ميراث تاريخي در آستانه فروپاشي
ايران امروز در آستانه بحراني قرار گرفته كه بهگفته كارشناسان، آرام و خاموش پيش ميرود اما تبعات آن ميتواند بهمراتب سهمگينتر از زلزله يا خشكسالي باشد.
ايران امروز در آستانه بحراني قرار گرفته كه بهگفته كارشناسان، آرام و خاموش پيش ميرود اما تبعات آن ميتواند بهمراتب سهمگينتر از زلزله يا خشكسالي باشد. پديده «فرونشست زمين» حالا به مرحلهاي رسيده كه كشورمان را پس از چين و امريكا در رتبه سوم جهان از نظر وسعت پهنههاي فرونشستي قرار داده است؛ بحراني كه نهتنها سكونتگاههاي شهري و روستايي را تهديد ميكند، بلكه ميراث چند هزارساله ايران را نيز در معرض نابودي قرار داده است. علي بيتاللهي، رييس بخش زلزلهشناسي و خطرپذيري مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي، در گفتوگو با مهر با بيان اينكه «وضعيت فرونشست زمين در ايران نسبت به گذشته بحرانيتر شده است» گفت: اين امر كاملاً واضح است كه وضعيت فرونشست زمين در ايران نسبت به گذشته بحرانيتر شده است. عامل اصلي اين پديده در كشور ما پايين رفتن سطح آبهاي زيرزميني است. آبهاي زيرزميني توسط نزولات جوي و آبهاي سطحي تغذيه ميشوند، به عبارتي در طبيعت چرخهاي وجود دارد كه بخشي از آبي كه برداشت ميشود، در اثر بارندگيهاي مستمر جبران خواهد شد.
پاييز خشك، زمين تشنهتر از هميشه
بيتاللهي در ادامه با اشاره به خشكسالي كمسابقه امسال افزود: در سال جاري، با توجه به اينكه بيش از يكماه از فصل پاييز گذشته، يكي از خشكترين فصول پاييز در ۵۰ سال اخير را تجربه ميكنيم. اين مساله از نظر كاهش نزولات جوي هم صحيح و هم مشهود است، بهگونهاي كه در سراسر كشور كاملاً محسوس است كه ميزان بارشها حتي نسبت به پنج سال گذشته كاهش يافته است. او نمونهاي عيني از اين وضعيت را در شمال كشور ذكر ميكند: امروزه ميزان بارندگيها در استان مازندران همانند سالهاي گذشته نيست و فضاهاي سبز بهتدريج رو به خشكي گذاشتهاند. كاهش نزولات جوي و منابع آب سطحي امري آشكار است و همه شاهد آن هستند. در شرايطي كه بارشها كاهش يافته، راهكار نادرست برداشت بيش از حد از منابع زيرزميني، خود به تشديد بحران منجر شده است. بيتاللهي ميگويد: براي تأمين آب، معمولاً فشار بر آبخوانها و استحصال بيشتر آبهاي زيرزميني در دستور كار قرار ميگيرد. برداشتهاي اضافي از منابع زيرزميني باعث افت سطح آب و بهتبع آن موجب توسعه فرونشست زمين ميشود. پايتخت نيز از اين بحران بينصيب نمانده است. بيتاللهي با اشاره به افزايش چشمگير فرونشست در تهران توضيح داد: در منطقه ۱۸ تهران، طي دو سال اخير نرخ فرونشست زمين نسبت به دو سال پيش از آن سه برابر شده است. همچنين وسعت پهنههاي فرونشستي در جنوب و جنوب غرب تهران نسبت به سالهاي گذشته حدود ۴۰درصد افزايش يافته است. او هشدار ميدهد كه «لبههاي فرونشست نيز در حال گسترش به سمت محدودههاي مياني شهر تهران هستند.» به گفته او، اين وضعيت در استانهاي خراسانرضوي، اصفهان، كرمان و فارس نيز كاملاً صادق است.براساس آمارهاي رسمي، پديده فرونشست تقريباً در سراسر كشور در حال گسترش است. هماكنون در ۱۸ استان كشور نرخ فرونشست زمين بالاي ۱۰ سانتيمتر در سال ثبت شده است. بيشترين ميزان فرونشست در جنوب غربي بهرمان رفسنجان استان كرمان با حدود ۴۰ سانتيمتر در سال مشاهده ميشود كه نوسان آن بين ۳۵ تا ۴۰ سانتيمتر متغير است. او افزود: دومين استان از نظر نرخ فرونشست، استان البرز است. در بخشهاي جنوبي اين استان نرخ بالاي ۳۰ سانتيمتر در سال مشاهده ميشود، در جنوب غربي استان تهران نيز اين عدد به ۲۲ سانتيمتر در سال رسيده است. به گفته رييس بخش زلزلهشناسي، در خراسانرضوي نرخ فرونشست حدود ۱۷ سانتيمتر در سال است، در گلستان و مرودشت فارس بيش از ۱۵ سانتيمتر، و در اصفهان و كاشان نيز در برخي نقاط به بالاي ۱۵ سانتيمتر در سال ميرسد.
فرونشست در سراسر ايران
تنها گيلان استثناست
بيتاللهي ادامه داد: در مجموع، در ۳۰ استان كشور و درواقع در تمام ۳۱ استان به جز گيلان، پديده فرونشست شناسايي و در نقشهها ثبت شده است. حتي در استانهايي مانند مازندران، آذربايجانغربي، اردبيل، آذربايجانشرقي و گلستان كه از نظر منابع آبي وضعيت نسبتاً مطلوبتري دارند، اين پديده در حال توسعه جدي است. او با اشاره به مطالعات بينالمللي گفت: براساس مطالعات جهاني، از كل پهنههاي فرونشستي شناختهشده در دنيا، تنها حدود پنج درصد مناطق دچار فرونشست، نرخ بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال دارند. متأسفانه در ايران، در استانهاي متعدد، اين نرخ به بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال رسيده است.
رتبه سوم جهاني ايران در كنار چين و امريكا
بيتاللهي افزود: از نظر كسري منابع آب زيرزميني، ايران پس از چين و اندونزي در رتبه سوم جهان قرار دارد و از نظر وسعت پهنههاي فرونشستي نيز پس از چين و امريكا سومين كشور دنياست. در عينحال، از نظر تعداد پهنههاي داراي نرخ بالاي فرونشست، ايران در جايگاه نخست جهان قرار دارد. اما شايد نگرانكنندهترين بخش اين ماجرا، تهديدي است كه فرونشست براي ميراث تاريخي كشور به همراه دارد. بيتاللهي هشدار ميدهد: بيشترين تأثير فرونشست زمين بر مستحدثاتي وارد ميشود كه قدمت بالايي دارند و از نظر سازهاي فاقد اسكلت يكپارچه هستند. بناهايي كه از مصالح بنايي و به شيوههاي سنتي ساخته شدهاند، در برابر اين پديده آسيبپذيري بيشتري دارند. پرريسكترين زونهاي كشور در برابر فرونشست زمين، حوزه آثار و بناهاي تاريخي هستند. از ميان حدود ۶۳ اثر ثبتشده جهاني، ۲۷ اثر جهاني ايران در پهنههاي فرونشستي قرار دارند و در برخي از اين آثار، فرونشست زمين به سطح نيز رسيده است. بيتاللهي بهطور مشخص به چند اثر جهاني اشاره ميكند: در پاي نقشرستم، محوطه تختجمشيد، ديوارههاي مسجد جامع اصفهان و ميدان نقشجهان، همچنين در حدود ۱۰ مسجد تاريخي ديگر در اصفهان، آثار ناشي از فرونشست زمين بهصورت مستند ثبت شده است. اين موضوع اهميت بالايي دارد، چراكه نيمي از مساحت بافتهاي تاريخي كشور در زونهاي فرونشستي قرار گرفتهاند. او درباره ماهيت خطرناك فرونشستهاي نامتقارن توضيح ميدهد: نرخ فرونشست زمين در مرودشت و محدودههاي مركزي اين دشت حدود ۲۲ سانتيمتر در سال است، اما آثار شكاف و تركخوردگي در حاشيه همين دشت كه شامل تختجمشيد و نقشرستم نيز ميشود، باوجود نرخ كمتر فرونشست، بسيار مشهود است. علت آن، وقوع فرونشستهاي نامتقارن در لبههاي دشت است كه موجب بروز شكافها و تركهاي بزرگ در حاشيه اين مناطق ميشود.
