نگاهي به وضعيت معتادان پس از ترك اعتياد

طرد اجتماعي و مشكلات اقتصادي؛ رسيدن به بن‌بست دوباره اعتياد

۱۴۰۴/۰۶/۱۳ - ۰۱:۰۲:۲۹
کد خبر: ۳۵۵۹۴۴
طرد اجتماعي و مشكلات اقتصادي؛ رسيدن به بن‌بست دوباره اعتياد

 معتادان بهبوديافته پس از ترك اعتياد تلاش مي‌كنند كه به آغوش جامعه بازگردند اما در اغلب موارد مورد بي‌مهري قرار گرفته و رانده مي‌شوند؛ بنابراين ترك اعتياد پايان ماجرا نيست بلكه آغاز مسير پُر پيچ و خمي است كه بدون حمايت‌هاي اقتصادي و اجتماعي به بن‌بست بازگشت به اعتياد منجر مي‌شود.

حمايت عاطفي و رواني از فردي كه اعتياد را ترك كرده ضروري است

 معتادان بهبوديافته پس از ترك اعتياد تلاش مي‌كنند كه به آغوش جامعه بازگردند اما در اغلب موارد مورد بي‌مهري قرار گرفته و رانده مي‌شوند؛ بنابراين ترك اعتياد پايان ماجرا نيست بلكه آغاز مسير پُر پيچ و خمي است كه بدون حمايت‌هاي اقتصادي و اجتماعي به بن‌بست بازگشت به اعتياد منجر مي‌شود. اما راه‌حل چيست؟ بهزيستي با ۲ برنامه تحولي تلاش دارد تا بهبوديافتگان فرصت ساختن آينده‌اي سالم را پيدا كنند. براي تكميل چيدن پازل ترك اعتياد و رسيدن فرد بهبوديافته به نقطه پاياني بايد فرصت‌هايي فراهم شود تا فرد بهبود يافته بتواند دوباره در آغوش جامعه جا گيرد. پذيرش فرد بهبود يافته در جامعه به دلايل آسيب‌هاي احتمالي كه اين فرد قبلا به خانواده و جامعه وارد كرده است، سخت اتفاق مي‌افتد؛ بنابراين بازاجتماعي كردن اين افراد بايد يكي از اركان اصلي برنامه‌هاي سازمان‌هاي متولي باشد. سازمان بهزيستي كشور در سال‌هاي اخير با نگاه تازه به مساله اعتياد، برنامه‌هاي تحولي ويژه‌اي را براي بازگشت پايدار بهبوديافتگان به جامعه طراحي و اجرا كرده است. اين اقدامات با هدف كاهش آسيب‌هاي اجتماعي، ايجاد فرصت‌هاي برابر و حمايت از كرامت انساني افراد بهبود يافته در دو محور اصلي برنامه «صيانت و توانمندسازي» و «مديريت مورد» دنبال مي‌شود. نخستين محور، برنامه صيانت و توانمندسازي است كه بر تقويت مهارت‌هاي فردي، آموزش‌هاي شغلي، حمايت‌هاي معيشتي و ارتقاي سلامت روان بهبوديافتگان تمركز دارد. اين برنامه تلاش مي‌كند تا افراد پس از ترك اعتياد، بتوانند با عزت و اعتماد به نفس دوباره وارد چرخه زندگي اجتماعي و اقتصادي شوند.

مراكز صيانت براي معتادان بهبوديافته  بي‌خانمان است

به گزارش ايرنا، مراكز توانمندسازي و صيانت اجتماعي براي افراد بهبوديافته از مصرف مواد مخدر راه‌اندازي شده و ماموريت آن ارايه خدمات حمايتي به افرادي است كه پس از ترخيص از مراكز ماده ۱۵ و ۱۶ فاقد پشتيبان مالي و اجتماعي هستند. مراكز ماده ۱۵ مراكزي هستند كه معتادان با مراجعه داوطلبانه به آنها نسبت به درمان خود اقدام و گواهي تحت درمان و كاهش آسيب دريافت كنند. مراكز ماده ۱۶ كه طبق قانون مبارزه با مواد مخدر ايجاد شده‌اند، مراكز ترك اعتياد اجباري براي نگهداري و ارايه خدمات به معتادان بي‌خانماني است كه به‌طور علني در خيابان‌ها مواد مخدر مصرف مي‌كنند. پذيرش در اين مركز تنها با ارايه گواهي ترخيص از مراكز ماده ۱۵ يا ۱۶ ظرف مدت يك هفته از زمان خروج و با معرفي رسمي از سوي بهزيستي شهرستان امكان‌پذير است. در حقيقت، مركز توانمندسازي و صيانت از امور بهبوديافتگان، مركزي است براي استفاده افرادي كه برنامه درمان مواد اعتياد آور را به اتمام رسانده و نياز به مكاني دارند كه به صورت شبانه روزي در آنجا اقامت داشته و از خدمات مركز استفاده كنند و حداكثر به مدت ۶ ماه فرصت دارند شغل و زندگي دايمي براي خود فراهم كنند. مركز مداخلات اجتماعي بعد از درمان اعتياد، محيطي امن و كاملا عاري از مواد اعتيادآور است. خدمات ارايه‌شده در مراكز توانمندسازي و صيانت اجتماعي شامل مددكاري تخصصي، آموزش‌هاي روان‌شناختي، مهارت‌هاي زندگي و حرفه‌آموزي است كه با هدف توانمندسازي و بازگشت موثر بهبوديافتگان از اعتياد به جامعه و خانواده ارايه مي‌شود. مراكز توانمندسازي و صيانت اجتماعي مسير بازتواني افراد آسيب‌ديده اجتماعي را تسهيل كرده و زمينه بازسازي زندگي مستقل و سالم آنان را فراهم مي‌آورد.

فعاليت 68  مركز توانمندسازي  بعد از درمان اعتياد

معاون پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي كشور با اشاره به اينكه دو طرح «مديريت مورد» و «توانمندسازي و صيانت معتادان بهبود يافته» براي فراهم‌سازي زمينه بازگشت معتادان به جامعه اجرا مي‌شود، گفت: ‌مركز توانمندسازي بعد از درمان براي معتادان بي‌خانمان يا معتاداني است كه خانواده‌هايشان آنها را پذيرش نمي‌كنند و معتادان بهبوديافته مي‌توانند در اين مراكز از خدمات استفاده كنند. فرهاد اقطار در اين باره با ايرنا گفت: اكنون ۶۸ مركز توانمندسازي بعد از درمان در كل كشور فعاليت دارد كه ۱۵ مركز آن ويژه زنان است.

بسيج مددكاران براي ياري رساندن  به بهبوديافتگان از اعتياد

دومين برنامه بهزيستي براي بازگرداندن بهبوديافتگان از اعتياد به جامعه نيز «مديريت مورد» است. در اين طرح براي هر بهبوديافته يك پرونده حمايتي تشكيل شده و خدمات متناسب با شرايط خاص او شامل پيگيري درمان، مشاوره خانوادگي، كمك‌هاي اجتماعي و فرصت‌هاي اشتغال فراهم مي‌شود. اين برنامه به نوعي نقشه راه فردي براي بازتواني اجتماعي به شمار مي‌رود. «مديريت مورد» طرح مددكاري بسيار جدي در توانمند‌سازي و بازگشت معتادين بهبود يافته به اجتماع است كه با تكيه بر منابع و امكانات موجود زمينه‌هاي رسيدن مددجو به توانمند‌سازي و ايجاد اشتغال را فراهم مي‌كند. در اين طرح در كنار هر معتاد، مددكاراني به ‌عنوان تسهيل‌گر حضور دارند و اقداماتي را با هدف مانايي در درمان و بازگشت فرد به خانواده و تسهيل جامعه‌پذيري و صيانت اجتماعي افراد در مسير درمان را انجام مي‌دهند. معاون پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي كشور درباره اين طرح گفت: «مديريت مورد» طرحي است كه براي كساني كه هنگامي كه از مراكز درماني و ترك اعتياد، ترخيص مي‌شوند و نزد خانواده‌هاي خود بازمي‌گردند، طراحي شده است. اقطار افزود: در اين طرح، تيم مديريت مورد، مواردي مانند بيمه، حرفه‌آموزي و اشتغال و توانمندسازي فرد بهبوديافته را پيگيري مي‌كنند و اكنون حدود ۴۰۰ تيم اين كار را برعهده دارند و براي اجراي آن مددكاران را به كار گرفته‌ايم. اكنون ۲ ميليون و ۸۰۸ هزار مصرف‌كننده مواد در كشور وجود دارد كه براساس برخي تحقيقات ۸۰ تا ۹۰ درصد آنها به ويژه در ۶ ماه نخست درمان دوباره به مصرف مواد روي مي‌آورند.

نه به گذشته پرچالش، سلام بر آينده سالم!

بي ترديد بازاجتماعي كردن بهبوديافتگان از اعتياد مهم‌تر از ترك اعتياد است. اكنون ۲ ميليون و ۸۰۸ هزار مصرف‌كننده مواد در كشور وجود دارد كه براساس برخي تحقيقات ۸۰ تا ۹۰ درصد آنها به ويژه در ۶ ماه نخست درمان دوباره به مصرف مواد روي مي‌آورند؛ اينكه فرد معتاد نياز به ترك و درمان دارد، درست است اما چند نفر از اين بهبوديافتگان واقعا به جامعه بازمي‌گردند و بر ترك خود باقي مي‌مانند؟ متاسفانه برخي آمار حاكي از آن است كه ۸۰ درصد بهبوديافتگان بازگشت مجدد به اعتياد دارند. اين آمار نشان مي‌دهد كه بازگشت بهبوديافتگان اعتياد به جامعه و استمرار پاك ماندن آنها از اعتياد تنها با درمان جسمي و قطع مصرف مواد امكان‌پذير نيست بلكه نيازمند حمايت‌هاي همه‌جانبه اجتماعي، اقتصادي و رواني است. اگر مسير پُر پيچ و خم ترك اعتياد به درستي ادامه يابد، فرد بهبوديافته مي‌تواند چرخه اعتياد را بشكند و زمينه‌ساز جامعه‌اي سالم‌تر، توانمندتر و با آسيب‌هاي كمتر شود. در اين بين، بايد به اين نكته توجه داشت كه درمان و پاك شدن از اعتياد به معناي تكميل چرخه ترك نيست و امكان بازگشت فرد بهبوديافته به اعتياد همواره وجود دارد؛ بنابراين اجراي دو برنامه تحولي بهزيستي شامل توانمندسازي و صيانت از امور بهبود يافتگان و مديريت مورد مي‌تواند به كاهش چرخه بازگشت به اعتياد كمك كرده و از گسترش آسيب‌هاي اجتماعي پيشگيري كند. در واقع، بهزيستي با اين سياست‌ها تلاش دارد تا بهبوديافتگان نه به عنوان «گذشته‌اي پرچالش»، بلكه به عنوان «ظرفيتي براي آينده» ديده شوند.

  برچسب‌زني و نگاه منفي جامعه

از سوي ديگر علي علايي، كارشناس جامعه‌شناسي در اين باره دلايل شكست ترك اعتياد در برخي افراد به «تعادل» مي‌گويد: يكي از اصلي‌ترين موانع بازگشت فرد به زندگي عادي، برچسب اجتماعي «معتاد» است. حتي پس از درمان و ترك، بسياري از اطرافيان، همسايه‌ها، كارفرماها و حتي خانواده فرد، او را همچنان با همان هويت پيشين مي‌بينند. 

ضعف سرمايه اجتماعي

او مي‌افزايد: فرد پس از ترك، نيازمند شبكه‌اي حمايتي از خانواده، دوستان و نهادهاي اجتماعي است. اما در بسياري موارد، اعتماد از بين رفته و فرد از سرمايه اجتماعي لازم براي بازگشت محروم مي‌شود. خانواده ممكن است به دليل تجربه‌هاي تلخ گذشته، حمايت كامل نكنند و همين خلأ، زمينه بازگشت دوباره به مصرف مواد را فراهم مي‌كند.

مشكلات اشتغال و معيشت

علي علايي در بخش ديگري از سخنان خود به مشكلات اشتغال و معيشت اين افراد اشاره كرده و مي‌گويد: بازگشت به بازار كار يكي از بزرگ‌ترين چالش‌هاست. بسياري از كارفرماها حاضر به استخدام فردي با سابقه اعتياد نيستند. اين تبعيض شغلي موجب مي‌شود فرد دچار سرخوردگي شود و به حاشيه رانده شود. از ديدگاه جامعه‌شناختي، فقدان نقش اجتماعي پايدار (مانند كار و مسووليت اقتصادي) احتمال بازگشت به اعتياد را بالا مي‌برد.

ضعف سياست‌هاي بازتواني اجتماعي

او مي‌افزايد: در كشور ما معمولا تمركز مراكز ترك اعتياد بر درمان جسمي و سم‌زدايي است، در حالي كه ابعاد رواني و اجتماعي ناديده گرفته مي‌شوند. نبود برنامه‌هاي جامع براي آموزش مهارت‌هاي زندگي، حرفه‌آموزي، حمايت مالي و مشاوره خانواده، موجب مي‌شود فرد پس از خروج از كمپ، دوباره با همان مشكلات قبلي روبه‌رو شود.

 انگاره اخلاقي و طرد فرهنگي

اين جامعه شناس ادامه مي‌دهد: از سوي ديگر اعتياد در فرهنگ عامه اغلب نه به عنوان يك بيماري، بلكه به عنوان يك «انحراف اخلاقي» ديده مي‌شود. همين نگاه باعث مي‌شود حتي پس از بهبودي، فرد در مناسبات اجتماعي، ازدواج يا حتي در روابط ساده انساني دچار طرد و تبعيض شود. اين طرد فرهنگي احساس بي‌هويتي و بي‌عدالتي را در فرد تقويت مي‌كند.

 چرخه تكرار و بازگشت 

او تاكيد مي‌كند: بازگشت به اعتياد تنها ناشي از ضعف اراده فردي نيست، بلكه محصول يك چرخه اجتماعي است. فشارهاي اقتصادي، نبود حمايت عاطفي، انزواي اجتماعي، بي‌كاري و تبعيض از عواملي هستند كه همگي فرد را دوباره به همان مسير قبلي سوق مي‌دهند.

علايي در پايان با اشاره به ضرورت اجراي سياست‌هاي جامعه حمايتي براي بازگشت پايدار فرد به جامعه مي‌گويد: قبل از هر چيز برچسب‌زدايي اجتماعي از طريق آموزش عمومي و رسانه‌اي صورت گيرد. خانواده بايد آموزش ببيند تا فرد به جاي طرد شدن، حمايت عاطفي و رواني دريافت كند. همچنين بايد سهميه‌اي براي اشتغال بهبود يافتگان در نظر گرفته شود.