زنگ خطر تورم بزرگ
همانطور كه مشاهده ميكنيد، طي يك هفته اخير به ويژه قيمت دلار و طلا به شدت در حال افزايش است و حتي به صورت لحظهاي بالا ميرود؛ قيمت دلار از ۱۴۱ هزار تومان به ۱۴۳ هزار تومان رسيد.

همانطور كه مشاهده ميكنيد، طي يك هفته اخير به ويژه قيمت دلار و طلا به شدت در حال افزايش است و حتي به صورت لحظهاي بالا ميرود؛ قيمت دلار از ۱۴۱ هزار تومان به ۱۴۳ هزار تومان رسيد. اين دو بازار رابطه مستقيم دارند و اين افزايشها نگرانكننده است. اين وضعيت هم ميتواند ناشي از مسائل بينالمللي باشد و هم نتيجه نبود برنامهريزي مناسب در بانك مركزي. معمولا بعد از افزايش قيمتها، ناهنجاري و تلاطم در بازار شكل ميگيرد و در چنين شرايطي مسوولان بايد با دخالت، نفوذ در بازار، اطلاعرساني و موضعگيري، فضا را مديريت كنند؛ اما متاسفانه اكنون شاهد سكوت مسوولان و عدم اتخاذ تدبير هستيم كه اين خود موجب تشديد نگراني مردم، بازارسازان و حتي سوداگران شده است.
وقتي مردم و فعالان بازار ميبينند قيمتها هر روز بالا ميرود و مسوولان سكوت كردهاند، طبيعتا تشويق ميشوند وارد بازار شوند. از طرف ديگر، اخبار بيروني، شبكههاي خارجي و فضاي مجازي هم القا ميكنند كه ايران ذخاير كافي براي دخالت در بازار ندارد و هرقدر پول تزريق شود، جمعآوري ميشود. اينها همه به التهاب بازار دامن ميزند. لايحه بودجهاي كه منتشر شد، يك بودجه انقباضي است كه خود دولت حداقل تورم ۴۰درصدي را پيشبيني كرده؛ درحالي كه تورم كالاهاي ضروري و اقلام اساسي اكنون بالاي ۷۰درصد است. همه به دنبال اين هستند كه ارزش ريال خود را حفظ كنند. اين يك بازي كهنه و خطرناك است كه متاسفانه مسوولان پولي و بانكي در مديريت آن ناتوان بودهاند. بياعتمادي گستردهاي نسبت به نظام بانكي وجود دارد. حتي اگر دولت بگويد پولتان را بياوريد و سود هم بدهيم، بسياري ترجيح ميدهند وارد بازارهاي جانبي شوند. سكوت مسوولان بانكي نشان ميدهد كه عملا تماشاگر صحنه هستند، درحالي كه سوداگران از اين وضعيت منتفع ميشوند.
تنها خبري كه ميتواند بازار را آرام كند، چند ديدار و توافق مثبت بينالمللي و كاهش تنشها است؛ اينكه اعلام شود سايه جنگ از سر كشور برداشته شده و تعاملات بينالمللي بهبود يافته است. اينها ميتواند بازار را بخواباند.
در غير اين صورت، با اين فاكتورها به سمت تورم صددرصدي حركت ميكنيم. بودجه براساس ريال جديد بسته شده، اما در اصل ماجرا تفاوتي ايجاد نميكند. حذف صفرها اگر همراه با اصلاحات ساختاري نباشد، تاثير واقعي بر بازار نخواهد داشت. وقتي توازن و تعادل برقرار نباشد، پول بد باعث خروج پول خوب ميشود. ما طي دههها درآمدهاي عظيم ارزي داشتيم؛ اما صندوق ذخيره ارزي امروز تقريبا خالي است. اين اتفاق تلخ نتيجه سياستهاي غلط پولي، ارزي و بانكي، سركوب نرخ ارز و ايجاد تبعيضهاي گسترده است. بزرگنمايي واردات، كوچكنمايي صادرات، قيمتگذاري دستوري و سياستهاي غلط ارزي باعث خروج سرمايه و تشديد بحران شده است. اكنون بايد اين سياستها اصلاح شود؛ حتي اگر هزينه سنگيني داشته باشد، راه ديگري وجود ندارد. بايد به سمت يكسانسازي نرخ ارز برويم كه آنهم هزينه سنگيني دارد. متاسفانه كمي بازي كثيف تكراري در بازار وجود دارد كه سوءاستفادهگران در شرايط فعلي ارز و طلا با قيمت بالا ميفروشند و وقتي قيمت ريزشي شد سرمايه مردم را با ۲۰ تا ۳۰درصد ارزانتر از قيمت فروش، براي خود ميكنند كه نشان از عدم توانايي سيستم بانكي كشور در كنترل بازار است.
