دامنه نوسان ابزاري براي كنترل نوسان

بررسي آمار نوسانات بورس در ۳۳ سال اخير، نشان ميدهد كه «دامنه نوسان» محدود روزانه كه با هدف كنترل و محدودسازي نوسانات بورس طراحي و بهكار گرفته شده، عملا به «ابزاري بر ضد خودش» تبديل شده است و نه تنها جلوي نوسانات ناخواسته بورس را نگرفته است، بلكه سبب بروز نوسانات شديدتر نيز شده است.
بررسي آمار نوسانات بورس در ۳۳ سال اخير، نشان ميدهد كه «دامنه نوسان» محدود روزانه كه با هدف كنترل و محدودسازي نوسانات بورس طراحي و بهكار گرفته شده، عملا به «ابزاري بر ضد خودش» تبديل شده است و نه تنها جلوي نوسانات ناخواسته بورس را نگرفته است، بلكه سبب بروز نوسانات شديدتر نيز شده است. در واقع شايد اين مكانيسم در ظاهر، از نوسان قيمتها جلوگيري كرده باشد، زيرا سقف نوسان روزانه سهام را در سقف ۳درصد محدود كرده است، اما نوسانات ميانمدت قيمت سهام و شاخص كل بورس را بهشدت و به صورتي غيرواقعي افزايش داده است. در يك تحقيق آماري جامع، نوسانات شاخص كل بورس اوراق بهادار تهران، به صورت روزانه رصد شده و بازده شاخص در بازههاي ۱، ۳، ۶ ماهه و يكساله در طول ۳۳ سال (بيشترين بازه زماني كه دادههاي شاخص بورس در دسترس بوده است) اندازهگيري شده است. به گزارش صداي بورس، به عنوان مثال اين جدول نشان ميدهد كه در بازه تاريخي ۶ ماهه منتهي به ۲۲/۴/۱۳۹۹، شاخص كل بورس بيشترين بازده مثبت تاريخي خود به ميزان ۴۱۸ درصد را داشته و در بازه سه ماهه منتهي به ۱۹/۸/۱۳۹۹، بيشترين بازده منفي تاريخي به ميزان (۴۱ درصد) را داشته است. همانگونه كه در اين جدول قابل مشاهده است، در بازه تاريخي ۳۳ ساله اخير، سال ۱۳۹۹ ركورددار بيشترين نوسانات مثبت و منفي تقريبا در همه بازههاي زماني (بجز بازده منفي يكساله) بوده است. از اين نظر، مطالعه سال ۱۳۹۹ به عنوان يك سال استثنايي كه به صورت توامان شاهد شديدترين نوسانات مثبت و منفي بورس بوده است، كاملا ضروري است.
نكته مهمي كه بايد به آن دقت كرد اين است كه محاسبات بازده در جدول بالا به صورت ساده انجام شده است بنابراين اشكالات ناظر بر محاسبات ساده بازده در اين جدول هم وجود دارد. به عنوان مثال بازده ۵۰+ درصد و بازده ۵۰- درصد داراي وزن يكساني نيستند. زيرا در صورت وقوع دو بازده متوالي ۵۰+ و ۵۰- درصد، بازده نهايي، صفر نخواهد شد، بلكه ۲۵- درصد خواهد شد! همچنين چنانچه بازار در يك بازه زماني با نوسان منفي به ميزان ۶۶- درصد مواجه شود، براي جبران آن بايد در دوره بعدي به ميزان ۲۰۰+ درصد بازده مثبت ايجاد شود. فرمول محاسبه صحيح بازده به نحوي كه بتوان بازدههاي مثبت و منفي را مقايسه كرد، بازده لگاريتمي است. در محاسبات لگاريتمي، برآيند دو بازده متوالي ۵۰+ و ۵۰- درصد، دقيقا برابر صفر خواهد بود. اما در اين گزارش از آنجا كه درك محاسبات ساده براي مخاطب راحتتر است، عليرغم اينكه قابليت مقايسه بين بازدههاي مثبت و منفي در محاسبات بازده ساده وجود ندارد، از آن استفاده شده است. هرچند مشابه اين وقايع (نوسانات شديد منفي به دنبال نوسانات شديد مثبت) قبلا نيز در دورههاي (۱۳۷۶-۱۳۷۴)، (۱۳۸۴-۱۳۸۱)، (۱۳۸۸-۱۳۸۷) و (۱۳۹۳-۱۳۹۱) رخ داده بود، اما هيچكدام بهشدت دوره (۱۴۰۰-۱۳۹۷) كه اوج صعود و سقوط آن در سال ۱۳۹۹ رخ داده است، نبودهاند. از اين رو مرور دقيقتر وقايع منتهي به سال ۱۳۹۹ چراغ راه ما براي دورههاي آتي خواهد بود.
علل نوسان بيسابقه بورس در سال ۱۳۹۹
در سال ۱۳۹۹، به دلايلي كه در ادامه توضيح داده خواهد شد، هجوم گستردهاي از سوي مردم براي خريد انواع سهام به طرف بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ايران شكل گرفت. از آنجا كه در آن مقطع زماني هيچ «آينده انديشي» براي اين مساله از پيش انجام نشده بود، اين هجوم مردم همچون سيلي ويرانگر سبب رشد عجيب و بيضابطه قيمت انواع سهام شد و متعاقب آن نيز در ماههاي بعد، بازار شاهد سقوط شديد همان سهامي بود كه در ماههاي قبل با صف خريدهاي ميليوني و بدون توجه به عوامل بنيادي، قيمتشان هر روز در سقف دامن نوسان رشد ميكرد.
در اين سال به دليل هجوم گسترده مردم براي سرمايهگذاري در بورس، شاهد اعداد و ارقامي در كليه شاخصهاي قيمتي و حجم معاملات بوديم كه سبب شد به عنوان يك سال اعجابانگيز در كل تاريخ بورس ايران در حافظه تاريخ بورس ايران ثبت گردد. دلايل عمده هجوم مردم به سمت بازار بورس در سال ۱۳۹۹ به قرار زير بودهاند:
۱- وقوع تورمهاي بالاي ۴۰ درصد در چند سال متوالي:( هرچند مردم، پيش از سالهاي ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ هم تجربه وقوع تورمهاي بالاي ۴۰ درصد را داشتهاند اما تداوم اين تورم و تكرار آن در چند سال متوالي، سبب تضعيف بسيار شديد وضع اقتصادي مردم و از بين رفتن قدرت خريد پس اندازهاي مردم شد. تورم انباشته ۲ ساله كه رشد شاخص قيمتها در دو سال متوالي را اندازهگيري ميكند در اين سال از مرز ۱۰۰ درصد عبور كرد، اين در حالي است كه اين متغير پيش از اين دوره، معمولا در بازه ۴۰ درصد قرار داشته است و فقط يكبار در سال ۱۳۷۴ از اين مرز عبور كرده بود.) «فرار از تورّم»، يكي از عوامل اصلي هجوم مردم به سوي بورس در سال ۱۳۹۹ بود.
۲- وقوع نوسانات شديد نرخ ارز: طي سالهاي ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، بزرگترين جهشهاي ارزي تاريخ ايران به وقوع پيوست و اتفاقا در اين مورد نيز مردم، شاهد تكرار نوسانات شديد و متوالي بودند. (نوسان سه ماهه و شش ماهه دلار به ترتيب به ۱۰۱ درصد و ۱۹۱ درصد نيز رسيدند كه ارقام بسيار كم سابقهاي در كل تاريخ نوسانات نرخ ارز در ايران بودند)
۳- وقوع نوسانهاي شديد در بازار ساير داراييها: از جمله سكه، مسكن و خودرو به عنوان سه بازار بزرگ كه بخش بزرگي از مردم، بهدليل عدم وجود قدرت خريد و فقدان سرمايه كافي، نتوانسته بودند در آن بازارها سرمايهگذاري كنند و به تعبيري از رشد آنها جا مانده بودند.
۴- ترغيب و تشويق مردم براي سرمايهگذاري در بورس توسط دولت و همه اركان حكومتي: در شرايطي كه دولت وقت در آن مقطع زماني، دستاورد اقتصادي ويژهاي نداشت و مردم بهدليل رشد شديد قيمت بسياري از داراييها و از بين رفتن قدرت خريد وجوه نقدشان، بسيار مستاصل بودند، خريد سهام فرصت خوبي براي جبران عقب ماندگي ايشان بود. زيرا بر خلاف ساير بازارها كه سرمايهگذاري در آنها به ارقام نسبتا بزرگ احتياج داشت، سرمايهگذاري در بازار سهام با ارقام حداقل پانصد هزار تومان نيز امكان پذير بود. اين در حالي است كه از اواسط سال ۱۳۹۸ و عبور شاخص از مرز ۳۰۰ هزار، بسياري از كارشناسان نسبت به اعلام خطر از رشد لجام گسيخته بازار سهام خبر داده بودند و اين اخطارها در مرز ۵۰۰ هزار و عبور شاخص از مرز يك ميليون، شدّت و حدّت بيشتري يافته بود. اين در حالي بود كه دولت مستاصل در ساير زمينهها، رشد شاخصهاي بورس را به عنوان يك دستاورد خود به حساب ميآورد و نه تنها اقدامي براي جلوگيري از رشد لجام گسيخته آن نكرد، بلكه با تكرار هر روزه رشد شاخصها در رسانههاي عمومي، حتي مردم را به سرمايهگذاري در بورس نيز تشويق ميكرد. هرچندسرمايهگذاري در بورس حتما كار صحيحي است، اما در شرايطي كه قيمت سهام در سطوح بسيار متورمي قرار داشتند، اين توصيه دولت سبب تندتر شدن آتش رشد بورس و نهايتا تركيدن حباب قيمتها در ۱۹/۵/۱۳۹۹ شد.
۵- مشاهده رشدهاي خيرهكننده بازار سهام طي سالهاي ۱۳۹۷ تا نيمه اول سال ۱۳۹۹: شواهد آماري نشان ميدهد كه عمده مردم بعد از مشاهده رشدهاي دو رقمي بورس در سالهاي ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ با تاخيري طولاني در اوايل سال ۱۳۹۹ و عمدتا از ارديبهشت تا مرداد ۱۳۹۹ سرمايه خود را وارد بازار سهام كردند. و اين درست زماني بود كه قيمتها در بازار سهام به طرز غير قابل باوري متورم شده بودند.
۶- وجود محدوديتهاي بازار سرمايه: عدم وجود صندوقهاي سرمايهگذاري به تعدادكافي، عدم وجود نهادهاي مالي مشاورهاي رسمي (سبدگردانها) به تعداد كافي در آن سالها، سبب وقوع پديدهاي بهنام «پروژه كردن» سهام شد (كه در ادامه به تفصيل توضيح داده خواهدشد) و برخي افراد «سودجو» سرمايههاي تعداد زيادي از مردم را به خود جذب كردند. پديدآورندگان اين پروژهها از ضعفهاي متعدد بازار بورس از جمله نبود نهادهاي مالي به تعداد كافي، وجود مكانيسمهايي همچون «دامنه نوسان محدود» و حجم مبنا و همچنين بهرهبرداري از آمار تاريخي رشد مداوم بورس در دو سال اخير (تا آن زمان) و همچنين تبليغات نهادهاي حكومتي، نهايت سوءاستفاده را كرده و از طريق ابزارهاي تبليغاتي در شبكههاي مجازي، به سرعت توانستند تعداد زيادي از مردم را جذب پروژههاي خود كرده و سرمايههاي ايشان را در اين «تلههاي مالي» محبوس كنند. بعد از توقف رشد فزاينده قيمتها و آغاز مسير نزولي، صفهاي خريد به سرعت تبديل به «صفهاي فروش» سهام شد. در حالي كه هيچ كس حاضر به خريد سهام در آن قيمتهاي فضايي نبود.
