سايه ترديد روي بورس
معاملات آخرين روز كاري هفته نيز با سايه ترديد و فشار سنگين روزهاي گذشته بر بازار آغاز شد. در همان ساعات نخست، صفهاي سنگين عرضه بار ديگر يادآور روزهايي شد كه اكثريت سهامداران، حتي حرفهايترين سهامداران نيز به دنبال فروش و خروج از بازار بودند.شاخص كل بورس روند نزولي را آغاز كرد، اما نكته مهم اين بود كه با وجود همين ريزش اوليه، تدريجا بر شدت فروش كاسته شد و نمادهاي بزرگ و كوچك آرام آرام از كف قيمتي فاصله گرفتند، به نوعي بازار ريزش بسيار سنگيني را تجربه نكرد.
معاملات آخرين روز كاري هفته نيز با سايه ترديد و فشار سنگين روزهاي گذشته بر بازار آغاز شد. در همان ساعات نخست، صفهاي سنگين عرضه بار ديگر يادآور روزهايي شد كه اكثريت سهامداران، حتي حرفهايترين سهامداران نيز به دنبال فروش و خروج از بازار بودند.شاخص كل بورس روند نزولي را آغاز كرد، اما نكته مهم اين بود كه با وجود همين ريزش اوليه، تدريجا بر شدت فروش كاسته شد و نمادهاي بزرگ و كوچك آرام آرام از كف قيمتي فاصله گرفتند، به نوعي بازار ريزش بسيار سنگيني را تجربه نكرد.
در پايان روز، افت ۸۰۴۰ واحدي معادل ۰.۲۶ درصد در شاخص كل رقم خورد و نماگر اصلي بازار بر سطح ۳ ميليون و ۹۸ هزار و ۹۲۲ واحد ايستاد؛ عددي كه هرچند ۸ هزار واحد پايينتر از روز گذشته بود، اما نشانهاي از فروپاشي بازار نبود. همين افت محدود، براي گروهي از تحليلگران كافي بود تا ادعا كنند بورس تهران وارد مدار تعادل جديد شده و ديگر از آن ريزشهاي فرسايشي در بنيه بازار خبري نيست.
شاخص كل هموزن نيز تنها ۱۰۳ واحد عقب نشست و با رسيدن به عدد ۹۰۳ هزار و ۶۵۸ واحد، حباب سنگين و تهديدكنندهاي را متبادر نميكند. اين اختلاف مختصر بين دو شاخص نشاندهنده تعادل نسبي ميان پرچمداران و سهمهاي كوچكتر بود؛ بازاري كه ديگر مثل گذشته اسير ليدرهاي پتروپالايشي يا خودرويي نيست و حركت دستهجمعي بازار را در دستور كار قرار داده است.ارزش كل دادوستد سهام، حقتقدم و صندوقهاي سهامي به عدد ۸۸۹۵ ميليارد تومان رسيد؛ عددي كه گرچه براي بازار سهام در شرايط ركودي، قابل قبول محسوب ميشود، اما نشاندهنده ركوردي تازه يا رالي صعودي پرقدرت نيست. حجم معاملات نيز نزديك به ۱۹.۶ ميليارد برگ سهم بود. اين عدد، در روزهايي كه بازار تا پيش از اين تا مرز ۳۰ ميليارد برگ سهم را نيز تجربه كرده بود، فصل مشترك ركود نسبي و بازگشت تدريجي تقاضا را نمايان ميكند.اما كليديترين سيگنال بورس روز چهارشنبه، جريان نقدينگي حقيقيها است؛ امارها نشان ميدهد كه معاملهگران حقيقي همچنان سمت فروش را به خريد ترجيح ميدهند. سرانه خريد حقيقيها ۵۴.۷ ميليون تومان و سرانه فروش آنها ۵۷.۵ ميليون تومان بود؛ رقمها اگرچه نزديك، اما نسبت قدرت خريد حقيقيها را روي عدد منفي ۱.۰۵ قرار داده است.براساس روال گذشته زماني كه اين نسبت براي چند روز متوالي منفي ميشود، معمولا شاهد ضعف بنيادي تقاضا، خروج پولهاي تازهوارد و كوچ سرمايه به بازارهاي كمريسك يا موازي هستيم. البته افزايش قيمت دلار و طلا طي روزهاي گذشته ميتواند علتي براي سرخپوشي بازار و كوچ نقدينگي باشد. روز چهارشنبه خالص خروج پول حقيقي حدود ۱۰۷۲ ميليارد تومان ثبت شد، عددي كه اگرچه به ركوردهاي روزهاي بياعتماد بازار نميرسد، اما صداي پسزمينهاي از تداوم ترس كوچ سرمايه را در پي دارد.
زنگ خطر در بازار بدهي
يكي از زواياي مهم معاملات روز چهارشنبه، خروج پول از صندوقهاي درآمد ثابت بود؛ معضلي كه تغيير رويكرد سرمايهگذاران كمريسك را منعكس ميكند. جريان ورودي صندوقهاي درآمد ثابت با خروج ۶۵۷ ميليارد تومان همراه شد كه موضوع را در پي دارد نخست اينكه بخشي از سرمايههاي محتاط كه به دنبال حداقل سود بيريسك بودند، ديگر به بازار بدهي يا صندوقهاي درآمد ثابت اعتماد ندارند و دوم موج جديدي از نقدينگي سرگردان عملا يا آماده ورود به ساير بازارهاي موازي همچون سپردههاي بانكي پربازده، ارز و سكه است، يا دستكم فعلا ترجيح به خروج و تماشا گرفتهاند.رفتار پولهاي كمريسك در وضعيت فعلي بيشتر شبيه مهاجرت به حاشيه است تا كوچ واقعي به بازار سهام يا داراييهاي ريسكي. جامعه سرمايهگذاري در ايران وقتي دچار ترديد شديد در سياستهاي پولي يا افق قيمتگذاري دارد، معمولا با كاهش وزن داراييهاي خود در ابزار بدهي شروع ميكند اما راهي بازار سهام نميشود تا نشانهاي قطعيتر از بازگشت اطمينان ببيند.به بيان سادهتر اين روزها نقدينگي گوشهنشين شده تا بازار شرايط بهتري را تجربه كند و دوباره نقدينگي به دايره معاملات بازگردد و دوباره شاهد روزهاي رويايي در بازار باشيم. در جريان معاملات روز مذكور، بازار چهرهاي چندرنگ داشت. ۴۶۰ نماد مثبت و ۳۴۷ نماد منفي نشان ميدهد بر خلاف جهتگيري كلي شاخص كل، در عمق بازار، گروهي از نمادها مسير صعودي را آغاز كردهاند و دستكم بخشي از سهامداران بازيابي اميد كردهاند.اين رفتار معمولا زماني بروز ميكند كه ترمز فروش دستهجمعي كشيده ميشود و بازار در پي يافتن كف قيمتي و تعادل جديد است. افزايش سهم نمادهاي مثبت و تقويت صف خريدها، سيگنالي جز بازگشت آرام خريداران ندارد؛ هرچند تا تثبيت اين روند، راهي طولاني باقي است و فشار فروش هنوز پشت سر بازار كمين كرده است.تحليل صفهاي خريد و فروش در انتهاي روز، براي فعالان حرفهاي بازار به نوعي «قطبنما»ي رفتاري محسوب ميشود. تعداد صفهاي خريد به ۹۶ مورد رسيد و صفهاي فروش در عدد ۸۱ مورد ثابت شد.اين نسبت به وضوح خبر از افزايش تمايل خريداران نسبت به روزهاي گذشته ميدهد. كاهش صفهاي فروش و رشد صفهاي خريد، غالبا نشاندهنده نخستين نشانههاي بازگشت اطمينان و تمايل به ريسك در بازار سرمايه است. اما شدت اين نسبت كافي نيست تا بازار وارد فاز صعود شود؛ بازيگران هوشمند بازار اغلب منتظر تثبيت اين روند و تداوم ورود نقدينگي هستند.نگاهي به سفارشها در دقيقه پاياني معاملات نشانگر يك پالس مثبت ديگر است: ارزش سفارشهاي خريد در جمعبندي پاياني ۱۲۷۵ ميليارد تومان و سفارشهاي فروش ۵۸۹ ميليارد تومان بود؛ نسبت دو به يك به نفع خريداران. اين رفتار، در صورت تكرار چند روزه، ميتواند به تدريج موج فروش را تضعيف كند و فضا را براي رشد قيمتي چند نماد بزرگ و سپس اثرگذاري بر شاخص كل فراهم كند.
يكي از مهمترين دشواريهاي بازار سرمايه در ماههاي اخير، همزماني دو پديده است؛ خروج پول حقيقي از بازار سهام و صندوقهاي درآمد ثابت و افزايش جذابيت بازارهاي موازي (سپرده بانكي، ارز، سكه و حتي خودرو).
اين تركيب عجيب، ظرف ماههاي اخير باعث ركود نسبي در عمق بورس شده است. سرمايهگذار نهادي و خرد، با رصد متغيرهاي كلان مانند نرخ سود بينبانكي، سياستهاي دستوري دولت در حوزه نرخ ارز و بلاتكليفي برجام، ترجيح را بر خروج از سهام نهادهاند و به انتظار نشستهاند.
خروج پول حقيقي، مهمترين اخطار براي سياستگذار و علامتي روشن براي مديران پرتفوي است تا ورود به موج صعودي جديد را با احتياط ببينند و بيش از هر زمان به موقعيتهاي كوتاهمدت اكتفا كنند.
بازارهاي موازي؛ آينه ريسك و حاشيه سود
در ميانه ركود معاملات سهام و محو شدن بخشي از نقدينگي از صندوقهاي درآمد ثابت، بازارهاي موازي بار ديگر جذابيت خود را بازيافتهاند. طي ماههاي گذشته، رشد تدريجي نرخ سود سپردههاي بلندمدت، نوسان قيمت دلار در بازار آزاد و بزرگتر شدن حباب قيمتي در بازار طلا و سكه باعث شده بازده مورد انتظار سرمايهگذاران در اين حوزهها جذابتر و ريسكشان قابل پيشبينيتر باشد. اين وضعيت، صندوقهاي سهامي را رقابتناپذير و نمادهاي متعادل را خسته از هيجان نگه ميدارد. تا زماني كه سيگنالي جدي از وسوسه سود بالاتر يا رفع ابهام از آينده سياستهاي ارزي و پولي ساطع نشود، انتظار بازگشت موج قدرتمند نقدينگي به بورس كاري دشوار است.
بررسي رفتار حقوقيها
نكته مغفول اما مهم، رفتار بازارگردانها و بازيگران حقوقي بود. در شرايطي كه نقدينگي حقيقيها روندي خروجي دارد، بازارگردانهاي صندوقها و نهادها با حمايت هدفمند از برخي نمادها و جمعآوري صفوف فروش خرد، فضاي ترس را كنترل كردند تا بازار به ورطه فروش هيجاني كشيده نشود. اين «حمايت نامریي» اگرچه روند رو به پايين بازار را كند ميكند اما بدون حضور سرمايه تازه و واقعي، رشدي پايدار براي بورس رقم نميزند. حقيقت اين است كه بازار تهران، همچنان به يك محرك واقعي تقاضا نيازمند است؛ محركي كه نه صرفا دستورالعمل حقوقي يا بازارگردانيهاي قراردادي، بلكه ناشي از سيگنال اطمينان به آينده سياستگذاري اقتصادي باشد.
تحليل آخرين دادهها و رفتار روز اخير بازار، نشاندهنده ورود بورس به فاز تعادل موقت است. شاخصها كاهش محدود دارند، صفوف فروش كمرنگ شده و نمادهاي زيادي در كف قيمتي به تعادل رسيدهاند. سهم بيشتر نمادهاي مثبت نسبت به نمادهاي منفي، افزايش نيروهاي خريدار ولو اندك در دقيقه پايان بازار و كاهش فرار پول حقيقي از اوج، همه و همه سيگنالهايي از احتمال بازگشت تدريجي اعتماد هستند.اما رفتارسنجي نقدينگي، هنوز از آغاز يك روند پايدار حكايت نميكند. تكرار چند روزه اين وضعيت، وابسته به اتفاقات مهم سياستگذاري (از جمله مديريت نرخ بهره بانكي و ارز) و يكسانسازي پيغامها از سوي دولت و بانك مركزي است.
اگر اين هماهنگي رخ بدهد، بورس ميتواند ظرف هفتههاي آتي با بازگشت بخشي از نقدينگي خرد و نهادي، فضاي ركود را پشت سر بگذارد. اما در صورت تداوم خروج سرمايه حتي از صندوقهاي درآمد ثابت، موج بزرگتري از پولهاي سرگردان بازار را هدف قرار ميدهد و شايد يكي از بازارهاي موازي را با حباب پرخطر روبهرو سازد.
