احتياط سرمايه در زيست‌بوم نوآوري

وقتي جسارت از بازار خطرپذير رخت مي‌بندد

۱۴۰۴/۰۵/۰۹ - ۰۱:۱۶:۰۱
کد خبر: ۳۵۱۴۳۴
وقتي جسارت از بازار خطرپذير رخت مي‌بندد

در سكوتي كمتر رسانه‌اي‌شده، نشانه‌هايي از عقب‌نشيني سرمايه‌گذاران خطرپذير از پروژه‌هاي نوآورانه در حال ظهور است. اكوسيستم فناوري ايران كه سال‌ها با تكيه بر جسارت و اميد به آينده جان گرفته بود، حالا با سايه‌اي از احتياط، تعليق و كاهش اشتياق از سوي سرمايه‌گذاران مواجه شده است؛ روندي كه مي‌تواند آينده استارتاپ‌ها، نوآوري و توسعه فناوري در كشور را با چالش‌هاي جدي روبه‌رو كند.

در سكوتي كمتر رسانه‌اي‌شده، نشانه‌هايي از عقب‌نشيني سرمايه‌گذاران خطرپذير از پروژه‌هاي نوآورانه در حال ظهور است. اكوسيستم فناوري ايران كه سال‌ها با تكيه بر جسارت و اميد به آينده جان گرفته بود، حالا با سايه‌اي از احتياط، تعليق و كاهش اشتياق از سوي سرمايه‌گذاران مواجه شده است؛ روندي كه مي‌تواند آينده استارتاپ‌ها، نوآوري و توسعه فناوري در كشور را با چالش‌هاي جدي روبه‌رو كند.

در دنياي امروز كه اقتصادهاي نوظهور با تكيه بر فناوري، نوآوري و استارتاپ‌ها مسير توسعه را دنبال مي‌كنند، سرمايه‌گذاري خطرپذير يا جسورانه به عنوان يكي از اركان كليدي زيست‌بوم نوآوري شناخته مي‌شود. اين نوع سرمايه‌گذاري كه برخلاف مدل‌هاي سنتي، پذيراي ايده‌هاي نو، تيم‌هاي جوان و كسب‌وكارهاي در مرحله ابتدايي است، نقشي فراتر از تأمين منابع مالي دارد؛ چراكه جسارت در حمايت از ناشناخته‌ها، انگيزه‌بخش پويايي در فضاي اقتصادي و فناوري هر كشور است. در ايران، با وجود تمام محدوديت‌ها و چالش‌ها، طي سال‌هاي اخير فضاي نوآوري مسير رشد قابل‌توجهي را تجربه كرده است. تولد ده‌ها شتاب‌دهنده، صدها استارتاپ در حوزه‌هاي گوناگون، و شكل‌گيري صندوق‌هاي جسورانه در بخش خصوصي و نيمه‌دولتي، نويدبخش آينده‌اي متفاوت براي اقتصاد ديجيتال كشور بود. با اين حال، همزمان با پيچيده‌تر شدن محيط اقتصادي، افزايش فشارهاي نظارتي و سياسي، و تجربه‌هاي ناموفق برخي سرمايه‌گذاري‌ها، به‌تدريج موجي از احتياط و محافظه‌كاري در ميان سرمايه‌گذاران اين حوزه پديد آمده است. آنچه اين روزها بيش از پيش احساس مي‌شود، كاهش علاقه و جسارت سرمايه‌گذاران براي ورود به طرح‌هاي جديد و همراهي با تيم‌هاي نوپا است. اين وضعيت اگرچه ممكن است واكنشي طبيعي به نااطميناني‌هاي اقتصادي تلقي شود، اما در صورت تداوم، تهديدي جدي براي آينده نوآوري در ايران خواهد بود. در اين گزارش، به بررسي دلايل اين عقب‌نشيني و پيامدهاي آن براي اكوسيستم فناوري كشور پرداخته‌ايم تا تصوير دقيق‌تري از چالش پيش‌رو ارايه دهيم. 

بازار سرمايه خطرپذير در ايران

بازار سرمايه خطرپذير در ايران، اگرچه در مقايسه با كشورهاي پيشرفته عمر كوتاه‌تري دارد، اما در سال‌هاي اخير، به‌ويژه پس از جهش استارتاپي در دهه ۱۳۹۰، به يكي از ستون‌هاي اصلي رشد و پويايي فضاي نوآوري تبديل شده بود. بسياري از ايده‌ها كه در مراحل اوليه تنها بر شانه‌هاي انگيزه و دانش بنيان‌گذاران استوار بودند، با ورود سرمايه‌گذاران خطرپذير به چرخه‌اي از بلوغ و توسعه گام نهادند. اما امروز آن جسارت و ريسك‌پذيري كه زماني نشان اعتبار و هويت اين بازار بود، به‌تدريج جاي خود را به احتياط، ترديد و بعضاً سكون داده است. ريشه‌هاي اين تغيير رفتار را بايد در مجموعه‌اي از عوامل اقتصادي، سياسي و ساختاري جست‌وجو كرد. يكي از نخستين مولفه‌ها، كاهش قطعيت در محيط كلان اقتصادي كشور است. نوسانات پي‌درپي نرخ ارز، دشواري پيش‌بيني آينده تورم، اختلال در دسترسي به بازارهاي صادراتي و موانع قانوني در حوزه فين‌تك و خدمات نوين، فضاي سرمايه‌گذاري را براي بازيگران جسور نيز غيرجذاب كرده است. در چنين محيطي، حتي سرمايه‌گذاراني كه ماهيت كارشان پذيرش ريسك است، به سمت مدل‌هاي امن‌تر يا حفظ سرمايه در پروژه‌هاي موجود سوق پيدا كرده‌اند.

 ترجيح سرمايه‌گذاران به ماندن  در حاشيه امن

در كنار عوامل اقتصادي، مي‌توان به ساختارهاي اجرايي و سياست‌گذاري نيز اشاره كرد. فقدان قوانين شفاف و حمايت‌گر در حوزه سرمايه‌گذاري جسورانه، عدم قطعيت نسبت به مجوزدهي در برخي حوزه‌ها مانند رمزارز، خدمات مالي ديجيتال يا پلتفرم‌هاي اشتراكي، سبب شده بسياري از سرمايه‌گذاران به‌جاي ورود به فاز جسورانه، ترجيح دهند در حاشيه امن باقي بمانند. افزون بر آن، پرونده‌هاي قضايي يا چالش‌هاي حقوقي كه طي سال‌هاي اخير برخي استارتاپ‌هاي بزرگ تجربه كرده‌اند، اين نگراني را ميان سرمايه‌گذاران تقويت كرده كه ريسك فقط اقتصادي نيست؛ بلكه گاه به تهديدات حقوقي يا رسانه‌اي نيز منجر مي‌شود. ازسوي ديگر، به‌رغم رشد نسبي نهادهاي سرمايه‌گذار جسور، همچنان اكوسيستم ايران فاقد شبكه‌اي منسجم از صندوق‌ها، شتاب‌دهنده‌ها، VCهاي تخصصي و نهادهاي مالي مكمل است. بيشتر سرمايه‌گذاران به‌صورت فردي يا نهادي محدود درگيرند، و جريان‌هاي تأمين مالي تكرارپذير و سيستماتيك كمتر شكل گرفته‌اند. اين پراكندگي و نبود بلوغ نهادي، فرآيند ارزيابي و اعتماد را دشوار مي‌سازد و بر سطح ريسك ادراكي مي‌افزايد. همزمان، بسياري از كارآفرينان نيز با نوعي سردرگمي در مواجهه با سرمايه‌گذاران روبه‌رو شده‌اند. در ‌حالي كه فضاي استارتاپي همچنان زاينده ايده است، اما مسير تبديل اين ايده‌ها به MVP، ورود به بازار و مقياس‌پذيري، بدون سرمايه‌گذاري اوليه و جسورانه بسيار دشوار شده است. كاهش تعداد قراردادهاي سرمايه‌گذاري مرحله بذري (Seed) يا سري A طي يك سال گذشته نشانه‌اي روشن از همين مشكل است. استارتاپ‌هاي نوپا حالا مجبورند يا از منابع شخصي بنيان‌گذاران بهره بگيرند، يا مدت‌هاي طولاني در مراحل اوليه باقي بمانند و درنهايت از چرخه خارج شوند.

نوآوري بدون سرمايه‌گذار آتشي در دل يخ

نكته قابل تأمل آنجاست كه اين ركود سرمايه‌اي نه‌فقط محدود به شركت‌هاي ضعيف يا بي‌تجربه است، حتي استارتاپ‌هايي كه مدل كسب‌وكار مشخص، تيم اجرايي توانمند و سوابق عملكرد موفق دارند نيز با دشواري در جذب سرمايه روبه‌رو شده‌اند. سرمايه‌گذاران امروز نه‌تنها به عدد و نمودار اكتفا نمي‌كنند، بلكه نگرش آينده‌نگرانه آنها نيز تضعيف شده است. اين رويكرد اگرچه محافظه‌كارانه و تا حدي قابل درك است، اما در بلندمدت مي‌تواند منجر به انجماد اكوسيستم شود؛ جايي كه نوآوري بدون سرمايه‌گذار، شبيه آتشي در دل يخ است. از اين‌رو، شايد بتوان گفت آنچه اكنون بيش از سرمايه مالي در زيست‌بوم نوآوري ايران نياز است، احياي «سرمايه جسارت» است؛ جسارت براي پذيرش ريسك، جسارت براي اعتماد به ايده‌هاي نو، و جسارت براي بازي در زميني كه قواعد آن هنوز در حال شكل‌گيري است. اين امر البته تنها با نقش‌آفريني يك‌سويه سرمايه‌گذاران محقق نمي‌شود. دولت، نهادهاي تنظيم‌گر، پارك‌هاي فناوري، بانك‌ها و رسانه‌ها نيز بايد سهم خود را در بازسازي اعتماد عمومي به بازار سرمايه‌گذاري خطرپذير ايفا كنند. به‌نظر مي‌رسد اگر مسير فعلي ادامه يابد، خطر نوعي انسداد تدريجي در فضاي نوآوري كشور جدي است. استارتاپ‌ها انگيزه ورود به چرخه نوآوري را از دست مي‌دهند، نخبگان از كشور يا از اكوسيستم خارج مي‌شوند، و اقتصاد كشور فرصت‌هايي كم‌نظير را براي تحول ديجيتال از كف مي‌دهد. سرمايه‌گذاران نيز با كم‌تحركي مزمن، دايره تأثيرگذاري خود را كوچك‌تر و محدودتر خواهند كرد. در نهايت، پاسخ به اين بحران نه در يك راهكار معجزه‌وار، بلكه در بازگشت به گفت‌وگو، شفافيت، قانون‌مندي و اعتماد متقابل نهفته است. جسارت، همان‌گونه كه بارها در ادبيات استارتاپي ستوده شده، بايد دوباره به جايگاه واقعي‌اش بازگردد و چه‌بسا جسارت سرمايه‌گذار، در بزنگاه‌هايي چنين، نه يك انتخاب فردي بلكه مسووليتي ملي است.