فرونشست در دشت بادرود؛ فاجعهاي با نرخ سالانه 20 سانتيمتر
فرونشست در دشت بادرود به يك فاجعه تبديل شده و نرخ 20 سانتيمتر در سال را به ثبت رسانده و با اين رويه شدت فرونشست بيشتر نيز ميشود. موضوع فرونشست در منطقه شمال استان اصفهان يكي از موضوعات مهمي است كه امروزه آثار سوء آن در نقاط مختلف اين منطقه نمايان شده است و اين موضوع در نوع خود يك هشدار محسوب ميشود.
سعيد صالحيان، دكتراي جغرافيا و برنامهريزي در مورد تعريف فرونشست به تسنيم گفت: نشست يا فرونشستن زمين پديدهاي است كه عمدتا در اثر خالي شدن آب بافتهاي متراكم و لايههاي زيرين سطح زمين رخ ميدهد و در اثر آن سطح زمين به صورت تدريجي و در برخي موارد به صورت ناگهاني فرومينشيند. اين نشست باعث ايجاد ترك و شكافهايي در زمين شده و باعث تأثير روي الگوي جريان آب زيرزميني و سطحي، تغيير كيفيت آبهاي زيرزميني، تغيير شكل سطح زمين و سيلخيزي مناطق ميشود؛ خطر پديده فرونشست شايد بيش از زلزله باشد.
او افزود: وقتي در شهري زمينلرزه رخ دهد بعد از چند سال بالاخره بازسازي ميشود. اما شهري كه در اثر فرونشست از بين برود و آبخوانش تخليه شود ديگر با هيچ انرژي و سرمايهگذاري بازسازي نميشود.
روند آرام فرونشست دشت بادرود
صالحيان در مورد عوامل فرونشست اظهار كرد: حفر بيرويه غيراصولي و غيركارشناسي چاههاي آب و پمپاژهاي گسترده منابع آبي زيرزميني در دههها ي اخير صدمات و خسارات فراواني را بر مخازن و منابع آبهاي زيرزميني به عنوان منبع اصلي آب كشور وارد كرده است. دشت بادرود در شمال استان اصفهان حد فاصل كاشان، نطنز، اردستان و دشت كوير ايران واقع شده كه در سالهاي اخير پديده فرونشست به طور آرام در آن رخ داده و امروزه اثرات آن بيشتر در حال نمود پيدا كردن است. او ادامه ميدهد: امروز كمتر ساختماني با عمر بيش از 20 سال ميتوان يافت كه شكاف و تركهايي بر سقف و ديوارش نباشد. به گونهاي كه به مسالهاي عادي تبديل شده؛ گويي كه هر ساختماني با چند سال عمر بايد ترك خورده يا شكاف بردارد.
علت پديده فرونشست در منطقه چيست؟
اين دكتراي جغرافيا و برنامهريزي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: اگر بخواهيم به ريشههاي آن پي ببريم بايد سراغ آب برويم، علت اصلي فرونشست در دشت بادرود بهرهبرداري بيرويه از منابع آب زيرزميني و خالي شدن ذخيره سفره آب زيرزميني منطقه بوده است.
او افزود: افراد مسنتر تعريف ميكنند كه در جاهاي مختلف منطقه حتي با حفر يكي دو متر زمين به آب ميرسيده و يا در روزهاي آينده از آب پر ميشده ولي اكنون در برخي چاهها خشكي به حدي رسيده كه حتي با هزينههاي فراوان و حفر چند صد متري هم چاه ديگر آبي ندارد. همچنين طبق پژوهش روي منابع آب بادرود و طبق آمارها، در دهه 1350 تا 1360 ميانگين سطح آبدهي چاهها حدود 10-30 متر بوده ولي اين ميزان فقط طي چند دهه برداشت بيرويه آب، عمق چاهها به 200-250 متر رسيده است.
صالحيان ادامه داد: اوج حفر اين چاهها به سال 1359-1361 ميرسد و در سالهاي اخير عمق آبدهي چاهها خود نشان از وضعيت آب زيرميني منطقه ميدهد، وقتي آب زيرزميني برداشت ميشود اين منافذ خالي بخش زيرين زمين، خود منشأ نشست زمين ميشود.
او افزود: به مرور با برداشت آب از سفرهها و خالي شدن فضاي زيرزمين، فرونشست زمين هم افزايش مييابد و برداشت بيرويه از آبخوان بادرود باعث شده ميزان فرونشست در دشت بادرود حتي به سالانه 20 سانتيمتر هم برسد كه فاجعهاي جبرانناپذير در حال رقم خوردن است.
آثار سوء فرونشست در منطقه
صالحيان در ادامه اظهار كرد: در كشورهاي مختلف حتي بروز نشست يك سانتيمتري بحراني تلقي شده و سعي در جلوگيري از آن دارند ولي در اين نقطه از كشور عددهاي شگفتانگيزي ثبت شده ولي تاكنون اقدام عملي براي جلوگيري از آن به عمل نيامده است. علاوه بر فرونشست و پيامدهاي جبرانناپذير آن، با بسته شدن فضاي ورودي آبها به سفره زيرزميني، حتي با بارش بيشتر هم اين آب قادر به اضافه شدن در سفره زيرزميني نخواهد بود و اين به معني مرگ دشت از نظر آبي براي هميشه است.
او افزود: فرونشستها بازگشتپذير نيستند و حتي اگر شرايط تغذيه و جبران كسري مخزن را داشته باشيم، پديده برگشت فرونشست امكانپذير نيست زيرا چيدمان ذرات آبخوان در زمان فرونشست برهم ميخورد. ذرات آبخوان در زمان تشكيل خود، آرايش خاصي دارند كه فرونشست اين چيدمان را برهم ميزند يعني حتي اگر بارندگي چند سال مداوم افزايش پيدا كند، شكل زميني كه به دليل فرونشست تغيير كرده و منافذ آْن بسته شده به حالت اول بازنگشته و بيشتر موارد جلوي ورود آب به آبخوان پيشين نيز گرفته ميشود.
سعيد صالحيان در پايان تاكيد كرد: همراه با افت شديد سطح آب زيرزميني در دشت بادرود كه نتيجه خشكسالي دهههاي اخير و افزايش برداشت از آبهاي زيرزميني بوده است، نشست زمين در نقاط مختلف بادرود مشاهده شده كه در صورت تداوم برداشت بيرويه و كاهش آب ورودي و خروجي آبخوان، ميتوان پيشبيني كرد كه فرونشستهاي شديدتر و عميقتري در منطقه رخ بدهد. با توجه به آسيب فراوان اين پديده كه تحت عنوان «زلزله خاموش»، «سرطان پوسته زمين» و «بمب ساعتي بيصدا» از آن ياد ميشود، بايد توجه لازم در اين زمينه و اقدامات پيشگيرانه در اين راستا مد نظر متوليان امر قرار بگيرد.
