سلامت عمومي در خطر بيتوجهي و قصور مسوولان
بحران زبالههاي بيمارستاني در ايران، بحراني است كه در ظاهر ديده نميشود اما آثارش بهمراتب خطرناكتر از بسياري از مشكلات روزمره است. وعدههاي تكراري مسوولان تاكنون نتوانسته باري از دوش جامعه بردارد و همچنان شاهد انباشت زبالههاي عفوني در مراكز دفن شهري هستيم.
ايران سالانه بيش از ۴۰۰ هزار تُن زباله پزشكي توليد ميكند
گلي ماندگار|
بحران زبالههاي بيمارستاني در ايران، بحراني است كه در ظاهر ديده نميشود اما آثارش بهمراتب خطرناكتر از بسياري از مشكلات روزمره است. وعدههاي تكراري مسوولان تاكنون نتوانسته باري از دوش جامعه بردارد و همچنان شاهد انباشت زبالههاي عفوني در مراكز دفن شهري هستيم. اگر امروز چارهاي انديشيده نشود، فردا دير خواهد بود. سلامت جامعه را نميتوان با وعدههاي كاغذي حفظ كرد؛ بلكه نيازمند ارادهاي واقعي، سرمايهگذاري در زيرساختها و نظارت جدي بر عملكرد بيمارستانها و شهرداريهاست. در غير اين صورت، همانطور كه دكتر رستگار هشدار داد، اين بحران مانند بمبي ساعتي عمل خواهد كرد كه انفجارش ميتواند سلامت همه ما را تحتتاثير قرار دهد. براساس گزارشهاي رسمي، روزانه حدود ۱۹۰تن پسماند عفوني در بيمارستانهاي كشور توليد ميشود. در واقع هر تخت بيمارستاني روزانه بين ۳ تا ۷ كيلوگرم پسماند توليد ميكند. اين پسماندها شامل سرنگهاي استفادهشده، تيغهاي جراحي و... هستند. ازسوي ديگر براساس همين گزارشهاي رسمي ميزان توليد پسماندهاي بيمارستاني در كشور ما 27 برابر استاندارد جهاني است. پسماندهاي بيمارستاني يكي از جديترين تهديدات براي سلامت عمومي هستند. بحران زبالههاي بيمارستاني در كنار معضل دفن زباله در كشور موضوعي است كه مسوولان تنها با وعدههاي تكراري و طرحهاي نيمه كاره سعي در ناديده گرفتن آن دارند. كافي است يك روز وقت بگذاريد و از كنار بيمارستانهايي كه تعداد مراجعان بالايي دارند عبور كنيد. قطعا با كوهي از زبالههاي بيمارستاني در كنار حياط بيمارستان يا محوطه بيرون از آن مواجه ميشويد. زبالههايي كه ميتوانند انواع و اقسام بيماريهاي خطرناك را به افراد منتقل كنند اما هر وقت موضوع مديريت اين زبالهها به ميان ميآيد نهادهاي مربوطه سعي در شانه خالي كردن از بار مسووليت و انداختن توپ به زمين يكديگر دارند.
صدور بيش از ۲۰ اخطار زيستمحيطي براي مديريت پسماندهاي بيمارستاني
هفته گذشته عضو كميسيون بهداشت مجلس از صدور بيش از 20 اخطاريه زيست محيطي براي بيمارستانها در رابطه با پسماندهاي بيمارستاني خبر داد. به گفته حسين عبدلي، مديريت پسماندهاي بيمارستاني تنها وظيفه بيمارستانها نيست، بلكه بايد ميان وزارت بهداشت، سازمان حفاظت محيطزيست، شهرداري و دانشگاههاي علوم پزشكي هماهنگي واقعي برقرار شود.
الگوهاي موفق جهاني در كنار تجربههاي داخلي
مديريت پسماندهاي بيمارستاني در برخي كشورها ميتواند به يك الگوي خوب براي كشور ما تبديل شود. روشهايي كه آلمان، سوئد و ژاپن با بهرهگيري از فناوريهاي نوين و بيخطر توانستهاند پسماندهاي بيمارستاني را به صورت ايمن و پايدار مديريت كنند. نكته مهمتر در اين زمينه اما آموزش مستمر كاركنان درماني است، اتفاقي كه در اكثر بيمارستانهاي جهاني مورد توجه قرار گرفته و همين امر باعث شده تا با تفكيك درست پسماندهاي بيمارستاني كار مديريت آنها به مراتب آسانتر انجام شود. در ايران اما هر بار مساله مديريت پسماندهاي بيمارستاني به ميان آمده اولين بهانهاي كه مسوولان براي اجرايي نشدن وعدههاي مطرح شده عنوان ميكنند كمبود بودجه است، درحالي كه اين مساله با سلامت عمومي جامعه در ارتباط است و دولت هم به صورت قانوني مسوول تامين سلامت عمومي جامعه به شمار ميرود.
ابعاد بحران؛ از توليد تا دفن غيرايمن
طبق آمارهاي رسمي، ايران سالانه بيش از ۴۰۰ هزار تُن زباله پزشكي توليد ميكند كه بخش قابلتوجهي از آنها جزو زبالههاي عفوني و پرخطر محسوب ميشوند. اين زبالهها شامل سرنگهاي استفادهشده، وسايل جراحي، خون و ترشحات بيماران، بقاياي پاتولوژيك و داروهاي تاريخگذشته هستند. براساس استانداردهاي جهاني، اين نوع زباله بايد با دستگاههاي بيخطرساز مدرن يا از طريق سوزاندن در كورههاي مخصوص با فيلترهاي استاندارد معدوم شود، اما واقعيت در ايران بسيار متفاوت است. در بسياري از بيمارستانها، دستگاههاي بيخطرساز يا مستهلك هستند يا اصلا كار نميكنند. گزارشهاي متعدد نشان داده كه زبالههاي عفوني در همان كيسههاي معمولي جمعآوري و به محل دفن عمومي منتقل ميشوند. اين درحالي است كه دفن غيرايمن چنين پسماندهايي، ميتواند موجب نشت عوامل بيماريزا به خاك و آبهاي زيرزميني شود و چرخهاي خطرناك از آلودگي را در جامعه به وجود آورد.
وعدههاي تكراري و بيثمر مسوولان
سالهاست كه مسوولان وزارت بهداشت و شهرداريها وعده خريد دستگاههاي مدرن و ايجاد سامانه يكپارچه مديريت پسماندهاي بيمارستاني را ميدهند، اما اين وعدهها يا به دليل كمبود بودجه يا ضعف مديريتي، هرگز به نتيجه نرسيدهاند. نمونه بارز آن، پروژهاي بود كه در تهران براي نصب دستگاههاي زبالهسوز با استانداردهاي اروپايي مطرح شد. مسوولان اعلام كردند تا پايان سال ۱۴۰۰ اين تجهيزات راهاندازي ميشوند و تهران به الگوي مديريت پسماند پزشكي در كشور تبديل خواهد شد. امروز اما، پس از گذشت چند سال، همچنان زبالههاي عفوني برخي بيمارستانهاي پايتخت در محل دفن كهريزك، بدون فرآيند بيخطرسازي كامل، دفن ميشوند. همين الگو در ساير استانها نيز تكرار ميشود. در شهرهايي چون مشهد، شيراز و اهواز، بارها وعده ايجاد مراكز بيخطرسازي داده شد، اما به گفته فعالان محيط زيست، بيشتر اين پروژهها يا نيمهكاره رها شده يا دستگاههاي خريداريشده بلااستفاده ماندهاند.
زنگ خطر براي سلامت عمومي
به گفته كارشناسان سلامت ما با يك بحران پنهان روبهرو هستيم. بحران زبالههاي بيمارستاني مثل يك بمب ساعتي عمل ميكند. تا زماني كه در كيسهها و كاميونهاست شايد ديده نشود، اما اثرات آن در چرخه طبيعت و سلامت مردم آشكار خواهد شد. مشكل اصلي ما ضعف ساختار مديريتي است. بيمارستانها خود را موظف به بيخطرسازي نميدانند و شهرداريها هم امكانات كافي ندارند. در اين ميان، وزارت بهداشت بارها وعده داده كه همه بيمارستانها مجهز به دستگاههاي مدرن خواهند شد، اما اين وعدهها به مرحله اجرا نميرسد.
بحران در سايه بيتوجهي
با وجود همه هشدارها، به نظر ميرسد بحران زبالههاي بيمارستاني در ايران همچنان در سايه بيتوجهي قرار دارد. مسوولان بيشتر به ارايه آمار و برگزاري همايشها بسنده ميكنند و كمتر اقدامي عملي براي حل مشكل انجام ميدهند. اين وضعيت، نهتنها اعتماد عمومي را به كارآمدي نظام مديريت شهري و بهداشتي تضعيف ميكند، بلكه تهديدي جدي براي سلامت نسلهاي آينده است. آلودگي خاك و آب ناشي از دفن غيرايمن زبالههاي بيمارستاني، ميتواند دههها باقي بماند و اثرات آن بر كشاورزي، منابع غذايي و حتي اقتصاد كشور سايه بيندازد.
حفاظت از سلامت عمومي وظيفه دولتهاست
احسان اماني، كارشناس بهداشت حرفهاي در اين باره به «تجارت نيوز» ميگويد: بايد پذيرفت كه سلامت عمومي، سرمايهاي ملي و غيرقابل جايگزين است. بيتوجهي به مديريت پسماندهاي بيمارستاني، نه تنها تهديدي براي محيط زيست، بلكه خيانتي به نسلهاي آينده است. او ميافزايد: طبق آمارهاي رسمي، ايران سالانه بيش از ۴۰۰ هزار تُن زباله پزشكي توليد ميكند كه بخش قابلتوجهي از آنها جزو زبالههاي عفوني و پرخطر محسوب ميشوند. مساله مهم اين است كه در بسياري از بيمارستانها، دستگاههاي بيخطرساز يا مستهلك هستند يا اصلا كار نميكنند. اين كارشناس بهداشت حرفهاي ادامه ميدهد: گزارشهاي متعدد نشان داده كه زبالههاي عفوني در همان كيسههاي معمولي جمعآوري و به محل دفن عمومي منتقل ميشوند. اين درحالي است كه دفن غيرايمن چنين پسماندهايي، ميتواند موجب نشت عوامل بيماريزا به خاك و آبهاي زيرزميني شود و چرخهاي خطرناك از آلودگي را در جامعه به وجود آورد.
وعدههاي تكراري و بيثمر مسوولان
احسان اماني در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: سالهاست كه مسوولان وزارت بهداشت و شهرداريها وعده خريد دستگاههاي مدرن و ايجاد سامانه يكپارچه مديريت پسماندهاي بيمارستاني را ميدهند، اما اين وعدهها يا به دليل كمبود بودجه يا ضعف مديريتي، هرگز به نتيجه نرسيدهاند. او ميافزايد: نمونه بارز آن، پروژهاي بود كه در تهران براي نصب دستگاههاي زبالهسوز با استانداردهاي اروپايي مطرح شد. امروز اما، پس از گذشت چند سال، همچنان زبالههاي عفوني برخي بيمارستانهاي پايتخت در محل دفن كهريزك، بدون فرآيند بيخطرسازي كامل، دفن ميشوند. اماني اظهار ميدارد: همين الگو در ساير استانها نيز تكرار ميشود. در شهرهايي چون مشهد، شيراز و اهواز، بارها وعده ايجاد مراكز بيخطرسازي داده شد، اما به گفته فعالان محيطزيست، بيشتر اين پروژهها يا نيمهكاره رها شده يا دستگاههاي خريداريشده بلااستفاده ماندهاند.
پسماندهاي بيمارستاني تهديدي جدي براي سلامت عمومياند
اين كارشناس بهداشت حرفهاي در ادامه به پيامدهاي مديريت ناكارآمد زبالههاي بيمارستاني اشاره كرده و ميگويد: انتقال بيماريهاي خطرناكي مانند هپاتيت، ايدز و انواع عفونتهاي مقاوم به دارو، تنها بخشي از اين تهديدهاست. علاوه بر آن، دفن يا سوزاندن غيراصولي اين پسماندها ميتواند باعث انتشار گازهاي سمي، آلودگي هوا و تخريب خاك شود. او ميافزايد: كارگران شهرداري كه مسوول جمعآوري اين زبالهها هستند، بيش از همه در معرض خطر قرار دارند. در موارد متعددي گزارش شده كه زبالههاي تيز و آلوده، باعث جراحات جدي براي اين كارگران شده و حتي برخي از آنها به بيماريهاي عفوني مبتلا شدهاند. احسان اماني ادامه ميدهد: ما با يك بحران پنهان روبهرو هستيم. بحران زبالههاي بيمارستاني مثل يك بمب ساعتي عمل ميكند. تا زماني كه در كيسهها و كاميونهاست شايد ديده نشود، اما اثرات آن در چرخه طبيعت و سلامت مردم آشكار خواهد شد. او خاطرنشان ميكند: مشكل اصلي ما ضعف ساختار مديريتي است. بيمارستانها خود را موظف به بيخطرسازي نميدانند و شهرداريها هم امكانات كافي ندارند. در اين ميان، وزارت بهداشت بارها وعده داده كه همه بيمارستانها مجهز به دستگاههاي مدرن خواهند شد، اما اين وعدهها به مرحله اجرا نميرسد. اماني در پايان ميگويد: راهكار اين است كه يك سامانه ملي يكپارچه براي مديريت زبالههاي پزشكي ايجاد شود. بايد از ظرفيت بخش خصوصي براي سرمايهگذاري در ساخت مراكز بيخطرسازي استفاده كرد و نظارتهاي سختگيرانهتري اعمال شود. تا زماني كه اين زبالهها مانند پسماند عادي جمعآوري و دفن شوند، ما نميتوانيم انتظار سلامت پايدار در جامعه داشته باشيم.
