نبردي ميان اميد و واقعيت

۱۴۰۴/۰۵/۱۹ - ۰۱:۵۱:۵۷
کد خبر: ۳۵۲۷۸۹

بورس صحنه نبردي بود ميان نااميدي‌هاي تلنبارشده و كورسوي اميدي كه گاه از دل چند نماد شاخص‌ساز سر برمي‌آورد. بازار، زخمي از روزهاي سخت گذشته، تلاش كرد خود را از چاه ركود بيرون بكشد. فرماندهان اين تلاش، نمادهاي خودرو، پالايش و اهرمي‌ها بودند؛ همان‌هايي كه بارها در بزنگاه‌هاي تاريخي بازار، نقش ناجي را ايفا كرده‌اند.

بورس صحنه نبردي بود ميان نااميدي‌هاي تلنبارشده و كورسوي اميدي كه گاه از دل چند نماد شاخص‌ساز سر برمي‌آورد. بازار، زخمي از روزهاي سخت گذشته، تلاش كرد خود را از چاه ركود بيرون بكشد. فرماندهان اين تلاش، نمادهاي خودرو، پالايش و اهرمي‌ها بودند؛ همان‌هايي كه بارها در بزنگاه‌هاي تاريخي بازار، نقش ناجي را ايفا كرده‌اند. اما اين‌بار، داستان كمي متفاوت بود. شاخص كل، اگرچه به محدوده‌هاي حمايتي نزديك شده، اما تحليلگران هشدار مي‌دهند كه اين نمودار، ديگر آينه تمام‌نماي بازار نيست. در پس اين خطوط، واقعيتي نهفته است كه تنها با بررسي رفتار حقيقي معامله‌گران و ارزش معاملات مي‌توان به آن پي برد.

بازار هفته اخير، اگرچه هنوز زير سايه سنگين نمادهاي منفي نفس مي‌كشيد، اما هر جرقه مثبت چون روزنه‌اي در دل تاريكي، اميد را زنده نگه مي‌داشت. نگاه‌ها براي هفته پيش‌رو نيز به همان نمادهاي ارزنده دوخته شده تا بتوانند با قدرت به سمت صف خريد حركت كنند، شايد بتوان گفت كه بازار نيز به دنبال آنها، گام در مسيرثبات خواهد گذاشت. آنچه بازاررا از روزهاي قبل متمايز مي‌كند، نه فقط تحركات نمادها، بلكه تغيير در رفتار معامله‌گران است. فشار سنگين افت قيمت‌ها، ديگر رمقي براي فروش باقي نگذاشته است. سهامداران، خسته از زيان‌هاي پي‌درپي، حالا با احتياط بيشتري معامله مي‌كنند. حجم معاملات اندكي افزايش يافته و صندوق‌هاي تثبيت و توسعه، به همراه حقوقي‌ها، تلاش كرده‌اند تا با تزريق منابع، بازار را از لبه پرتگاه دور كنند.
عليرضا سادات معتقد است كه در دل اين بازار، يك موضوع كليدي غايب است؛ نقدينگي. نبود نقدينگي قدرتمند، همچون كمبود اكسيژن در اتاقي پر از اميد، نفس بازار را گرفته است. در چنين شرايطي، تنها مي‌توان با اقدامات محدود، از افت بيشتر جلوگيري كرد. مرحله نخست حمايت از بازار، جلوگيري از ريزش است. مرحله‌اي كه هنوز در آن گرفتاريم. رشد بازار، مرحله‌ بعدي است كه نيازمند منابع مالي پايدار و قابل اتكاست.
عليرضا سادات كارشناس بورس به بازار گفت: در اين نقطه، بازار به تعادلي شكننده نزديك شده است. نه آنقدر ضعيف كه هر خبر منفي آن را فرو بريزد، و نه آنقدر قوي كه با يك حمايت كوچك، به پرواز درآيد. اين تعادل، فرصتي مي‌شود براي بازارساز تا با اقدامات هدفمند، بحران را مديريت كند. به‌ويژه در دو گروه حساس خودرو و اهرمي‌ها كه حالا به نقطه تمركز سياست‌گذاران تبديل شده‌اند. وي افزود: در گروه خودرو، شنيده‌ها از تجهيز منابع و انتشار قريب‌الوقوع اخبار مثبت حكايت دارند. شايد اين اخبار بتوانند جلوي ريزش بيشتر را بگيرند. اما گروه‌هاي اهرمي، داستاني پيچيده‌تر دارند؛ داستاني كه هنوز گره‌هايش باز نشده‌اند. با اين حال، اگر اين دو گروه به ثبات برسند، ساير نمادها نيز با توجه به شرايط بنيادي، مسير خود را خواهند يافت. نكته اميدواركننده ديگر، گسترش دامنه حمايت از بازار است كه حالا بيش از ۲۰۰ نماد را در بر مي‌گيرد. اين يعني بازار، برخلاف گذشته، ديگر تنها به چند نماد خاص وابسته نيست و حمايت‌ها گسترده‌تر شده‌اند. سادات گفت: در دل اين بازار، يك موضوع كليدي غايب است؛ نقدينگي. نبود نقدينگي قدرتمند، همچون كمبود اكسيژن در اتاقي پر از اميد، نفس بازار را گرفته است. در چنين شرايطي، تنها مي‌توان با اقدامات محدود، از افت بيشتر جلوگيري كرد. مرحله نخست حمايت از بازار، جلوگيري از ريزش است. مرحله‌اي كه هنوز در آن گرفتاريم. رشد بازار، مرحله‌اي بعدي است كه نيازمند منابع مالي پايدار و قابل اتكاست.

وي افزود: پاسخ به پرسش «چه بايد كرد؟» ساده نيست، اما مي‌توان آن را در دو محور خلاصه كرد؛ تزريق مستمر و قدرتمند نقدينگي، و انتشار منظم و هدفمند اخبار مثبت موثر است. اگرچه در حوزه اخبار، عملكرد نسبي قابل قبولي داشته‌ايم، اما بدون جريان پول، اين اخبار نمي‌توانند اثرگذاري لازم را داشته باشند.
سادات گفت: در صورت عدم تأمين نقدينگي، قيمت‌ها به سطحي خواهند رسيد كه ديگر انگيزه‌اي براي فروش باقي نمي‌ماند. برخي معاملات اخير نيز نشانه‌اي از همين وضعيت هستند. يكي از مزاياي اين دوره، كاهش سرعت سقوط بازار است؛ نمادها حاضر به افت بيشتر نيستند، اما براي رشد نيز به دنبال بهانه‌اي قوي مي‌گردند و متأسفانه، اين بهانه‌ها در فضاي سياسي فعلي نه تنها فراهم نشده‌اند، بلكه بدتر نيز شده‌اند.

اين كارشناس گفت: حالا فعال شدن مكانيزم ماشه و رشد نرخ دلار، بار ديگر سايه سنگيني بر بازار انداخته‌اند. رشد دلار، برخلاف گذشته، ديگر نمي‌تواند ناجي بازار باشد. چرا؟ چون اين رشد، نه از دل اقتصاد، بلكه از دل سياست بيرون آمده است. نخستين مانع، ماهيت سياسي رشد دلار است كه ريسك‌هاي سنگيني را به بازار تحميل كرده و مانع از واكنش مثبت آن شده است. دوم، سياست‌هاي سركوب ارزي دولت و عدم افزايش نرخ دلار توافقي است كه مانع از هم‌راستايي نرخ‌ها شده. سوم، ظهور صندوق‌هاي طلا به عنوان رقيبي جدي براي بازار سرمايه است كه با جذب نقدينگي، فشار مضاعفي بر بازار وارد كرده‌اند.
سادات اظهار كرد: با اين حال، آثار رشد دلار در بلندمدت مي‌تواند به دو شكل ظاهر شود؛ نخست، تحركات مثبت در بورس كالا؛ دوم، افزايش ارزش دلاري دارايي‌ها كه مي‌تواند زمينه‌ساز بازگشت بازار سرمايه به مسير بازدهي متناسب با ساير بازارها باشد. ارزش دلاري بازار سهام ايران، حالا به حدود ۱۰۰ ميليارد دلار رسيده است؛ رقمي كه در مقايسه با بهاي تمام‌شده تاريخي شركت‌ها، تنها دو برابر است. اين يعني بازار، با وجود تورم و قدمت دارايي‌ها، بسيار پايين‌تر از ارزش واقعي خود معامله مي‌شود. طي پنج سال اخير، ارزش دلاري بازار حدود ۷۵ درصد افت كرده است؛ فاجعه‌اي كه نمي‌توان با وعده‌هاي نسيه آن را جبران كرد. وي گفت: در نهايت، مسير دلار نيز روشن است. با فعال شدن مكانيزم ماشه، كاهش فروش نفت، و كسري بودجه دولت، موتور چاپ پول روشن خواهد شد و دلار، مسير صعودي خود را ادامه خواهد داد. اين يعني روزهاي پيش رو، روزهايي داغ و پرتنش براي بازار سرمايه خواهد بود، روزهايي كه جاي اشتباه باقي نمي‌گذارند.

 در كوتاه‌مدت بازار با تعادلي شكننده روبه‌روست

بازار سرمايه ايران در نقطه‌اي ايستاده كه هر حركت، هر تصميم و هر خبر مي‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. اين نقطه، نه صرفا يك موقعيت عددي در نمودار شاخص كل است، بلكه لحظه‌اي است كه روان بازار، رفتار معامله‌گران و سياست‌هاي كلان اقتصادي در هم تنيده‌اند و آينده را شكل مي‌دهند .
در چنين فضايي، نقش بازارساز بيش از هر زمان ديگري پررنگ شده است. ديگر نمي‌توان با اقدامات پراكنده و واكنش‌هاي مقطعي، بازار را مديريت كرد. نياز به يك نقشه راه جامع، با محوريت نقدينگي هدفمند، حمايت‌هاي هوشمندانه و شفاف‌سازي اطلاعات، بيش از پيش احساس مي‌شود. بازار، تشنه اعتماد است؛ و اين اعتماد، تنها با عملكرد قابل اتكا و پايدار بازيگران اصلي قابل بازسازي است.

به گفته پويان مظفري صندوق‌هاي طلا، رشد نرخ دلار، و تحولات سياسي، همچنان به عنوان عوامل بيروني بر بازار سايه انداخته‌اند. اما در دل همين فضاي پرابهام، فرصت‌هايي نهفته است، فرصت‌هايي براي سرمايه‌گذاران صبور، تحليل‌گران دقيق، و سياست‌گذاران هوشمند.
از سوي ديگر، فعالان بازار نيز بايد واقع‌گرايانه‌تر به تحولات نگاه كنند. دوران هيجانات بي‌پايه و تحليل‌هاي سطحي گذشته است. اكنون، هر تصميم خريد يا فروش بايد بر پايه داده‌هاي واقعي، تحليل‌هاي بنيادي و درك عميق از فضاي سياسي و اقتصادي اتخاذ شود. بازار، ديگر جاي آزمون و خطا نيست؛ بلكه ميدان تصميم‌گيري‌هاي دقيق و مسوولانه است.

پويان مظفري كارشناس بورس به بازار گفت: در كوتاه‌مدت، بازار با تعادلي شكننده روبه‌روست. هرچند فشار فروش كاهش نيافته و برخي نمادها به محدوده‌هاي حمايتي رسيده‌اند و هنوز نشانه‌اي از بازگشت قدرتمند ديده نمي‌شود. هر خبر مثبت، مي‌تواند جرقه‌اي براي رشد باشد؛ اما اين رشد، تنها در صورتي پايدار خواهد بود كه با جريان نقدينگي همراه شود.

وي افزود: صندوق‌هاي طلا، رشد نرخ دلار، و تحولات سياسي، همچنان به عنوان عوامل بيروني بر بازار سايه انداخته‌اند. اما در دل همين فضاي پرابهام، فرصت‌هايي نهفته است فرصت‌هايي براي سرمايه‌گذاران صبور، تحليل‌گران دقيق، و سياست‌گذاران هوشمند.

مظفري تاكيد كرد: اگر روند فعلي ادامه يابد و بازار بتواند از مرحله تثبيت عبور كند، در ميان‌مدت مي‌توان به بازگشت تدريجي به ارزش‌هاي واقعي اميدوار بود. دارايي‌هاي بورسي، با توجه به افت شديد ارزش دلاري، اكنون در موقعيتي قرار دارند كه از منظر بنيادي، جذابيت بالايي دارند. تنها كافي است كه اعتماد به بازار بازگردد و جريان نقدينگي، مسير خود را به سمت سهام ارزنده پيدا كند.
وي تصريح كرد: در اين مسير، نقش صنايع بزرگ كليدي خواهد بود. اين صنايع، نه‌تنها از منظر بنيادي ظرفيت رشد دارند، بلكه مي‌توانند به عنوان پيشران‌هاي رواني بازار نيز عمل كنند. اگر اين گروه‌ها بتوانند به ثبات برسند، ساير نمادها نيز به دنبال آنها حركت خواهند كرد.