زنگ هشدار فرونشست زمين در پايتخت به صدا درآمد

تهديد خاموش زير پاي تهران

۱۴۰۴/۰۳/۱۲ - ۰۱:۴۷:۵۳
|
کد خبر: ۳۴۴۹۴۹

فرونشست زمين در دهه‌هاي اخير به يكي از تهديدهاي خاموش و جدي در پايتخت ايران تبديل شده است؛ پديده‌اي كه برخلاف زلزله، فوريتي در بروز آن نيست، اما اثرات و پيامدهاي آن مي‌تواند به‌مراتب مخرب‌تر، گسترده‌تر و مزمن‌تر باشد.

فرونشست زمين در دهه‌هاي اخير به يكي از تهديدهاي خاموش و جدي در پايتخت ايران تبديل شده است؛ پديده‌اي كه برخلاف زلزله، فوريتي در بروز آن نيست، اما اثرات و پيامدهاي آن مي‌تواند به‌مراتب مخرب‌تر، گسترده‌تر و مزمن‌تر باشد. در اين ميان، منطقه ۱۸ تهران با وسعت ۳۸ كيلومتر مربع و جمعيتي حدود ۴۴۵ هزار نفر، در كانون اين بحران قرار گرفته است. بر اساس مطالعات ميداني و پردازش‌هاي دورسنجي، نرخ فرونشست در بخش‌هايي از شرق منطقه ۱۸ به بيش از ۲۱ سانتي‌متر در سال رسيده كه بسيار فراتر از «حد بحراني جهاني» معادل ۴ سانتي‌متر در سال است. اين عدد به‌وضوح نشان‌دهنده وضعيت هشدار در اين منطقه است. مطابق با گزارش سازمان ملي نقشه‌برداري كشور، دو پهنه بزرگ فرونشستي در استان تهران شناسايي شده‌اند: دشت ورامين با وسعت ۶۵ هزار هكتار و جنوب غرب تهران با ۸۵ هزار هكتار وسعت. در مجموع، حدود ۱۱ درصد از سطح استان تهران در پهنه‌هاي فرونشستي قرار دارد. آنگونه كه گزارش‌ها مي‌گويند: نرخ فرونشست زمين در محدوده ورامين به بيش از ۱۵ سانتي‌متر در سال و در جنوب غربي تهران به بيش از ۲۵ سانتي‌متر در سال نيز رسيده است. نكته قابل توجه، اثرگذاري فرونشست نه‌فقط در دشت‌ها، بلكه در مناطق مسكوني پايتخت است. مناطقي همچون ۱۷، ۱۸ و ۱۹ كاملاً در پهنه فرونشستي قرار گرفته‌اند و ساير مناطق مانند ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۶ و ۲۱ نيز تحت تأثير اين پديده هستند.

 

منطقه ۱۸؛ جغرافياي بحران در جنوب غرب پايتخت

منطقه ۱۸ تهران به دليل مجاورت با شريان‌هاي مهم شهري از جمله بزرگراه‌هاي آزادگان، آيت‌الله سعيدي و فتح، استقرار بازار آهن شادآباد، و تمركز بالاي واحدهاي صنعتي، يكي از نقاط راهبردي شهر محسوب مي‌شود. اين منطقه داراي ۷ ناحيه با ۱۸ محله در محدوده شهري و ۲ ناحيه در حريم است. گزارش‌ها حاكي از آن است كه بخشي از ساختار فضايي موجود در منطقه، بر روي خاك‌هاي آسيب‌پذير نسبت به فرونشست بنا شده است. تأسيسات صنعتي و شبكه برق‌رساني در اين منطقه، در معرض خطر مستقيم هستند. اثرات فرونشست زمين در سطح هم در محدوده ورامين و هم در جنوب غرب تهران مشاهده شده است. در محدوده فرونشستي ورامين، شكاف‌هاي فرونشستي واضحي در طول حدود ۳ كيلومتري در امتداد مسير ريلي تهران-مشهد گسترش دارد. چنين شواهدي، زنگ خطري براي زيرساخت‌هاي شهري در منطقه ۱۸ نيز به شمار مي‌آيد؛ منطقه‌اي كه در آن، نه‌تنها جاده‌ها و تأسيسات شهري، بلكه بيش از ۴۴۴ هزار نفر جمعيت ساكن هستند.

 

سكونتگاه‌هاي ناايمن و گسترش بي‌رويه  شهري

از ديگر نگراني‌هاي جدي، وضعيت سكونتگاه‌هاي مسكوني در پهنه‌هاي فرونشستي است. گزارش تسنيم به‌صراحت اعلام مي‌كند: ۳۰۰ هزار واحد مسكوني فاقد اسكلت در پهنه‌ فرونشست استان تهران قرار دارند.در اين ميان، منطقه ۱۸ نيز سهم قابل‌توجهي از اين واحدها را در خود جاي داده است. تركيب «فرونشست زمين» با «سكونتگاه‌هاي فاقد سازه مقاوم» مي‌تواند بمب ساعتي براي بحران‌هاي آينده به‌ويژه در زمان وقوع زلزله يا نشست بيشتر زمين باشد.

 

از سوء مديريت آبي تا توسعه‌ نامتوازن

فرونشست زمين در تهران عمدتاً ناشي از بهره‌برداري بي‌رويه از منابع آب زيرزميني، نبود سياست‌گذاري كارآمد در توسعه شهري و صنعتي و همچنين عدم مديريت صحيح منابع طبيعي است. كارشناسان و گزارش‌ها موارد زير را به عنوان عوامل اصلي تشديدكننده معرفي كرده‌اند: گسترش نامتوازن سكونتگاه‌ها و شهرك‌هاي صنعتي بدون ارزيابي‌هاي زيست‌محيطي، ضعف مديريت منابع آب و فقدان سياست‌هاي احياي منابع، عدم اجراي طرح‌هاي تغذيه مصنوعي سفره‌هاي زيرزميني، الگوهاي نادرست كشت با تمركز بر محصولات آب‌بر. اين عوامل در مجموع منجر به كاهش شديد سطح آب زيرزميني و ناپايداري لايه‌هاي خاك شده‌اند؛ فرآيندي كه به صورت خزنده و مداوم، زمين را به سوي فرونشست سوق داده است.

 

ابعاد فاجعه؛ فراتر از آمار

فرونشست زمين تنها يك موضوع محيط‌زيستي نيست، بلكه مستقيماً با امنيت غذايي، پايداري زيرساخت‌ها، مهاجرت روستايي و بي‌خانماني شهري گره خورده است. اين پديده در مناطقي مانند دشت ورامين و نواحي جنوبي و جنوب غربي تهران به‌طور جدي مناطق مسكوني را تهديد مي‌كند. در برخي مناطق تهران شاهد تغييرات گسترده نسبت به سال گذشته بوده‌ايم كه اين مساله زنگ خطري است كه بايد مسوولان امر به آن توجه كنند. از سوي ديگر، در حالي كه در بسياري از كشورها نرخ ۴ سانتي‌متر در سال، حد بحران تلقي مي‌شود، تهران در برخي نقاط با نرخ نزديك به ۴۰ سانتي‌متر در سال مواجه است. سوالي كه پيش مي‌آيد اين است: چرا در برابر اين خطر عظيم، اقدامات قاطع، گسترده و فراگير صورت نمي‌گيرد؟

 

نقد مديريت شهري و سياست‌گذاري ملي

مديريت شهري تهران و نهادهاي مسوول در حوزه آب و خاك، در قبال بحران فرونشست عملكردي منفعلانه داشته‌اند. هنوز نه سند ملي مشخصي براي مقابله با اين پديده تدوين شده و نه بودجه مشخصي به مقابله با آن اختصاص يافته است. در حالي كه پايش مداوم، مسدودسازي چاه‌هاي غيرمجاز و اجراي طرح‌هاي احيا نياز فوري امروز است، بسياري از اين اقدامات در سطح شعار باقي مانده‌اند. كارشناسان تأكيد دارند كه فرونشست پديده‌اي است كه شايد در كوتاه‌مدت عواملي مانند تأمين آب و امنيت غذايي به آن ارجعيت داده شود اما در بلندمدت اين پديده موجب آسيب به ساختمان‌هاي مسكوني و بناهاي تاريخي در محدوده‌هاي شهري خواهد شد.همين رويكرد كوتاه‌مدت‌نگر و غفلت از آينده‌نگري، تهران را به لبه پرتگاه رسانده است.

 

راهكارها؛ از كنترل اضطراري  تا برنامه‌هاي بلندمدت

براي مقابله با بحران فرونشست، سه دسته راهكار در افق‌هاي زماني مختلف پيشنهاد شده‌اند:

اقدامات كوتاه‌مدت: مسدودسازي چاه‌هاي غيرمجاز، كنترل برداشت چاه‌هاي مجاز، محدودسازي ساخت‌وساز در مناطق پرخطر، استفاده از فناوري‌هاي نوين مانند GPS و تصاوير ماهواره‌اي براي پايش لحظه‌اي.

اقدامات ميان‌مدت: اصلاح الگوي كشت در اطراف تهران، اجراي پروژه‌هاي تغذيه مصنوعي منابع زيرزميني، بازچرخاني آب‌هاي خاكستري براي مصارف صنعتي و كشاورزي.

اقدامات بلندمدت: تدوين سند ملي مقابله با فرونشست با تمركز ويژه بر تهران، آموزش و فرهنگ‌سازي عمومي درباره خطرات فرونشست، تحول در سياست‌هاي توسعه شهري با تمركز بر تاب‌آوري زمين‌شناختي.

 

تهران روي لبه تيغ

فرونشست زمين در منطقه ۱۸ و مناطق مجاور، صرفاً يك پديده طبيعي نيست، بلكه حاصل تركيب خطرناك «مديريت ناكارآمد»، «بي‌توجهي سياسي» و «توسعه ناپايدار» است. اگر اقدامات فوري در دستور كار نهادهاي اجرايي قرار نگيرد، نه‌تنها منطقه ۱۸ بلكه كل جنوب پايتخت، در سال‌هاي آينده با بحران‌هايي نظير تخريب گسترده زيرساخت‌ها، جابه‌جايي جمعيت، آسيب‌هاي اقتصادي و اجتماعي جدي مواجه خواهد شد. اين هشدارها را بايد جدي گرفت و نبايد با نگاه كوتاه‌مدت به اين پديده كه در مناطق مهمي از كشور به نقطه بحران رسيده است، از اهميت آن در نگاه مسوولان اجرايي كاسته شود.اگر امروز چاره‌انديشي نشود، فردا شايد ديگر براي واكنش، خيلي دير باشد.