبلغ 2 هزار میلیارد تومان برای دریاچه ارومیه هزینه شده است. در توان دولت نیست که برای سایر تالابها نیز از این دست هزینهها انجام دهد. دولت باید
رویکردهایش را اصلاح کند و ذینفعان را مشارکت دهد.»
خارجیها به کمک میآیند
تسهیلات جهانی محیط زیست (جف) به عنوان یک نهاد مالی تحت مدیریت سازمان ملل متحد، جهت اعطای کمکهای مالی به کشورهای درحال توسعه در راستای حمایت از محیط زیست جهانی و ترویج رفاه و امرار معاش پایدار در جوامع محلی در سال 1991 تشکیل شد. این صندوق با همکاری نهادهای مهم بینالمللی از جمله بانک جهانی و سازمان ملل سرمایهگذاریهای زیادی در زمینههای تغییرات آب و هوایی و تنوع زیستی در ایران انجام داده است. از جمله این سرمایهگذاریها برنامهیی است در بخش حفاظت تالابها در قالب برنامه توسعه سازمان ملل وام بلا عوض به ارزش تقریبا 3میلیون دلار و سرمایهگذاری بیش از 10میلیون دلاری اختصاص داده است.
معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیطزیست در مورد سرمایهگذاریهای خارجی گفت: «ما دهها تفاهمنامه با کشورها و سازمانهای مختلف امضا کردهایم اما عملی شدن این تفاهمنامهها مهم است. منابع مالی پروژه تالابهای ما از محل تسهیلات محیط زیست جهانی (جف) تامین میشود. البته پروژه جف در کشور در زمینه تالابها به اتمام رسیده است اما ژاپن اعتبارات خود را از طریق همین صندوق به دست ما میرساند. از جمله همکاریهای ما در بخش بینالمللی پروژهیی با شرکت جایکا ژاپن در تالاب انزلی است. همینطور با برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP) در دریاچه ارومیه، شادگان و پریشان پروژه مشترک در حال اجراست.»
از بین رفتن تالاب
یعنی خشک شدن فرهنگ و اقتصاد
معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیطزیست در ادامه از آثار و پیامد تخریب تالابها میگوید: «تالابها ارزشهای محلی، منطقهیی و جهانی دارند. اثرات تخریب یک تالاب فقط به محل تالاب محدود نمیشود به عنوان مثال با خشک شدن دریاچه آرال گردو غبار آن تا ایران میرسد. تالابها صرفا برای منافع مردم محلی نیست و منافع بسیاری دارد. با خشک شدن آنها سه دسته پیامد برای محیطزیست و مردم وجود دارد.
نخستین اثر آن در بخش اقتصادی است که معیشت مردم را در آن منطقه با مشکل مواجه میکند، دومین اثر تنوع زیستی است که باعث مختل شدن کریدور حرکت پرندگان و از بین رفتن گونههای جانوری میشود. سومین اثر در بخش فرهنگی و اجتماعی است که در مسائل روانشناسی و تغییر چشمانداز و مشکلات سلامت و فرهنگهای وابسته به تالاب مشکل ایجاد میکند.
وی مهمترین معضل زیست محیطی را سوءمدیریت عنوان کرد و افزود: «بهطور کلی رویکرد مدیریت منابع طبیعی کشور غلط است که یکی از نتایج آن خشک شدن تالابهاست. توجهات جامعه و نظرات کارشناسی دلسوزانه و صحبتهای نمایندگان مجلس و فقط در حد شعار باقی مانده است. آن نمایندهیی که قصد دارد از وسط تالاب میانکاله جاده بکشید هم میگوید من طبیعت را دوست دارم. ما همه طبیعت را دوست داریم اما نتایج عملکردمان فوق منفی است. صحبتهای زیادی در مورد حفظ خلیج گرگان شده است اما قصد بر این است که هتلی در وسط آن بسازیم.»
باقرزاده با اشاره به وخامت وضعیت تالاب انزلی گفت: «تالاب انزلی مشکلات عدیدهیی دارد. رسوبات بالا دست در حال خفه کردن تالاب است و همچنان آلودگیهای شهری به داخل تالاب میریزد و پایین آمدن آب دریای خزر هم مشکلات این تالاب را تشدید کرده است. سنبله آبی هم گیاهی است که اخیرا مشکل بزرگتری از آزولا شده است و با آن دست به گریبان هستیم. عده زیادی سودجو به علت زیبایی گیاه سنبله آبی که به شیطان تالاب هم معروف است این گیاه را تکثیر میکنند تا بفروشند. در این زمینه متاسفانه آگاهی وجود ندارد و سودجویی هم به آن دامن زده است.»