چالش نظارت سنتي بر مسير بانكداري نوين
رشد بانكداري ديجيتال در ايران در حالي با كندي پيش ميرود كه فعالان اين حوزه، ريشه اصلي مشكلات را در سختگيري بانكهاي سنتي و فضاي رگولاتوري محافظهكارانه ميدانند. آنان معتقدند نبود آزادي عمل براي نئوبانكها، ابهام در سياستگذاري و محدود شدن بخش خصوصي به نقش مشاورهاي، مسير نوآوري را مسدود كرده و فاصلهاي جدي ميان فناوريهاي نوين و ساختار سنتي نظام بانكي ايجاد كرده است.
رشد بانكداري ديجيتال در ايران در حالي با كندي پيش ميرود كه فعالان اين حوزه، ريشه اصلي مشكلات را در سختگيري بانكهاي سنتي و فضاي رگولاتوري محافظهكارانه ميدانند. آنان معتقدند نبود آزادي عمل براي نئوبانكها، ابهام در سياستگذاري و محدود شدن بخش خصوصي به نقش مشاورهاي، مسير نوآوري را مسدود كرده و فاصلهاي جدي ميان فناوريهاي نوين و ساختار سنتي نظام بانكي ايجاد كرده است.
تحول ديجيتال در صنعت بانكداري ايران سالهاست كه به عنوان ضرورتي انكارناپذير مطرح ميشود، اما همچنان ميان مسير نوآوري و ساختارهاي سنتي فاصلهاي عميق وجود دارد. فعالان اين حوزه معتقدند كه سختگيري و نظارت بيش از اندازه بانكهاي سنتي نهتنها شتاب حركت به سوي بانكداري نوين را كاهش داده، بلكه عملاً بخش خصوصي را به نقشي مشاورهاي محدود كرده است. فضاي رگولاتوري سنتي در كشور، ورود جدي بانكها به حوزههايي همچون رمزارز و طلا ديجيتال را با چالش مواجه ساخته و همين امر سبب شده كه بسياري از فرصتهاي نوآوري به مرحله اجرا نرسند. در جريان بيستوهشتمين نمايشگاه و در قالب پنل «چالشها و فرصتهاي بانكداري ديجيتال»، نمايندگان بخش خصوصي و مديران بانكي بر اين نكته تأكيد كردند كه ساختارهاي موجود توان همگامي با تحولات سريع فناوري را ندارند. از نگاه آنان، نهادهاي تصميمگير اغلب با تأخير و محافظهكاري به تغييرات پاسخ ميدهند و اين موضوع فضاي رقابت را محدود كرده است. در حالي كه در جهان، نئوبانكها به عرصههايي همچون مديريت دارايي و تجربههاي نوين مشتري وارد شدهاند، در ايران همچنان مسائلي ابتدايي چون افتتاح حساب غيرحضوري به عنوان نوآوري تلقي ميشود. با وجود تلاشهايي كه در قالب مراكز نوآوري و فعاليتهاي محدود صورت گرفته، نبود شفافيت در سياستگذاري و ابهام در موضع رگولاتوري، مانع جدي بر سر راه توسعه خدمات ديجيتال است. بسياري از مديران حاضر در اين نشست تأكيد كردند كه بدون مشاركت واقعي بخش خصوصي، بازتعريف نقش رگولاتور و فاصله گرفتن بانكها از ساختارهاي سنتي، تحول ديجيتال در بانكداري كشور به نتيجه ملموس نخواهد رسيد. به باور آنان، آينده اين صنعت وابسته به مقياسپذيري ابزارهاي فناورانه، همكاري ميان نهادها و حركت به سوي نوآوري باز است؛ مسيري كه بدون تغيير رويكرد و شجاعت در پذيرش ريسك، دستنيافتني خواهد بود.
رگولاتوري مشاركتي موضوعي عجيب و ناشناخته نيست
به گفته محمد فرجود، رييس كميسيون بانكداري ديجيتال نصر، با وجودي كه بحث رگولاتوري مشاركتي ديگر موضوعي عجيب و ناشناخته نيست، اما در ايران اين موضوع همچنان با چالشهاي جدي روبروست. او در اين باره گفت: در ميان نهادهاي قانونگذار، بانكها سختگيرترين رگولاتور شناخته ميشوند. افزون بر آن، نهادهاي غيرمتخصص نيز در فرآيند تصميمگيري دخالت ميكنند و همين موضوع مسير را پيچيدهتر ميكند. به عقيده او بخش خصوصي در بهترين حالت، تنها در جايگاه مشاور قرار ميگيرد. فرجود با اشاره به اينكه رويكردهاي سنتي و جديد مانند دو جهان متفاوت در برابر هم قرار گرفتهاند گفت: بخش خصوصي كه هر روز با فناوريهاي نوين روبروست و ميل به نوآوري دارد و رگولاتوري كه چندين گام عقبتر حركت ميكند. ما ناگزير از ورود به عرصههاي نوين همچون رمزارز و طلا هستيم، اما با مقاومت جدي رگولاتور مواجهيم. اين مقاومت فاصلهاي عميق ميان اين دو دنيا ايجاد كرده است. طبق گفته رييس كميسيون بانكداري ديجيتال نصر، مراكز نوآوري اگرچه در حال فعاليتاند، اما تا زماني كه امكان مقياسپذيري براي آنها فراهم نشود، نتيجه قابل لمسي حاصل نخواهد شد. او همچنين گفت: در بسياري از حوزهها نيز بهدليل فضاي خاكستري و ابهام در موضع رگولاتوري، وارد عمل نشدهايم. اگر هلدينگها در پذيرش ريسك پيشقدم نشوند، بانكها هم به سمت نوآوري و ريسك نخواهند رفت. فرجود يكي ديگر از چالشهاي امروز را نحوه طراحي و استفاده از فضاي باز نام برد و اضافه كرد: اغلب نهادها ميخواهند مسائل را به شيوه خودشان حل كنند. در حالي كه تنها از مسير مشاركت و همكاري، ميتوان آينده فينتك را هموار ساخت.
چالش اصلي امروز، نظارت بانكهاي سنتي بر بانكداري نوين است
مسعود وكيلينيا، چالش اصلي امروز را نظارت بانكهاي سنتي بر بانكداري نوين ميداند. او در اين باره گفت: وقتي قوانين جديد بر پايه قواعد قديمي باشد، جايي براي نوآوري باقي نميماند. رشد بانكداري ديجيتال نيازمند آزادي عمل و خدماتي متفاوت از بانكهاي سنتي است، اما محدوديتها باعث شده در حوزههايي مانند رمزارز و طلا ديجيتال بازيگر جدي نداشته باشيم. به گفته او نئوبانكها بايد مستقل از بانكهاي سنتي باشند، اما در ايران به ابزار همان بانكها تبديل شدهاند. او با اشاره به اينكه يكسان بودن خدمات و نياز مشتري موجب شده تكرار سرويسها اجتنابناپذير شود اضافه كرد: كپي خوب الزاما بد نيست و لزومي ندارد هر بانك اختراع تازهاي ارايه كند. در حالي كه در دنيا، نئوبانكها به مديريت سبد دارايي رسيدهاند، در ايران هنوز درگير موضوعاتي چون افتتاح حساب بدون حضور فيزيكي هستيم و همين هم نوآوري تلقي ميشود. وي با اشاره به اينكه ميان بانكها، اپراتورها و هلدينگها رقابت رو به رشدي ايجاد شده كه ميتواند نوآوري را پيش ببرد، گفت: سال گذشته بحران نقدينگي مهمترين مشكل بود و امسال مساله امنيت و پايداري كسبوكار در اولويت قرار گرفته است. به نظر ميرسد بانك مركزي نيز به ضرورت استفاده از نئوبانكها براي تمركززدايي پي برده است. حامد دهقاني، مديرعامل هلدينگ دادهورزي سداد هم در اين پنل گفت: بانك ملي از نخستين نهادهايي بود كه برخي خدمات ديجيتال مانند امضاي الكترونيكي را آغاز كرد، اما صرف ديجيتالي شدن كافي نيست. آنچه اهميت دارد، بروز تحول اساسي است كه اگر از بانك ملي آغاز شود، اثر زيادي خواهد داشت. رگولاتور ميكوشد همه امور را خود بهتنهايي در دست بگيرد و همين باعث خفگي كسبوكارها شده است. اگر حمايتي قرار است صورت گيرد، بخشهاي ديگري از حاكميت ميتوانند وارد شوند و بهتر است بانكها صرفا نقش حاكميتي خود را ايفا كنند. رگولاتور بايد در گام نخست از اجرا فاصله بگيرد و آن را به بخش خصوصي يا ديگر بازيگران بسپارد و خود تنها نظارت داشته باشد. همچنين توجه به ادبيات حكمراني نوين ميتواند مسير تحول ديجيتال واقعي را هموار كند.
نوآوري در تجربه كسبوكار معنا پيدا ميكند
به گفته اميرحسين داوديان، معاون مديرعامل در امور مشتريان بانكداري شخصي، نوآوري بيش از آنكه در مفاهيم باشد، در تجربه كسبوكار معنا پيدا ميكند. او در اين باره گفت: كساني كه صرفا ساختار را دنبال ميكنند، معمولا كمتر نوآور هستند. در اين ميان بايد مرز جدي ميان مشتريان خرد و مشتريان بزرگرا در نظر گرفت؛ چراكه پيچيدگي خدمات براي مشتريان بزرگ بهمراتب بيشتر است. او با اشاره به اينكه در خدمات خرد تنها با رگولاتور سروكار داريم اما در خدمات كلان پاي وزارت اقتصاد هم به ميان ميآيد، اضافه كرد: هدف ما اين است كه ساختاري ايجاد كنيم تا مشتري خرد بتواند بدون حضور مستقيم بانك خدمات دريافت كند و اين اقدام در بانك تجارت در حال پيگيري است. او با اشاره به اينكه آينده بانكداري در «مقياسپذيري» ابزارهاي فناورانه بر داراييها است، گفت: اين موضوع رقابت را به سطحي تازه ميبرد و اهميت اصلي در اين است كه هر بانك چگونه از لايسنس خود بازي متفاوتي بسازد. تنها مزيت بانكها همين لايسنس است و مزيت ديگري برايشان باقي نمانده.
ضرورت توجه به نوآوري باز
صادق فرامرزي، عضو هيات رييسه كميسيون بانكداري ديجيتال گفت: يكي از مشكلات رايج در كشور اين است كه پيش از آگاهسازي، مستقيم به سراغ اجرا ميرويم. بانكداري ديجيتال هم از همين الگو پيروي كرده است. بهجاي حركت به سمت تحول، بانكها بيشتر به اتوماسيون پرداختهاند. به عقيده او راه خروج از اين چرخه، توجه به نوآوري باز است. فرامرزي اضافه كرد: اگرچه سالهاست بحث بانكداري باز مطرح است، اما از سال ۱۳۹۸ پيشرفتي نداشتيم و بانكها حاضر به ورود به محيطهاي پرريسك نيستند. به عقيده او داشتن رگولاتور ضعيف بهتر از نبود رگولاتور است، چراكه در شرايط حساس كنوني رگولاتور چارهاي جز كنترلگري ندارد و همين موجب ميشود نوآوري رخ ندهد. او همچين گفت: رشد واقعي در سالهاي اخير بيشتر از استارتآپهايي شكل گرفته كه در فضاي خاكستري فعاليت كردهاند و قانون سختگيرانهاي وجود نداشته است. به باور من، نوآوري در ايران نه از پايين به بالا، بلكه بهصورت سفارشي و از بالا به پايين شكل ميگيرد.
