ظهور تكنوپادشاهي در ايالات متحده
حسابدار رسمي، كارشناس رسمي دادگستري نوشت: در سالهاي اخير، شاهد تغييرات بنياديني در ساختار قدرت امريكا هستيم كه حاكي از كاهش نفوذ نهادهاي دموكراتيك سنتي و افزايش تأثيرگذاري نخبگان فناوري در آن و ظهور «تكنو پادشاهي » است.
صداي بورس| عباس وفادار - حسابدار رسمي، كارشناس رسمي دادگستري نوشت: در سالهاي اخير، شاهد تغييرات بنياديني در ساختار قدرت امريكا هستيم كه حاكي از كاهش نفوذ نهادهاي دموكراتيك سنتي و افزايش تأثيرگذاري نخبگان فناوري در آن و ظهور «تكنو پادشاهي » است. شركتهاي چندمليتي فناوري اطلاعات نهتنها اقتصاد بلكه سياست را نيز تحت تأثير قرار دادهاند و كارآفرينان و مديران اين شركتها، همچون ايلان ماسك، جف بزوس و مارك زاكربرگ، فراتر از نقش اقتصادي، به بازيگران كليدي صحنه سياست تبديل شدهاند. در اين نوشتار به دنبال طرح موضوع و بررسي اين تغييرات با توجه به ديدگاههاي مكاتب فلسفي و سياسي در اين مورد، نقش دولت ترامپ و در نهايت پيامدهاي آن براي ساختار سياسي آينده از جمله بر دموكراسي و حاكميت ملي بهطور خلاصه هستيم.
1- نظريهپردازي حكمراني نخبگان فناور
در اين بخش ميتوان به ديدگاههاي افلاطون، پوپر، ماكياولي و رالز درباره اين نوع از حكمراني اشاره كرد:
الف) بازگشت به آرمانشهر افلاطوني: افلاطون در «جمهور »حكمراني خردمندان را به عنوان مدل ايدهآل پيشنهاد ميكند. در مدل تكنوپادشاهي، نخبگان فناور، كه داراي دانش و فناوري نوين هستند، جانشين سياستمداران منتخب مردم ميشوند.
ب) پوپر و جامعه باز: كارل پوپر در «جامعه باز و دشمنان آن»، انتقاداتي به اقتدارگرايي مطرح ميكند. ظهور تكنوپادشاهي ممكن است به كاهش شفافيت و مشاركت عمومي در تصميمگيريها منجر شود.
ج) ماكياولي و واقعگرايي سياسي: نخبگان فناوري با اتكا به نفوذ اقتصادي و رسانهاي خود، الگوهاي قدرت را بدون نياز به تأييد نهادهاي دموكراتيك بازتعريف ميكنند؛ اين روند مشابه توصيههاي ماكياولي درباره تمركز قدرت است.
د) رالز و عدالت توزيعي: تمركز قدرت در دستان نخبگان فناور، ميتواند نابرابري اجتماعي را تشديد كند و چالشهايي براي عدالت اجتماعي ايجاد نمايد.
2- نقش دولت ترامپ در تقويت تكنو پادشاهي
دولت ترامپ بستري براي آزمودن اين مدل جديد حكمراني فراهم كرده است. ترامپ با تضعيف بوروكراسي سنتي، حمايت از نخبگان اقتصادي و كاهش مقررات، در حال فراهم كردن شرايطي است كه در آن كارآفرينان فناوري، نفوذ بيشتري در سياست پيدا كنند. در اين شرايط، احتمال تغيير قانون اساسي و كاهش نقش نهادهاي دموكراتيك سنتي در ايالات متحده امريكا وجود دارد.
3- پيامدهاي ژئوپليتيكي و اقتصادي حكمراني تكنو پادشاهي
اين مدل از حكمراني قطعا پيامدهايي به دنبال خواهد داشت كه بهطور خلاصه ميتوان آنها را به شرح زير برشمرد:
الف) تغيير در نقش دولت: افزايش نفوذ نخبگان فناور، دولت را به يك نهاد تنظيمگر در خدمت شركتهاي بزرگ فناوري تبديل خواهد كرد.
ب) بازتعريف مرزهاي نفوذ امريكا: با استفاده از فناوري، امريكا ميتواند بدون نياز به گسترش حوزه جغرافيايي، سلطه اطلاعاتي و اقتصادي خود را گسترش دهد.
ج) چالشهاي دموكراسي: مشاركت عمومي كاهش خواهد يافت و تصميمگيريهاي الگوريتممحور افزايش مييابد كه نتيجه آن بروز «اقتدار فناورانه »است. ظهور تكنوپادشاهي نشانهاي از گذار به دوراني است كه در آن قدرت از نهادهاي منتخب دموكراتيك به نخبگان فناور منتقل ميشود. اين روند ممكن است به بازتعريف مفاهيم مشاركت سياسي، حاكميت و عدالت اجتماعي منجر شود. براي درك اين پديده، اطلاع از نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهديدهاي آن، نياز به مطالعات بينرشتهاي در حوزه علوم سياسي، اقتصاد ديجيتال و فلسفه سياسي بيش از پيش احساس ميشود.
