مقابله با حفر چاه جلوي فرونشست را ميگيرد؟
پديده فرونشست زمين (Land Subsidence) در ايران به يك بحران ملي تبديل شده است و اغلب كارشناسان و مسوولان، دليل اصلي آن را برداشت بيرويه از منابع آب زيرزميني ميدانند.

پديده فرونشست زمين (Land Subsidence) در ايران به يك بحران ملي تبديل شده است و اغلب كارشناسان و مسوولان، دليل اصلي آن را برداشت بيرويه از منابع آب زيرزميني ميدانند. حفر چاههاي غيرمجاز و همچنين اضافه برداشت از چاههاي مجاز، از عوامل كليدي در كاهش شديد سطح آبخوانها و وقوع فرونشست محسوب ميشوند. فرونشست زمين در ايران نتيجه برداشت بيرويه آب زيرزميني است كه توسط هر دو گروه چاههاي مجاز و غيرمجاز صورت ميگيرد. سازوكار وزارت نيرو براي مقابله با چاههاي غيرمجاز و كنترل چاههاي مجاز، يك بخش حياتي از راهكار است؛ اما توقف كامل فرونشست مستلزم يك برنامه جامع شامل: كنترل قاطع برداشتهاي غيرمجاز، كاهش جدي سهم برداشت مجاز در بخش كشاورزي، اصلاح الگوي كشت و مشاركت تمام دستگاههاي حاكميتي و مردمي براي تعادلبخشي آبخوانهاست. چاههاي غيرمجاز سهم قابل توجهي در تشديد بحران آب و فرونشست زمين دارند. تعداد و حجم برداشت آب بر اساس آمار، در كنار چاههاي مجاز (حدود ۴۸۰ تا ۵۵۰ هزار حلقه)، تعداد قابل توجهي چاه غيرمجاز نيز وجود دارد كه برآوردهاي مختلفي از حدود ۳۰۰ هزار تا ۵۵۰ هزار حلقه را شامل ميشود. ميزان برداشت آب نيز اگرچه برخي گزارشها حاكي از آن است كه عمده برداشت آبهاي زيرزميني (بيش از ۸۵ درصد) توسط چاههاي مجاز و عمدتا برقي صورت ميگيرد، اما برداشتهاي غيرمجاز نيز سالانه ميلياردها مترمكعب آب (برآوردهايي مانند ۷ تا ۸ ميليارد مترمكعب يا بيشتر) را از منابع زيرزميني خارج ميكنند. تخريب سفرههاي عميق طبيعتا نتيجه چاههاي مجاز و غيرمجازي است كه عمق بيشتري دارند - معمولا بيش از ۵۰ متر- كه آسيب جديتري به سفرههاي آب زيرزميني وارد كرده و مستقيما در وقوع فرونشست زمين موثر هستند. خشكي رودخانهها و درياچهها نيز نتيجه برخي چاههاي كمعمقتر است، چراكه ممكن است تاثير كمتري بر فرونشست داشته باشند، اما با برداشت آبهاي سطحي، منجر به خشكي رودخانهها و تشديد بحرانهايي مانند خشك شدن درياچه اروميه ميشوند. بحران فرونشست نتيجه برداشت بيرويه از آبهاي زيرزميني (چه مجاز و چه غيرمجاز) است كه باعث ميشود حفرههاي تهي در لايههاي زيرين خاك بر اثر فشار طبقات فوقاني فرو بريزند و پديده فرونشست رخ دهد. اين پديده زيرساختها، مناطق مسكوني، اراضي كشاورزي و آثار تاريخي را به شدت تهديد ميكند.
آيا مقابله با حفر چاه ميتواند جلوي فرونشست را بگيرد؟ مقابله با حفر و بهرهبرداري غيرمجاز چاهها، يك گام بسيار ضروري و كليدي است، اما به تنهايي براي توقف كامل فرونشست كافي نيست. كاهش برداشت غيرمجاز يا انسداد چاههاي غيرمجاز حتما مهم است . تاكنون بيش از ۱۳۵ هزار حلقه مسدود شده و جلوگيري از برداشت غيرمجاز، بهطور مستقيم حجم آب زيرزميني كه به صورت غيرقانوني خارج ميشود را كاهش داده و گام مهمي در جهت تعادلبخشي آبخوانهاست. كنترل چاههاي مجاز در وضعيت بحران آب بسيار حساس است. وزارت نيرو با اقداماتي مانند نصب كنتورهاي هوشمند حجمي روي چاههاي مجاز، به دنبال اصلاح و تعديل پروانههاي بهرهبرداري و جلوگيري از اضافه برداشت از اين چاهها نيز هست كه سهم عمدهاي در برداشت آب دارند. اضافه برداشت چاههاي مجاز حتي در صورت مسدود شدن كامل چاههاي غيرمجاز باز تا زماني كه برداشت آب بيشتري استخراج شود (به ويژه در بخش كشاورزي) كه بيش از ظرفيت و توان آبخوانها باشد، افت سطح آب زيرزميني و به تبع آن، فرونشست ادامه خواهد داشت. مديريت مصرف در كشاورزي به عنوان بزرگترين مصرفكننده آب راهي كليدي است. اصلاح الگوي كشت - ترويج كشت گياهان كمآببر- و توسعه روشهاي نوين آبياري براي كاهش مصرف آب كشاورزي، از عوامل اساسي و حياتي براي توقف فرونشست هستند. تامين معيشت جايگزين براي بسياري از حفركنندگان چاههاي غيرمجاز، كشاورزان يا افراد محلي كه براي تامين معيشت خود به برداشت آب وابسته هستند، راه اجتماعي است كه نشان ميدهد مقابله صرفا قهري بدون در نظر گرفتن معيشت جايگزين و مشوقهاي اقتصادي-اجتماعي، ممكن است پايداري اين اقدامات را كاهش دهد. كاهش بارندگي در كنار برداشت بيرويه و خشكساليهاي ممتد نيز در افت سطح آب زيرزميني موثر است. اين عامل نيازمند مديريت منابع آب در سطحي كلان و اجراي طرحهايي مانند آبخيزداري شهري براي نفوذ بيشتر آب در خاك است. مقابله با فرونشست نيازمند توقف استخراج بيرويه آب (چه مجاز و چه غيرمجاز) و بازگشت به تعادل در آبخوانهاست. اين هدف تنها با يك اراده سياسي قوي و اجراي همزمان اصلاحات در بخشهاي كشاورزي، شهري و صنعتي محقق خواهد شد. براي اجراي طرحهاي تعادلبخشي ميتوان همزمان اين اقدامات را سامان داد:
1) انسداد چاههاي غيرمجاز با تسريع در شناسايي و پر كردن تمامي چاههاي غيرمجاز باقيمانده و نصب كنتور هوشمند و تكميل نصب كنتورهاي هوشمند حجمي روي همه چاههاي مجاز براي كنترل و مديريت اضافه برداشت، تعيين جدي حجم برداشت با بازنگري در پروانههاي بهرهبرداري چاههاي مجاز و كاهش سهميه برداشت به اندازهاي كه با ظرفيت آبخوانها (حد مجاز برداشت) متناسب باشد.
2) تغذيه مصنوعي سفرهها با آبخيزداري و آبخوانداري، به صورت اجراي وسيع پروژههاي سدسازي زيرزميني مطابق طرحهاي زندهياد استاد كوثر استاد فقيد دانشگاه شيراز، به صورت حوضچههاي آبخيزداري، بندهاي انحرافي و پخش سيلاب در دشتهاي در معرض فرونشست براي نفوذ حداكثري آب باران و سيلابها به سفرههاي زيرزميني.
3) حفاظت از پوشش گياهي با تقويت پوشش گياهي و جنگلكاري در بالادست حوضههاي آبريز براي كاهش رواناب و افزايش نفوذ آب به زمين.
4) سنجش فرونشست با استفاده از فناوريهاي نوين سنجش از دور (مانند رادار اينسار) براي پايش مستمر و لحظهاي نرخ و ميزان فرونشست در دشتهاي بحراني براي اتخاذ تصميمات مديريتي به موقع.
5) اصلاح ساختار و قوانين براي حمايت از منابع آبي ضروري است . براي اين كار يكپارچهسازي مديريت منابع آب ايجاد يك مرجع واحد و مقتدر براي مديريت منابع آب كشور - مثلا در رياستجمهوري- به منظور حذف تداخل وظايف بين وزارت نيرو، جهاد كشاورزي و محيط زيست، بهويژه در مناطق بحراني.
6) تعيين جايگزيني معيشت كشاورزان با ارايه بستههاي حمايتي و تسهيلات براي كشاورزاني كه داوطلبانه چاههاي خود را مسدود ميكنند يا الگوي كشت خود را به سمت محصولات كمآببر تغيير ميدهند (خريد تضميني محصولات كمآببر يا ارايه مشاغل جايگزين) .
7) افزايش ضمانت اجرايي قانون با افزايش شدت جريمههاي قضايي براي متخلفان حفر و بهرهبرداري غيرمجاز چاهها و تخصيص بودجه و نيروي انساني كافي به دستگاههاي نظارتي براي جلوگيري از تخلفات جديد.
