ايران چگونه به آزمايشگاه جهاني فرونشست، تبديل شد؟

وقتي زمين زير پايمان خالي مي‌شود

۱۴۰۴/۰۹/۱۸ - ۰۱:۵۹:۱۴
کد خبر: ۳۶۹۰۶۴

ايران با دارا بودن بيش از ۱۰ درصد مساحت خود درگير پهنه‌هاي فرونشستي و قرارگرفتن ۷۵۰ شهر بر روي زمين‌هاي ناپايدار، يكي از سه كشور نخست جهان از نظر وسعت فرونشست و سومين كشور از نظر كسري آب‌هاي زيرزميني است.

ايران با دارا بودن بيش از ۱۰ درصد مساحت خود درگير پهنه‌هاي فرونشستي و قرارگرفتن ۷۵۰ شهر بر روي زمين‌هاي ناپايدار، يكي از سه كشور نخست جهان از نظر وسعت فرونشست و سومين كشور از نظر كسري آب‌هاي زيرزميني است. اين آمار كه بر پايه پايش‌هاي رسمي و تحليل‌هاي ژئوتكنيكي به دست آمده، نشان مي‌دهد فرونشست زمين كه پيش‌تر به عنوان يك مخاطره محيطي و ژئومورفولوژيك شناخته مي‌شد اكنون به «تهديدي فراگير براي آينده زيست‌پذيري سرزمين» بدل شده است.در اين ميان براساس آمارهاي رسمي منتشرشده، ايران از نظر تعداد پهنه‌هاي فرونشستي با نرخ بالا، رتبه نخست جهان را دارد و سرعت توسعه اين پهنه‌ها نيز در بسياري از دشت‌هاي كشور فراتر از استانداردهاي جهاني گزارش شده است.درهمين راستا علي بيت‌اللهي، رييس بخش زلزله مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي، تأكيد كرد كه وضعيت كنوني نه يك هشدار زودهنگام، بلكه نشانه‌اي قطعي از بحران ساختاري در حكمراني آب، كاربري زمين و برنامه‌ريزي توسعه سرزميني است؛ بحراني كه بدون بازنگري بنيادين در مديريت آب و تصميمات مرتبط با توسعه، مي‌تواند در دهه‌هاي آينده بخش‌هاي وسيعي از ايران را از زيست‌پذيري خارج كند.بيت‌اللهي تأكيد كرد: با چنين الگويي از مديريت منابع آب، وقوع فرونشست زمين كاملاً قابل انتظار است و اگر نشست زمين در كشور رخ ندهد، بايد تعجب كنيم.اين جمله، چكيده يك بحران ساختاري است: برداشت بي‌رويه از آبخوان‌ها، توسعه بي‌ضابطه شهرها و صنايع، و ناديده گرفتن حقابه‌هاي حياتي دشت‌ها. ايران در حال حاضر از نظر تعداد پهنه‌هاي فرونشستي با نرخ بالا، رتبه نخست جهان را دارد و از نظر وسعت فرونشست، پس از چين و اندونزي، سومين كشور جهان است. همچنين كسري منابع آب زيرزميني كشور، ايران را پس از چين و امريكا در رتبه سوم جهاني قرار داده است.به گزارش ايسنا، اين آمار به‌خوبي نشان مي‌دهد كه فرونشست ديگر يك پديده ژئومورفولوژيك صرف نيست؛ بلكه به شاخصي از ناكارآمدي حكمراني آب در كشور تبديل شده است.

   گسترش فرونشست در ۳۰ استان كشور

طبق گفته رييس بخش زلزله مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي، در تمامي استان‌هاي كشور به جز گيلان، پهنه‌هاي فرونشستي در حال گسترش هستند. اين بدان معناست كه فرونشست امروز يك مساله منطقه‌اي يا محدود نيست؛ بلكه يك بحران ملي است كه زيرساخت‌ها، محيط زيست، شهرها و بناهاي تاريخي را تهديد مي‌كند. كافي است اين واقعيت را در كنار داده مهم ديگري قرار دهيم كه او مطرح كرد: پهنه‌هاي فرونشستي حدود ۱۰ درصد از سطح ايران را دربر مي‌گيرند، در حالي‌ كه مساحت كل شهرهاي كشور كمتر از يك درصد كشور است.اين يعني زيرساخت‌ها و شهرها دقيقاً در مناطقي توسعه يافته‌اند كه امروز بيش از ساير نقاط در معرض فرونشست قرار دارند. بيت‌اللهي همچنين اضافه كرد: ۷۵۰ شهر كشور روي پهنه‌هاي درگير فرونشست واقع شده‌اند.اين رقم تكان‌دهنده، ابعاد بحراني آينده سكونتگاهي ايران را نشان مي‌دهد.

   تهديد زيست‌پذيري نسل‌هاي آينده

رييس بخش زلزله مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي با صراحت از نبود اقدامات موثر انتقاد كرد و گفت: اگر اقدامي جدي صورت نگيرد، سرزميني قابل زيست براي آيندگان باقي نخواهد ماند.او اضافه كرد كه در گذشته برخي مسوولان نه‌تنها خطر فرونشست را جدي نمي‌گرفتند، بلكه هشدارها را به سخره مي‌گرفتند و مي‌پرسيدند يعني چه كه سه متر زمين نشست كرده است؟ و اين جملات، نشان‌دهنده فاصله‌اي تاريخي ميان هشدار كارشناسان و سياست‌گذاري‌هاست.هرچند به گفته او اكنون «رويكرد واقع‌بينانه‌تري در بدنه دولت شكل گرفته»، اما اين تغيير نگاه كافي نيست؛ زيرا سرعت فرونشست به مراتب بيشتر از سرعت اصلاحات ساختاري است.

     وابستگي توسعه شهري به نابودي آبخوان‌ها

بخش مهمي از تحليل بيت‌اللهي به تداخل ميان مديريت آب و توسعه شهري اختصاص داشت. او نمونه تهران را مثال زد: براي تأمين آب تهران، سدهاي كرج، لتيان، لار و ماملو ساخته شدند. اما سد ماملو، حقابه حياتي دشت ورامين را قطع كرد. نتيجه؟ ورامين امروز بالاترين نرخ فرونشست كشور را دارد.اين مثال نشان مي‌دهد كه توسعه شهري بدون ملاحظات هيدرولوژيك، چگونه به نابودي منابع و زيرساخت‌هاي خود شهرها مي‌انجامد.مشابه همين الگو در نيشابور ديده مي‌شود؛ جايي كه همان‌ جايي كه شكاف‌هاي فرونشستي قابل مشاهده است، چند ماه پيش بزرگ‌ترين كارخانه فولاد شرق كشور افتتاح شد، آب چنين صنعتي از كجا تأمين مي‌شود؟ پاسخ اين است كه از آب زيرزميني.اين نوع تصميمات، عملاً «فعال شدن كارخانه به بهاي تشديد افت آبخوان» است.

    صنايع سنگين در مناطق ممنوعه 

بيت‌اللهي با اشاره به جانمايي نادرست صنايع سنگين مانند پتروشيمي‌ها، مشكل را «نبود ضوابط هماهنگ و يكپارچه» دانست. در واقع، هر بخش به‌تنهايي و بدون هماهنگي سرزميني تصميم مي‌گيرد؛ در نتيجه كل كشور متضرر مي‌شود.بخش مهمي از هشدارهاي بيت‌اللهي به «آسيب به آثار تاريخي» اختصاص داشت؛ آثاري كه به تعبير او، «ديگر قابل توليد نيستند». او گفت: مشاهدات ميداني در نقش رستم، تخت جمشيد، ميدان نقش جهان، سمنان و خراسان رضوي نشان مي‌دهد فرونشست به‌طور جدي به اين آثار ارزشمند آسيب مي‌زند.او به وضعيت «طاق مسجد سيد اسماعيل اصفهان» اشاره كرد و گفت: مانند كيكي است كه از وسط بريده شده و مرمت چنين بناهايي را «فوق‌العاده دشوار» توصيف كرد.اين بخش از سخنان او اهميت ويژه‌اي دارد؛ زيرا نابودي ميراث فرهنگي، نابودي «هويت تاريخي و ريشه‌هاي فرهنگي» يك ملت است.

    ضرورت تدوين مقررات ملي فرونشست زمين

به گفته او، تدوين مقررات ملي براي مديريت اين بحران يك ضرورت است و اين مقررات بايد حوزه‌هايي چون «تغذيه آبخوان‌ها، مديريت برداشت آب، نصب كنتور هوشمند، بهينه‌سازي آبياري و اصلاح الگوي كشت» را پوشش دهد.

نكته مهم ديگر، توجه به «روش‌هاي نوين آبياري زيرسطحي با كمترين ميزان هدررفت آب» است. همچنين جمعيت‌پذيري شهرها و توسعه شهري نيز بايد در اين مقررات لحاظ شود.

   تحليل موردي اصفهان؛ هشدار يك شهر تاريخي

يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي ارايه بيت‌اللهي به نتايج تحقيقات او درباره فرونشست اصفهان مربوط بود. بر اساس يافته‌هاي او، وسعت پهنه فرونشست تجمعي در اصفهان در ۹ سال گذشته از ۳۰۰ كيلومتر مربع به ۸۵۰ كيلومتر مربع رسيده است؛ يعني افزايش ۲.۸ برابري.او گفت كه دو سال اخير نشان‌دهنده «افزايش بيش از ۲.۵ برابري» در نرخ توسعه و شدت فرونشست است. اين روند، براي شهري كه بخش بزرگي از ميراث تاريخي ايران را در خود جاي داده، هشداري جدي است.فرونشست در ايران از يك پديده علمي يا زمين‌شناسي محدود فراتر رفته و به يك تهديد تمدني تبديل شده است.چالش‌هايي چون برداشت بي‌رويه از آبخوان‌ها، توسعه بي‌ضابطه شهري، جانمايي نامناسب صنايع، و فقدان نگاه جامع، كشور را در موقعيتي قرار داده كه به گفته بيت‌اللهي: هرچقدر هم هشدار بدهيم، باز هم كم است.گزارش پيش‌رو نشان مي‌دهد، اگر امروز تصميمات سخت و ساختاري اتخاذ نشود، ايران در دهه‌هاي آينده نه فقط با فرونشست زمين، بلكه با فرونشست كيفيت زندگي، اقتصاد، امنيت غذايي و حتي هويت تاريخي خود مواجه خواهد شد.نجات آبخوان‌ها و كنترل فرونشست، شايد آخرين فرصت براي حفظ زيست‌پذيري اين سرزمين باشد.