درياچه آرال ايران از جغرافيا تا تاريخ

۱۴۰۴/۰۶/۳۱ - ۰۱:۲۴:۳۵
کد خبر: ۳۵۸۳۵۵

درياچه اروميه با مساحتي بيش از پنج‌ هزار كيلومترمربع، زماني، يكي از شورترين درياچه‌هاي دنيا بود (ديگر نيست) . حوضه آبريز درياچه اروميه از رودخانه‌هاي مختلفي همچون رودخانه زرينه‌رود و سيمينه‌رود و ... تغذيه مي‌شده است.

علي قنادي‌اسلامي

درياچه آرال ايران از جغرافيا تا تاريخدرياچه اروميه با مساحتي بيش از پنج‌ هزار كيلومترمربع، زماني، يكي از شورترين درياچه‌هاي دنيا بود (ديگر نيست) . حوضه آبريز درياچه اروميه از رودخانه‌هاي مختلفي همچون رودخانه زرينه‌رود و سيمينه‌رود و ... تغذيه مي‌شده است. مساحت حوضه آبريز درياچه اروميه (به عنوان يك حوضه آبريز بسته)، كمي بيش از پنجاه هزار كيلومترمربع است كه البته در مقايسه با ديگر حوضه‌هاي آبريز كشور مثل خليج‌فارس و درياي عمان بسيار كوچك است. از چند سال گذشته تاكنون خبرهاي زيادي در خصوص خشك شدن اين درياچه، نگراني‌هايي را در بين دوستداران محيط زيست ايجاد كرده بود. همزمان با اين خبرهاي منفي در خصوص شرايط درياچه اروميه كه روزگاري يكي از جاذبه‌هاي گردشگري در استان‌هاي شمال‌غربي كشور به حساب مي‌آمد، پيشنهاداتي براي حل موضوع يا جلوگيري از وخيم‌تر شدن وضعيت ارايه مي‌شد. در اين خصوص يكي از راهكارهاي مطرح شده براي جلوگيري از خشك شدن درياچه اروميه و پيامدهاي مخرب ناشي از خشك شدن آن همچون وقوع احتمالي توفان‌هاي نمكي، انتقال آب درياي خزر يا خليج‌فارس و درياي عمان به اين درياچه مطرح مي‌شد. درياچه اروميه در ارتفاعي بيش از1250 متري از سطح دريا واقع شده است و ميزان توان تبخيري در آن منطقه حدودا 1500 ميليمتر است. به عبارت ديگر ميزان تبخير سالانه درياچه اروميه در حالت كامل خود بيش از شش ميليارد مترمكعب مي‌تواند برسد. درصورتي كه كه بخواهيم درياچه اروميه، حالت پايدار خود را با انتقال فرضي آب از خليج‌فارس به درياچه اروميه حفظ كند لازم است كه حداقل معادل ميزان تبخير آن، به صورت سالانه به درياچه اروميه، آب شور خليج‌فارس انتقال يابد. به عبارت ديگر حجم آب شور انتقالي از خليج‌فارس به درياچه اروميه نيازمند روزانه بيش از 15ميليون مترمكعب آب شور خواهد بود. انتقال اين حجم آب شور توسط خط لوله (با قطرهاي حيرت‌آور لوله‌ها)، از ارتفاع صفر به ارتفاع 1200 متري علاوه بر هزينه‌هاي اوليه ساخت خط لوله به سالانه ميلياردها دلار هزينه‌هاي عملياتي (از جمله هزينه‌هاي برق جهت پمپاژ) نياز خواهد داشت. مشابه اين طرح در دنيا از نظر اقتصادي و خصوصا پيامدهاي زيست محيطي آن در هيچ جاي جهان پذيرفته شده نيست. همچنين طبق يك محاسبه ساده براي انتقال اين حجم عظيم آب شور به ارتفاع هزار و دويست متري بدون در نظر گرفتن تلفات انتقال، نيازمند توان هيدروليكي خالص بيش از دوهزار مگاوات برق براي پمپاژ اين ميزان آب است و اين در حالي است كه كل توان نيروگاه‌هاي كشور به صورت واقعي كمتر از 80 هزار مگاوات هستند.

  (براي انتقال آب درياي خزر به درياچه اروميه نيز همين چالش‌ها وجود دارد و فقط مسافت و ميزان شوري آب خزر كمتر است)  كشور ايران تقريبا سالانه صدوسي ميليون تن محصولات كشاورزي توليد مي‌كند كه ارزش تقريبي آن كمتر از چهل ميليارد دلار است. اگر مقايسه‌اي بين ارزش محصولات كشاورزي در آن مناطق با هزينه‌هاي سالانه انتقال آب شور خليج‌فارس به درياچه اروميه داشته باشيم، به‌طور حتم به نتايج بسيار جالبي خواهيم رسيد كه مي‌تواند منجر به تغيير روند تصميم‌گيري‌ها شود. در زمان شوروي سابق هم رودخانه‌هايي كه به درياچه آرال منتهي مي‌شد، براي كشاورزي از مسير اصلي خود منحرف كردند و پس از مدتي درنهايت درياچه آرال خشك شد. درياچه آرال چهارمين درياچه بزرگ دنيا پس از ويكتوريا بود. پيامدهاي خشك شدن درياچه‌هايي مانند آرال يا اروميه فقط از جنبه‌هاي مادي و زيست محيطي نيست، بلكه مي‌تواند جنبه‌هاي رواني هم داشته باشد. به‌طوري كه امروزه برخي با حسرت زماني را يادآور مي‌شوند كه درياچه اروميه پر آب و با طراوات بوده است. برخي ديگر از كارشناسان ايده استفاده و انتقال نمك درياچه اروميه به صنايع پتروشيمي (در واحدهاي كلرآلكالي) را داده‌اند. طبق برخي برآوردها ميزان نمك موجود در درياچه اروميه بالغ بر هفت ميليارد تن است كه با توجه به مصرف محدود نمك در كشور (كمتر از پنج ميليون تن در سال)، بيش از هزار سال طول مي‌كشد تا نمك درياچه اروميه به مصرف برسد، اما نكته اصلي اينكه انتقال نمك در فواصل دور از معادن نمك يا مراكز توليد نمك، علاوه بر هزينه‌هاي بالاي انتقال (به دليل قيمت پايين نمك در مقايسه با محصولات توليد شده از نمك)، پيامدها و مخاطرات زيست محيطي و نيز معضلات ترافيكي ايجاد شده درصورت انتقال از طريق جاده‌اي است و به همين دليل انتقال نمك به عنوان ماده اوليه صنايع شيميايي در فواصل دور نه فقط كمكي به كاهش نمك درياچه اروميه نمي‌كند، بلكه علاوه بر افزايش هزينه‌هاي اقتصادي اين صنايع، مي‌تواند پيامدهاي محيط زيستي زيادي به دنبال داشته باشد. در پايان هنوز اين پرسش باقي است، آيا مي‌توان تهديد به وجود آمده در خصوص پيامدهاي خشك شدن درياچه اروميه را به فرصتي تبديل كرد يا خير؟