مهدی بهلولی|آموزگار و کنشگر صنفی|
هنگامی که سرپرست یک خانواده، جیب پرپولی ندارد و همواره دل نگران این است که نکند در خرج و مخارج زندگی روزمره خود کم بیاورد، بیگمان نخستین چیزی را که از دست میدهد خودباوری است. چنین سرپرستی- پدر یا مادر- آهسته آهسته نواندیشی و نوآوری را به دست فراموش خواهد سپرد و جسارت انجام کارهای نو را از دست میدهد. نوآوری، اغلب و تا اندازهیی با ریسک همراه است و ریسک میتواند زیان بخش باشد، پس با جیب خالی، ریسک چه بسا نوعی خودکشی به شمار آید. هماکنون که نگارنده مشغول نوشتن این یادداشت است 20روز از سال95 گذشته اما هنوز حقالتدریس سال گذشته فرهنگیان از تاریخ مهرماه به بعد پرداخت نشده است. همین نکته نشان میدهد که آموزش و پرورش در سال آینده نیز با کسری بودجه روبرو خواهد بود- کمابیش همانند همیشه! مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در آذر ماه94 تحلیلی بر بودجه وزارتخانه آموزش و پرورش در برنامه پنجم توسعه منتشر کرد و در بخشی از آن آورد: «بودجه آموزش و پرورش در تمامی سالهای 89 تا 93 با کسری مواجه بوده است. استمرار کسری بودجه در آموزش و پرورش، باعث تعطیلی بعضی برنامهها و تضعیف اعتماد به نفس مدیران آموزشی و درنهایت عدم تحقق
کامل اهداف «آموزشی» و «پرورشی» را سبب میشود.» بودجه پیشنهادی آموزش و پرورش در سال95 چیزی پیرامون 28هزار میلیارد تومان است که از نظر عددی نسبت به سال گذشته چیزی حدود 17درصد رشد داشته است (این عدد در سال94 به 93 پیرامون 21درصد بود). اما این افزایش 17درصدی بدون درنظرگرفتن معوقات سال گذشته محاسبه شده است. کسری بودجه سال94 آموزش و پرورش چیزی نزدیک به 5هزار میلیارد تومان است اگر این عدد را از 28هزار میلیارد تومان بودجه پیشنهادی برای سال95 کسر کنیم؛ بودجه آموزش و پرورش به رقم 23هزار میلیارد تومان تقلیل خواهد. در نتیجه میتوان گفت که بودجه امسال آموزش و پرورش نسبت به سال گذشته کاهش داشته است!
اما درباره بودجه آموزش و پرورش میتوان به نکتههای بسیاری اشاره کرد. یکی از بحثهای مهم این است که بودجه آموزش و پرورش باید در قیاس با بودجه دیگر بخشها سنجیده شود. در بودجه کشورهای جهان، سه بخش عمده وجود دارد: 1. بودجه نظامی (military) 2. سلامتبانی یا همان بهداشت و درمان (health care) و 3. آموزش و پرورش (education) یعنی بودجه کشورهای جهان عمدتا در سه بخش مسائل نظامی، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش هزینه میشود. در بیشتر کشورهای جهان این سه بخش روی هم رفته حدود 50 درصد از هزینههای دولت را تشکیل میدهد. به عنوان مثال در امریکا، حدود 18درصد هزینههای کشور در هر کدام از این بخشها خرج میشوند: نظامی و سلامتبانی هر کدام حدود 19درصد و آموزش و پرورش حدود 17درصد را به خود اختصاص میدهد. این تقسیمبندی برای سه بخش نظامی، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش در کشور آلمان به عنوان یکی از اقتصادهای برتر جهان بهترتیب 4، 18 و 10درصد است. این در حالی است که در ایران بخش نظامی حدود 21درصد، سلامتبانی حدود 12درصد و آموزش و پرورش حدود 10درصد از بودجه دولت را به خود اختصاص میدهند. در کشورهای سنگاپور و مالزی و هنگکنگ سهم
آموزش و پرورش از هزینههای دولت بیش از 20درصد است. از آمارهای فوق میتوان نتیجه گرفت که در کل هرچه بودجه نظامی بالاتر میرود، بودجه بخشهای دیگر کاهش مییابد. البته در جهان برای مقایسه بودجههای آموزش و پرورش کشورهای گوناگون، از شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) استفاده میشود یعنی بر این اساس که چه درصدی از تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان به آموزش و پرورش، اختصاص داده میشود. میانگین این نسبت در کشورهای OECD (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه) حدود 5درصد است و در سطح منطقه مثلا در کشورهایی چون عربستان و ترکیه، این سهم حدود 4درصد برآورد میشود. کشورهایی هم هستند که عددهای بالاتری دارند مثلا در کوبا حدود 13درصد. حال میتوان به مقایسه این اعداد و ارقام با نتایج آخرین آزمونهای پیزا پرداخت. آزمونهای پیزا البته آزمونهایی جهانی هستند که از دانشآموزان 15ساله در جهان گرفته میشوند. در واپسین این آزمونها، حدود 70 کشور جهان شرکت داشتند. در نتایج سال2012 پیزا، کشورهای سنگاپور، هنگکنگ، کرهجنوبی، ژاپن، فنلاند، کانادا، آلمان، استرالیا جز کشورهای برتر قرار گرفتند. حالا اگر آمارهای مربوط به بودجه آموزش و پرورش در بالا را
با این نتایج مقایسه کنیم به نظر من نوعی ارتباط مثبت در آنها دیده میشوند. البته کشورهایی هم هستند که، درصد قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی را به آموزش و پرورش خود اختصاص میدهند و با این حال در نشانی از آنها در ردههای بالایی جدول پیزا دیده نمیشود. به همین خاطر نمیتوان اینطور نتیجه گرفت هر کشوری که در آموزش و پرورش پول بیشتری خرج کند به ناگزیر نتیجه بهتری هم میگیرد اما در کل میتوان از نوعی همبستگی مثبت میان صرف بودجه و نتیجه بالاتر دفاع کرد. علاوه بر این، بهسازی آموزش و پرورش، امر پیچیدهیی است و به عوامل بسیاری بستگی دارد؛ عواملی که تنها به بودجه خلاصه نمیشود اما اگر بودجه کافی و فراخور نباشد بیگمان آسیب خود را خواهد زد. هماکنون ایران در آزمونهای جهانی همچون تیمز و پرلز، به هیچ عنوان از رتبه خوبی برخوردار نیست و در ردههای پایین جدول قرار دارد. اینها به نوعی همان همبستگی مثبت را نشان میدهد. البته باید دقت کرد که نتایج آزمونی، تنها شاخص کیفیت آموزش نیستند ولی آموزش و پرورش ایران با درنظر گرفتن شاخصهای دیگر مثلا پرورش شهروند جهانی، پرورش اخلاق انسانی و پرورش سنجشگرانه اندیشی در دانشآموز نیز
بیگمان کارنامه چندان قابل دفاعی ندارد.
از این رو، فرهنگیان از تیم اقتصادی آموزش و پرورش، انتظار چانهزنیهای نیرومندتری دارند. آقای روحانی هم نباید وعدههای خودش را در پیش از انتخابات92 از یاد ببرد. فرهنگیان، نیروی اجتماعی پرشمار و نیرومندی هستند و خوشبختانه در سالهای اخیر آگاهیهای صنفی نیز در میان آنان گسترش بیشتری یافته است. نیروهای
سیاسی کشور، هنگام انتخابات گوناگون کشور، بیگمان، نیازمند جذب آرا و نظر این گروه مرجع هستند
و بدون شک با بیتفاوتی نسبت به بودجه
آموزش و پرورش، موفق به این کار نخواهند شد.