بازار ميليارد دلاري پشت در بسته
توريسم سلامت مجموعهاي از خدمات درماني و مرتبط (جراحيهاي تخصصي، دندانپزشكي، زيبايي، ناباروري، درمانهاي فوقتخصصي، توانبخشي و گردشگري درماني) است كه موجب ورود ارز، اشتغالزايي در بخشهاي پزشكي و وابسته (هتل، حملونقل، خدمات ترجمه و بيمه خصوصي) و تقويت برند ملي در حوزه خدمات سلامت ميشود.
گردشگري سلامت گرفتار زيادهخواهي وزارت بهداشت است
گلي ماندگار|
توريسم سلامت مجموعهاي از خدمات درماني و مرتبط (جراحيهاي تخصصي، دندانپزشكي، زيبايي، ناباروري، درمانهاي فوقتخصصي، توانبخشي و گردشگري درماني) است كه موجب ورود ارز، اشتغالزايي در بخشهاي پزشكي و وابسته (هتل، حملونقل، خدمات ترجمه و بيمه خصوصي) و تقويت برند ملي در حوزه خدمات سلامت ميشود. كشورهايي همچون تركيه، امارات و اردن طي يك دهه گذشته توانستهاند درآمد قابلتوجهي از اين بازار كسب كنند؛ ايراني كه داراي نيروي انساني متخصص، مراكز درماني توانمند در برخي رشتهها و هزينه نسبتا رقابتي است، ميتواند سهم بيشتري از بازار منطقهاي و فرامنطقهاي كسب كند. اما مساله اينجاست كه اين بازار پرسود به جاي اينكه در دست متخصصان و فعالان اين زمينه باشد توسط افراد متفرقه و دلالاني مديريت و اداره ميشود كه جز سودشخصي به چيز ديگري فكر نميكنند. به گفته بسياري از فعالان اين حوزه اين دلالان و افراد رانتخوار به نحوي خود را به بدنه وزارت بهداشت و درمان وصل ميكنند و به اين ترتيب بدون هيچ مزاحمتي بازار پرسود توريسم سلامت را به جاي منابع ملي به جيبهاي شخصي سرازير ميكنند. به اين ترتيب آمار واقعي بيماران خارجي در ايران در مقايسه با ظرفيت عظيم كشور، بسيار ناچيز است. در حالي كه ايران ميتواند سهمي چندبرابر از بازار 100 ميليارد دلاري گردشگري سلامت جهان را در اختيار داشته باشد، بخش قابلتوجهي از اين بازار به كشورهاي رقيب در منطقه، از جمله تركيه، اردن، هند و امارات واگذار شده است. هرچند عوامل متعددي چون جنگها و تنشهاي منطقهاي، تحريمهاي اقتصادي، ضعف زيرساختهاي حملونقل و اقامت و نيز نبود برنامهريزي جامع در حوزه تبليغات بينالمللي، در اين عقبماندگي نقش داشتهاند، اما كارشناسان بر اين باورند كه ريشه اصلي ناكامي ايران در نبود هماهنگي بين دستگاههاي مسوول و مديريت جزيرهاي حوزه گردشگري سلامت است.
گردشگري سلامت گرفتار زيادهخواهي وزارت بهداشت است
حرمتالله رفيعي، رييس انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوايي نيز در مصاحبهاي به تسنيم گفت: گردشگري سلامت سالهاست گرفتار زيادهخواهي وزارت بهداشت و برخي از پزشكان در آن مجموعه شده است. اين نهادها مجوزهايي به شركتهاي تسهيلگر دادهاند تا توريست جذب كنند، اما نتيجه آن چيزي جز آسيب نبوده و باعث شده بازار داغ دلالي و سوداگري در اين حوزه شكل بگيرد.
او افزود: امروز تعداد گردشگران سلامت بهشدت كاهش يافته و بر اساس بررسيها، تعداد توريستهاي درماني در چند سال اخير به كمتر از پنجاه درصد رسيده است؛ در واقع بيش از نيمي از اين گردشگران در چند سال اخير از دست رفتهاند و روند نزولي همچنان ادامه دارد. اما چرا؟ ما مدعي هستيم كه در زمينه طبابت در منطقه سرآمديم و اين ادعا واقعي است. حتي وزير عمان هم اين مساله را تأييد كرده بود. رفيعي همچنين در مورد آمار 8 ميليوني گردشگراني كه سالانه وارد ايران ميشوند، اظهار كرد: آماري كه گفته ميشود هشت ميليون گردشگر سالانه به كشور ما ميآيند، گردشگر واقعي نيست، بلكه مسافر ورودي است. مسافر وارد كشور ميشود، لب مرز به خاطر ارز پايين پول كشور ما خريدش را انجام ميدهد، چيزي هم از كشور ما ميبرد و خارج ميشود يا اينكه تنها از كشور ما عبور ميكند و نفعي به ما نميرساند.
مقايسه آماري گردشگر سلامت ايران با تركيه، امارات و اردن
ايران: مطابق گزارشهايي كه آمار رسمي و تخميني را جمعبندي كردهاند، درآمد توريسم پزشكي ايران در سال مالي منتهي به خرداد- مارس 2024 در حدود يك ميليارد دلار اعلام شده و تعداد مراكز و بيمارستانهايي كه مجوز پذيرش بينالمللي گرفتهاند رو به افزايش است؛ ولي گزارشها نشان ميدهد پتانسيل رسيدن به مقادير بسيار بالاتر (مثلا چند ميليارد دلار) وجود دارد. تركيه: در گزارشها و تحليلهاي 2024-2023، تركيه بين ۱.۴ تا ۱.۸ ميليون بيمار بينالمللي را جذب كرده و درآمدِ حوزه سلامت/توريسم درماني در بازه چند ميليارد دلاري گزارش شده (حدود 3-2 ميليارد دلار يا بيشتر در گزارشهاي مختلف) . تركيه بهويژه در جراحيهاي زيبايي، كاشت مو و دندانپزشكي بسيار شناخته شده است.
امارات: دوبي در سال ۲۰۲۳ حدود ۶۹۱,۰۰۰ گردشگر پزشكي پذيرش كرده و هزينه مستقيم خدمات به بيش از ۱.۰۳ ميليارد درهم (≈ ۲۸۰ ميليون دلار) رسيده؛ درآمدهاي غيرمستقيم بيشتر است و دولتها روي تسهيل و ماركتينگ متمركزند. اردن: پيش از كرونا سهم قابل توجهي از بازار منطقه داشت و سالانه نزديك به ۲5۰-۲0۰ هزار بيمار بينالمللي و درآمدي نزديك به ~۱ ميليارد دلار (يا معادل قابل توجهي از GDP گردشگري پزشكي) گزارش شده بود.
برخورداري كشورهاي همسايه از بازار توريسم سلامت
اين مقايسه نشان ميدهد كشورهاي منطقه با سرمايهگذاري سازمانيافته در برندينگ بينالمللي، استانداردسازي (آكرِدِيشن بينالمللي)، بستههاي «تور + درمان» و تسهيلات ويزا توانستهاند از بازار بزرگتري برخوردار شوند؛ در حالي كه ايران درآمد و سهم بسيار كمتري نسبت به ظرفيت اعلامي خود دارد.
عواملي كه مانع جذب توريسم سلامت در ايران ميشوند
مزدك عبداللهي، كارشناس اقتصاد سلامت در اين باره به «تعادل» ميگويد: عوامل زيادي باعث عدم موفقيت ايران در جذب توريسم سلامت هستند. از جمله مسائل سياسي و بينالمللي، تحريمها و محدوديتهاي بينالمللي باعث شده تا بيماران و شركتهاي بيمه در خريد خدمات ترديد داشته باشند؛ همچنين دسترسي به برخي تجهيزات، داروها و تعاملات بانكي بينالمللي پيچيدهتر است كه بر كيفيتِ بسته درماني اثر ميگذارد. اين عامل يكي از بزرگترين موانع غيرپزشكي جذب توريسم سلامت است.
او ميافزايد: از سوي ديگر بازاريابي و برندينگ در اين مساله بسيار مهم است كه متاسفانه ايران در اين زمينه هم موفق عمل نكرده در واقع ايران هنوز در برندينگ بينالمللي، حضور موثر در نمايشگاهها و پلتفرمهاي بينالمللي و تعامل با آژانسهاي جهاني ضعيف است. اين كارشناس اقتصاد سلامت در بخش ديگري از سخنان خود به موانع صدور ويزا اشاره كرده و اظهار ميدارد: روالهاي ويزايي پيچيده يا نامطمئن، بيماران را از سفر منصرف ميكند. كشورهايي كه براي مسافر پزشكي ويزاي تسهيلشده يا ويزاي فوري ارايه ميدهند، برنده بازارند. او ادامه ميدهد: عدم هماهنگي بين بخشي و استراتژي ملي، استانداردها، آكرِدِيشن و كيفيتِ خدمات، كمبود خدمات مكمل مانند هتلينگ، زبان، بيمه بينالمللي و پيوستهاي گردشگري، مشكلات مربوط به قيمتگذاري و نظام پرداخت و در نهايت نگرانيهاي پزشكي و ايمني از جمله ديگر عواملي هستند كه باعث شده تا توريسم سلامت در ايران به جايگاه واقعي خود دست پيدا نكند.
ارايه يك تجربه جامع و قابل پيشبيني
مزدك عبداللهي در ادامه ميگويد: پتانسيل درآمدي ايران در توريسم سلامت بسيار بيشتر از رقمهاي اعلام شده است؛ اما مشكل اصلي فقدان سياستگذاري كلان و هماهنگي بينبخشي است. كشورهاي موفق در منطقه، فقط به بيمار خدمات درماني نميفروشند؛ آنها يك تجربه جامع و قابل پيشبيني ارايه ميكنند كه شامل ويزا، بيمه، اقامت و پيگيري پزشك پس از بازگشت است. ايران با تنظيم يك بسته تشويقي براي سرمايهگذاران بخش خصوصي و تسهيل روشهاي پرداخت بينالمللي ميتواند سهم قابل توجهي از بازار منطقهاي را بازپس گيرد. او ميافزايد: از نظر باليني، ما در برخي رشتهها (مثلا جراحي قلب، دندانپزشكي، ناباروري و جراحيهاي زيبايي) توانمندي داريم؛ اما مشكل اين است كه بيماران بينالمللي به دنبال ضمانت، شفافيت نتايج و شبكه پيگيري هستند. نبود پروتكلهاي استاندارد براي پذيرش، معرفي و پيگيري بيماران خارجي و همچنين كمبود تسهيلات تخصصي (ترجمه پزشكي، هماهنگكننده كيس، بيمه روانپسند) باعث ميشود بيمار به مقصدهايي مثل تركيه يا عمان و دوبي برود كه بسته كامل را ارايه ميدهند.
نبود پروتكلهاي واحد درماني براي بيماران خارجي
از سوي ديگر فرامرز اوحدي، متخصص بيماريهاي گوارشي نيز درباره موانع توسعه توريسم سلامت در كشور به «تعادل» ميگويد: مساله مهم نبود پروتكلهاي واحد درماني براي بيماران خارجي است. در واقع هيچ دستورالعمل مشخصي درباره نحوه پذيرش، اطلاعرساني، تعيين هزينهها و پيگيري پس از درمان وجود ندارد. هر مركز براي خودش عمل ميكند و همين باعث بياعتمادي بيماران ميشود. او ميافزايد: مساله بعدي مشكل زبان و ارتباط پزشك با بيمار خارجي. در بسياري از موارد مترجم تخصصي پزشكي در بيمارستان حضور ندارد و پزشك بايد با زبان محدود يا از طريق همراه بيمار ارتباط بگيرد كه هم زمانبر است و هم ريسك سوءتفاهم بالايي دارد. اين متخصص بيماريهاي گوارشي سومين مساله را فقدان نظام ارزيابي كيفيت خدمات دانسته و اظهار ميدارد: ما به ندرت بازخورد واقعي از بيماران خارجي دريافت ميكنيم و هيچ سامانهاي براي ثبت رضايت يا شكايت آنها وجود ندارد. در حالي كه در تركيه يا هند هر بيمار بعد از ترخيص در يك سيستم آنلاين ميزان رضايت خود را ثبت ميكند. همچنين نبود بيمههاي بينالمللي و تسهيلات مالي هم يكي ديگر از عوامل بازدارنده به شمار ميرود.
توريسم سلامت تنها يك پروژه پزشكي نيست، يك زنجيره است
دكتر اوحدي درباره راهكارهاي احتمالي بهبود وضعيت توريسم سلامت در ايران نيز تاكيد ميكند: بايد باور كنيم كه توريسم سلامت يك «پروژه پزشكي» صرف نيست؛ يك زنجيره است كه بايد هماهنگ كار كند. از وزارت بهداشت گرفته تا وزارت گردشگري، هتلها، شركتهاي هواپيمايي و بيمهها. ما به يك پنجره واحد خدمات سلامت بينالملل نياز داريم تا مسير بيمار شفاف شود. او در پاسخ به اين سوال كه آيا از نظر علمي و فني، ايران ميتواند با كشورهايي مثل تركيه رقابت كند، ميگويد: از نظر فني و علمي بله، بدون ترديد. پزشكان ايراني بسيار توانمند هستند. اما مشكل در ساختار است نه مهارت. اگر همين امروز سازوكار جذب، پذيرش، خدمات پس از درمان و پيگيري بينالمللي سامان پيدا كند، ايران ميتواند يكي از قطبهاي اصلي توريسم درماني در منطقه باشد. ما هزينههاي پايينتر و تخصص بالاتر داريم، فقط بايد آن را حرفهاي ارايه كنيم.
توريسم سلامت در ايران تنها به مهارت پزشكان گره نخورده
او در پايان تاكيد ميكند: توريسم سلامت در ايران به مهارت پزشكان گره نخورده، بلكه به نبود مديريت حرفهاي و ضعف در هماهنگي بين دستگاهها مربوط است. اگر خدمات درماني ما با استانداردهاي جهاني بستهبندي شود، ايران ميتواند سالانه ميلياردها دلار از اين مسير درآمد كسب كند. اين صنعت علاوه بر ارزآوري، جايگاه علمي كشور را هم در جهان تقويت خواهد كرد.
